مطلبي که بايد مدّ نظر قرار گيرد اين است که در آغاز آشنايي ها هر دو نفر از طرف مقابل تنها يک ظاهر و يا باطن کلّي مي بينند و به جزئيات آن توجهي ندارند که اين امر به علّت کمي مدّت آشنايي کاملاً طبيعي است، ولي بعد از گذشت مدّتي از آغاز زندگي کم کم به جزئيات
? چرا زوج هاي جوان بعد از گذشت مدّتي از آغاز زندگي ديگر آن شور و شوق دوران نامزدي را ندارند و مانند سابق از همسرشان لذت نمي برند؟ و به قول خيلي ها : چرا زندگي فقط 6 ماه اوّلش زيباست؟...!
پاسخ
مطلبي که بايد مدّ نظر قرار گيرد اين است که در آغاز آشنايي ها هر دو نفر از طرف مقابل تنها يک ظاهر و يا باطن کلّي مي بينند و به جزئيات آن توجهي ندارند که اين امر به علّت کمي مدّت آشنايي کاملاً طبيعي است، ولي بعد از گذشت مدّتي از آغاز زندگي کم کم به جزئيات دروني و ظاهري يکديگر پي برده و آن جزئيات را به تنهايي مورد بررسي قرار مي دهند، غافل از اينکه اين جزئيات که برخي بد و برخي خوب هستند در کنار يک ديگر آن کلّيتي را مي سازند که در اوايل با چه عشقي به آن دوستت دارم مي گفتند.
مشکل اصلي در اينجاست که اگر با ديد جامعي به طرف مقابل نگاه کنند خواهند ديد که کاستي هاي او در کنار خوبي هايش چه زيباست و بالا تر از آن در کنار خوبي هاي خودشان... اگر هميشه به يکديگر کلي نگاه کنيم و در جزئيات وجودي هم توقف نکنيم، زندگي هميشه همان شيريني اوّل خود را خواهد داشت، چه بسا با اين ديد کلي، هر روز ابعاد تازه اي از وجود هم خواهند شناخت که به علاقه يشان بيشتر دامن خواهد زد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید