اين مسئله كه همه مردم به دنبال دستيابي به شادماني هستند نيازي به اثبات ندارد و اگرچه اغلب گفته ميشود كه مفهوم شادماني مبهم است و به آساني تعريف نميشود، اغلب افراد به خوبي ميدانند كه منظور از شادماني چيست. شادماني را ميتوان چنين تعريف كرد: هيجان مرتبط با احساساتي كه در گسترهاي از رضايت و خشنودي تا لذت و شادي عميق تغيير ميكنند. رويدادهاي متعددي موجب شادماني ميشوند كه برخي از آنها عبارتند از: اتفاقات خوشايند، رسيدن به اهداف، مورد محبت قرار گرفتن و تجارب لذتبخش. در نقطه مقابل اين رويدادها اتفاقاتي قرار دارند كه باعث غم ميشوند. به طور كلي، ميتوان دو وظيفه را براي شادماني در نظر گرفت: ايجاد اشتياق و انگيزه براي انجام دادن كار و تسهيل فعاليتهاي اجتماعي؛ و ايجاد آرامش و حفظ سلامت رواني.
مؤلفههاي شادماني
شناسايي كليه عوامل مؤثر در تجربه كردن شادماني اگر غير ممكن نباشد، بسيار دشوار است. در واقع، شما ميتوانيد در حوزههاي گوناگون ـ از عوامل فيزيولوژيك و ويژگيهاي شخصيتي گرفته تا مسائل شناختي، ويژگيهاي محيطي و روابط بين فردي ـ عواملي را پيدا كنيد كه در ايجاد و تداوم احساس شادماني دخالت دارند. با توجه به اينكه در بحث حاضر، صحبت از تمامي اين عوامل ميسر نيست، اجازه دهيد بعضي از مهمترين مؤلفهها را بررسي كنيم.
صفات شخصيتي
مطالعات در اين زمينه نشان ميدهد كه نيمرخ شخصيتي افراد شاد و ناشاد متفاوت با يكديگر است. براي مثال، ويژگيهايي مانند عزت نفس بالا، مركز كنترل دروني، برونگرايي و خوشبيني از جمله مشخصههاي افراد شاد است. به علاوه، افراد شاد توانايي بيشتري در برقراري روابط بين فردي، تعامل با محيط اجتماعي، معاشرت با افراد و در نتيجه تأمين نيازهايشان دارند. اين موضوع به آن معنا نيست که مثلا افراد درون گرا شاد نيستند بلکه معمولا آنها در ابراز شادي ضعيف تر عمل مي کنند .
عوامل فرهنگي
تأثير عوامل فرهنگي غالباً غيرمستقيم است. اين عوامل به طور نسبي تعيينكننده ويژگيهاي شخصيتي مؤثر بر سلامت ذهني افراد و در نتيجه، احساس شادماني آنها هستند. براي مثال، در فرهنگهاي فردگرا دستيابي به اهداف، عزت نفس بالا و جسارت داشتن از جمله ويژگيهاي شخصيتي مورد تأييد است كه نه تنها با سلامت ذهني افراد، بلكه با احساس شادماني، رضايت و كفايت آنها هم ارتباط دارد.
پايههاي ارثي
در اينجا نيز نقش عوامل ارثي غيرمستقيم است. در واقع، تأثير عوامل ژنتيكي بر صفات شخصيتي است كه بر احساس شادماني اثرگذار است. همچنين، نقطه تثبيت شادماني ـ يعني نقطه ثابتي كه خلق افراد طي دورههايي، مثلاً يك دهه، نوسان پيدا ميكنند ـ نيز ارثي است.
عوامل اجتماعي، سياسي و اقتصادي
همواره بين سلامت رواني و زندگي در محيطي عاري از ظلم و ستم، فقر و تبعيض اجتماعي ـ نژادي رابطه مثبتي وجود داشته است. تحقيقات نشان داده در كشورهايي كه سياست آنها مبتني بر دموكراسي است و علاوه بر توليد ناخالص ملي و داخلي بالا، نيازهاي اوليه انساني مانند نياز به امنيت، عدالت، برابري اجتماعي و تحصيلات نيز تأمين ميشوند افراد، شادماني و رضايت بيشتري را تجربه ميكنند.
آنهايي كه گرفتار ازدواجي نامناسب شدهاند كمترين ميزان شادماني را تجربه ميكنند
زمينه كاري
اغلب ما براي كسب درآمد بيشتر در زمينههايي به كار و فعاليت ميپردازيم كه به آنها علاقهاي نداريم يا در آنها بياستعداد هستيم و همين ميتواند موجبات ناخشنودي ما را فراهم كند. با توجه به اينكه ما بخش اعظمي از عمر خود را در محل كار ميگذرانيم، بهتر است تا حد امكان در انتخاب شغل خود دقت كنيم. موفقيت در زمينه فعاليت روزمره و شغل و پرداختن به اموري که در آن زمينه استعداد، علاقه و بهره وري داريم ما راشادتر مي نمايد.
زمينه تحصيلي
در مورد رشته تحصيلي نيز مانند موقعيت شغلي، دقت در انتخاب رشته و اينكه اصولاً علاقهاي به ادامه تحصيل داريم يا خير بسيار مهم است.
ازدواج
بيان ارتباط بين ازدواج و احساس شادماني چندان آسان نيست. از يك طرف ازدواج مثل شمشير دو لبه است ـ افراد متأهل از اشخاص مجرد، جدا شده شادترند و در عين حال، آنهايي كه گرفتار ازدواجي نامناسب شدهاند كمترين ميزان شادماني را تجربه ميكنند ـ و از طرف ديگر خود شادماني و اينكه افراد تا چه اندازه احساس شادماني ميكنند در افزايش رضايت زناشويي اثرگذار است. دقيقاً نميتوان گفت كه كدام اول است: «زندگي شاد و در نتيجه ازدواج شاد» يا «ازدواج شاد و در نتيجه زندگي شاد». اما مسلم است كه افرادي كه راه شاد زيستن را بلدند به احتمال زياد زندگي زناشويي شادتري دارند. لذا لازم است انتخابي مناسب داشته باشيم تا شادي را ابدي کنيم.
خويشاوندان
از ديدگاه تكاملي، انسانها براي كسب شادي نيازمند برقراري رابطه با شبكه خويشاوندان هستند. روابط حمايتي نزديك بين اعضاي خانواده حمايت اجتماعي را براي آنان افزايش ميدهد. اين حمايت اجتماعي موجب ارتقاي سلامت ذهني و در نتيجه، افزايش شادماني ميشود.
اعتقادات ديني باعث ميشوند كه اين افراد به آينده خوشبين باشند و از قدرت تحمل بالاتري در رويارويي با مشكلات برخوردار باشند.
دوستان
شواهد نشان داده كه برقراري روابط نزديك با ديگران با سلامت ذهني و در نتيجه شادابي همبستگي دارد، چرا كه احتمال انتخاب افراد شاد به عنوان دوست و فردي معتمد بيشتر شده و همين خود نياز به محبت و حمايت اجتماعي را تأمين ميكند و موجب شادماني ميشود.
باورهاي ديني
افراد مذهبي و معتقد به باورهاي ديني احتمالاً به سه دليل از ساير افراد شادترند:
الف) اعتقادات ديني باعث ميشوند كه اين افراد به آينده خوشبين باشند و از قدرت تحمل بالاتري در رويارويي با مشكلات برخوردار باشند.
ب) پرداختن به امور ديني و حضور در مساجد، كليساها، كنيسهها، معابد و اجتماعات مذهبي براي افراد حمايت اجتماعي به همراه ميآورد.
پ) باورهاي مذهبي افراد باعث ميشود تا آنها سبك زندگي متعادل و سالمي را انتخاب كنند و از زندگي خود رضايت بيشتري داشته باشند.
سلامت
در افرادي كه به نوعي از بيماريهاي رواني يا جسماني رنج ميبرند اشتغال فكري دائم در مورد بيماري و نيز مختل شدن زندگي اجتماعي، خانوادگي يا شغلي باعث تضعيف هرچه بيشتر سلامت ذهني و در نتيجه، افزايش ناخشنودي ميشود. البته همه ما موظفيم ياد بگيريم که در هر شرايطي خود را وفق دهيم تا عوامل مختلف از شادي و آرامش ما کم نکند.
ورزش
ورزش در كوتاهمدت حالات خلقي مثبت و در بلندمدت شادماني به وجود ميآورد. اين اثرگذاري از دو طريق است:
الف) بر اثر ترشح اندروفينها كه ميزان ترشح آنها با ورزش افزايش مييابد.
ب) رفع نياز افراد به حمايت اجتماعي و در نتيجه، پرداختن به ورزش گروهي.
رسيدن به هدف
هنگامي كه افراد به اهداف خود دست مييابند، احساس شادماني بيشتري دارند. البته نبايد اين نكته را فراموش كرد كه هرچه اهداف و آرزوهاي افراد با هم و نيز با تلاشها و تواناييهاي آنها همسوتر باشد، احتمال تحقق اهداف و رسيدن به شادماني نيز بيشتر است.
تفريح
استراحت، آرامش، غذاي خوب، پرداختن به فعاليتهاي مورد علاقه و... همگي بر شادماني اثر كوتاهمدت دارند. تحقيقات نشان دادهاند كه اكثر افراد در ايام تعطيل خلق مثبتتر و تحريكپذيري كمتري دارند. لذا بهانه نياوريد که وقت نداريم اگر با برنامه زندگي کنيم مي توانيم تفريح مناسب را در برنامه هاي روزمره زندگي بگنجانيم.
سپيده دانايي
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید