مسائل اقتصادی می تواند عامل اختلاف در زندگی زناشویی باشد. ابعاد مختلفی كه در این زمینه مطرح می شود؛ عبارت اند از:
1- مسكن؛
2- وسائل زندگی؛
3- هزینه های رفاهی و معیشتی.
هر یك از امكانات فوق در زندگی نقش مهمی دارد كه نبود یا كمبود آنها می تواند عامل اختلاف و ناخشنودی گردد.
نكته مهم در اینجا آن است كه اختلاف سطح اقتصادی در دو خانواده كه قصد ازدواج دارند، باید مورد توجه قرار گیرد. پسر جوانی كه در یك خانواده فقیر بزرگ شده و فرضاً تحصیلاتی هم دارد، نمی تواند دختری از یك خانواده مرفه را اقناع كند. این دختر در یك زندگی با امكانات زیاد بزرگ شده و توقعاتی كه در خانه شوهر دارد در همان سطح است و چون چنین وضعیتی در خانه شوهرش نخواهد داشت، احتمال بروز اختلاف و ناراحتی وجود دارد. بنابراین باید در زمینه امكانات مالی و رفاه خانواده در زمان انتخاب همسر توجه خاص مبذول گردد.
1- نقش مسكن در زناشویی
نخستین عاملی كه در مسئله ازدواج مطرح می شود ، عامل مسكن است. هر خانواده به یك واحد مسكونی مستقل نیاز دارد. داماد یا عروس سرخانه شدن ، یا زندگی مشترك با خانواده پدر و مادر نتیجه اش دخالت های آنها و دیگر خویشاوندان ، و در نهایت اختلاف و ناسازگاری است. از این رو قبل از ازدواج، باید موضوع مسكن حل شود. بیشتر زوج های جوان و پسران ترجیح می دهند، ولو در یك اطاق ، مستقل زندگی كنند. بنابراین منظور از مسكن، داشتن آپارتمان یا خانه ی مجلل نیست. البته اگر امكان مالی باشد، مانعی ندارد. اما در حالتی كه وسع مالی نباشد، آنچه مهم است استقلال در مسكن است؛ ولو یك آپارتمان بسیار كوچك و یا به صورت استیجاری.
بعضی از همسران جوان اصرار دارند با پدر و مادر و یا اقوام دیگرشان در یك خانه زندگی كنند و برخی از آنها حتی این مورد را جزء شرایط ازدواج خود قرار می دهند. در این مورد باید بررسی لازم به عمل آید و به این مسئله توجه شود كه در نهایت چنین وضعی به ناراحتی و اختلاف منجر خواهد شد. بنابراین طرفین باید سعی كنند این سنت ها یا شرایط را بشكنند و از گام اول چنین مشكلی پیش پای همسر آینده خود قرار ندهند و او نیز باید از قبول چنین شرایطی، امتناع ورزد.
2- وسائل زندگی
برابر رسم معمول ، دختر جهیزیه ای شامل وسایل زندگی با خود به خانه بخت می برد. چنانچه شوهر روی مسئله كم بودن جهیزیه پافشاری كند و آن را وسیله ای برای تحقیر همسرش قرار دهد ، زمینه ناسازگاری را فراهم می آورد. باید ازدواج را با سادگی شروع كرد و صرفاً وسایل اولیه را تهیه نمود.آنچه مهم است صفا و صمیمت و هماهنگی اخلاقی و فرهنگی است. درست است كه اقتصاد در زندگی نقش مهمی به عهده دارد، ولی نباید اساس و پایه زندگی زناشویی قرار گیرد.
وسایل زندگی را می توان به دو بخش تقسیم كرد. وسایل اولیه و ضروری و وسایلی كه جنبه رفاهی و تجملی دارد. بعضی خانواده ها با وسایل عادی نظیر یخچال و تلویزیون و فرش های ارزان یا متوسط قیمت و سایر وسایل مورد نیاز، زندگی را می گذرانند. ولی برخی دیگر زندگی لوكس و مرفه و وسایل مدرن و گرانبها در اختیار دارند و همیشه از آخرین مدل لباس ، اتومبیل و مبلمان ، فرش های گران قیمت و وسایل خارجی و تجهیزات تفریحی و ورزشی استفاده می نمایند. دختر و پسر جوانی كه در دو زندگی متفاوت بزرگ شده اند، سازش آنها در زندگی جنبه تصادفی دارد و احتمالاً با مشكلاتی مواجه خواهند بود. پسر جوانی كه درآمد كافی برای تهیه وسایل پر هزینه ی زندگی برای دختر چنین خانواده ای ندارد؛ دیر یا زود مورد اهانت و اعتراض همسر خود قرار می گیرد و چه بسا كه زن، خانه و كاشانه خود را ترك كند و شوهرش را تنها بگذارد یا او را در فشار روانی یا عدم سازش قرار دهد و یك عمر زندگی را بر او و خود تلخ و ناشاد سازد. بنابراین قبل از ازدواج، در انتخاب همسر باید شرایط زندگی او مورد توجه قرار گیرد.
3- هزینه های رفاهی و معیشتی
در جامعه ما غالباً تامین هزینه های زندگی به عهده شوهر است. بعضی از دختران ملاك ازدواج را میزان درآمد پسر قرار می دهند تا بتواند هزینه های زندگی را در یك سطح عالی تأمین نماید. گاه توقع زیاد موجب می شود كه شوهر با وجودِ داشتن شرایط مناسب ، از ازدواج منصرف شود. بنابراین توقع دختر باید در حد توانایی پسر و وسع مالی او باشد و دختر و پسر قبل از ازدواج ، شرایط شغلی و درآمد و توقع همسر خود را در نظر بگیرند و در انتخاب همسر با آگاهی و بصیرت تصمیم گیری نمایند.
ریشه اقتصادی اختلاف های زوجین
1- نداشتن مسكن و ناراحتی زوجین از اجاره نشینی یا سكونت در محل های نامناسب.
2- درآمد زنان كه در دنیای صنعتی و یا نیمه صنعتی وارد بازار كار شده اند، برای خانواده مطرح است؛ و از آنجا كه تأمین هزینه خانواده و نفقه زن بر عهده مرد است، اكثر اوقات بین زن و مرد در هزینه كردن درآمد زن اختلاف وجود دارد ؛ و گاه مشاجره و ناسازگاری در پی می آورد.
3- چون زن بیشتر وقت خود را در خانه می گذراند و به علاوه كار آشپزی و نظافت و سایر امور خانه به عهده اوست لذا رغبت زیادی به استفاده از وسایل مدرن نشان می دهد و فشار زیادی برای خرید آنها به شوهر وارد می كند و چون غالباً تهیه آنها برای شوهر میسر نیست، اختلاف و ناسازگاری پیش می آید.
4- بالا بودن هزینه های زندگی و احتمالاً مهمانداری از خانواده های وابسته.
5- شوهرانی كه به خاطر ثروت زن با وی ازدواج كرده اند و در عمل زن ثروت خود را در اختیار آنان نمی گذارد.
6- رفاه طلبی بعضی زنان كه بدون توجه به درآمد شوهر به خریدهای غیر ضروری می پردازند.
7- زنان اسراف كاری كه قناعت و صرفه جویی برای آنان مطرح نیست و در مهمانی و مصرف آب و برق و تلفن و سایر موارد هزینه های زیادی به خانواده تحمیل می كنند، موجبات نارضایتی و در نتیجه ناخشنودی همسر خود را فراهم می كنند.
8- شوهری كه زیر بار هزینه های خانواده، كمرش خم می شود؛ مجبور است به شغل دوم و سوم روی آورد و در نتیجه همیشه خسته و عصبانی است ؛ و ممكن است در خانه با اندك بهانه ای به رفتارهای خشونت آمیز متوسل گردد. این امر اثرات سوء تربیتی روی فرزندان می گذارد. در خانواده های دو شغله اعم از این كه زن شاغل دو شغل باشد یا مرد ، مشكلات زندگی بیش از خانواده یك شغله است.
9- تعادل بودجه و كنترل مخارج خانواده در زندگی زناشویی نقش مهمی ایفا می كند. زیاد خرج كردن و قرض و گرفتاری های ناشی از آن ، صمیمت را در خانواده از بین می برد و باعث از هم گسیختن خانواده می گردد. بنابراین باید هزینه ها تحت كنترل باشد. این كه چه كسی این كار را انجام دهد، زن یا مرد، به توافق و قدرت مدیریت اقتصادی آنان بستگی دارد.
10- مخفی نگاه داشتن درآمد زن و شوهر از یكدیگر.
11- در كشور ما پدر و مادر تا پایان عمر به فرزندان خود وابسته اند. یكی از موارد وابستگی آن است كه چنانچه در زمان پیری از كار افتاده و از نظر مالی در مضیقه باشند، از فرزندان خود توقع كمك دارند؛ و شرعاً نیز نفقه پدر و مادر نیازمند و از كار افتاده به عهده فرزند پسر است. در چنین حالتی پسر یا دختر موظف است هزینه زندگی پدر و مادر پیر خود را تأمین كند. گاه همسران تازه به دوران رسیده و یا كم ایمان ، در قبال این كمك بنای ناسازگاری می گذارند و اظهار می دارند كه همسرشان نباید از دهان بچه ها نگیرد و خرج پدر و مادر خود كند. در این موارد باید حد تعادل حفظ گردد و در صورت ضرورت برای قانع كردن و توجیه همسران از مشاوران و روحانیون كمك گرفته شود.
وظایف مشاوران در قبال مشكلات اقتصادی خانواده
مشاوران در قبال مشكلات ازدواج و مسائل اقتصادی خانواده پیش از هر چیز باید جنبه های روانی امر را در نظر بگیرند و واقعیت ها و شرایط موجود را مورد توجه قرار دهند. اهم فعالیت هایی كه مشاوران در این زمینه می توانند انجام دهند به شرح زیر است:
1- دختر و پسری كه قصد ازدواج دارند ، باید در جریان مسائل مالی و قدرت اقتصادی یكدیگر قرار گیرند. آنچه در وهله اول اهمیت دارد وضع مسكن و میزان درآمد ماهانه پسر می باشد كه دختر باید اطلاعات لازم را در این مورد كسب كند. یكی از مواردی كه دختران را به ناسازگاری می كشاند،آن است كه پسر قبل از ازدواج ، خود را صاحب امكانات معرفی كند و بعد ازدواج مشخص می شود كه پسر آه در بساط ندارد. از همان زمان، پایه ناسازگاری و عدم اطمینان گذارده می شود. زندگی كه بر پایه عدم صداقت گذاشته شود؛ فرجام خوبی نخواهد داشت. مشاوران باید در مورد اهمیت بررسی وضعیت مالی پسر و میزان صداقت او اطلاعات لازم را به دختر بدهند و به آنان متذكر شوند كه با تحقیق كافی در این زمینه تصمیم بگیرند.
2- خانمی كه شاغل است و درآمد ماهانه دارد قبل از ازدواج باید وضعیت خود را با همسرش روشن كند. او باید مشخص سازد كه درآمد شخصی خود را در اختیار شوهر خواهد گذاشت یا خیر. این موضوع موجب خواهد شد كه همسرش پس از ازدواج در این مورد توقع بی جا نداشته باشد. بعضی از شوهران حاضر به ادامه تحصیل یا كار همسرشان در خارج از خانه نیستند. این مسائل باید قبل از ازدواج مشخص ، و جزء شرایط عقد ملحوظ گردد. دراین زمینه مشاوران باید اطلاعات لازم را به مراجعان خود بدهند.
3- بعضی از خانواده ها اولین عاملی را كه در زندگی زناشویی مورد توجه قرار می دهند، میزان درآمد و ثروت طرف مقابل است. توجه افراطی به این عامل و نادیده گرفتن عوامل دیگر ، سنگ بنای ازدواج را بر مادیات استوار می سازد و به احتمال زیاد ناهماهنگی های اخلاقی و فرهنگی را پدید می آورد و موجب اختلاف و ناشادی در زندگی زناشویی می شود. وظیفه مشاوران این است كه به مراجعان خود در مورد مسائل اقتصادی ازدواج ، آگاهی دهند و در عین حال اهمیت عوامل دیگر را نیز به آنان تفهیم نمایند ؛ و متذكر گردند كه مسائل اقتصادی نباید موجب شود كه اهمیت عوامل دیگر را مورد غفلت قرار دهند.
4- مشاوران باید اطلاعات لازم را در مورد عوامل اقتصادی كه موجب اختلاف و ناسازگاری می شود ، در اختیار زوجین قرار دهند. از جمله مواردی كه باید خانمها بدان توجه نمایند عبارت اند از:
- پایین آوردن سطح توقع در حد درآمد خانواده؛
- جلوگیری از اسراف و هزینه های غیر ضروری؛
- تنظیم هزینه ها براساس درآمد بدون تحمیل شغل دوم و سوم به همسر.
مشاوران باید قبل از ازدواج حدود توقعات و شرایط زوجین را از نظر مالی بررسی نمایند و توصیه انجام ازدواج را محدود به مواردی نمایند كه فاصله در این زمینه زیاد نباشد. در این حالت با تشكیل جلسات مشاوره ای و توجیهی ، امكان هماهنگی وجود خواهد داشت.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید