خوشبختانه ميزان شناخت مردم جامعه از بيماري هاي روانپزشکي در مقايسه با سال هاي قبل بسيار بهبود يافته است و اين طرز تفکر که بيمار رواني معادل مثلاً ديوانگي فرض مي شد، تغيير کرده است.
امروزه مردم دريافته اند که اضطراب يا افسردگي بيماري است که به صورت شايع گريبان گير خود يا اطرافيان آنها مي باشد.
دکتر محمد مهدي قاسمي، متخصص اعصاب و روان که از همکاران موسسه تبيان هستند، در سلسله مقالات مختلف در خصوص انواع شايع اين بيماري هاي رواني توضيح خواهند داد.
افسردگي
در درجه اول بين افسردگي و احساس غمگيني موقت بايد تفاوت قائل شد.
اصولاً در علم روانپزشکي زماني به يک احساس، بيماري اطلاق مي شود که يکي از علائم مهم زير را به وجود آورد:
1-افت عملکرد شخص ( افت کاري يا تحصيلي)
2-اختلال در روابط بين فردي يا روابط اجتماعي شخص
به زبان ساده مي توان گفت در حالت هاي زير فرد دچار افسردگي شده است:
- فردي که تا کنون سير منطقي و طبيعي در پيشرفت زندگي و کارهاي خود داشته و به راحتي کارهاي روزمره خود را انجام مي داده است، ولي حالا ديگر دل به کار نمي دهد و تا مجبور نباشد عملي را شروع نمي کند و براي او عموماً شروع يک کار بر خلاف گذشته، يک اقدام طاقت فرسا محسوب مي شود.
- يا اينکه فردي قبلاً در روابط با ديگران داراي شوق و علاقه بوده است و حتي زبان زد و نقل هر مجلس محسوب مي شده، ولي حالا نسبت به ديگران سرد و بي تفاوت شده است و کناره گيري مي کند.
- يا کسي که قبلا در برابر خيلي از کارها صبوري به خرج مي داده و واکنش هاي او در برابر اتفاقات يک روند معمولي و متعادل بوده، ولي حالا حساس شده و به سرعت واکنش هاي تند و پرخاشگرانه از خود نشان مي دهد و بلافاصله از اين رفتار خود پشيمان مي شود.
البته ذکر اين مطلب هم مهم است که علائم افسردگي بايد حداقل بيش از چند هفته طول بکشد و با مشاهده ي اين علائم به مدت يکي دو روز نمي توان گفت فرد دچار افسردگي شده است.
لذا اگر فردي مثلاً بر اثر يک اتفاق، يکي دو روز احساس غمگيني کند و يا در ايامي خاص، احساس دل گرفتگي داشته باشد و بعد خوب شود، افسردگي محسوب نمي گردد.
آنچه مهم است، استمرار اين احساس در طي چند هفته، همراه با يکي از حالت هايي است که در بالا ذکر شد.
علائم افسردگي
علائم افسردگي در دو بخش فردي و اجتماعي قابل بررسي است.
در بخش علائم فردي افسردگي، در دو قسمت رواني و جسمي، شاهد تغييراتي خواهيم بود.
علائم رواني افسردگي:
يک احساس مستمر و قابل درک از غمگيني وجود فرد را فرا مي گيرد، به خصوص در تنهايي و هنگامي که فرد از شرايط کاري زياد يا از جمع همکاران و دوستان فارغ مي شود، اين احساس غمگيني نمود بيشتري پيدا مي کند.
بسته به ميزان شدت افسردگي، کم کم علائم مشغله هاي فکري شروع مي شود و دائم افکار گذشته، به خصوص افکار منفي و يا نگراني نسبت به آينده ذهن فرد را درگير مي کند. گاهي فرد متوجه مي شود که دقايق زيادي طي شده است و او همچنان با يک اتفاق گذشته ي خود درگيري ذهني دارد. اين افکار به خصوص هنگام خوابيدن بيشتر به ذهن فرد هجوم مي آورد و همين مسئله باعث مي شود که احساسات فرد تحريک شود و گريه يا بغض نيز با آن همراه شود (اصطلاحاً اشکشان دم مشکشان است).
چنين فردي، بسيار حساس و زود رنج مي گردد و با کوچک ترين مسئله اي تحريک شده و واکنش تند يا حتي پرخاشگرانه از خود بروز مي دهد.
اين بيماري در خانم ها نسبت به آقايان شايع تر است.
اضطراب و دلهره يک علامت بسيار شايع اين بيماري است. کم کم تمرکز و دقت فرد در کارها و تصميم گيري ها کم مي شود، يا مردد است و يا دائم فکر مي کند که چه کار مي خواسته انجام دهد و کاهش حافظه و فراموشي به مرور زمان به آن اضافه مي شود.
اين گونه افراد ابراز مي دارند دست و دلشان به کار نمي رود و صبح که از خواب بلند مي شوند، انگار روز از نو روزي از نو، يعني يک احساس يکنواختي در زندگي به آنها دست مي دهد. کاري که قبلاً به آن علاقه داشته اند، ديگر خوشحالشان نمي کند و بعضي از آنها، ديگر از هيچ چيز لذت نمي برند. در انجام کارها زود خسته مي شوند و احساس خستگي و ضعف ممکن است با آنها همراه باشد .
خودخوري و غصه خوردن، بي ميلي در مسائل زناشويي، احساس بي ارزشي ، افکار مرگ و يا داشتن آرزوي مرگ، حساسيت به سر و صدا و نياز به تنهايي، بي قراري و کلافگي و ... از ديگر علائم اين بيماري رواني است.
علائم جسمي افسردگي:
علائم جسمي نيز معمولاً با افسردگي همراه هستند . اين گونه افراد معمولاً کم اشتها مي شوند و يا بعضي نيز پُر اشتها . مشکلات خوابيدن از قبيل دير به خواب رفتن و يا داشتن خواب سبک، و يا ديدن خواب هاي پريشان و کابوس، و زود از خواب بيدار شدن به صورت متنوع ديده مي شوند و صبح ها افراد احساس کسالت و کوفتگي دارند.
دردهاي مختلف بدني مثل سردردهاي مکرر و يا عود سردردهاي ميگرني، احساس درد يا طپش قلب، احساس لرزش دروني يا لرزش اندام ها و يا تشديد علائم بيماري هايي مانند ديابت، فشار خون بالا ، آسم و مشکلات گوارشي مانند زخم معده نيز ديده مي شود.
علائم اجتماعي افسردگي:
در درازمدت، افسردگي خلاقيت ذهني را از فرد مي گيرد و سير پيشرفت او را در زندگي کند مي کند.
فردي که به راحتي موانع مختلف کاري و تحصيلي را طي مي کرد، هم اکنون در برابر هر مانعي مستأصل مي شود. آدم خوش رو به آدم خنثي يا بد اخلاق تبديل مي شود.
افسردگي باعث تنش در زندگي مي شود، احساس بدبيني نسبت به اطرافيان و همکاران را تشديد مي کند و سوء ظن ها را افزايش مي دهد.
بخشي از طلاق ها مربوط به اين بيماري است.
در فرد مبتلا به افسردگي، سرعت واکنش ها کند مي شود و ميزان حوادث فرد (حتي در رانندگي) افزايش مي يابد، پرخاشگري و احتمال سوء مصرف مواد مخدر نيز بيشتر مي شود.
مردد بودن در تصميم گيري و کاهش اعتماد به نفس و نيز خودکشي، ارتباط تنگاتنگي با اين بيماري دارد و حتي در افق دورتر، اعتقادات و رفتارهاي مذهبي و ديني يک فرد ممکن است تحت تأثير اين بيماري دچار افت آشکاري گردد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید