همه ي افراد در طول عمر خود، افسردگي را تجربه مي کنند. اين احساس که معمولا به دنبال فقدان يا ناکامي ايجاد مي شود، در شرايط طبيعي پس از چند ساعت يا چند روز از بين مي رود؛ اما هر گاه حالت افسردگي ادامه پيدا کند و در سلامتي فرد تاثير معني داري بگذارد، در آن صورت مداخله ي درماني و کمک حرفه اي الزامي خواهد بود.
تاريخچه ي افسردگي:
اين اختلال از زمان بابلي ها مورد شناسايي قرار گرفته بود. کلمه ي ""Depression يا افسردگي از عبارت لاتين Deprimere به معناي در هم فشرده شدن گرفته شده است. از اين رو افسردگي به معناي احساس در هم فشرده شدن روح، غم يا بي ارزشي است. در اواخر قرون وسطي، رهبران مذهبي اروپا بر اين عقيده بودند که افسردگي به واسطه ي نفوذ و تسلط ارواح شيطاني بر انسان به وجود مي آيد. مارتين لوتر، اصلاح طلب مذهبي آلماني نوشت:"تمامي سنگيني روح و ماليخوليا از شيطان سرچشمه مي گيرد". در واقع همين اصطلاح ماليخوليا يا ملانکوليا، به افراد افسرده اشاره داشت و چنين افرادي جن زده، شيطاني، ماليخولياي يا ملانکوليک خوانده مي شدند. به همين دليل ساليان دراز افسردگي، با روش هايي مانند شلاق زدن(براي خرج کردن ارواح شيطاني و جن)، حجامت، جن گيري و سال هاي اخير با دوش گرفتن آرامش بخش تحت درمان قرار مي گرفت. در نهايت با کشف داروي ضد افسردگي در دهه ي 60 ميلادي و تسکين افسردگي با تجويز اين داروها، کم کم روش هاي خرافي برچيده شد.
افسردگي چيست؟
در زبان روزمره اصطلاح افسردگي براي اشاره به يك حالت احساسي، واكنش به يك موقعيت و شيوه رفتار مختص به فرد به كار مي رود. افسردگي اغتشاشي در خلق است كه با درجات متفاوت غمگيني، ياس، تنهايي، نااميدي، شك در مورد خويشتن و احساس گناه مشخص مي شود. بنابراين با اين توضيحات بايستي احساس افسردگي را از اختلال تفكيك نمود. همه ي ما گاهي احساس دلتنگي و غم مي كنيم. اين احساس ها جزء طبيعي موجود انسان است و بنابراين در مقاطعي كوتاه، فرد را تحت تأثير قرار مي دهند. ولي افسردگي به عنوان يك اختلال در دوره هاي زماني طولاني تري تداوم مي يابد و شكل ناسازگارانه اي از افسردگي است كه اثرات پايداري بر روي عملكرد فرد باقي مي گذارد.
انواع افسردگي :
همان طور كه گفته شد افسردگي درجاتي از يك حالت احساسي زود گذر تا يك اختلال شديد را در برمي گيرد. براي فهم بهتر اين نكته، لازم است اشاره اي به انواع افسردگي داشته باشيم:
1- احساس افسردگي: كه معمولا به عنوان اندوه شناخته مي شود و در اثر تغييرات موقعيتي و شرايط جديد يا برخوردهاي مقطعي ايجاد مي شود. اين احساس معمولا بعد از برطرف شدن موقعيت و سازگار شدن شخص با شرايط تازه، به سرعت از بين مي رود.
2- داغديدگي يا واكنش سوگ: غمي است كه در اثر فوت نزديكان بوجود ميآيد. وقتي رابطه ي مهمي پايان مي يابد، بيشتر بازماندگان حالتي را تجربه مي كنند كه معمولا اين حالت نيز كاملا عادي است، مگر آنكه واكنش هاي سوگ به صورت طولاني باقي بماند.
3- اختلال سازگاري با خلق افسرده: مواجهه ي فرد با يك موقعيت قابل توجه گاهي منجر به اين حالت مي شود. در چنين وضعيتي، انتظار مي رود با كاهش تأثير موقعيت، حالت هاي بيمار گونه نيز از بين برود.
4- اختلال افسردگي عمده و افسردگي خويي: زماني كه شدت علائم افسردگي به حدي باشد كه كليه ي عملكردهاي آدمي را تحت الشعاع قرار مي دهد و باعث تأثيرات عمده در عواطف، رفتار، تفكر و روابط اجتماعي مي گردد، اختلال افسردگي عمده ناميده مي شود. در صورتي كه شدت علائم افسردگي به اندازه اي باشد كه عملكردها كمتر آسيب ببينند، اختلال افسرده خويي وجود دارد.
5- اختلال دو قطبي و ادواري خويي: نوسانات خلقي شديدي كه بين دوره هاي شيدايي (شادي و خوشي افراطي كه به نشئه تعبير مي شود) و افسردگي به وجود مي آيد، نشان دهنده و شاخص اصلي اين اختلال است. در صورتي كه نوسانات خفيف باشد و كمتر بر عملكرد آدمي تأثير بگذارد، به آن اختلال خلقي ادواري يا ادواري خويي گفته مي شود.
6- اختلال دلبستگي واكنشي: وابستگي هاي بيمار گونه ي دوران كودكي كه از آن به عنوان افسردگي هاي دوران كودكي ياد مي شود، تحت اين گروه طبقه بندي مي شود.
7- اختلال خلقي يا افسردگي فصلي : نوعي يا دوره اي از افسردگي است كه معمولا در پاييز و زمستان تجربه مي شود و يكي از عوامل مهم آن نور ناكافي است. احتمالا نور ناكافي تغييرات معني داري را در سطوح برخي از هورمون ها به ويژه "ملاتونين" ايجاد مي كند و از طرفي تغييرات دما و نور موجب به هم خوردن ساعت دروني بدن كه الگوهاي خواب و بيداري را كنترل مي كند، مي گردد و اين تغييرات منجر به بروز اين اختلال مي شود.
علائم و نشانه هاي افسردگي :
افسردگي ممکن است به صورت هاي زير زندگي آدمي را تحت تأثير قرار دهد:
1) تغييرات در احساسات و ادراکات:
- گريه هاي مکرر يا فقدان پاسخ دهي عاطفي
- ناتواني از لذت بردن از هر چيزي
- احساس نا اميدي يا بي ارزشي
- احساس افراطي گناه يا خود سرزنشي
- فقدان صميميت نسبت به خانواده و دوستان
- بدبيني نسبت به آينده
- احساس درماندگي
– افکار خودکشي
- غمگيني، اضطراب، خشم و ديگر عواطف ناخوشايند
2) تغييرات در رفتار و نگرش:
- فقدان علاقه به فعاليت هاي قبلي و کناره گيري از ديگران
- غفلت از مسئوليت ها و توجه نکردن به ظاهر شخصي
- تحريک پذيري و به آساني دستخوش خشم شدن
- فقدان انگيزه به منظور پيگيري اهداف
- نارضايتي کلي از زندگي
- کاهش توان حافظه، ناتواني در تمرکز، بلا تصميمي و آشفتگي
- تغييرات شناختي
- کاهش توانايي رويارويي با مسائل روزمره
3) تغييرات جسماني و شکايات بدني:
- خستگي مزمن و فقدان انرژي
- فقدان کامل اشتها يا خوردن اجباري
- بي خوابي، بيداري زود هنگام صبحگاهي يا خواب بيش از حد
- سردردها ، پشت دردها و ساير شکايات مشابه بدون دليل
- مشکلات گوارشي شامل درد معده، تهوع، اشکال در هضم و تغيير در کارکردهاي روده اي مثل يبوست
- چرخه هاي نامنظم قاعدگي
- کاهش يا افزايش غير متعارف وزن
- فقدان يا کاهش تدريجي ميل جنسي
توجه به اين نکته ضروري است که با توجه به علائم و انواع افسردگي گفته شده، وجود برخي از علائم در افراد، دليل بر بيماري و اختلال نيست، بلکه هدف صرفا شناسايي انواع افسردگي مي باشد و تشخيص بايستي صرفا توسط افراد متخصص صورت گيرد.
منبع : سايت پزشکان بدون مرز
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید