امام سجاد ـ عليه السلام ـ می فرماید:
«بار الها، اوقات فراغت من را در راستاى هدف خلقت قرار ده»[1]
«از آن جا که انسان جامعه صنعتى امروز، پاسخى براى پرسش هاى بنيادين خود درباره هستى و مفهوم زندگى نيافته است، لذا از برابر همه آن ها مى گريزد و خود را با هيجانات روزمره مشغول مى کند.»[2] (ژان فوراستيه)
توجه به دو واقعيت زير، ماهيت اوقات فراغت را بيش از پيش، مبرهن و متقن مى سازد. ابتدا اين که طبق آمار رسمى حدود هفتاد درصد جمعيت کشورمان زير سن سى سال قرار دارند، يعنى حدود چهل و دو ميليون نفر از جمعيت کشور، در محدوده سنى نوجوانى و جوانى هستند. و ديگر اين که، جوانان ما در مقايسه با بيشتر کشور ها، از طولانى ترين تعطيلات برخوردارند. از اين روى، پاسخ دادن به نياز هاى متنوع جوانان در زمينه اوقات فراغتشان، از جنبه اخلاقى و تربيتى، حائز اهميت فراوان است. شناخت علمى و دقيق اوقات فراغت، امکان استفاده بهينه از آن را فراهم مى سازد.
مولفه هاى اوقات فراغت
برخى از مولفه هاى اوقات فراغت به قرار زير مى باشد:
1. فلسفه اوقات فراغت، ارتباطى منطقى با فلسفه زندگى دارد و در حقيقت زير مجموعه و تابعى از آن است.
2. فلسفه اوقات فراغت، با اوقات رسمى زندگى فرد نيز ارتباط دارد. با اين توضيح که چنانچه فرد بتواند از اوقات رسمى خويش به خوبى استفاده کند، قادر بر استفاده مطلوب از اوقات فراغتش خواهد بود.
3. در فرهنگ و انديشه اسلامى، اوقات فراغت با بيهودگى و معطلى و روزمرگى، سر سازگارى ندارد، بلکه فراغت، فرصت مجددى براى تلاش و کوشش بى پايان زندگى است.
4. ارتباط منطقى فلسفه اوقات فراغت با هدف خلقت، ضرورت تدوين يک فلسفه ارضاء کننده زندگى را مشخص مى سازد. و چنين بينشى نسبت به زندگى، روح رضايت را در آدمى، پرورش مى دهد. اوقات فراغت مطلوب، آثار و پيامد هايى در زندگى انسان دارد که ذيلاً به برخى از آن ها اشاره مى شود:
ـ بهره گيرى مناسب از اوقات فراغت، توان لازم را براى بخش هاى ديگر زندگى به آدمى مى دهد، لذا مى توان چنين نتيجه گرفت که آنهايى بهتر از ديگران به نيازهاى زندگيشان پاسخ مى دهند که بهتر از آنها مى توانند براى اوقات فراغتشان، طرح و برنامه اى داشته باشند.
ـ تمدد جسم و جان، از نتايج ارزشمندى است که به مدد اوقات فراغت، فراهم مى شود.
ـ احساس رضايت درونى و افزايش شادکامى، زمانى ميسر مى شود که آدمى بتواند در فرصت مناسبى، از درون خويش، دريچه هايى به عالم بيرون بگشايد و هيجانات مضر و احساسات منفى و خستگى هاى روحى خويش را قدرى تشفى بخشد و در پرتو فراغت مطلوب به تعادل و سلامت روان، دست يابد. با چنين شرايطى، فرد به سهولت مى تواند بر افسردگى خويش، فائق آيد.
راه کار ها و توصيه ها
توجه و به کارگيرى توصيه هاى زير، در تنظيم اوقات فراغت بسيار تعيين کننده است:
ـ چنان چه براى نوجوانان و جوانان، برنامه اوقات فراغت تنظيم مى شود، شايسته است حتى المقدور با مشورت خود آنان چنين برنامه اى تدوين گردد.
ـ هر فعاليت اوقات، لازم است با توجه به علاقه و گرايش آن سنين تنظيم شود.
ـ در تنظيم اوقات فراغت، به گونه اى عمل شود که حداقل چنين برنامه اى به يک نياز روحى جوانان پاسخ دهد.
ـ رعايت تنوع روحى نوجوانان و جوانان در طرح و اجراى چنين برنامه اى از عوامل موفقيت آميز برنامه است. زيرا جوانان «تنوع طلب» و «نوگرا» هستند و برنامه اى که واجد چنين ويژگى هايى باشد، از جاذبه بيشترى براى اين نسل برخوردار خواهد بود. و در مقايسه با اوقات رسمى زندگى، برنامه اوقات فراغت بايد، از جاذبه بالايى برخوردار باشد.
ترغيب جوانان به استفاده از «خلوت شخصى» و «لحظاتى با خود بودن» موجب تقويت ذهن و رشد خودآگاهى آنان مى شود. علاوه بر آن، درک جامع ترى از زندگى نيز به دست مى آورند.
ـ مراقبت از حيات اجتماعى و معاشرت ها در ايام فراغت، يک ضرورت غير قابل انکار است. زيرا در اوقات فراغت، نرخ جرائم و بزهکارى ها، افزايش مى يابد و بيشترين عامل ارتکاب جوانان به رفتارهاى ضد اجتماعى، معاشرت هاى آلوده و دوستى هاى مشکوک مى باشد.
ـ تشويق نسل جوان به داشتن برنامه اى مفيد و جامع که شامل ورزش و فعاليت هاى فيزيکى، کتابخوانى بر اساس يک سير منظم مطالعاتى، جبران عقب افتادگى هاى احتمالى آموزشى، پرورش ذوق، هنر و سليقه هاى متنوع، آموزش مهارت هاى زندگى اجتماعى، تعليم دوره هاى مختلف زبان و رايانه، تقويت مبانى دينى و اخلاقى، مطالعه زندگى نامه الگو ها و پيشوايان الهى و ساير موارد مفيد و ارزنده باشد، آنان را در تحقق زندگى متعادل و بالنده يارى خواهد نمود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید