اغلب افراد جامعه جوانان را انسان هايي مضطرب و نگران تصورميكنند؛يعني افرادي با نوسانات عاطفي و هيجانات شديد و ناگهاني. جوانان با بسياري از برخوردهاي جديد و فشارهاي رواني خصوصاً در اوج دوران بلوغ روبه رو هستند و به اين دليل بعضي از آنان دچار مشكلات زيادي مي گردند .
بيشتر مردم بنا به برداشت هاي شخصي،نوسانات عاطفي جوانان را جزئي ازتغييرات عادي و بخشي از دوره بلوغ مي دانند .
با وجوداينمشخص گرديده كه تمامي اين نوسانات عاطفي نمي تواند ناشي از رشد و پيشرفت در دوره بلوغ و نوجواني باشد . در حقيقت براي بسياري از جوانان نشانه هايي مانند ناخوشايند بودن زندگي ، نارضايتي ، سردرگمي ، تنهايي و انزوا ، احساس بي ارزش بودن و رفتارهاي ضد اجتماعي و ... ممكن است و يا مي تواند نشانه هايي از افسردگي باشد .
سال ها تصور مي شد كه كودكان و نوجوانان به افسردگي مبتلا نمي شوند . اما در حال حاضر مشخص و تأكيد شده است كه جوانان هم مانند ديگر افراد ممكن است به بيماري افسردگي مبتلا گردند .
افسردگي حالتي است كه به طور آشكار و مشخص با عواملي مانند : نوع زندگي روزانه ، انواع مشاغل اجتماعي ، عادي بودن زندگي روزمره و خوش و بشاش بودن بستگي دارد . متأسفانه در سي سال گذشته سرعت خودكشي در جوانان سه برابر شده است . از سويي ديگر مي توان چنين برداشت نمود كه افسردگي جوانان به درمان و برنامه هاي درماني به شكل رضايت بخش جواب ميدهد . به همين دليل و براي آگاهي از انجام كمك هاي ضروري بايد پدرها و مادرها،آموزگاران وافراد جامعه را به شناختن بيماري افسردگي در مراحل مختلف زندگي تشويق نمود .
اگر شما نوجواني را مي شناسيد و حدس مي زنيد كه از افسردگي رنج مي برد، در بهترين موقعيت كمك كردن به او قرار داريد ،اما متأسفانه و در بيشتر مواقع تشخيص اين كه نوجواني افسرده است يا خير مشكل است .
گاهي نوجوانان و جوانان نسبت به روابط خود با ديگران بي احساس هستند و چهره اي غمگين دارند ويااز ديگران مأيوسندو خود را بي ياور مي بينند.
اين را بدانيم كه در اين حالت ، در ابتدا اين گونه جوانان نياز به فردي دارند كه به سخنان آنان گوش دهد نه اين كه به نصيحت بپردازد. اين يك نوع مهارت است كه بايد مورد توجه فرد كمك كننده قرار گيرد . در همين راستا بايد جوان افسرده را به زندگي كردن تشويق و اميدوار نمود ،زيرا بلافاصله بعد از شروع برنامه هاي درماني امكان دارد كه جوان افسرده زندگي روشن و اميدوار كننده اي را در پيش روي خود داشته باشد .
تعريف افسردگي :
تقريباً هر فرد و در هر سن و سال ( جوان يا سالمند ) احتمال دارد كه به طور موقت احساسيأس و نااميدي كند.اين احساس جزيي از روند زندگي است كه ممكن است در برخي از موارد و بدون درمان،برطرف شده و يا بهبود يابد . از سويي ديگر فردي كه از بيماري افسردگي رنج مي برد نبايد انتظار بهبودي خود به خود داشته باشد .بيماري افسردگي مي تواند قدرت عمل فرد را به گونه اي مختل سازد كه از زندگي كردن بيزار شود و در شديدترين و بدترين موارد ،افسردگي مي تواند منجر به خودكشي گردد .
اين نكته بسيار مهمي است كه به افراد افسرده اين اطمينان داده شود كه آنها ديوانه نيستند وهيچ گاه نبايد از اين كه افسرده شده اند احساس شرمندگي نمايند. چرا كه افسردگي يك بيماري معمولي است و گرفتاري هاي درماني ناشي از آن بيشتر از درمان سرماخوردگينيست .
افسردگي در سنين بين 13 تا 19 سالگي
افسردگي مي تواند همه افراد را در هر سن و سال و در هر كشور و در هر مرحله از زندگي مبتلا نمايد . آن دسته از افرادي كه در دوره نوجواني و جواني و يا در دوره اي از زندگي شان به بيماري افسردگي مبتلا شده اند آمادگي بيشتري براي افسرده شدن دارند. گرچه در دوره بلوغ و نوجواني به افسردگي آنان توجه كمتري شده است. بر طبق پژوهش هاي انجام شده معمولاً افسردگي در سنين بين 15 تا 19 سالگي براي اولين بار تظاهر مي نمايد . مشخص شده است كه در اواخر قرن اخير افسردگي به طور چشمگيري در جوانان رو به افزايش بوده است . برخي بررسي ها نشان داده است كه بيست درصد دانش آموزان به طور عميق دچار غم زدگي يا دچار بعضي از انواع دشواري هاي رواني و يااختلالات رواني مي باشند .
دنيايي كه ما در آن به سر مي بريم و زندگي مي كنيم،ميزان كشمكش هايش افزايش يافته و بسياري از جوانان آمادگي برخورد و سازش با اين فشارهاي رواني ندارند .
به هر حال در پاسخ به اين پرسش كه چرا بعضي از نوجوانان و جوانان دچار افسردگي مي گردند جواب هاي ساده اي وجود ندارد . زيرا بروز افسردگي تقريباً و هميشه در رابطه با علل وعوامل متعددي شروع مي گردد .
علائم افسردگي در جوانان چيست؟
تشخيص بسياري از علائم و نشانه هاي افسردگي در جوانان خصوصاً آنهايي كه ممكن است افسردگي پنهان و در نتيجه علائم پنهان داشته باشند كار دشواري است . با وجوداين مي توان نشانه هاي افسردگي جوانان را مشابه نشانه هاي افسردگي در ديگر افراد دانست .
به طور عادي افسردگي در جوانان بر روي عواطف ، افكار ، رفتار و رابطه با ديگران تأثير مي گذارد . جوان افسرده و غمگين به نظر مي رسد . اغلب قيافه اي درهم و درفكر فرو رفته دارد . از زندگي لذت نمي بردو انگيزه فعاليت در انجام دادن كارهايش را ندارد؛ از اجتماع و رابطه گروهي و خانوادگي دوري مي كند؛ در افكارش تغييراتي به وجود مي آيد كه نمي داند درست است يا خير ، به دليل افكار وانديشه هاي منفي كه دارد نمي تواند خودش را به درستي بشناسد و در نتيجه آينده خود را مبهم و سردرگم احساس مي كند و در مدرسه معمولاً نتايج تحصيلي خوبي ندارد .
اضطراب كه اغلب ناشي از احساس خطري نادانسته و ناشناخته است معمولاً در نوجوانان و جوانان همراه افسردگي و به طور يكسان آشكار مي گردد . همچنين ممكن است نوعي ترس مبهم ( ترس مرضي ) بروز نمايد كه در وضعيت هاي خاصي به سراغ فرد مي آيد ، مانند ترس از رفتن به مدرسه و ...
هنگامي كه افسردگي شدت بيشتري مي يابد ، احساس بي ارزش بودن ،نااميدي ، شك و بدبيني ( به اين گونه كه مورد اذيت و آزار ديگران قرار گرفته است ) به سراغ افراد افسرده مي آيد . آن گونه كه ديده شده است. در بعضي مواقع افسردگي با حالات بي قراري،بيش از حد فعال شدن و رفتارهاي ضد اجتماعي خودنمايي مي كند و در نوجوانان موجب اختلالات يادگيري ،پرخاشگري و بعضي از رفتارهاي مخاطره آميز ميشود.
در بعضي از تحقيقات چنين حدس زده شده كه بيست در صد افسردگي در جوانان به شكل حالات افسردگي و سرخوشي تظاهر مي نمايد كه اين شكل عواطف ،حالات پراكنده اي دارند . يك روز افسرده ، غمگين ، گيج و مبهوت و يك روز هيجان زده و حتي سرزنده و شاد به نظرميرسند . همچنين در افسردگي پنهان با شكايت هاي جسمي-معمولاً شكايت هاي جسمي با بيماري جسمي كه فرد ذكر مي كند نمي تواند ارتباط منطقي داشته باشد– از جمله : تغييرات اشتها، پرخوري عصبي و بي اشتهايي عصبي كه بيشتر جنبه رواني دارندروبرو هستيم.بي اشتهايي عصبي گاهي به حدي است كه فرد هيچ ميلي به غذا خوردن ندارد. در بعضي مواقع احساس خستگي به حدي است كه مدت ها مي خوابد و باز هم كمبود خواب مي نمايد و معلوم نيست به چه ميزان به خواب احتياج دارد . برعكس بعضي از آنان دچار كم خوابي مي شوند و از سردردهاي مزمنو دردهاي دستگاه گوارش ( معده و روده ) شكايت دارند .
خطر خودكشي
خودكشي در حال حاضر دومين علت مرگ در سنين بين پانزده تابيست سالگي، بعد ازحوادث رانندگي است . خودكشي در افراد جوان درسي سال اخير در مرحله سوم قرار گرفته است . بررسي هايي كه در مورد خودكشي انجام گرفته نشان داده است كه درچهل درصد دانش آموزان مدارس ،فكر به خودكشي ،به مراتب بيشتر از ساير افراد اجتماع است .
اگر جواني را مي شناسيد كه از خودكشي حرف مي زند بهترين كار اين است كه از او به شدت مراقبت نماييد .
آيا فردي را مي شناسيد كه چنين نشانه هايي را دارد :
• انرژي و تحرك لازم را براي زندگي كردن از دست داده است .
• از كار كناره گيري كرده است .
• غمگين و نااميد است .
• در گفت گوهايش يك نوع سردرگمي احساس ميشود .
• از گرفتاري هاي زندگي شكايت دارد .
• در تحصيل شكست خورده است .
• دچار دشواري هاي خواب و خوراك است .
• احساس بي ارزشي دارد .
• زندگي كردن برايش اهميت ندارد .
• احساس گناه مي كند.
• به الكل و دارو و ... اعتياد دارد .
• با بزرگ ترها ، دبيران و ... مشكل ارتباطي دارد .
• دچار اضطراب وترس است.
• يك نوع كمال گرايي در وي ديده مي شود.
• به خودكشي فكر مي كند.
توجه داشته باشيد اين فرد دچار افسردگي است واگر فردي در مورد خودكشي صحبت مي كند به احتمال قوي ممكن است به خودكشي دست بزند .
علاوه بر اين كه به شما توصيه مي شود مراقب وي باشيد، هر چه سريع تر وي را به يك متخصص يا پزشك يا مشاور معرفي نماييد . اين افراد مي توانند به وي كمك زيادي نموده و حتي وي را از اقدام به خودكشي منصرف نمايند .
دقت نماييد كه آرامش و برخورد ملايم توأم با اعتماد به نفس شما،به فرد كمك زيادي مي تواند بكند. كارشناسان به اين نتيجه رسيده اند كه جوانان بيشتر در معرض خطر قرار دارند . بسياري از جوانان در يك زمان كوتاه بعد از يأس و نااميدي ، قطع رابطه با ديگران و شكست در درس و تحصيل و اجتماع و درگيري با پدر و مادر و بزرگترها ممكن است دست به خودكشي بزنند و اكثر جواناني كه دست به خودكشي مي زنند از الكل نيز استفاده مي كنند . خوشبختانه از زماني كه علائم افسردگي مشخص گرديده و احتمال انجام خودكشي مي رود(و در حال حاضر در بسياري از مدارس و دبيرستان ها با شناختي كه پيدا شده است و با انجام بعضي روش ها و حتي در اجتماعاتي كه برگزار مي گردد) به افرادي كه در معرض خطر قراردارند كمك هاي لازم داده مي شود .
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید