بسیاری از مردم با «نه» گفتن به دیگران مشکل دارند. حتی افرادی که بسیار جسور و با اعتماد به نفس هستند در برخی موقعیتها متوجه میشوند بهرغم میل باطنیشان به دیگران «بله» گفتهاند. البته گاهی بهتر است به چیزی که واقعا علاقه به انجام آن ندارید بله بگویید.
مثلا اگر در محل کار رئیستان از شما بخواهد کاری را انجام دهید و شما دوست نداشته باشید، توصیه میشود هرگز از مهارت نه گفتنتان استفاده نکنید؛ زیرا خود را در معرض اخراج شدن قرار میدهید. آنچه در این مبحث از آن سخن میگوییم موقعیتهایی است که فکر میکنید، مجبور هستید بله بگویید؛ مثلا، دوستی از شما میخواهد کاری انجام دهید که اصلا برایتان راحت نیست یا اینکه بیش از توانتان داوطلب انجام کارهای متفاوتی میشوید.
مضرات ناتوانی در «نه» گفتن
اگر شما زمانی که میخواهید نه بگویید نتوانید و به جای آن بله بگویید، نسبت به فردی که مجبور شدهاید به او پاسخ مثبت دهید، احساس رنجش و عصبانیت میکنید، حتی اگر آنها واقعا گناهی نداشته باشند. در ضمن نسبت به خودتان ناامید و مأیوس میشوید. از طرفی اگر مسئولیت کاری بیش از توانتان را به عهده بگیرید، دچار اضطراب شدیدی میشوید و شهامت نداشتن، در طولانی مدت از عزت نفستان میکاهد و شما را به سمت افسردگی و نگرانی سوق میدهد.
از طرفی برخی از افراد فکر میکنند میتوانند نه بگویند، اما نمیدانند که روش نه گفتنشان اصلا مناسب نیست. در واقع برخی از افراد این کار را با رفتاری بد و تهاجمی و بدون در نظر گرفتن احساسات دیگران و بیاحترامی به آنها انجام میدهند. این روش باعث میشود دیگران از شما بیزار شده یا عصبانی و آزرده خاطر شوند.
چرا «نه» گفتن سخت است
اگر به رفتار کودکان نوپا نگاه کنید متوجه میشوید آنها با گفتن کلمه نه هرگز مشکلی ندارند، این نشان میدهد انسانها از ابتدای تولد توانایی نه گفتن دارند، اما مشکل این است که هرچه بزرگتر میشویم از محیط زندگی و تجربههایمان میآموزیم که در خیلی از موارد نه گفتن تبعات خاصی دارد و برای کم شدن مواجهههایمان با آن تبعات به کسی تبدیل میشویم که به دلیل برخی باورها شهامت نه گفتن را نداریم.
این باورها میتواند موارد زیر باشد:
ـ بسیار گستاخانه و بیادبانه است.
ـ خودخواهانه است و نشان میدهد نسبت به دیگران کمتوجه و نامهربان هستیم.
ـ دیگران را ناراحت میکند و باعث رنجششان میشود و این تصور را درآنها به وجود میآورد که طرد شدهاند.
ـ ممکن است دیگران مرا دوست نداشته باشند.
ـ نیازهای دیگران مهمتر از نیازهای من است.
ـ من باید همیشه تلاش کنم رضایت دیگران را به دست آورم و همیشه فرد مفیدی باشم.
ـ در مورد موضوعات کوچک و کماهمیت بهتر است نه نگویم و آنها را انجام دهم.
طرز تفکرتان را عوض کنید
این باورها را به مرور زمان آموختهایم و از آنجا که باعث زحمتمان شدهاند باید تغییرشان دهیم و هریک را با تفکر و اعتقادی سازنده جایگزین کنیم. مانند موارد زیر:
ـ دیگران میتوانند تقاضای شان را مطرح کنند و من هم همانقدر حق دارم تقاضایشان را نپذیرم.
ـ وقتی شما به کسی نه میگویید، درواقع تقاضای او را نپذیرفتهاید و این به مفهوم انکار وجود آن فرد نیست.
ـ وقتی ما به یک مورد پاسخ مثبت میدهیم و به موردی دیگر منفی، نشان میدهیم حق انتخاب داریم.
مردم با نه گفتن مشکل دارند، زیرا تصور میکنند طرف مقابل نمیتواند براحتی با این پاسخ منفی کنار بیاید و بسیار ناراحت میشود. با ابراز صریح احساساتمان، در حقیقت اجازه میدهیم دیگران هم احساساتشان را رک و صریح بیان کنند. وقتی هر زمان نتوانیم کاری را انجام دهیم به دیگران صادقانه نه بگوییم، آنها هم میتوانند در برابر تقاضاهای ما نه بگویند. بنابراین در مواقع لازم باز هم هر دو میتوانیم تقاضاها و خواستههایمان را مطرح کنیم.
اگرچه باورهای قدیمیتان به دلیل استفاده طولانیمدت در وجودتان نهادینه شدهاند، اما با تمرین بسیار میتوانید باورهای جدید را جایگزین باورهای مخرب قدیمیتان کنید.
انواع متفاوت «نه» گفتن
نه گفتن انواع متفاوتی دارد و برخی از آنها در شرایطی خاص، مناسبتر است.
نه مستقیم: وقتی کسی از شما کاری را میخواهد انجام دهید و شما دوست ندارید، فقط بگویید نه. هدف اصلی گفتن نه بدون عذرخواهی کردن است. درست است دیگری مشکل دارد، اما لزومی ندارد او بار خود را روی دوش شما بگذارد.
نه انعکاسی: در اینجا شما احساس فرد تقاضاکننده را تائید و با او همدردی میکنید، اما به او میگویید که انجام کار خواسته شده از عهده شما نیز خارج است. مثلا میگویید: میدانم الان انجام دادن و مرتب کردن فایلهای یک سال کار اداره، حسابی خستهات کرده، اما من هم باید کار دیگری که به من محول شده است، انجام دهم و نمیتوانم به تو کمکی کنم.
نه با دلیل: در این تکنیک شما دلیلی مختصر میآورید که نمیتوانید خواسته طرف مقابل را انجام دهید. مثلا: نمیتوانم ناهار به رستوران بیایم، برای اینکه گزارش کارم امروز حتما باید تمام شود.
نه تعویقی: این نه صد درصد نه نیست، بلکه به فرد مقابل میگویید اکنون توانایی انجام کار خواسته شده را ندارید، اما احتمال دارد که در آینده بتوانید. از این نه فقط زمانی استفاده کنید که واقعا در آینده قصد دارید آن خواسته را انجام دهید. مثلا: امروز نمیتوانم با تو بیرون بیایم، اما میتوانیم یک روز در هفته آینده بیرون برویم.
نه تحقیقی: این نه همانند نوع تعویقی، آن نه صد درصد نیست، بلکه در تلاش هستید روشی آسانتر برای انجام دادن درخواست طرف مقابل بیابید.
نه رکورددار: این نوع نه در بیشتر مواقع و شرایط کاربرد دارد. شما فقط نه میگویید و هیچ توضیح اضافی هم نمیدهید و فقط نه خود را تکرار میکنید. این روش در مواقعی که طرف مقابل روی خواستهاش اصرار میکند، بسیار مناسب است. مثلا گفتوگوی زیر را در نظر بگیرید:
ـ میایی برویم رستوران؟
* نه، وقتش را ندارم.
ـ خواهش میکنم بریم. خیلی طول نمیکشه.
* نه گفتم که وقتش را ندارم.
ـ ای بابا، من حساب میکنم!
* نه جانم، وقتش را ندارم.
اصول «نه» گفتن
اکنون که تصمیم گرفتهاید به یکسری موارد نه بگویید، اما هنوز هم مطمئن نیستید چه روشی به کار ببرید، میتوانید از یکسری اصول استفاده کنید:
1 ـ صریح و صادقانه صحبت کنید، اما بی ادب نباشید تا بتوانید از پس این گفتوگو بهخوبی برآیید.
2 ـ بگویید انجام کاری که میخواهد، برایتان سخت است و نمیتوانید به هر دلیلی از عهدهاش برآیید.
3 ـ رفتاری کاملا محترمانه داشته باشید و بگویید: واقعا متاسفم که نمیتوانم مفید واقع شوم.
4 ـ با گرمی و محبت صحبت کنید تا واژه نه سخت و خشن به نظر نرسد.
5 ـ خیلی خلاصه و بدون حاشیه توضیح دهید.
6 ـ عذرخواهی نکنید. ماهرانه توضیح دهید که چرا به خواسته فرد مقابل نه میگویید. این حق شماست که اگر نمیخواهید کاری را انجام دهید نه بگویید.
7 ـ فراموش نکنید صداقت داشتن بسیار بهتر از این است که به سبب ناتوانی در نه گفتن تا مدتها در وجودتان احساس ناراحتی و تلخی کنید.
8 ـ وقتی نه میگویید نسبت به آن احساس مسئولیت کنید. خودتان را برای آن سرزنش نکنید و با خود بگویید که وقتی نمیتوانید کاری را انجام دهید، حق دارید از آن استقبال نکنید.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید