انسان اصالتاً موجودي است اجتماعي و نيازمند برقراري ارتباط با ديگران. بسياري از نيازهاي عاليه ي انسان و شکوفا شدن استعدادها و خلاقيت هايش فقط از طريق تعامل بين فردي و ارتباطات اجتماعي مي تواند ارضاء شود و فعليت يابد.
در واقع خودشناسي، برقراري ارتباط مؤثر و متقابل با ديگران، پذيرش مسئوليت اجتماعي و نيل به کفايت اقتصادي از اهداف اساسي همه ي نظام هاي تربيتي است.
کم رويي غالباً با گذشت زمان، فشردگي و پيچيدگي روابط بين فردي و تشديد فشارهاي اجتماعي، رقابت ها، گوشه گيري ها، تکروي ها، عزلت گزيني ها و تنهايي ها گسترده و شديدتر مي شود و درصد بيشتري از جوانان و بزرگسالان را فرا مي گيرد. مگر اين که بتوانيم با تشخيص سريع و استفاده از روش هاي تربيتي و درماني مناسب و مؤثر از گسترش کم رويي و تشديد آن پيشگيري کنيم.
در دنياي پيچيده ي امروز، يعني در عصر ارتباطات سريع و پيوندهاي اجتماعي، ضرورت هرچه بيشتر تعاون و همکاري هاي ملي و همفکري هاي علمي، حضور فعاليت فرهنگي و احاطه بر زنجيره ي علوم، فنون و تکنولوژي برتر؛ بدون ترديدپديده ي کم رويي يک معلوليت اجتماعي است.
در هر جامعه درصد قابل توجهي از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان بدون آن که تمايلي داشته باشند، ناخواسته خودشان را در حصاري از کم رويي محبوس و زنداني مي کنند و شخصيت واقعي و قابليت هاي ارزشمند ايشان در پس توده اي از ابرهاي تيره ي کم رويي، ناشناخته مي ماند.
چه بسيار دانش آموزان و دانشجويان هوشمند و خلاقي که در مدارس و دانشگاه ها فقط به دليل کم رويي و معلوليت اجتماعي، همواره از نظر پيشرفت تحصيلي و قدرت خلاقيت و نوآوري نمره ي کمتري از همسالان عادي خود عايدشان مي شود؛ چرا که کم رويي يک مانع جدي براي رشد قابليت ها و خلاقيت هاي فردي است.
پديده ي کم رويي در بين بزرگسالان و افراد مسن بسيار پيچيده تر است و چنين پيچيدگي رواني ممکن است در اغلب موارد، نيازهاي دروني، تمايلات، انگيزه ها، قابليت ها، فرصت ها، هدف ها و برنامه هاي شغلي، حرفه اي و اجتماعي ايشان را به طور جدي متأثر و دگرگون کند.
پرداختن به پديده ي کم رويي و بررسي مباني روان شناختي آن از اين رو حائز اهميت است که تقريباً همه ي ما به گونه اي تجاربي از کم رويي را در موقعيت هاي مختلف داشته ايم. اما نکته ي مهمتر اين است که بعضي ها در همه ي شرايط و موقعيت هاي اجتماعي به کم رويي قابل توجهي دچار مي شوند. بنابراين مي توان گفت که اکثر قريب به اتفاق مردم در مواردي از زندگي اجتماعي خود به گونه اي دچار کم رويي شده اند.
- بعضي هاصرفاً در مواقع و موقعيت هاي خاص دچار کم رويي مي شوند.
- بعضي ها دربرخي از مواقع و موقعيت ها دچار کم رويي مي شوند.
- بعضي ها درغالب مواقع و موقعيت ها دچار کم رويي مي شوند.
- بعضي از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان که شمارشان نيز قابل ملاحظه است،تقريباً در همه ي موقعيت هاي اجتماعي دچار کم رويي مي شوند.
روند تحولات اجتماعي گوياي اين حقيقت است که مسئله کم رويي غالباً با گذشت زمان، فشردگي و پيچيدگي روابط بين فردي و تشديد فشارهاي اجتماعي، رقابت ها، گوشه گيري ها، تکروي ها، عزلت گزيني ها و تنهايي ها گسترده و شديدتر مي شود و درصد بيشتري از جوانان و بزرگسالان را فرا مي گيرد. مگر اين که بتوانيم با تشخيص سريع و استفاده از روش هاي تربيتي و درماني مناسب و مؤثر از گسترش کم رويي و تشديد آن پيشگيري کنيم. بايد توجه داشت که کم رويي مي تواند به تدريج به صورت نوعي بيماري رواني (روان نژندي) درآيد. بنابراين کم رويي بايد هرچه زودتر شناسايي، پيشگيري و درمان شود.
کم رويي چيست؟
کم رويي يک توجه غيرعادي و مضطربانه به خويشتن در يک موقعيت اجتماعي است که در نتيجه ي آن فرد دچار نوعي تنش رواني – عضلاني مي شود، شرايط عاطفي و شناختي اش متأثر مي گردد و زمينه ي بروز رفتارهاي خام و ناسنجيده و واکنش هاي نامناسب در وي فراهم مي شود. به ديگر سخن ، پديده ي کم رويي به يک مشکل رواني – اجتماعي و آزار دهنده ي شخصي مربوط مي شود که همواره به صورت يک ناتواني يا معلوليت اجتماعي ظاهر مي گردد. به کلام ساده، کم رويي يعني «خود توجهي» فوق العاده و ترس از مواجه شدن با ديگران. زيرا کم رويي نوعي ترس يا اضطراب اجتماعي است که در آن فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعي گريز دارد.
بنابراين:
1. کم رويي رو به رو شدن با افراد جديد را براي فرد نگران کننده و دشوار مي کند.
2. کم رويي وارد شدن به اماکن جديد و کسب و کار و تجارت تازه را براي فرد سخت مي نمايد.
3. کم رويي مخفي شدن از انظار و احساس عجز در عين توانمندي را سبب مي شود.
بايد توجه داشت که احساس کم رويي افراد هميشه در برابر انسان ها متبلور مي شود و نه در برابر حيوانات، اشياء و موقعيت هاي طبيعي و جغرافيايي.
کم رويي از ديدگاه بين فرهنگي
کم رويي پديده ي گسترده و متنوعي است که نزد افراد، خانواده ها، جوامع و فرهنگ هاي مختلف معاني متفاوتي دارد. کودک يا نوجواني ممکن است از نظر روان شناسي اجتماعي فردي کمرو باشد، اما از نظر خانواده يا مدرسه به عنوان يک کودک يا نوجوان مؤدب و متين تلقي گردد. به عبارت ديگر بعضي ها افراد کمرو را انسان هايي ساکت، مؤدب و محترم مي دانند و تصور مي کنند که اين قبيل افراد، شهروندان سالم و بي آزاري هستند و برخي نيز افراد کمرو را انسان هايي مطيع، حرف گوش کن، مستعد و مقبول اجتماع مي دانند.
بعضي نيز کم رويي را براي دختران امري عادي و صفتي مثبت تلقي مي کنند و آن را براي پسرها يک ويژگي يا منش ناپسند مي دانند، در حالي که کم رويي همان گونه که قبلاً اشاره شد، يک معلوليت اجتماعي و مانع رشد مطلوب شخصيت است و براي هر دو جنس امري است نامطلوب و نابهنجار.
برخي ديگر، کم رويي را در افراد، بخصوص نزد دختران مترادف باحيا و عفت مي دانند و آن را تأييد، تمجيد و تشويق مي کنند؛ در حالي که «حيا» يکي از برجسته ترين صفات انسان هاي متعالي بوده، شاخص ايمان و بيانگر رشد مطلوب شخصيت است. به بيان ديگر قدرت خويشتن داري امري است ارادي و ارزشمند و برعکس کم رويي پديده اي کاملاً غير ارادي، ناخوشايند و حکايتگر ناتواني و معلوليت اجتماعي است.
پديده ي کم رويي در کشورهاي مختلف و از ديدگاه مطالعات بين فرهنگي، حاکميت نظام هاي ارزشي متفاوت و غالب بودن بعضي از اهداف خاص تربيتي در خانه و مدرسه نيز بسيار مهم و قابل توجه است.
در بسياري از جوامع غربي که کارگزاران آنها به طور مستقيم و غيرمستقيم مشوق و مروج رقابت هاي گسترده، فزون خواهي هاي فردي، آزادي هاي فوق العاده ي شخصي و سلطه طلبي و لجام گسيختگي فرهنگي هستند، به لحاظ شايع بودن همين انديشه ي خودمحوري، برتري جويي، منفعت طلبي و پرخاشگري در خانواده و کلاس و مدرسه درصد افراد مبتلا به کم رويي فوق العاده کمتر از جوامعي است که کودکان و نوجوانان را به سختکوشي و تلاش، قناعت و سازگاري و تواضع تشويق مي کنند.
اما در کشورهايي که مردم عمدتاً با تبعيت پذيري محض و شخصيت انفعالي زندگي مي کنند، حکومت هاي ديکتاتورمنش، آزادي هاي مشروع فردي و اجتماعي را کاملاً محدود مي کنند، فرصت تقويت احساس خودپنداري و رشد مطلوب شخصيت افراد فراهم نمي شود و زمينه ي پديدآيي رفتارهاي پرخاشگرانه، کم رويي و اجتماع گريزي بيشتر مشاهده مي گردد. بر همين اساس در جوامع کمونيستي، کم رويي در ميان اقشار مختلف جمعيت به مراتب بيش از جوامع ديگر است.
انتظار اين است که در جوامع اسلامي با توجه به ارزش هاي والاي قرآني و وظايف و تکاليف شرعي فردي و گروهي، ضرورت پذيرش مسئوليت هاي اجتماعي و اتصاف به فضيلت هاي اخلاقي، کودکان، نوجوانان و بزرگسالان به دور از افراط و تفريط، در تربيت اجتماعي رشدي متعادل و متوازن داشته باشد و افراد، با تجلي شجاعت اخلاقي در گفتار و رفتار ايشان از کم رويي، جسارت و پرخاشگري برکنار باشند. بدون ترديد مسلمانان کمرو نمي توانند در انجام بعضي از وظايف و مسئوليت هاي اجتماعي خود موفق باشند. في المثل خمير مايه ي ايفاي وظيفه ي مهم امر به معروف و نهي از منکر برخورداري از شجاعت اخلاقي و مهارت برقراري ارتباط اجتماعي متقابل، مؤثر و مفيد است.
منابع:
روان شناسي کم رويي و روش هاي درمان آن – تأليف غلامعلي افروز
روان شناسي و تربيت کودک و نوجوان - تأليف غلامعلي افروز
خود درمانگري در لکنت زبان - تأليف غلامعلي افروز
روان شناسي تربيتي کاربردي – تأليف غلامعلي افروز
مباحث عمده در روان پزشکي – ترجمه جواد وهاب زاده
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید