به عقيده ي شما کدام گروه از اين دو نوع افراد کم رو ، کم رويي خويش را " مشکل " بزرگتري مي بينند؟ به نظر مي رسد باري که بر دوش افراد کم رو از نظر عمومي قرار دارد، سنگين تر از بار افراد گروه ديگر است. احساسات آنان بر عملکردشان تأثير مي گذارد که متعاقباً بر ارزيابي ديگران از آنان اثر مي بخشد و در نهايت بر طرز تفکرشان درباره ي خودشان تأثير دارد. احساسات بد، عملکرد ناشايست ، رتبه بندي ضعيف گفتار و رفتار ، عزت نفس پايين و ...
کسي که از نظر عمومي کم رو است نمي تواند ترس ، عدم اطمينان ، خصوصيات خوب و خواسته هاي خود را با افراد شايسته ي ديگر در ميان بگذارد و با قرار دادن بازگشت ناپذير خويشتن در اين ظرف حاوي خود ، کمک ، راهنمايي ، تصديق و عشقي که همه ي افراد در زمانهاي مختلف بدان نيازمندند را دريافت نمي کند.
همچنين کاملاً منطقي است که فرض کنيم خام دستي يا ناتواني در انجام عملکردي اثر بخش که به واسطه ي کم رويي پديد آمده است ، مانعي بر سر راه پيشرفت افراد مي باشد. به طور کلي کم رو بودن مي تواند حتي يک انسان خوب را نيز پايين نگاه دارد.
بالاخره مي توانيم چنين استنتاج کنيم که افراد کم رو نمي توانند رهبر بشوند. در اکثر گروهها ، رهبران انتخابي بيشتر از ميان طيف سخنگويان بزرگ بيرون مي آيند . لزوماً بيشترين يا بهترين نظريات متعلق به آنان نيست، اما چنين قضاوت مي شود که آنان تسلط بيشتري بر اوضاع دارند ، به اين دليل ساده که بيشترين بهره را از آن مي برند. تحقيقات نشان داده اند زماني که فردي با پيشينه ي ساکت بودن در يک مجموعه ي گروهي وادار به صحبت زياد مي گردد ، ديگر اعضاي گروه واکنش مثبت بيشتري نشان مي دهند و آن فرد نامزد احراز مقامي در سطح رهبري مي گردد. اما کافي نيست به فردي که از نظر عمومي کم رو است ، تمريناتي در زمينه ي کسب مهارت بيشتر داده شود ، بلکه حس اعتماد به نفس و ارزشمند بودن نيز مي بايد در آنان افزايش يابد.
افرادي که از نظر خصوصي کم رو هستند
در مقايسه با افراد کم روي درون گرا ، کم روهاي برون گرا آشکارا موقعيت بهتري دارند. چنين افرادي چنانچه با استعداد باشند ، ممکن است در حرفه ي خود به سرعت ارتقا يابند و حتي به افراد سرشناسي مبدل گردند. اما هيچ کس نمي داند براي پيش بردن اين بازي چه نيرويي صرف شده است . ممکن است ديگران آنها را افرادي بسيار بردبار ، کارفرماياني بي رحم ، يا افرادي که در خود هستند بدانند. متأسفانه حتي موفقيت نيز هميشه رضايت کامل را به همراه نمي آورد. برون گراي کم رو از اين سرمايه گذاري عظيم آگاه است ، و به عنوان پيامدهاي طبيعي انتظار بهترين را دارد و با هيچ چيزي کمتر از آن ارضا نمي شود.
عموماً کم روهاي برون گرا وقتي از درون کمد بيرون آمده و ادعا مي کنند که " من کم رو هستم " ، دوستان خود يا اجتماعي را شگفت زده مي کنند . " نه ، تو نه ! منظورم اين است که تو خيلي موفقي ، تو در حضور جمع کار مي کني . دوستاني داري . حکايات خنده دار تعريف مي کني و به ديدار دوستان مي روي ." افرادي که از نظر خصوصي کم رو هستند معمولاً از بازرسي گريزانند . آنان تشويش خاطر خود را براي خويشتن نگاه مي دارند و آن را در پوشش مهارت هاي اجتماعي به خوبي فرا گرفته شده پنهان مي کنند.
کشف کم رويي
اينک اجازه دهيد زرق وبرقها را از جلوي چشمان خويش کنار زده و به افرادي که هر روزه – سرِکار ، اطراف خانه ، درمدرسه يا درميان آشنايان خويش – مي بينيم نگاهي نزديکتر بيفکنيم. ابتدا هريک از اعضاي خانواده ي خود را در زمينه ي کم رويي مورد ارزيابي قرار دهيد. سپس از آنها بخواهيد به اين سئوال پاسخ دهند :" آيا خودت را يک انسان کم رو مي بيني ؟" مي توانيد از آنها بخواهيد که حدس بزنند شما چه جوابي خواهيد داد. همين کار را با افراد ديگري که تقريباً آنها را خوب مي شناسيد انجام دهيد. يادداشت کردن نکاتي در زمينه ي پيشگويي هايتان بسيار ارزشمند خواهد بود.
دقت نظر خود را بسنجيد و حساسيت خود را نسبت به پديده ي کم رويي در انسانها و مجموعه هاي مختلف مورد ارزيابي قرار دهيد. احتمالاً در مي يابيد که انجام اين تمرين ارزش شريک شدن با دوستان و خانواده را دارد . انجام اين کار مي تواند يک بحث زنده را به وجود آورد، به افراد کم رو اجازه دهد که صحبت کنند و احساسات خود را بيان نمايند.
براي تمايز ميان افراد کم رو و غير کم رو در يک گروه تماشاچيان بهترمي توان عمل کرد. افرادي که از نظر خصوصي کم رو هستند بعضي مواقع اين آزمون موفق مي شوند ، همچنين افرادي که کم رويي آنان محدود به موقعيت هاي مشخص است - مانند صحبت کردن در حضور جمع - در موقعيت هاي ديگر شناسايي نخواهند شد.
چه چيز موجب مي شود که ديگران شما را تا اين اندازه متفاوت با خودتان بنگرند؟ تأثيري که شما برجاي مي گذاريد يقيناً چيزي بيش از نشانه هاي کم رو بودن يا نبودن است . اما از اشتباهاتي که افراد ديگر در درک خود از کم رويي ما مي نمايند ، مي توانيم مطلب بسياري درباره ي خودمان بياموزيم.
در يک تحقيق ، برخي دلايل براي قضاوت کردن درباره ي خجالتي بودن يک فرد از اين قرار بود : " آن فرد به آرامي صحبت مي کند، مبتکر آغاز گفتگوها يا تداوم بخشيدن به آن نيست ، از ابراز عقيده يا "نه" گفتن مي ترسد ، در حضور جنس مخالف ناراحت است ، به چشمان شما نگاه نمي کند ، فقط با يک گروه کوچک از دوستان که آنان نيز تمايل به سکوت دارند ، معاشرت مي کند."
کساني که غير کم رو به نظر مي رسيدند : بسيار زياد و بلند حرف مي زدند ، شور و اشتياق زيادي داشتند ، لطيفه مي گفتند و مي خنديدند ، عقايدشان را ابراز مي کردند ، توجه ديگران را به خود جلب مي کردند ، تماس چشمي برقرار مي کردند و " رهبران طبيعي " بودند.
افراد کم رويي که به طور غيرمعمولي جذاب هستند نگران آن هستند که هر چند وقت يک بار به عنوان افرادي "منزوي" ، "فروتن " يا " طرد کننده " با آنها برخورد کنند. با داشتن نگاهي مثبت در مورد خويشتن فرض مي شود که شما مي بايد در هر موقعيتي در اوج قرار گيريد. وقتي قرار نمي گيريد ، استنباط چنين است که شما خواسته ايد که در اوج نباشيد زيرا " ملول هستيد " يا " بالاتر از آن " هستيد " يا " براي همراهي زيادي خوب هستيد. "
چه چيز موجب پيدايش کم رويي در ما مي شود؟
اکنون تا حدودي به معناي کم رويي براي افراد کم رو پي برديم ، حال آنچه را موجب به جريان افتادن سيستم کم رويي مي شود شناسايي کنيم.
کنش متقابل يک – به يک با افراد همجنس
بيگانگان ( به خصوص افراد جنس مخالف ) و قدرتمندان در رأس ليست قرار دارند. اما خويشاوندان شما نيز مي توانند موجب بروز احساس کم رويي در شما شوند . جالب توجه است که افراد سنين مختلف – جوانتر يا مسن تر – مي توانند موجب آغاز بروز اين احساس گردند و باز هم جاي تعجب است که حتي دوستان و والدين يک فرد نيز مي توانند موجب بروز احساس کم رويي در او شوند .
ليست موقعيت هايي که مي توانند گونه هاي يک فرد را سرخ کنند يا موجب افزايش ضربان قلب او گردند جالب توجه است . بدترين موقعيت قابل تصور در اين زمينه مي تواند اجبار به ارائه ي يک سخنراني قاطع براي گروهي از افرادي باشند که موقعيت بالاتري نسبت به شما دارند و شما را مورد ارزيابي قرار مي دهند . تأکيد بر اين مطلب مهم است که براي بسياري از افراد کم رو ، کم رويي محدود به برخي موقعيت هاي مشخص و افراد خاص مي باشد.
فراگيري کم رويي
ديدگاه محققين ويژگي هاي شخصيتي مبني بر آن که کم رويي پيامد اجتناب ناپذير سرشت کم مايه ي موروثي است ، با اصول عقايد نظريه پردازان رفتاري در تضاد است. رفتار گرايان معتقدند ، خوب يا بد ، ما چيزي هستيم که ياد گرفته ايم باشيم. ما ياد مي گيريم به طريقي رفتار کنيم که پاداش مثبت دريافت مي دارد و اعمالي را که براي ما پيامدهاي منفي به دنبال دارند متوقف کرده يا از آن اجتناب مي کنيم. با سازمان دادن دنيايي که در آن فقط به رفتارهاي " مطلوب " پاداش داده مي شود، رفتار گرايان ادعا مي کنند که مي توانند از يک انسان بد يک فرشته بسازند.
رفتارگرايان متجدد مي گويند که کم رويي واکنش ناشي از هراس نسبت به وقايع اجتماعي است. اين آموزش ممکن است محصول يکي از موارد زير باشد:
• دارا بودن تجربه اي منفي در گذشته از برخورد با مردم در موقعيت هاي مشخص ، خواه از طريق تماس مستقيم با مشاهده ي " بلايي که بر سر ديگران آمده است ."
• عدم فراگيري مهارتهاي " صحيح " اجتماعي .
• انتظار عملکرد ناشايسته داشتن و از اين رو همواره نگران عملکرد خود بودن.
• يادگرفتن اين مطلب که به خاطر " عدم لياقت " فردي به خود کم بها بدهيد " من کم رو هستم " ، "من بي ارزش هستم "، " من نمي توانم آن کار را انجام دهم "، " من مادرم را مي خواهم"!
همچنين بعضي از افراد کم رو هم اکنون بر مهارت هاي مناسب اجتماعي تسلط دارند ، اما عدم اعتماد به نفس مانع از موفق بودن آنان در عرصه ي اجتماع مي گردد. مثل ياد دادن مهارت هاي لازم براي صحبت کردن به افراد ساکتي که لزوماً سکوت آنان را " درمان " نخواهد کرد. اگرچه گاهي اوقات اين اتفاق رخ مي دهد اما گاهي اوقات کم رويي آنان بدتر مي شود. انجام تمرينهاي لازم براي کاهش تشويش اجتماعي ، تمرين هايي براي افزايش عزت نفس و درک بهتر پايه هاي نامعقول کم رويي فرد بايد همراه با تمرين هدايت شده و موفق مهارت هاي اجتماعي به پيش برده شود.
براي برخي افراد دچار کم رويي حاد – کم روهاي مطلق – وقايع مشخص در حالت نمادي آن ترسناک تر از شکل ظاهري آن است. کم رويي آنان بستگي به تجربه ي فردي ناخوشايند آنان با افراد يا موقعيت هاي مشخص ندارد. بلکه از آنجا که اين افراد يا موقعيت ها نمايشگر تعارضات حل نشده و سرکوب شده اي هستند که قبلاً در زندگي آنان آغاز شده است ، احساس تشويش مي کنند .
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید