«تقریبا هیچ زنی هنگام ازدواج توقع دریافت مهریه را از همسر خود مطرح نمیكند و اغلب زنانی هم كه با مهریه های بالا حاضر به ازدواج میشوند، به شكل شفاهی به همسران خود قول میدهند كه تنها در زمان طلاق یا در صورت بروز مشكل حاد در زندگی مهریه خود را مطالبه خواهند كرد.»
دستهای از این افراد زنانی هستند كه قصد به اجرا گذاشتن مهریه را دارند و دسته دیگر مردانی كه در انتظار دریافت اخطاریه حضور در دادگاه، روز را به شب میرسانند. اینكه چگونه میتوان مهریه را به اجرا گذاشت، موضوع مطلب این هفته است، اما پیش از طرح نكات جزیی درباره مهریه بد نیست به این نكته اشاره كنیم هدفی كه زنان از به اجرا گذاشتن مهریه دنبال میكنند، در بیشتر مواردها به سمت و سویی ختم میشود كه طی آن مرد از هستی ساقط شود.
تجربه نشان داده زنان هنگام اجرا گذاشتن مهریه رفتاری احساسی را در پیش میگیرند و میكوشند تا جایی كه ممكن است مرد را بچزانند. به اجرا گذاشتن مهریه معمولا با توقیف تلفن همراه، خانه و... همراه است و حالا اگر شما به عنوان مردی كه مهریهای سنگین را پذیرفته، به لحاظ شغلی شرایطی دارید كه مثلا تلفن همراه و خودرو وسیله كار شماست، بهتر است در همان زمان تنظیم عقدنامه، این نكته را در سند ازدواج ذكر كنید و از همسر خود بخواهید رضایت خود را نسبت به این مساله كه خودرو و تلفن همراه جزو مستثنیات دین پذیرفته شده و مشمول مهریه نخواهد بود، ابراز و زیر این جمله را امضا كند.
● مهریه كجا دریافت میشود؟
مهریه، مالی است كه ثبت آن در سندی به نام عقدنامه، شرایط خاصی را برای پرداخت و دریافت آن ایجاد میكند؛ البته میتوان برای این مساله ۲ جنبه شرعی و قانونی تصور كرد. ممكن است زنی از نظر شرعی مهریه خود را به همسرش ببخشد، اما از نظر قانونی این حق به قوت خود باقی است و حتی دستخطی كه مثلا مردی با اجبار یا در شرایط دیگری از همسر خود مبنی بر بخشش مهریه بگیرد نیز دلیلی قانعكننده برای دریافت مهریه نیست و ارزش حقوقی ندارد.
از نظر قانونی، مهریه تنها در دادگاه یا محضر قابل دریافت و پرداخت است و حتی در شكل دیگر ماجرا، اگر مردی خودرو، خانه یا شی دیگری را برای همسرش به عنوان مهریه بخرد، تا وقتی كه این مساله در عقدنامه یا محضر با عنوان مشخصی مانند ۳ دانگ از خانه بابت مهریه به همسرم داده شد، ذكر نشود آنچه به این طریق به نام همسر میشود، در صورتی كه زن نپذیرد بخشی از مهریه است، تنها در حكم هدیه خواهد بود.
● مراحل به اجرا گذاشتن مهریه
زنان نباید تصور كنند مهریه به محض ورود به دادگاه وصول و به آنها پرداخت میشود. اگر زنان در مرحله عقد و پیش از آغاز زندگی مشترك مهریهای دریافت نكنند، دریافت این حق مستلزم رفت و آمد فراوان و صرف انرژی بسیار است.
مهریه از نظر برخی ویژگیها، مثل انرژی هستهای است. درست است كه حق مسلم زنان است، اما زنان برای به رسمیت شناختن و به دست آوردن آن، از طرفی باید كفش آهنی بپوشند و از طرف دیگر با اتخاذ یك موضع عقلانی و به دور از لجبازیهای كودكانه، این حق خود را با دلیل و مدرك در محضر دادگاه بیان كنند.
مثلا اگر زنی زندگی خانوادگی خود را ترك كند، با زنی كه همسرش سالهاست او را ترك كرده، برای دریافت مهریه نزد قاضی تفاوتهایی با هم دارند و قاضی در پذیرش یا عدم پذیرش اعسار همسر این دو زن، به یك شیوه عمل نمیكند.
شیوه مرسومیكه تقریبا تمامی زنان برای دریافت مهریه در پیش میگیرند، مراجعه به دادگاه خانواده و به اجرا گذاشتن مهریه است. در این شیوه، زن پس از تنظیم دادخواستی برای دریافت مهریه و ارائه آن به دادگاه، منتظر میماند تا نوبت رسیدگی به پروندهاش فرا برسد. اغلب زنان برای دریافت مهریه خود بهانهای دارند.
مثلا یكی از آنها ممكن است دخالتهای مادر شوهرش و پیروی همسرش از این دخالتها را عامل دریافت مهریه عنوان و اعلام كند این مساله سبب بی اعتمادی او به زندگی مشترك شده و حالا میخواهد حقوقی را كه از نظر قانونی به او تعلق دارد، دریافت كند.
زن دیگری هم ممكن است عدم پایبندی همسرش به زندگی مشترك را بهانه دریافت مهریه عنوان كند. در مجموع، پس از آنكه پرونده از نظر شعبه رسیدگی كننده بررسی و مشخص شد از نظر مدارك و قانونی مشكلی برای رسیدگی به پرونده وجود ندارد، برای رسیدگی به خواسته زن نوبت رسیدگی تعیین و این نوبت از طریق اخطاریه به همسر او اعلام میشود.
به این مساله توجه كنید كه در بیشتر موارد، به اجرا گذاشتن مهریه با یك پیشینه طولانی دعوا و درگیری خانوادگی و نیز تهدید به انجام چنین كاری همراه است و به همین دلیل معمولا مردان با آمادگی كامل به استقبال این موضوع میروند و درصد كمی از آنها بر اثر به اجرا گذاشته شدن مهریه غافلگیر میشوند.
شیوه رایج آقایان این است كه آنها برای رد گم كنی اقدام به واگذاری اموال و داراییهای خود به اعضای خانواده و دوستان خود میكنند. در چنین مواردی زنان به دادخواستی موسوم به فرار از دین متوسل میشوند.
این دادخواست كه در شمارههای آینده مطلبی كامل و مفصل درباره آن خواهید خواند به این معنی است كه مرد برای نپرداختن بدهی خود یا همان مهریه متوسل به حیله و فریب میشود، اما اثبات این دادخواست بسیار سخت است و انتقال دارایی از سوی مرد، تا وقتی كه دادگاه حكمیمبنی بر محكومیت مرد به پرداخت مهریه صادر نكند، از نظر قانونی اشكالی ندارد و زن نمیتواند نسبت به این مساله ادعایی داشته باشد.
البته قانون برای جلوگیری از چنین موضوعی پیشبینی خاصی انجام داده و آن هم امكان صدور قرار تامین است و در چند كلمه میتوان آن را چنین خلاصه كرد: قرار تامین دادخواستی كه زن به واسطه صدور آن از دادگاه میخواهد پیش از صدور حكم نهایی و برای اینكه حق و حقوق او تضییع نشود، به اندازه اصل مهریه یا معادل آن یا بخشی از آن، اموال شوهر را توقیف كند. باید به این مساله نیز توجه داشت كه صدور قرار تامین مستلزم این است كه زن نشانی و ردپایی از منابع مالی همسرش داشته باشد.
خودرو، خانه، حساب بانكی، طلبی كه مرد دست یكی از دوستان و اقوام خود دارد یا حتی پول پیش خانه چیزهایی است كه زن میتواند در این مرحله توقیف كند؛ البته معرفی و اطلاع از این اموال معمولا كار چندان ساده ای نیست و برخی از زنانی كه برای به اجرا گذاشتن مهریه خود مراجعه میكنند حتی اطلاعی ندارند كه همسرشان چقدر درآمد یا چه اموالی دارد كه این هم دلیلی جز عدم شناخت كافی نسبت به همسر ندارد و شاید بتوان گفت نداشتن شناخت به این معنی است كه زن همسر آینده خود را با دقت انتخاب نكرده است.
اگر زن بتواند اموالی را به دادگاه معرفی كند، دادگاه به زن نامهای میدهد تا با مراجعه به آن محل این اموال را توقیف كند. این شیوه كاملا بر خلاف تصور افرادی است كه فكر میكنند دادگاه برای هر پرونده فردی را برای تحقیق و بررسی اعزام میكند.
در دادگاه هر كس برای ادعایی كه دارد خودش باید دلیل و مدرك ارائه كند و وقتی قرار است یك قاضی در روز به ۱۰ پرونده رسیدگی كند، نمیتواند بابت هر پرونده تحقیق و بررسی مفصلی انجام دهد كه این مساله یكی از ضعفهای جدی رسیدگی به پروندههای خانوادگی است.
● یك بیستم مهریه، به حساب دولت
پس از تنظیم دادخواست و ارائه آن به دادگاه، رسیدگی به پرونده مهریه و صدور حكم مستلزم پرداخت یك هزینه كوچك است. زن در این مرحله باید به میزان یك بیستم كل مبلغ مهریه، پولی را بابت نیمعشر دولتی به حساب دادگستری واریز كند، مثلا اگر مهریه زنی ۱۰۰۰سكه طلا باشد و قیمت سكه در روزی كه او مهریه را به اجرا میگذارد ۲۰۰ هزار تومان باشد، مبلغی كه او باید به حساب دولت واریز كند تا پرونده وارد مرحله رسیدگی شود، ۱۰ میلیون تومان است.
این مبلغی است كه پس از صدور حكم نهایی مهریه و قطعی شدن آن، از داماد اخذ و به زن داده خواهد شد، اما به هرحال تهیه این مبلغ ابتدای دادگاه نیز كار سختی است. دادگاه این امكان را فراهم كرده تا زنان با معرفی ۲ شاهد به دادگاه، این مبلغ را به حساب دولت واریز نكنند و پس از قطعی شدن حكم و دریافت مهریه از مرد، دادگاه خود این مبلغ را از مرد دریافت خواهد كرد و در آن مرحله، نیم عشر براساس قیمت روز سكه محاسبه میشود.
مثلا ممكن است در این فاصله قیمت سكه از ۲۰۰ هزار تومان به ۲۲۰ هزار تومان برسد و به همین دلیل در این مرحله نیم عشری كه مرد باید بپردازد به ۱۱ میلیون تومان افزایش پیدا میكند.
اما شهودی كه زنان به دادگاه معرفی میكنند، در همان جلسه اول و پیش از صدور حكم قطعی باید به این مساله شهادت بدهند كه زن فاقد توانایی مالی برای تهیه این مبلغ است و امكان پرداخت آن را ندارد.
تصمیم گیری درباره پذیرش یا رد اعسار نیز از سوی دادگاههای مختلف متفاوت است. برخی محاكم درباره مهریه های بالا، اعسار زن را نمیپذیرند و با فرض اینكه «زنی كه قرار است ۲۰۰میلیون تومان دریافت كند پس میتواند ۱۰ میلیون تومان هزینه كند»، اعسار را رد میكنند و زن برای صدور حكم مهریه باید این مبلغ را به حساب دولت واریز كند.
در مقابل اعسار زنان از پرداخت نیم عشر، آقایان معمولا ۲ نوع موضعگیری دارند. دسته اول با پذیرش اعسار همسر خود با این ماجرا كنار میآیند، اما دسته ای دیگر برای اینكه با همسر خود زورآزمایی كنند، در دادگاه با خط خطی كردن اعصاب شهود یا طرح نكات مختلف، جلسه دادگاه را به سمتی میبرند كه شاهدان دچار تناقض گویی شوند و در نتیجه با رد شهادت آنها، زن مجبور به واریز این مبلغ به حساب دادگاه شود.
طبیعی است درباره مهریههای سنگین، به دلیل بالا رفتن مبلغ نیمعشر ممكن است زن برای مدتی از اجرا گذاشتن مهریه صرف نظر كند یا در همان زمان راضی به طلاق شود. در این مرحله برخی زنان كه اطلاعات حقوقی خوبی دارند، پرداخت نیم عشر را تقویم میكنند. تقویم یعنی زنان با اعلام این مطلب كه ارزش واقعی و دقیق مهریه مشخص نیست، معمولا بخش اندكی از مبلغ واقعی نیم عشر را واریز میكنند.
از این مرحله به بعد در صورت پذیرش اعسار زن، حكم محكومیت مرد به پرداخت مهریه صادر و رای جهت تایپ و ابلاغ میرود. این رای قابل تجدید نظرخواهی در دادگاه تجدید نظر است البته با توجه به اینكه محكومیت پرداخت مهریه در بیشتر موارد بر اساس سند رسمی عقدنامه صورت میگیرد، دادگاه تجدید نظر هم حكم دادگاه بدوی را تایید میكند و تنها موردی كه میتواند مورد تجدید نظر خواهی واقع شود، بحث اعسار زن است كه در اغلب موارد رای و نظر دادگاه بدوی تایید میشود.
پس از این مرحله، در صورت رد شدن اعسار زن، او میتواند دادخواست دوبارهای با همان موضوع و محتوا برای دریافت مهریه به دادگاه ارائه كند. اگر هم كه مرد به پرداخت مهریه محكوم شده و اعسار زن پذیرفته شده باشد، زن با مراجعه به دادگاه و بر اساس حكم تایید شدهای كه به همسرش نیز ابلاغ شده باشد، تقاضای صدور اجراییه میكند. درباره اجراییه در مطلب مربوط به «اجرای احكام» توضیحات كاملی ارائه شد، اما در این مطلب نیز اشاره میكنیم كه مرد میتواند تا ۱۰ روز پس از دریافت این برگه به دادگاه مراجعه و مهریه همسر خود را به زن بپردازد و شیوهای برای پرداخت آن ارائه یا مالی را به دادگاه معرفی كند كه از آن مهریه زن پرداخت شود.
در این صورت یا در هر شرایطی كه میان همسران توافقی برای پرداخت مهریه حاصل شود، مبلغ نیم عشر نصف خواهد شد، اما اگر توافقی نباشد، مرد علاوه بر پرداخت مهریه باید نیم عشر را هم بپردازد.
در اجراییه تاكید شده اگر تا ۳ سال پس از صدور اجراییه مشخص شود كه مرد قادر به پرداخت بدهی خود بوده و این بدهی را پرداخت نكرده یا اینكه بخشی از اموال خود را پنهان كرده باشد، به مجازات حبس محكوم خواهد شد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید