حتماً در اطراف خود کساني را مي شناسيد که قادرند هفته ها راجع به موفقيت صحبت کنند، اما خودشان زندگي ناموفق دارند. چرا که فقط در حال مطالعه ي کتاب هاي راز موفقيت اند ولي به خوانده هاي خود عمل نمي کنند.
اشخاص منفعل انجام فعاليت هاي خود را مدام به تاخير مي اندازند. آنها بهانه هاي زيادي براي به تاخير انداختن فعاليت هاي ضروري شان مي آورند و مدام کارهاي امروزشان را به فردا مي افکنند و فردا را با شکوه ترين روز خود مي دانند، چرا که قرار است فردا همه ي کارهاي شان را انجام دهند. اما فرداي آنها هيچ گاه از راه نمي رسد.
«فردا متعلق به تنبل هاست، تنبل ها فردا را براي خود بهانه دارند تا هيچگاه زندگي نکنند.» افراد منفعل با به تاخير انداختن کارها، فرصت هاي عالي را به ديگران واگذار مي کنند. تاخير در انجام کار، آن را در ذهن شخص بزرگ، وحشتناک و غيرممکن کرده و ذهن را دچار نگراني مي کند. و با اين نگراني خود را مجبور مي کنند در آخرين لحظات کار خود را به هر قيمت و کيفيتي شده انجام دهند .
مهم است که ما هر روز مهم ترين فعاليت مان را تشخيص دهيم و سريعاً در جهت انجام آن فعاليت برآييم. بايد قدم اول را برداريم، سپس شاهد خواهيم بود که همه ي کارها به طور معجزه آسايي در پي يکديگر انجام مي گيرند.
از جمله مواردي که باعث انجام ندادن برخي از کارها مي شود در زير مي آوريم:
به ياد داشته باشيد که با شروع هر فعاليت بايد آن را به اتمام برسانيد حتي اگر در ميان کار بفهميد که ميلي به آن نداريد .بايد به خود آموزش دهيد که کاري را نا تمام رها نکنيد چرا که به مرور زمان اين رويه به عادت تبديل مي شود.
1- وعده و قول هاي بسيار- بعضي از اشخاص مدام به ديگران وعده و قول مي دهند و فکر مي کند اعتبار آنها در تعهدات بي نام و نشان آنهاست و از آن جا که اين وعده ها خارج از توان آنهاست، بدقول و منفعل شناخته مي شوند و عمل نکردن به وعده ها احساس منفي به شخص مي دهد. پس بي دليل و بي فکر به ديگران قول ندهيد. قبل از اين که به کسي وعده ي انجام کاري را بدهيد ابتدا فکر کنيد که آيا انجام آن کار در توان شما هست يا خير؟
2- کمال گرايي:
کمال گرايي در واقع نوعي وسواس فکري است که مانع از عمل گرايي اشخاص مي شود.
اشخاص کمالگرا تمام امکانات و مقدمات انجام کار را دارند، اما فقط به اين دليل که احساس مي کنند کارشان را بايد بهتر از آن چه هست انجام دهند، دست به اقدام نمي زنند. آنها از شروع کردن، بد عمل کردن و اشتباه کردن مي ترسند. اما واقعيت اين است که اشتباه هاي ما، تجربه هاي ما را شکل مي دهد و فقط مردگان اند که مرتکب اشتباه نمي شوند.
اين اشخاص فراموش کرده اند که در کودکي چگونه راه رفتن را ياد گرفته اند. آنها بارها زمين خورده اند تا سرانجام توانسته اند روي پاهاي خود بايستند. انجام دادن کاري به طور ضعيف به مراتب بهتر از انجام ندادن آن کار است.
3- از کاه کوه ساختن- عده اي از مردم عادت دارند که از کارهاي کوچک در ذهن شان کوه بسازند و آن کارها را بسيار مشکل و خارج از توان شان تصور کنند. براي اينکه بتوانيم کارها را راحت تر و سريع تر انجام دهيم، بهتر است در آغاز فقط به قدم اول و شروع کار توجه کنيم. همين که کاري شروع شود انگيزه فرد را براي ادامه افزايش مي دهد .
حتماً اين جمله را شنيده ايد که: «يک سفر هزار فرسخي تنها با يک قدم شروع مي شود.»
شما نيز اگر تصميم به انجام دادن کاري گرفته ايد، همين حالا قدم اول را برداريد و به ياد داشته باشيد که شروع کار 50% کار است و براي اينکه پر انرژي و راحت تر شروع به انجام کارها کنيد، اهداف بزرگ تان را به اهداف کوچک تر تقسيم کنيد. لازم نيست به سنگيني و حجم کل يک اقدام فکر کنيد با اين روش شما کار را در ذهن تان ساده و کوچک کرده، راحت تر آن را انجام مي دهيد. موفقيت هاي بزرگ، حاصل صدها موفقيت کوچک است. اگر شما به اهداف کوچک تان عمل کنيد، حتماً به اهداف بزرگ خود نيز خواهيد رسيد.
اشخاص کمالگرا تمام امکانات و مقدمات انجام کار را دارند، اما فقط به اين دليل که احساس مي کنند کارشان را بايد بهتر از آن چه هست انجام دهند، دست به اقدام نمي زنند.
4- نداشتن اعتماد به نفس- بعضي از افراد به دليل نداشتن اعتماد به نفس وقتي مي خواهند دست به اقدامي بزنند منتظر بقيه مي مانند. همين مساله باعث مي شود که او فرصت هاي بسياري را از دست بدهد. هميشه همراهان ما زمان آن را ندارند که با ما همراهي کنند. حتما يک دفعه هم که شده بايد يک اقدام تک نفره را آغاز کنيد تا بدانيد که مي توانيد. اشخاصي که اعتماد به نفس ندارند خود را لايق انجام هيچ کار مثبتي نمي دانند و همين باور باعث مي شود که هيچ فعاليتي را شروع نکنند و يا فعاليت هاي خود را ناتمام رها کنند. پيشنهاد مي کنيم باورهاي مثبتي را در خود ايجاد کنيد. آن گاه خواهيد ديد که قادريد همه ي فعاليت هاي تان را به نحو احسن انجام دهيد. و به ياد داشته باشيد که با شروع هر فعاليت بايد آن را به اتمام برسانيد حتي اگر در ميان کار بفهميد که ميلي به آن نداريد .بايد به خود آموزش دهيد که کاري را نا تمام رها نکنيد چرا که به مرور زمان اين رويه به عادت تبديل مي شود.