روزه چهار قسم است : واجب و مستحب و مكروه و ممنوع ، روزه واجب عبارتست از روزه ماه مبارك رمضان و روزه كفاره و روزه قضاء و روزه عوض خونيكه بايد در حج تمتع ريخته باشد و روزه روز سوم از ايام اعتكاف و روزه نذر و عهد و سوگند هرچند كه شمردن اين سه قسم اخير در زمره روزه هاى واجب مسامحه اى هست .
گفتار در روزه كفاره
روزه كفاره نيز چند قسم است يكى كفاره اى است كه بضميمه كفاره اى ديگر واجب مى شود مانند كفاره قتل عمدى كه قاتل هم بايد روزه بگيرد وهم برده آزاد كند و هم شصت مسكين طعام دهد، و همچنين كفاره افطار بحرام در ماه مبارك رمضان كه بنابراحتياط بايد هر سه را انجام دهد.
يكى ديگر قسمتى است كه بعد از عجز از كفاره اى ديگر واجب مى شود مانند كفاره اظهار و كفاره قتل خطائى كه وجوب روزه در اين دو مورد بعد از عجز از آزاد كردن برده است و همچنين كفاره افطار در قضاء روزه رمضان كه روزه گرفتن در آن وقتى واجب مى شود كه نتواند ده مسكين را طعام دهد و كفاره شكستن سوگند بخداى تعالى كه در مرحله اول آزاد كردن برده و يا اطعام ده مسكين و يا پوشانيدن آنان است و در مرحله دوم اگر از انجام آنها عاجز شد بايد سه روز روزه بگيرد و نيز كفاره خراش دادن زن است صورت خود را در مصيبت بنحوى كه خون درآيد و يا موى سر خود را بكند و يا مردى در مرگ همسر يا فرزندش گريبان چاك كند بايد همان كفاره را كه در شكستن سوگند گذشت بدهد و نيز مانند كفاره كوچ كردن از عرفات قبل از غروب آفتابست كه اگر عمدا صورت بگيرد مكلف بايد شترى قربانى كند واگر از آن عاجز شد هجده روز روزه بگيرد و يكى ديگر كفاره شكار كردن شتر مرغ در حال احرام است كه در مرحله اول بايد شترى قربانى كند واگر نتوانست پول آنرا طعام خريدارى نموده با آن شصت مسكين را سير كند. يعنى به هر مسكينى بنابر اقوى يك مد طعام بدهد و احتياط نزديكتر دو مد مى پردازد واگر چيزى زياد آمد مازاد را نيز بهمان شصت مسكين مى پردازد و اگر كم آمد واجب نيست از خودش طعام خريدارى كند و احتياط به دادن دو مد به يك مسكين در جائى است كه باعث كمبود از شصت نفر نشود وگرنه بهر مسكينى يك مد مى دهد و شصت نفر را كامل مى كند واگر از دادن تصدق عاجز شد بنابر احتياط واجب به عوض هر مد يك روز روزه بگيرد تا شصت روز كه اين آخرين درجه كفاره او است و اگر از روزه شصت روز عاجز شد آنوقت هيجده روز روزه مى گيرد و از آن جمله كفاره شكار گاو وحشى براى محرم است كه بايد يك گاو قربانى كند واگر از تهيه كردن آن عاجز باشد پول آنرا طعام خريدارى نموده سى نفر مسكين را اطعام مى كند يعنى بهر مسكينى بنابر اقوى يك مد مى پردازد و نزديكتر به احتياط آنست اگر كم نمى آورد بهر مسكينى دو مد بدهد واگر طعام خريدارى شده زياد بيايد مال خود او است ، و احتياط مستحبى در دادن دو مد به هر مسكين مخصوص به جائى است كه موجب نقص بر سى نفر نشود و اگر كم بيايد واجب نيست از خودش آنرا تكميل كند.
و اگر نتوانست اين كار را انجام دهد روزه مى گيرد و بنابراحتياط عوض هر يك مد يك روز روزه بگيرد تا سى روز كه نهايت كفاره اوست و اگر نتوانست نه روز روزه مى گيرد و كفار شكار كردن گورخر در حال احرام نيز همين است هر چند كه نزديكتر به احتياط آنست كه در شكار گورخر كفاره مخصوص شترمرغ را انجام دهد مورد ديگر از صور عجز از كفاره ديگر شكار كردن آهو در حال احرام است كه در مرحله اول يك گوسفند و در صورت عجز از آن قيمت آنرا طعام مى خرد و بر ده مسكين به هر نفر يك مد بنابر اقوى توزيع مى كند و به احتياط نزديكتر دادن دو مد است و حكم زياده و نقيصه آن و مورد احتياط مثل مسئله قبلى است واگر از اين عاجز شد بنابراحتياط عوض هر يك مد طعام يكروز روزه ميگيرد تا ده روز كه نهايت كفاره او است و اگر از اين نيز عاجز بود سه روز روزه مى گيرد.
يكى ديگر از اقسام روزه كفاره كفاره اى است كه مكلف مخير است بين روزه و بين غير آن و اين نوع كفاره درچند مورد است يكى كفاره روزه خوردن در رمضان ودوم كفاره فاسد كردن اعتكاف بوسيله جماع و سوم كفاره موى كندن زن در مصيبت و چهارم كفاره نذر و عهد كه در اين موارد مكلف مخير است بين خصال سه گانه .
مساءله - در موارديكه مكلف موظف است دو ماه روزه بعنوان كفاره بياورده مانند موارديكه بايد هر سه خصلت كفاره را انجام دهد و نيز مورديكه مخير است يكى از آن سه خصلت را انجام دهد و نيز مورديكه بايد بين سه خصلت رعايت ترتيب را بكند و در همه اين موارد لازم است دو ماه روزه را پشت سر هم انجام دهد و براى رسيدن به اين منظور كافى است همه ماه اول و يك روز از ماه دوم را پشت سر هم بياورد كه بيانش گذشت . و بنابراحتياط واجب است كه اين تتابع و پشت سرهم انجام دادن را در روزه هيجده روزه اى كه عوض از دو ماه است نيز رعايت كند بلكه اين تتابع در روزه ساير كفارات نيز واجب است بنابراحتياط.
در مواردى كه گفتيم تتابع لازم است اگر در بين مدت عذرى پيش آمد كه مكلف نتوانست روزه بگيرد و ناگزير از افطار شد اين مفطر مضربه تتابع نيست بعد از زوال عذر بلافاصله عمل را ادامه مى دهد و روزه بقيه ايام را مى آورد كه بيانش در سابق نيز گذشت .
و اما روزه هاى مستحبى :
روزه هاى مستحبى سيزده است كه از همه مؤ كدتر روزه سه روز در هر ماه است و بهترين كيفيت آن اينستكه اولين پنج شنبه و آخرين پنج شنبه و اولين چهارشنبه در دهه هر ماه را روزه بگيرد.
دوم - روزه ايام البيض يعنى سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه است .
سوم - روزه روز غدير كه روزه هيجدهم ذى الحجه است .
چهارم - روزه روز ولادت رسول خدا (ص ) كه هفدهم ربيع الاول است .
پنجم - روزه روز مبعث آنجناب كه روز بيست و هفتم رجب است .
ششم - روزه روز دحوالارض كه روز بيست و پنجم از ذى القعده است .
هفتم - روزه روز عرفه براى كسيكه روزه گرفتن او را دچار ضعف نمى كند و از خواندن دعاهاى آنروز باز نمى دارد البته استحباب روزه اين روز در وقتى است كه هلال اول ذى الحجه ثابت شده باشد بطوريكه مكلف اين احتمال را ندهد كه آنروز عيد قربان باشد.
هشتم - روزه روز مباهله و آن روز بيست و چهارم از ذى الحجه است كه البته مكلف روزه آنروز را به قصد قربت مطلقه و از باب شكرانه اين نعمت كه رسول خدا (ص ) در آنروز فضيلت عظيمى از فضائل مولانا اميرالمؤ منين عليه السلام را اظهار نموده بجا مى آورد.
نهم - روزه هر پنج شنبه و جمعه .
دهم - روزه اول ذى الحجه تا روز نهم آن
يازدهم - روزه ماه رجب و ماه شعبان حال يا همه آندو ماه و يا بعضى از ماه هرچند يك روز از هر يك .
دوازدهم - روز نوروز
و سيزدهم - اول و سوم ماه محرم .
و اما روزه هاى مكروه
در چند مورد روزه گرفتن كراهت دارد: اول روزه گرفتن استحبابى ميهمان بدون اجازه ميزبان و همچنين با نهى او و نزديكتر به احتياط آنست كه با عدم اذن او روزه را ترك كند.
دوم روزه گرفتن فرزند بدون اذن پدر اين در صورتى است كه روزه او پدر را از نظر شفقت آزار ندهد. اگر نهى كند احتياط ترك روزه است هرچند موجب اذيت او نشود.
سوم روزه گرفتن با وجود نهى مادر و نزديكتر به احتياط آنست كه نوه و نبيره تا هرچه پايين تر رود را محكوم بحكم فرزند بدانيم و جد اول و دوم و هرچه بالاتر رود را و چون بدانيم بلكه بهتر آنست كه مراعات اذن مادر را نيز بكنيم .
و اما روز عرفه درفرضى كه روزه گرفتن آن مكلف را ناتوان نموده از واقع روز عيد باشد سزاوارتر ترك روزه گرفتن است البته در اين دو فرض ظاهرا كراهت بمعنائيكه حتى در عبادات مصطلح است نمى باشد.
و اما روزه هاى ممنوع
يكى روزه روز عيد فطر و عيد قربان است و يكى ديگر روز سى ام شعبان است كه روز گرفتن آن به نيت رمضان ممنوع است و يكى روزه ايام تشويق 11 و 12 و 13 ذى الحجه براى كسى است كه در منى است چه مناسك حج را انجام دهد و چه ندهد و يكى ديگر روزه كسى است كه نذر كرده بوده اگر موفق بفلان معصيت شود يك و يا چند روز روزه بگيرد يكى ديگر روزه از سخن گفتن است و به اصطلاح روزه سكوت است به اين معنا كه نيت كند بعنوان روزه يكروز و يا بعضى از يكروز را سخن نگويد و اما اگر بدون نيت سخن نگويد هرچند كه سكوتش در تمام روز باشد اشكال ندارد يكى ديگر روزه وصال است به اين معنا كه دو روز را با شب ميانى آن روزه بگيرد و بوجه قوى تر روزه وصال كه ممنوع است هم شامل اين مورد مى شود كه كسى نيت كند يك روز و يك شب را تا سحر امساك كند و هم شامل روزه كسى مى شود كه نيت كند دو روز و يك شب را امساك كند و اما افطار نكردن و تاءخير آن تا سحر و حتى تا شب دوم بدون نيت روزه وصال نيست و اشكال ندارد هرچند كه نزديكتر به احتياط اين است كه از اينكار نيز اجتناب كند همچنانكه احتياط اين است كه زوجه بدون اذن شوهر روزه مستحبى نگيرد بلكه در جائيكه روزه مزاحم حق شوهر است و بلكه در صورت نه او هرچند مزاحم حق او نباشد احتياط ترك نشود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید