شناخت يکديگرقبل از ازدواج قدرت تصميم گيري دختر وپسر براي جواب مثبت يا منفي را بالا مي برد.
هرچقدرشناخت بيشتر و اصولي ترباشد ،توانايي فکر کردن ،بيشترو بهترخواهد شد
و کاري که براساس آگاهي ومعرفت شروع ياپايان پذيرد،
پشيماني کمتر ومسؤوليت پذيري و پيشرفت والاتري را فراروي فرد قرار مي دهد.
دراين راستا ،شايسته است توکل به خداي دانا ،عرض نيايش و دعا نزد او
و با قصد وانگيزه ي الهي دراين امر ،مصمم واميدوار اقدام نمود.
حضرت رسول (ص)مي فرمايند :
«آنکه براي خدا ازدواج مي کند و براي فراهم کردن وسيله ي ازدواج ديگران براي رضاي خدا قدم برمي دارد ،
استحقاق قرار گرفتن در ولايت خدا راپيدا مي کند .»(1)
نکته ي مهم ديگر،اجتناب از تعجيل درتصميم گيري است.
عجله کاري است شيطاني .
انتخاب همسر بايد با دقت ،وقت گذاري ،مشورت و شناخت لازم از فرد و خانواده اش صورت گيرد
تا از خسارت روحي ومادي طرفين جلوگيري به عمل آيد.
البته گفته مي شود:درکارخير بايد شتاب داشت ،به اين معني نبايد اصل ازدواج را به تأخيرانداخت ،
اما درباره ي مراحل تصميم گيري و انتخاب ،نهايت دقت بايد به کار گرفته شود .
حضرت امام صادق (ع)دراين زمينه مي فرمايند:
«همانا همسر (چه زن ومرد)گردن بند است ،دقت کن چه گردن بندي را براي زندگي وحيات خود انتخاب مي کني (2).»
راه کارهاي زير درجهت شناخت بيشتر يکديگر پيشنهاد مي شود:
3-1-1 ديدن همديگر وگفتگوي متقابل درخصوص مسايل فردي وخانوادگي به طورصادقانه
لازم است خانواده ها قبل ازازدواج دختر و پسر ،زمينه ي ديدار آن دو را با هم فراهم نمايند.
دراين زمان خواندن عقد وايجاد محرميت لازم نيست . اين واقعيتي است آن را اسلام اجازه مي دهد،
اين ديدار براي هر دو ضروري است تا با ديدن يکديگرکمالات و عيوب ظاهري را بفهمند و سپس تصميم گيري نمايند.
به علاوه ،راه اشکال تراشي براي بعد از ازدواج را ببندند.
البته در اين ديداربايد قصد و نيت،پسند و عدم پسند براي ازدواج باشد تا فضاي برنامه از معصيت حق،پاک بماند.(3)
رسول اکرم (ص)به مغيرةبن شعبه که با زني ازدواج کرده بود ،فرمود:
اگر قبلاً او را مي ديدي ،اميد توافق و سازش در بين شما بيشتر بود .(4)
به حضرت صادق (ع)عرض شد:
براي مرد جايزاست پيش از ازدواج در وجود زن دقت کند و پشت سر و صورتش را ببيند ؟فرمود:آري ،مانعي ندارد.(5)
گفت و گوي مستقيم بايد درفضايي سالم آرام و بدون فشار و ترس ازطرف ديگران صورت پذيرد.
آمادگي قبلي و فرصت کافي ،ازشرايط مهم براي نتيجه بخشي وگفتگو است.
مسلماً ازسخنان و صحبت ها مي توان مقداري زيادي به مکنونات دروني،خواسته ،صفات و احوال شخص پي برد.
امير مؤمنان(ع)مي فرمايد:«ما أضمرَ أحدٌ شيئاً الّا ظَهَرَفي فَلتاتِ لسانهِ و صفحاتِ وجهِهِ»(6)
انسان هرچه در دل و درونش پنهان کند،ازلغزش هاي زبان و حالت هاي چهره اش آشکار مي شود.
سؤالاتي که مي تواند در اين گفتگو مطرح باشد ،بايد بر محور
1)بيان خط مشي کلي زندگي و اهداف آينده
2)بيان صادقانه صفات و اخلاقيات
3)طرح نظرات تربيتي و ارتباطي
4)بيان عيب ها و نواقص
5)بيان انتظارات و خواسته ها
باشد که نمونه هاي پيشنهادي دراين محورها به فصل بعد موکول شده است.
نکته ي ضروري و قابل توجه والدين و پسران و دختران اين است که
ديدن کامل ،به عنوان مرحله ي نهايي تصميم و گزينش و بعد از تحقيق و مشورت صورت پذيرد
تا مبادا از لحاظ روحي ،رواني و آبرويي به دختر و پسر آسيبي برسد.
مردي به امام ششم (ع)گفت:جايز است مرد موي سر و زيبايي هاي زني را که مي خواهد بگيرد،ببيند ؟
حضرت فرمودند:اگربه قصد لذت نباشد ،اشکال ندارد.(7)
درخبرديگري آمده که از حضرت سؤال شد :آيا جايز است زن بايستد تا مرد او را نظر کند؟
فرمود :آري،بلکه پوشيدن لباس نازک هم در آن وقت مانعي ندارد.(8)
حقيقت فرزند زمان است.تأمل درامر ازدواج باعث روشن شدن حقايق بيشتر خواهد شد و از پشيماني جلوگيري مي کند.
3-1-2آگاهي ازخصوصيات همسران در توصيه هاي ديني
طبق روايات از حضرت رسول (ص)و اهل بيت طاهرين (ع)
زيبايي مو(9)،
بچه دار شدن ،
مهرباني ،
پاکدامني ،
عزيز بودن نزد فاميل و محترم بودن،
تواضع،
همسردوست بودن،
با وقار بودن براي غير،
حرف شنوي ،
در خلوت دراختيارهمسر بودن(10)،
آسان گيري،
نرم خويي(11)،
دينداري(12)،
دوشيزه بودن(13)،
نيک رفتار و خوش اخلاقي(14)،
خرسند بودن،
حافظ آبرو در غياب بودن(15)،
زيبا و کم مهريه ترين بودن(16)،
هرزه و بي بند و باروغيرمقيد به مسائل ديني و اخلاقي نبودن(17)،
داشتن روحيه ي سپاس گزاري و رضايت ،
مقتصد و کم هزينه بودن(18)
از خصوصيات همسر مناسب است.
حضرت امير(ع)فرمودند:بهترين ويژگي هاي زنان در فضاي زناشويي و شوهر داري بدترين صفات مرد است :کبر، ترس ، بخل.
اگر زن متکبر باشد،تسليم غيرشوهر نمي شود.
اگر بخيل باشد،مال خود و شوهر را حفظ مي کند .
و اگر ترسو باشد، از پيش آمدي بيم ناک مي شود و درصدد حفظ خود برمي آيد و درنتيجه به دام ديگران نمي افتد.(19)
3-1-3 تحقيق
1-محل کاربه صورت غيرمستقيم،با فرستادن پيکي عاقل،خيرخواه،امين و با تجربه
2-تحقيق مفصل ازمحل تحصيل،دانشگاه يا هرمؤسسه ي آموزشي ديگر
3-تحقيق ازخويشاوندان و دوستان نزديک
4-تحقيق از همسايگان قبلي و فعلي
3-1-4انطباق گفتار وکردار فرد
مقايسه ي آنچه بيان کرده و آنچه توسط ديگران درمورد او گفته شده است ،روشي مهم وقابل تأمل است
3-1-5 مشاهده رفتارهاي فرد دراجتماع به طرزي زيرکانه و آگاهانه
3-1-6 تحقيق درنوع شخصيت دوستان فرد
با توجه به تأثيرپذيري جوان از دوستان و سنخيت روحي افراد در استمرار دوستي ،اين روش خوب و مفيد محسوب مي شود.
3-1-7 مشورت با والدين،بزرگان فهيم،مدرک،مجرب،مهذب و فاضل فاميل
3-1-8 مشورت با اهل فن وتخصص(اساتيد دانشگاه و کارشناسان علوم رفتاري)
اين روش يکي از بهترين و ضروري ترين روش هاست.
3-1-9 مراجعت به ضميرباطن و قلب خويشتن(احساس خواستن و کشش عميق روحي ،عاشقانه و آگاهانه)
3-1-10 آگاهي از خصوصيات و ويژگيهاي طبيعي و رواني زن و مرد
دختران و پسران لازم است ازخصوصيات رواني و شخصيتي جنس مخالف ،يا روان شناسي زن و مرد،آگاه باشند
تا درتطبيق آنچه هست با آنچه مي پندارند بايد باشد،دچارخطا نگردند و انتظارات خويش را با واقعيات منطبق سازند.
جايگاه استخاره درراهيابي به تصميم نهايي
آنچه در عقل و شرع به آن بها داده شده تا مبناي تصميم گيري درامر ازدواج يا هرامرمهم ديگري قرار گيرد،
بررسي و تفحص درمورد مسأله و مشورت با افراد مطلع و مطمئن است.
دخالت دادن استخاره در قضيه ي بسيارحساس ازدواج،به عنوان يگانه عنصر تعيين کننده ،مساوي با
تعطيل کردن عقل و انديشه و پشت پا زدن به همه ي توصيه ها و معيارها و بي توجهي به اصل مشورت،
همچنين نشانه ي نداشتن قدرت اختيارو انتخاب و واگذار کردن مسأله به سرنوشت ناخواسته است .
چه بسيارخانواده هايي که با استخاره ي «خوب»به ازدواج درآمدند اما با طلاق از هم پاشيده اند(20).
امام خميني (ره)دراين باره مي فرمايند :
«استخاره از اصول اعتقاديه نيست که عمل به آن لازم باشد و الزام آور نيست (21).»
پي نوشت:
1-المحجه البيضاء،ج3،ص54.
2-بحارالانوار،ج100،ص233.
3-حسين انصاريان،نظام خانواده در اسلام،ص180.
4-وسائل الشيعه،ج20،ص90.
5-کافي،ج5ص365.
6-نهج البلاغه،حکمت26.
7-کافي،ج5 ص365.
8-شيخ صدوق،علل الشرايع،ج2،ص500.
9-بحارالانوار،ج100،ص237.
10-کافي،ج5،ص324.
11-بحارالانوار،ج100-ص231.
12-التهذيب،ج7،ص401.
13-کافي،ج5،ص323.
14-همان،ص236.
15-کافي،ج5،ص324.
16-بحارالانوار،ج100،ص236.
17-همان.
18-مستدرک الوسايل،ج14،ص162.
19-بحارالانوار،ج100،ص238.
20-مهدي رفيعي،طلوع آشنايي،ص24.
21-استفتائات،ج2،ص28.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید