چه کاري شما را خيلي خوشحال مي کند؟ سرچشمه ي اين رضايت و خوشحالي کجاست؟ اگر معني واقعي شادي را بفهميد و آن را به کار بگيريد، کم کم درهاي موفقيت را يکي يکي به روي خودتان و خانواده ي تان باز خواهيد کرد.
شادماني مي تواند به عنوان «احساس ناشي از پيشرفت اهداف خوش آيند و مطلوب» تعريف شود. براي پي بردن به اين نکته به آخرين هدفي که در آن به نتيجه ي مطلوب رسيده ايد، فکر کنيد. ولي اگر اهداف جديدي در برنامه ريزي آينده ي تان وجود نداشته باشد به زودي اين رضايت خاطر جايش را به ملالت و خستگي خواهد داد. اين چيز خوش آيندي نيست که انسان در زندگي به همه ي اهداف اش رسيده باشد و هدف جديدي در سر نداشته باشد.
- فکر کردن به آخرين هدف
به آخرين هدفي که در آن به نتيجه ي مطلوب دست يافته ايد فکر کنيد، به هدفي که در گذشته به آن رسيده ايد فکر کنيد. به ياد بياوريد در روز عروسي تان يا در روز فارغ التحصيلي تان از مدرسه يا دانشگاه چه احساسي داشته ايد؟ در هر مورد، شما به يکي از اهداف تان دست يافته ايد. به ياد بياوريد چه زمان هايي در زندگي تان احساس رضايت مندي مي کرديد؟ شايد وقتي بوده که يک تجارت جديد را شروع کرده بوديد يا شغلي جديد به شما پيشنهاد شده بود. شايد هم هنگامي که قرض هاي تان تمام و کمال پرداخت شد.
استفاده از مفهوم شادي، رسيدن به شادي را آسان مي کند. به آساني اهداف مطلوب تان را انتخاب کنيد و آن ها را پيش ببريد.
- فکر کردن به اهداف جديد
رضايت خاطر جايش را به کسلي خواهد داد، اگر اهداف جديدي در سر نداشته باشيد. بدون هدف جديد شما کسل خواهيد شد و کسلي شما را به سوي استرس سوق خواهد داد. براي مثال، برنامه ريزي براي تعطيلات هيجان انگيز است ولي خيلي از افراد در آخر تعطيلات اشک شان درمي آيد به اين دليل که برنامه و هدف جديدي ندارند.
بحث و مجادله در روزهاي ماه عسل براي تازه عروس و تازه دامادهايي که هدفي براي ازدواج شان نداشته اند، امري اجتناب ناپذير است. برنامه ريزي براي روزهاي بازنشستگي هيجان انگيز است ولي لذت از آزادي سريعا" جايش را به کسلي و مرگ زودرس خواهد داد، اگر شما روي اهداف جديد کار نکنيد.
- چگونه شاد باشيم؟
اگر قبول کنيم که «شادماني يعني احساس ناشي از پيشرفت اهداف مطلوب و خوش آيند»، آنگاه با استفاده از اين مفهوم مي توانيم به درک درستي از غم دست يابيم. آخرين باري که غمگين بوده ايد، کي بوده؟ احتمالا" يا وقتي بوده که هدفي نداشته ايد يا وقتي بوده که در راه رسيدن به هدفي تلاش مي کرده ايد که مطلوب و خواسته ي شما نبوده و يا وقتي بوده که هيچ برنامه اي براي پيش برد هدف تان نداشته ايد.
- استفاده از مفهوم شادي
استفاده از مفهوم شادي، رسيدن به شادي را آسان مي کند. رسيدن به هدف احساس شادي عميقي ايجاد مي کند.به آساني اهداف مطلوب تان را انتخاب کنيد و آن ها را پيش ببريد. مراحل بيان شده در زير به شما کمک مي کند بتوانيد از مفهوم شادي استفاده کنيد:
- اهدافي که هنوز به آن ها دست نيافته ايد را ليست کنيد. اهداف کوچک، بزرگ، قديمي، به نتيجه نرسيده ها و اهداف جاري تان را در ليست جاي دهيد و ليستي کامل از آن ها درست کنيد.
- دور اهدافي که به آن ها علاقه منديد دايره بکشيد.
- اهدافي را که به آن ها علاقه نداريد از ليست حذف کنيد زيرا تا زماني که شما به هدف تان علاقه نداشته باشيد به آن ها دست نخواهيد يافت. اگرچه بعضي از اهداف با اين که براي شما مطبوع نيستند ولي رسيدن به آن ها براي شما حياتي است. در مورد اين نوع اهداف راهي را پيدا کنيد تا رسيدن به آن ها در شما هيجان ايجاد کند. مثلا" امتيازاتي که رسيدن به آن اهداف براي شما به همراه دارد را مشخص کنيد و آن ها را براي خود مرور کنيد. اگر هيچ امتيازي پيدا نکرديد، آن هدف را حذف کنيد.
? اهداف جديد و مطلوب تان را به ليست اضافه کنيد.
- محدوديت هايي که براي خود ايجاد کرده ايد را پاک کنيد و اهدافي را که واقعا" آن ها را دوست داريد براي خود تنظيم کنيد. مطلوب ترين خواسته ي تان چيست؟
- اگر از وقت و پول و پشتيباني نامحدود بهره مند بوديد دوست داشتيد زندگي تان چه شکلي داشت؟ دوست داشتيد چه کارهايي انجام مي داديد و چه چيزهايي مي داشتيد؟
- اگر مي دانستيد به هر چيزي مي توانيد دست يابيد، چه اهدافي را براي خود در نظر مي گرفتيد؟ اين اهداف را به ليست تان اضافه کنيد.
فرقي نمي کند که گام هاي کوچک برداريد يا گام هاي بزرگ. پيشرفت، پيشرفت است.
- اهداف تان را با نظمي منطقي رديف کنيد.
بهترين گزينه اين است که اهداف تان را با يکديگر هم تراز کنيد. اهدافي که به هم نزديک باشد، شما به آن ها دست خواهيد يافت. براي مثال، اگر يکي از هدف هاي تان اين باشد که امسال به يک مسافرت شش ماهه دور دنيا برويد و يکي ديگر از اهداف تان اين باشد که در اين سال بيش ترين درآمد را داشته باشيد، احتمالا" به مشکل برخورد خواهيد کرد. بنابراين اگر اهدف تان هم تراز باشند احتمال موفقيت تان بيش تر است زيرا تمرکز زمان پيوسته و مرتب است. مثالي از اهداف هم تراز اين است: «دوره هاي آموزشي ام را تمام مي کنم، پس مي توانم حقوقي دوبرابر داشته باشم. مي توانم به شوهرم کمک کنم تا قرض هاي مان را سبک کنيم، پس مي توانيم بيش تر با بچه هاي مان باشيم»؛ «تمام مسئوليت فروشندگي را به مدير فروش محول مي کنم، پس مي توانم شعبه ي جديدي افتتاح کنم.»
براي کامل کردن شيوه ي مطرح شده و شادتر شدن، حال لازم است که شروع کنيد به پيش برد مراحل اهداف تان:
- فرقي نمي کند که گام هاي کوچک برداريد يا گام هاي بزرگ. پيشرفت، پيشرفت است.
- براي هفته ي آينده برنامه ريزي کنيد. براي شهريور ماه برنامه ريزي کنيد. براي سال آينده برنامه ريزي کنيد. عادت هايتان را با اهداف تان هماهنگ کنيد تا بتوانيد توجه و تلاش هايتان را روي آن متمرکز کنيد. هر روز صبح از خودتان بپرسيد: «امروز چگونه مي توانم باعث پيشرفت بيش تر هدف ام شود؟»
- هرچه بيش تر براي پيش برد اهداف مطلوب تان تلاش کنيد، خوش حال تر و موفق تر خواهيد بود و سال جديدتان را بهتر خواهيد ساخت.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید