چرا باید از نظر مالی مستقل باشید؟
در ابتدای ازدواج هر دو نفر شهادت مــی دهند که "در فقر و در ثروت" در کنـار هـم باقی بمانـنــد و با تمام وجود زمانیکه ایـن عـبارت را به زبان می آورند، مفهومـش را نـیـز در ذهـن تجسـم می کنند، امـا بـا ایـن وجـود بــاید مطمئن شوید در کنار تمام چیزهایی که با فرد مقابل تقسیم میکنــید، آزادی و آرامش روح و جسمتان نـیـز حفظ می شــود. مــحققان بر ایـن بــاورند که حفظ استقلال اقتصادی (اگر اسم آنرا زرنگی نگذاریم) یک مسئله کاملاً عاقلانه است چه برای حالا و چه در آینده.
دکتر تینا تسینا نویسنده کتاب "چگونه هم زوج باشیم هم آزاد" (سال 2002) معتقد است که در زندگی مشترک استقلال مالی مسئله ای است که از اهمیت بالایی برخوردار می باشد چرا که در پی آن استقلال فکری را به وجود می آید. اگر یک خانم در زندگی مشترک خود دارای استقلال مالی باشد به راحتی می تواند نظر خود را بیان کند، اگر با موضوعی مخالف بود آنرا به زبان آورد، و چیزهایی را که نیاز دارد از طرف مقابل درخواست کند.
اما منظور از "استقلال مالی" چیست؟ شاید از خودتان بپرسید که اگر در حال حاضر پسر رویاهایتان را پیدا کرده باشید، لباس زیبای سفید هم داشته باشید و جایی برای زندگی هم فراهم باشد، دیگر چرا نیاز به استقلال مالی دارید؟ اگر بخواهیم با هم خودمانی تر باشیم می توانیم بگوییم که استقلال مالی به معنای "قربانی نشدن در طلاق" است.
"استقلال مالی" برای خانم ها معانی بسیار زیادی را به همراه دارد. از آنجایی که سن ازدواج هر روز بالا و بالاتر می رود، بسیاری از خانم ها پیش از تشکیل زندگی مشترک کار می کنند و از عهده خرج و مخارج زندگی خود بر می آیند، این دسته از خانم ها ترجیح می دهند که پس از ازدواج نیز از نظر مالی شرایط گذشته را حفظ کنند. برخی دیگر هم به فکر بعد از ازدواج هستند. با بالارفتن میزان طلاق، خانم ها به این فکر میکنند که اگر پس از مدت زمانی دو مرتبه قرار شد که تنها زندگی کنند، باید یک پشتوانه مالی محکم داشته باشند تا از پس خرج و مخارج زندگی خود برآیند. بر طبق آمار، استاندارد زندگی خانم ها پس از طلاق تا 27% کاهش پیدا می کند. این امر در حالی است که استاندارد زندگی آقایون پس از طلاق 10% افزایش پیدا می کند.
مریم 34 ساله از اصفهان می گوید: "من کاملاً با این عقیده که از نظر مالی باید به همسرم وابسته باشم، مخالفم" در حال حاضر همسر او بیکار است و مریم تا زمانیکه او بتواند شغلی برای خود دست و پا کند، خرج و مخارج زندگی را متقبل شده. او در ادامه می گوید: "من خودم فرزند طلاق هست، مادر و پدرم زمانیکه تنها 10 سال بیشتر نداشتم از هم جدا شدند، در آن زمان مادرم نه پس اندازی داشت و نه شغلی و در میان زمین و آسمان گیر کرده بود. پس از مدتی تحصیلاتش را ادامه داد و یک شغل خوب پیدا کرد. از آن پس همیشه به من گوشزد می کرد که باید از نظر مالی استقلال داشته باشم. من مادرم را الگوی خودم قرار دارم و الآن که به زندگی مشترکم نگاه میکنم می بینم که موفق بوده ام چرا که ما هر دو از ارزش یکسانی در رابطه برخوردار هستیم، در رابطه ما تساوی به درستی رعایت می شد و تصمیمات مهم را در کنار هم و با کمک یکدیگر اتخاذ می کنیم."
خانم هایی که وارد ازدواج دوم می شوند، معمولاً می ترسند که همه چیز را با همسر خود تقسیم کنند و اختیار اموال خود را به دست او بسپارند.
این روزها اغلب خانم ها از ارزش این مطلب با خبر بوده و سعی می کنند تا با در نظر گرفتن زوایای مثبت قضیه، استقلال مالی خود را حفظ کنند. البته همیشه صحبت از ریال و تومان در کار نیست بلکه منظور از استقلال مالی همان اعتماد به نفس و استقلال فکری است که در فرد ایجاد می شود. دکتر دینا عادل اظهار می دارد که: "این روزها خانم های مجرد همه چیز دارند، به راحتی وام می گیرند، کارت های اعتباری به نام خود گرفته اند، و اجاره و رهن به نام خودشان صادر می شود. اگر به چند سال پیش بر گردیم می بینیم که هیچ گاه خبری از یک چنین مسائلی نبوده، آنها در قرن اخیر هویت فردی خود را به رسمیت شناخته و برای شخصیت خود احترام قائل میشوند."
مینا 38 ساله ساکن تهران قرار است که سال آینده ازدواج کند به همین دلیل با تمام قوا می کوشد که در طول این یکسال استقلال مالی پیدا کند. او می گوید: "صحبت از زندگی مشترک مرا بر آن داشت تا مصمم شوم بر روی استقلال مالی خود بیشتر تلاش کنم. قصد دارم تا در جنوب شهر یک قطعه زمین به نام خودم خریداری کنم. من به عینه مشاهده کردم که نزدیکانم چطور قربانی طلاق های ناخواسته شده اند. دو نفر از صمیمی ترین دوستانم بودند که با مردهای به اصطلاح نجیب و نازنین ازدواج کرده بودند و اختیار تمام اموال خود را به آنها سپرده بودند، اما متاسفانه همین آقایون به اصطلاح مؤدب و نجیب به طور پنهانی تمام اموال و دارایی های خانم ها را صرف شراب خواری و هوس رانی کردند. به عقیده من خانم ها باید در همه حال امنیت خود را حفظ کنند."
شرکای واقعی
استقلال در اشکال مختلف نمود پیدا می کند. زمانیکه صحبت از استقلال مالی به میان می آید بیشتر منظور آن حس استقلالی است که در فرد ایجاد می شود نه صرفاً مسئله مادی قضیه. تکنیک های مختلفی برای انجام این کار وجود دارد، اما در کلیه موارد خانم باید احساس کند که از نظر مالی و احساسی حق انتخاب دارد و از آزادی عمل برخوردار است.
وجود چنین حسی می تواند به سلامت رابطه هم کمک کند. دکتر جاناتان ریچ نویسنده کتاب "راهنمای زوجها در عشق و ثروت" (انتشارات هاربینرگر،2003) معتقد است که: "تعریف ما از یک رابطه سالم، ارتباطی است که کنترل تمام امور بین طرفین تقسیم شود و هر دو نفر از حقوق یکسانی برخوردار باشند و در کنار هم برای آینده و زندگی روزمره شان برنامه ریزی کنند."
البته برخی از خانم ها هم هستند که تصور می کنند معنای این تساوی این است که سرمایه ها و دارایی خود را به طور کامل از زندگی مشترک خارج کرده و تمام هزینه ها را تقسیم بر دو کنند. شادی 32 ساله از مشهد اینطور برای ما نوشته که: "تنها هزینه مشترک ما اجاره خانه و قبض ها هستند. همسرم این هزینه ها را حساب می کند و من سپس آنرا تقسیم می کند و من هم برای سهم خودم یک چک می نویسم و به او تحویل می دهم؛ البته شکایتی هم ندارم چون من یک زن کاملاً مستقل هستم و دوست دارم که این استقلال را همچنان حفظ کنم. هر چند از زمانیکه وارد زندگی مشترک شده ام مجبورم از ساعات کاریم کم کنم، اما زمانیکه می بینم از عهده خرج و مخارج خودم بر می آیم خوشحال می شوم. هیچ موقع دلم نمی خواهد که احساس کنم از نظر مالی به او وابسته هستم. شادی معتقد است که استقلال یکی از فاکتورهایی است که به رابطه شور و هیجان می دهد و آنرا پیش می برد. او در ادامه صحبت هایش اضافه می کند که همسرم برای چند ماه بیکار بود اما در طول این مدت از من هیچ پولی قرض نکرد و ما هر دو به این مسئله افتخار می کنیم. در زمانیکه او بیکار بود، من هم به راحتی می توانستم از عهده هزینه های مربوط به خودم بر بیایم و هیچ موقع به او محتاج نشدم.
کتی 31 ساله و همسرش در مورد تقسیم هزینه های زندگی مشترک در حال بحث و گفتگو هستند. کتی ساعات کاری خود را کاهش داده و نتیجتاً درآمد کمتری دارد. او می گوید: "شرایط سختی برایم ایجاد شده، از اینکه بخواهم روی پول های همسرم حساب باز کنم، احساس خوبی پیدا نمی کنم و تصور می کنم که در حال از دست دادن استقلال و آزادی فردی خود هستم.
برخی دیگر از زوج ها هم هستند که همه چیز را با هم تقسیم می کنند، اما به شیوه ای کاملاً متفاوت. لادن 38 ساله می گوید: "در رابطه ما هیچ کس کاغذ و قلم به دست نگرفته تا از دیگری حساب پس بگیرد، اگر بخواهیم بیرون برویم هر یک از ما که در جیبش پول داشته باشد، کافی است و اگر پول های یکی تمام شود، دیگری کلیه هزینه هار را متقبل می شود. به نظر من این شیوه بسیار مناسب است."
برخی دیگر از خانواده ها هستند که اختیار امور را به عهده بانک می گذارند و یک حساب مشترک باز می کنند. جف اپدیک نویسنده کتاب "عشق و ثروت" (انتشارات جان ویلی، سال 2003) معتقد است که حساب بانکی مشترک بهترین راهکار است. سیما 28 ساله از شیراز می گوید: "همه چیز از اعتماد و اطمینان به طرف مقابل نشات می گیرد. من به شخصه در سال های اولیه زندگی مشترکم ترجیح می دادم که حساب پس انداز جداگانه داشته باشم. اما پس از چند سال متوجه شدم که این کار دردسرهای بزرگی دارد و خودم را آماده یک تغییر بزرگ کردم. الان احساس می کنم که بهترین کار را انجام داده ام و در شرایط فعلی احساس راحتی بیشتری پیدا کرده ام."
در این میان زوج هایی هم هستند که هم حساب های مشترک دارند و هم حساب های مجزا. البته این امر مقوله ای است که بیشتر کارشناسان و روانشناسان زوج ها را تشویق به انجام آن می کنند. سارا 25 ساله از یزد اظهار می داردکه: "استقلال مالی برای من از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ما یک حساب جاری مشترک داریم اما در کنار آن هر یک از ما دو نفر حساب های پس انداز جداگانه ای نیز داریم. من باید احساس کنم که در صورت بروز یک موقعیت اورژانس به راحتی از عهده کارها بر می آیم."
مونا 30 ساله از تبریز نیز عقیده مشابهی دارد. او هم مانند سارا معتقد است که خانم ها هم باید حساب های مشترک داشته باشند و هم مجزا. او می گوید" "من نمیخواهم ما دو نفر در زندگی روزمره از هم مستقل باشیم، اما انسان باید همیشه به فکر بدترین شرایط احتمالی نیز باشد. اگر اتفاق بدی افتاد یا بر فرض محال او مراترک کرد، من باید به اندازه کافی پشتوانه مالی داشته باشم تا بتوانم خودم را ساپورت کنم."
مباحث دشوار
میترا 34 ساله از تهران برای 11 سال است که ازدواج کرده و حرف های جالبی می زند که شاید قبلاً هیچ کجا نشنیده باشید. او می گوید: "در طول این سال ها ما درآمد اقتصادی خود را با یکدیگر تقسیم نکرده ایم، حتی CD، کتاب و وسایل دیگر را نیز به صورت مشترک استفاده نکرده ایم. بارها دیگران ما را واداشته اند تا در این مورد با هم صحبت کنیم، اما وقتی همه چیز با شرایط فعلی خوب پیش می رود دیگری چه دلیلی وجود دارد که دخالت بیجا کنیم و همه چیز را از شرایط عالی خود خارج کنیم؟"
اما اگر مسائل مالی در رابطه شما شفاف نیستند و همیشه در نهایت خضوع و فروتنی با آنها برخورد کرده اید، شاید این سؤال برایتان پیش بیاید که چگونه می توانید در مورد آنها بی پرده با شریک زندگی خود بحث کنید؟ به راستی اگر تصمیم گرفته اید که یک تغییر بزرگ در زندگی خود ایجاد کنید و منابع مالی بیشتری برای خود خلق نمایید، چگونه باید همسرتان را در جریان امور قرار دهید؟ آیا یک راه غیر انقلابی برای "بازگو" کردن این امر که خواستار "استقلال مالی" هستید وجود دارد؟
پیش از هر چیز باید بدانید که لیبرال ترین همسران هم ضمیرشان به پول هایشان وابسته است. زمانیکه لیلا و همسر آینده اش در حال بررسی وضعیت مالی او بودند، لیلا به خوبی می دانست که هر چند در خانواده ای بزرگ شده بود که هم مادر و هم پدرش کار می کردند، اما این پدر بوده که وظیفه تامین مالی خانواده را به عهده داشته. او خودش اظهار می کند که در مورد این مسائل خیلی حساس بود و در ابتدا تمایلی نداشت که به طور مستقیم در مورد درآمد خود با همسرش صحبت کند.
اما چیزی که به آنها کمک کرد این بود که آنها تصمیم گرفتند به عنوان یک زوج به مسائل نگاه کنند؛ اما محسن و همسرش درست برعکس زوج قبلی عمل می کردند. همسر محسن می گوید از آنجایی که وظیفه پرداخت تمام هزینه ها به عهده محسن است او به راحتی می تواند حساب کند که من در طول یک ماه چقدر خرج می کنم. حال از زبان محسن بشنویم: "او به من می گفت که بهتر است پول هایمان را سرمایه گذاری کنیم، به این منظور من هر ماه پول ها را به حساب بانکی مشترکمان می گذاشتم تا بتوانیم مبلغ قابل توجهی را پس انداز کرده و یک سرمایه گذاری موفق را شروع کنیم، اما اوضاع هر روز بدتر می شد چرا که من پول ها را جمع می کردم و او هر روز پول بیشتری خرج می کرد."
محققان معتقدند که: بهترین گزینه در مورد وجوه و پول نقد: اشتراک دوجانبه است. زمانیکه به دنبال دست یافتن به استقلال مالی بیشتری هستید، باید به نکات زیر توجه کنید:
بهترین راه بیان مطلب این است که بگویید: "من نگران هر دویمان هستم، اگر اتفاقی برای تو بیفتد مثل این است که برای من افتاده و دوست دارم که در صورت بروز چنین واقعه ای، بتوانم به تو کمک کنم."
باید مطلب را طوری بیان کنید که همسرتان مزایایی را در آن به نفع خود ببیند. باید به او بگویید زمانیکه صحبت از مسائل مالی به میان می آید من دوست دارم از آزادی عمل بیشتری برخودار باشم و می خواهم در زندگی مسئولیت های بیشتری را قبول کنم تا مسئولیت های اضافی از دوش تو نیز برداشته شود. اگر بتوانم امور مالی خودم را کنترل کنم، آنوقت این توانایی را هم در کنار آن پیدا می کنم که بتوانم اقتصاد خانواده را رونق داده و ازعهده هزینه های خانوادگی نیز بهتر بربیایم. البته باید اعمال و گفته هایتان هم مطابق با هم باشند. برنامه ریزان اقتصادی، خانم های بسیار زیادی را می شناسند که پول بسیار زیادی دارند اما هنوز هم به درستی نمی دانند که چگونه باید آنرا خرج و یا سرمایه گذاری کنند.
همه چیز را یک تصمیم شخصی جلوه دهید و نگذارید احساس کند که به دلیل خطایی که از جانب او سر زده تصمیم به انجام چنین کاری گرفته اید. به عنوان مثال می توانید بحث را از این نقطه شروع کنید: "من خیلی خوشحالم که تو شریک زندگی من هستی و هیچ مشکلی با تو ندارم، اما می خواهم کاری کنم که در مورد خودم احساس بهتری داشته باشم به همین دلیل تصمیم گرفته ام که حساب پس انداز جدا گانه ای باز کنم، این امر مربوط به تو یا ما نمی شود بلکه فقط می خواهم احساس بهتری نسبت به خودم پیدا کنم."
کارشناسان معتقدند که بهترین راه بازگو کردن این مطلب آن است که این کار را به تدریج و به مرور زمان انجام دهید. یک مشاور اقتصادی معتقد است که: "اگر بحث از مسائل مالی را به صحبت های روزمره خود اضافه کنید و به تدریج بحث در آن زمینه را گسترش کنید، غولی که از مسائل مالی بوجود آمده به راحتی از بین خواهد رفت." او پیشنهاد می کند: هر چند هفته یکبار نیم ساعت از وقت خود را به این اختصاص دهید که در مورد مسائل مالی با یکدیگر صحبت کنید. به هر حال زمانیکه صحبت از مسائل مالی به میان می آید باز کردن حساب پس انداز یک طرف قضیه است، اما برقرار نگه داشتن ارتباط دو جانبه کل قضیه را تشکیل می دهد.
نکاتی پیرامون استقلال مالی
بدون در نظر گرفتن میزان درآمد، اگر اهمیت مسائل مالی را در نظر نگیرید، با مشکلات عمده ای مواجه خواهید شد. سمیرا یک خانم 61 است که پس از طلاق خود تجربه تلخی داشته.
درست 5 سال پیش سمیرا متاهل بود و در یک خانه شیک و رویای در کنار سواحل شمالی کشور زندگی می کرد. او میلیون ها تومان در حساب مشترکشان پول داشت و میلیون ها تومان نیز به او ارث رسیده بود. می توان گفت که او مشکل خاصی را در زندگی خوداحساس نمی کرد که ناگهان یک روز همسر او را به جرم اختلاس دستگیر کردند. همسرش وکیل بود و متهم شده بود که از املاک و دارایی های موکل هایش اختلاس نموده.
سمیرا هیچ گاه به چیزی مشکوک نشده بود و یک روز ناگهان از خواب بلند می شود و می بیند که آه در بساط ندارد. آنقدر شوکه شده بود که تا 6 ماه فقط تلاش می کرد که بی گناهی همسرش را ثابت کند و در دفاع از او ثابت کند که این اتهام نارواست.
اما حقیقت داشت. همسرش آنقدر زیرک بود که توانسته بود کلیه کارهای غیر قانونی خود را برای سالیان دراز از همه و حتی از همسرش پنهان نگه دارد، اما مشکل اینجا بود که سمیرا هیچ موقع توجهی به مسائل مالی نداشت و مدارک مالی همسرش را کنترل نمی کرد. در حقیقت زمانیکه به دفتر مشاور مراجعه کرد، یک گزارش 6 ماهه از نحوه عملکر حساب های همسرش را در دست داشت که برای یک بار هم لای آنها را باز نکرده بود.
مشاور می گوید سمیرا آنقدر از نادانی خود نسبت به مسائل مالی ترس داشت که هر کسی به راحتی می توانست او را فریب دهد و به راحتی حرف هر کسی را می پذیرفت، اما در حال حاضر او چند حساب پس انداز کوچک به خود باز کرده و چند کارت اعتباری با نام خودش دارد. اما متاسفانه او نفقه دریافت نمی کند، و حقوق بازنشستگی هم دریافت نمی کند. او به صورت نیمه وقت در بنگاه املاک کار می کند و درآمد او کمتر از آن است که بتواند هزینه های ماهیانه خود را پرداخت کند.
شاید شرایط شما به اندازه موقعیت سمیرا حاد نباشد، اما باز هم باید به فکر آینده خود باشید و در مسائل مادی خانواده شرکت کنید. کارشناس سایت مردمان استراتژی های زیر را در این زمینه به شما معرفی می کند:
1- خود آموزی. کلاس بروید، کتاب و مجله بخوانید و پیرامون مسائلی که در مورد آنها چیزی نمی دانید، سؤال کنید. شاید همسرتان تمایل داشته باشد که شما را در مسائل مالی خانواده شرکت دهد و یا شاید هم تمایلی به انجام این کار نداشته باشد. در اینصورت شما هستید که باید خودتان را وارد این مسائل کنید. در این صورت احساس اطمینان بیشتری پیدا می کنید و اگر در مورد مسائل مادی به یک ادراک کلی دست پیدا کنید به راحتی می توانید سؤال های بجایی را مطرح کرده و ارزش پول را متوجه شوید.
2- تعدیل دسته چک. شاید این امر به نظر خیلی ها واضح باشد اما اکثر افراد – چه زن و چه مرد- به درستی نمی دانند که چگونه می توانند از دسته چک خود استفاده کنند. اگر انجام این کار برایتان دشوار است برخی نرم افزارهای آموزشی از شرکت مایکرو سافت منتشر شده که می توانید از آنها استفاده کنید.
3- بودجه ماهیانه خود را برآورد کنید. کارشناسان معتقدند که خانم ها باید مخارج روزانه خانه را به دقت بررسی کنند. به عنوان مثال اگر وظیفه پرداخت قبوض به عهده همسرتان است، شما هم به سهم خود باید از میزان وجوه پرداختی با خبر باشید. نباید در جایی قرار داشته باشید که در آستانه طلاق ناگهان متوجه شوید که حساب 10 میلیون تومانی مشترک که قسمت اعظم آن به شما تعلق داشته به صفر رسیده است.
4- پست الکترونیکی خود را باز نگه دارید. اگر سمیرا ایمیل های خود را چک میکرد و از نامه ها و اظهارنامه ها بانک ها اطلاع داشت، به راحتی می توانست در مورد کلاهبرداری های همسرش اطلاع پیدا کند. همیشه هوشیار باشید و خودتان را در مسائل شریک کنید. اگر احساس می کنید که از چیزی سر در نمی آورید از همسر خود سوال کنید و از او بخواهید تا مسائل را برای شما توضیح دهد.
5- در تصمیم گیری های مالی شرکت کنید. شما باید در تصمیم گیری های مهم مالی نظیر: سرمایه گذاری های بلند مدت، بیمه نامه های عمر، خرید های کلان، نقش فعالی داشته باشید. کارشناسان معتقدند که حتی در مالکیت خانه و اعتبارهای خانوادگی نیز باید شریک باشید.
6- اعتبار بانکی مخصوص به خود داشته باشید. این مورد از اهمیت خاصی برخوردار است به ویژه اگر زندگی شما در معرض خطر فروپاشی قرار گرفته باشد. اگر تمام حساب ها به نام همسرتان باشد، آنوقت شما از نظر مالی هیچ پشتوانه ای نخواهید داشت و به طور کلی به همسرتان وابسته خواهید بود. بهتر است کارت بانک با نام خود داشته باشید، اتومبیل شخصی را به نام خودتان خریداری کنید، برخی از املاک و سرمایه ها را به نام خود بزنید، تا در صورت بروز جدایی هنوز چیزی داشته باشید که بتوانید به آن تکیه کنید.
7- به نام خود حساب باز کنید. شما در صورت بروز یک مسئله اورژانسی باید دسترسی به پول داشته باشید و این حساب بانکی به عنوان پشتوانه شما محسوب می شود. خانم ها گاهی اوقات مجبور هستند که با وجود فشارهای کاری زیاد، از کودکان خود نیز مراقبت کنند و همچنین از پدر و مادر سالمند خود هم پرستاری نمایند. این امر نیاز آنها به پس انداز کردن را افزایش می دهد به همین دلیل از همان دوران جوانی باید برای بازنشستگی خود برنامه ریزی کنند. در صورتی که شاغل نیستید و قرار نیست حقوق بازنشستگی دریافت کنید، باید بیشتر به فکر حساب پس انداز باشید.
8- بدانید چه چیزی را امضا می کنید. اگر همسرتان به شما گفت که قصد دارد خانه و تمام دارایی هایش را واگذار کند و از شما در خواست کرد تا مدارک و پرونده های زیادی را بدون خواندن، امضا کنید، باید به قضیه مشکوک شوید و تا کاغذها را نخوانده اید، آنها را امضا نکنید. تا زمانیکه متوجه نشدید چه اتفاقی قرار است بیفتد و دلیل آن چیست، چیزی را امضا نکنید. از مدارکی که باید امضا شوند، کپی برداری کنید و از یک فرد قابل اعتماد یا یک مشاور کمک بگیرید.
9- توانایی تامین مالی خود را داشته باشید. حتی اگر همسرتان تنها نان آور خانه بوده و شما فقط به کارهای خانه فعالیت دارید و برای مدت زمانی است که از شغل خود کناره گیری کرده اید، باز هم باید سعی کنید تا جایی که امکان دارد با شغل و دنیای حرفه ایتان در ارتباط باشید، اربتاط خود را با همکارانتان حفظ نمایید و از تکنولوژی های جدید در زمینه کاری با اطلاع شوید. همیشه خود را برای کار کردن آماده نگه دارید تا اگر لازم شد در آینده شغل خود را ادامه دهید، سازمان و یا اداره مورد نظر شما را در همان سمت قبلی بپذیرند.
10- در صورت نیاز از یک متخصص کمک بگیرید. اگر با مقاوت طرف مقابل روبرو شدید، از بیرون کمک بگیرید. برنامه ریزاقتصادی، وکیل، و یا یکی از اعضای قابل اعتماد خانواده می تواند مباحث ابهام آمیز را برای شما روشن کند؛ اگر هم یکی از سهامداران یک شرکت سرمایه گذاری هستید، می توانید مستقیماً با آن شرکت تماس گرفته و از آنها در مورد نحوه سرمایه گذاری و میزان اعتبار خود سوال کنید.
در مورد آموزش اقتصادی و مالی خود بیشتر فکر کنید، خوشبختانه شما در هیچ زمینه ای تنها نیستید اما باید همیشه به این فکر باشید که اگر یک روز تنها شدید چگونه باید از پس تمام امور بر آیید.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید