دکتر سيد محمدهادي ايازي، معاون اجتماعي و فرهنگي شهردار تهران گفت:" نتايج يک نظر سنجي نشان داد 42 درصد افراد اغلب شاد، 30 درصد گاهي اوقات شاد و گاهي عبوس و 28 درصد مابقي هميشه عبوس هستند."
دکتر ايازي با بيان اين که متأسفانه بايد بپذيريم براي گذران اوقات فراغت مردم تهران برنامه مدون و مناسبي وجود ندارد، اقدام براي ايجاد نشاط و شادي در شهروندان را بسيار حائز اهميت دانست و عنوان کرد: " تمامي دستگاه هايي که به نحوي مرتبط با اين موضوع هستند موظف هستند جدي تر به آن بپردازند چرا که شرايط کنوني جامعه اقتضا مي کند برنامه هاي شاد و مفرح براي جامعه جوان داشته باشيم."
ايازي در خصوص شرايط شاد بودن جامعه گفت:" گروهي معتقدند انسان زماني شاد است که زندگي بر وفقمراد باشد و دغدغه اي نداشته باشد که متأسفانه 3 موضوع مهم شغل، ازدواج و مسکن در حال حاضر به دغدغه اصلي جوانان تبديل شده است."
شنيدن اين عبارات از زبان معاون اجتماعي شهردار تهران در حالي است که به عقيده روان پزشکان مشکلات اقتصادي، عامل مهم شيوع اختلالات رواني در تهراني ها و رخت بر بستن شادي از ميان آن ها است؛ به طوري که تفاوت فاحش درآمدي در تهران و افزايش فاصله طبقاتي، به هيچ عنوان قابل تحمل و دفاع نيست و اختلالات رفتاري زيادي را به وجود آورده است. به اين ترتيب متأسفانه اکثر مردم تهران عصبي و عبوس شده اند و نشاط و سرزندگي در بين آن ها کمتر ديده مي شود.
اما اين که چرا در شهرهاي بزرگي مثل تهران، مردم بيشتر انواع اختلالات رواني را تجربه ميکنند، موضوعي است که روان پزشکان نظرات مختلف اما تقريبا هم جهتي درباره آن دارند.
دکتر پرويز مظاهري، دبير انجمن روانپزشکان ايران در گفتگو با خبر آنلاين با بيان اين که در شهرهاي بزرگ عدم رسيدگي به شهروندان به علت تراکم جمعيت منجر به افزايش شيوع انواع اختلالات رواني به خصوص اضطراب و افسردگي مي شود، مي گويد: " البته اين اختلالات در شهرهاي کوچک هم ديده مي شود. اما چون در اين شهرها مردم زندگي آرام تري دارند، کمتر دچار اضطراب ميشوند؛ ضمن اين که همين مردم به دليل نبود امکانات کافي و تسهيلات، افسردگي کمتري را تجربه مي کنند."
دکتر محمدعلي شهرکي، روان پزشک و مدير اجرايي جمعيت ترک اعتياد آفتاب نيز با بيان اين عبارات و با تأکيد بر اين که شهرهاي بزرگي مثل تهران احتياج به بازسازي فضاي تبليغاتي دارند، مي گويد:" همين بيلبوردهاي تبليغاتي تجهيزات گران قيمت و متنوعي هستند که خواه ناخواه چه قبول شان داشته باشيم و چه نداشته باشيم، بهصورت ارزش در مي آيند و در اين ميان، رسانه ها هم به اين تبليغات دامن مي زنند."
جامعه نا ايمن و برون ريزيهاي مختلف
به گفته کارشناسان، در طول سال هاي گذشته، اگر چه تهران توسعه يافته ولي رفاه و امکانات مردم اين شهر به همان اندازه توسعه نيافته است. همين امر هم باعث شده مردم بيشتر نگراني و افسردگي و خشم خود را به کانون خانواده ببرند و آن هم به صورت انواع اختلالات خواب، سردرد و ديگر اختلالات روانتني خود را نشان دهد.
دکتر مهراد متين راد، روان شناس و عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي با اشاره به اين که استرس هاي مختلف زندگي شهري، خود را به صورت اختلالات مختلف روان پزشکي و روان تني نشان ميدهند، اين طور توضيح مي دهد: " معضل عمده ما اين است که ما يک جامعه نا ايمن داريم به طوري که شاهد بي ثباتي عميقي در وضعيت اقتصادي و اجتماعي مردم هستيم. در کنار اين، مردم ما عادت کردهاند که هر روز از رسانه هاي مختلف اخبار نگران کننده بشنوند و هميشه در اضطراب و حيرت باشند."
نتيجه اين بي نظمي هم نمود خود را در رانندگي، خريد کردن، حضور در مکان هاي شلوغ و حتي در رفتارهاي روزمره نشان ميدهد.
دکتر شهرکي نيز با اشاره به اين که معضل کار و فعاليت هم عمده ترين زمان مردم را اشغال کرده، توضيح ميدهد:" مي توان گفت ديگر چيزي به نام تعطيلات آخر هفته و استراحت براي بازسازي افکار و پرداختن به جنبه هاي فردي باقي نمي ماند و همين استرس ها هم وقتي مدام افزايش مي يابند، قاعدتا باعث بروز انواع بيماريهاي پنهان ديگر مي شوند."
به گفته وي، چنين فردي در چنين شهري به تدريج دچار وادادگي ميشود و علاوه بر ساير اختلالات روان پزشکي، انواع آسيبهاي اجتماعي نيز در او نمود پيدا ميکنند.
دکتر شهرکي با بيان اين که با توجه به ساخت شهرهاي بزرگ و اين که مردم بيشتر زمان خود را در داخل شهر سپري مي کنند، لزوم بازنگري در معماري و طراحي ساخت چنين شهرهايي را ضروري مي داند و مي گويد:" اين طراحي بايد با تمرکز بر جنبه هاي رواني مردم صورت گيرد يعني محيطي ساخته شود که اضطراب را از شهروندان دور کند."
خود درماني يا فرار
به گفته کارشناسان در خوشبينانه ترين حالت، 20 درصد افرادي که به علت مشکل مبهمي به پزشک مراجعه مي کنند، يا بيماري شان کاملا روان پزشکي است که به صورت مشکل جسمي بروزکرده يا اين که اختلال روان پزشکي روي مشکلات ديگر پزشکي فرد سوار شده است.
دکتر شهرکي در اين باره ميگويد:" البته مردم ما در بيشتر موارد چنين وضعيتي را که همراه با فشارهاي رواني است تحمل مي کنند، در درجه دوم هم در صورت تحمل نکردن شرايط، به خود درماني يا درمانهاي جايگزين مي پردازند مثلا سراغ تکنيکهاي مختلف آرام سازي و يا تفکر مثبت ميروند يا اين که از کتابهاي عمومي روان شناسي استفاده ميکنند."
به گفته وي، بايد در نظر داشت اگر چه اين روش ها به جاي خود مثبت هستند ولي ممکن است فرد را به اين فکر خطا بيندازند که ديگر نيازي به مراجعه به روان پزشک نيست.
به عقيده دکتر شهرکي در نهايت هم بيماران با انواع علائم جسمي مثل سر درد، سرگيجه، خستگي مفرط و تپش قلب به پزشک مراجعه مي کنند و تازه در اين زمان است که پزشک فرد را براي تشخيص اختلال رواني به روان پزشک ارجاع ميدهد.
اين در حالي است که به گفته روان پزشکان خيلي از مردمي که دچار مسائل وابسته به استرس مي شوند، اصلاً نمي دانند که بايد هنگام مواجهه با اين علائم چه کرد به همين دليل يا اين استرس را سرکوب مي کنند يا دائما از آن در حال فرار هستند.
دکتر راد نيز خاطر نشان مي کند:" در يک جامعه نا ايمن مهم ترين نقش مسئولان ما اين است که مردم را با روش هاي مختلف مديريت استرس و مقابله با آن آشنا کنند تا مردم بتوانند با باورهاي اجتماعي اين استرس را کنترل کنند تا بيش از اين شاهد بي دقتيو بي تمرکزي در امور روزمره، اتلاف وقت، بالا رفتن هزينه ها و کاهش بهره وري نباشيم."
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید