آیا خواستگاري منحصر به مرد است ؟!
خواستگاري به طور معمولي از سوي مرد يا خانواده او صورت مي گيرد، آيات قرآني هم مساله خواستگاري را به مرد نسبت مي دهد ولي اين بدان معنا نيست که زني نتواند از مردي خواستگاري کند. البته درباره خواستگاري دختران نمي توان به اين قاطعيت سخن گفت.در آيات قرآني به اين نکته توجه داده شده است که در عقد زناشويي اصلي ترين مرجع تصميم گيرنده زن و شوهر هستند و اين مطلب به رغم محدوديت هايي که براي زنان مطرح بوده است، جالب توجه است. آيه 230 سوره بقره نکاح را به زن نسبت مي دهد و تحقق آن را به اراده او مي داند. از داستان حضرت شعيب(ع) و موسي(ع) در قرآن استفاده مي شود که خواستگاري از طرف خانواده دختر (و نه صرفا دختر) نيز صورت مي پذيرد.
گزينش و انتخاب همسر در همه جوامع بر پايه آداب و رسوم خاصي انجام مي گيرد. همين آداب و رسوم است که ازدواج را به شکلي قانوني و بيرون از دايره غير شرع قرار مي دهد. زناشويي زماني معنا و مفهومي سالم و درست مي يابد که اشخاص هر فرهنگ و جامعه در محدوده آداب و سنت هاي فرهنگي خويش چه ساده و چه پيچيده، عمل کنند.
در روايتي آمده است که شخصي از ياران و اصحاب امام صادق (ع) با وي همراه مي شود. در ميانه راه شخصي را مي بيند و به عللي نسبت زنازادگي به وي مي دهد. حضرت امام صادق (ع) از رفتار همراه خويش شگفت زده مي شود و از وي مي خواهد دليل خويش را در نسبت ناروايي که به شخص داده بيان کند. وي مي گويد که اين شخص بيرون از دايره اهل کتاب و اسلام است بنابراين بر پايه قوانين الهي و آموزه هاي آن ازدواجي ميان پدر و مادرش انجام نشده است از اين روست که مي توان او را زنازاده دانست. آن حضرت (ع) توضيح مي دهد که هر کسي بر پايه قوانين و آداب و رسومي که در جامعه ايشان رواج دارد ازدواج کند در دايره زناشويي قرار مي گيرد و از زنازادگي بيرون مي رود.
بازخواني ازدواج، بازسازي فرهنگي
در اسلام امر ازدواج از اموري است که نسبت به آن سهل گرفته شده است تا هر کس به آساني و سادگي بتواند ازدواج کرده و خانواده تشکيل دهد. از اين رو بيرون از پيچيدگي هايي است که در برخي از فرهنگ ها و جوامع وجود دارد و مشکلات بسياري را پيش روي دختران و پسران قرار مي دهد به گونه اي که ازدواج به معضلي بزرگ تبديل مي گردد. هنوز در برخي از جوامع ايراني و شرقي آداب و رسومي وجود دارد که مي توان از آن ها به عنوان آداب دست و پا گير ياد کرد.
قرآن براي تسهيل امر ازدواج بسياري از قوانين و آداب و رسومي را از ميان برداشته است که به شکلي مانع در تشکيل خانواده مي شود. بازخواني مساله ازدواج در آيات قرآني مي تواند به بازسازي فرهنگي بيانجامد. مهندسي فرهنگي در همه حوزه هاي اجتماعي از جمله تشکيل خانواده مي بايست تنها بر پايه آموزه هاي قرآني شکل گيرد تا جامعه نمونه و برتر قرآني در جهان امروز تحقق يابد. اکنون با توجه به اين مهم به بازخواني آداب و رسوم خواستگاري در آموزه هاي قرآني پرداخته مي شود.
ازدواج کنيد! مستحب يا واجب
ازدواج از نظر قرآن و آموزه هاي آن امر بسيار خوب و پسنديده است که از آن به استحباب و يا استحباب موکد تعبير مي شود. هرچند برخي به اعتبار امر نکاح و ازدواج آن را واجب دانسته اند و مدعي شده اند که آيه سوم سوره نساء حکم به وجوب ازدواج مي کند (نگاه کنيد، المبسوط شيخ طوسي ج 4 ص 193 که اين قول را به اهل ظاهر نسبت مي دهد) ولي چنان که گفته شد بيش تر عالمان اهل شيعه و سنت آن را مستحب دانسته و ظهور آيات را در وجوب نپذيرفته اند. زيرا در آيه 25 سوره نسا از کساني که توانايي ازدواج با زنان آزاد را ندارند خواسته با کنيزان ازدواج کنند و اگر صبر کنند و با کنيزان ازدواج نکنند بهتر است. اين خود نمايان آن است که ازدواج واجب نيست وگرنه معنا ندارد که صبر کنند و با کنيزان ازدواج نکنند. ديگر آن که چند تن از صحابه و ياران پيامبر تا آخر عمر ازدواج نکرده اند و پيامبر ايشان را از اين کار بازنداشته است و سوم آن که اگر ازدواج واجب مي بود مي بايست خداوند در قرآن مسلمانان را ميان ازدواج و يا استفاده از ملک يمين مخير نمي کرد(نسا آيه3) ترک ازدواج نيز مستحب نيست هرچند که حضرت يحيي (ع) بر پايه آيه 39 سوره آل عمران ازدواج نکرده است؛ زيرا ممکن است که ترک عزلت و همسر گزيني در شرايع پيشين مستحب بوده باشد ولي در اسلام استحبابي ندارد و حضرت حرام کردن حلال خداوند را نکوهش کرده است(مائده آيه87) و ازدواج را بزرگترين نعمت و فايده پس از اسلام (کافي ج5 ص327) سنت رسول خدا و حافظ نصف يا دو سوم دين و خير دنيا و آخرت و زياده کننده رزق شمرده و عزوبت و ترک ازدواج را نکوهش نموده است(همان) بلکه ازدواج را زماني که موجب مي شود با ترک آن به گناه افتد واجب دانسته است.
خواستگاري يعني...
اين امر با فرهنگ خاصي در اسلام انجام مي شود، زيرا زندگي با فرد و تشکيل خانواده و توليد نسل از اموري است که نمي توان از کنار آن به سادگي گذشت ولي با اين همه براي دسترسي آسان شخص به همسر مطلوب راهکارهايي نيز بيان داشته است تا شخص بتواند همسري خوب برگزيند.
از اين رو به شخص اين اجازه را داده است تا همسر خويش را بنگرد تا با بصيرت کامل همسر خود را برگزيند البته اين نگاه مي بايست در محدوده مجازي انجام شود که بيرون از چارچوب ها نباشد. برخي گمان کرده اند که آيه 52 سوره احزاب که سخن از اعجاب و شگفتني زيبايي دختر و زن به ميان مي آورد اين مساله را مجاز دانسته است که شخص براي ازدواج به فراتر از حالت عادي و مجاز نگاه برود و براي او مجاز باشد که به اندام زن و دختر به نحوي ديگر بنگرد. اينان با توجه به آيه 27 سوره قصص که سخن از هايتن به ميان مي آورد بر اين باورند که حضرت (ع) دختران شعيب را ديده است و از اين رو شناخت کاملي از دختران داشته است.
بايد توجه داشت که اعجاب حسن و ايجاد شگفتي در برابر زن مي تواند به شکل عادي و معمولي نيز اتفاق افتد. به اين معنا که نياز نيست تا زن خود را بي حجاب نمايد و يا موها و اندامش را به نمايش گذارد تا محل شگفتي قرار گيرد به سخن ديگر ديدني که به طور عادي و معمولي انجام مي شود نيز ممکن است شگفتي انگيز باشد. با ديدن چهره و اندام اين معنا دست دهد و شناختي که مطلوب است پديد آيد.بنابراين لازم نيست که براي نگاه ازدواج به حکمي فراتر از حکم زنان ديگر عدول شود. البته در زمان انتخاب مي تواند نگاه متعدد باشد و از نگاه واحد و مباح تجاوز کند. بنابراين زن مي بايست خود را به گونه اي نشان دهد که شناخت اجمالي به دست آيد و نيازي نيست تا فراتر از آن عمل کند.
اين را مي توان مقدمه خواستگاري دانست. به اين معنا که نيازي نيست که اين عمل هنگام خواستگاري انجام شود زيرا مي تواند پيش از خواستگاري به راه هايي اين ديدار انجام پذيرد بي آن که دختر از آن آگاه باشد. چنان که در دو آيه پيش گفته هدف از ديدار و ديدن انتخاب همسر نبوده است ولي پس از آن که ديداري انجام شد خواستگاري صورت گرفته است.
خواستگاري مقدمه ازدواج است به اين معنا که شخص مي خواهد به طور رسمي علاقه مندي خويش را به وصلت بيان دارد. در اين هنگام است که مساله خطبه به ميان مي آيد. قرآن از خواستگاري به خطبه ياد مي کند. در حقيقت خواستگاري و خطبه به معناي پيشنهاد تشکيل خانواده مشترک با دختر و يا زني است که انتخاب شده است. از نظر اسلام خواستگاري و خطبه امري مستحب است.
از چه کساني خواستگاري کنيد؟
خواستگاري به طور معمولي از سوي مرد يا خانواده او صورت مي گيرد. آيات قرآني مساله خواستگاري را به مرد نسبت مي دهد ولي اين بدان معنا نيست که زني نتواند از مردي خواستگاري کند. البته درباره خواستگاري دختران نمي توان به اين قاطعيت سخن گفت. هر مردي مي تواند از هر دختري خواستگاري کند.
در آيات قرآني به اين نکته توجه داده شده است که در عقد زناشويي اصلي ترين مرجع تصميم گيرنده زن و شوهر هستند و اين مطلب به رغم محدوديت هايي که براي زنان مطرح بوده است، جالب توجه است. آيه 230 سوره بقره نکاح را به زن نسبت مي دهد و تحقق آن را به اراده او مي داند. حتي تنکح زوجا غيره و در ادامه آيه، حق بازگشت با عقد جديد پس از طلاق محلل را بر عهده خود زن و شوهر پيشين قرار مي دهد. اما درباره خواستگاري از دختران قرآن بيان مي داد که اين خواستگاري مي بايست از سوي مرد به ولي دختر عرضه شود و نمي توان از خود دختر به طور مستقيم خواستگاري کرد؛ زيرا در آيات قرآني خواستگاري و ازدواج دختران به ولي واگذار شده است؛ اين مطلب را مي توان از مفهوم مخالف آيات 232 و 234 سوره بقره به دست آورد؛ زيرا در اين آيه به زنان مطلقه اجازه داده شده است تا با هر خواستگاري که به آنان رجوع مي شود ازدواج کنند و ديگر نيازي به موافقت ولي ندارند. از اين جا دانسته مي شود که غير زنان مطلقه يعني دختران نمي توانند خودسرانه وعده ازدواج دهند و با شخصي ازدواج کنند و ازدواج آنان مشروط به اجازه ولي آنان است.
واگذاري حق بخشش مهر به زن و يا اولياي عقد (پدر و جد پدري و وصي و حاکم و مولا) نوعي ولايت براي آنان اثبات مي کند که مي بايست به آن توجه داشت. تاکيد بر اولياي عقد بيانگر آن است که نوعي ولايت از سوي آنان دست کم درباره دختران مطرح است. هرچند که زنان مطلقه و يا زنان شوهر دار از ولايت خاصي برخوردار مي شوند که نيازي به ولايت نخست نيست که از سوي اولياي عقد صورت مي گرفت(بقره آيه 237)
اما خواستگاري از زنان چه زناني که مطلقه هستند و يا زناني که شوهر مرده و بيوه مي باشند حکم خاصي دارد. از برخي آيات استفاده مي شود که خواستگاري از هر زني تحت هر شرايطي روا نيست از اين رو گفته شده است که آيه 235 سوره بقره که مي فرمايد: لاجناح عليکم فيما عرضتم به من خطبه النسا؛ قدرمسلم از اين آيه جواز خواستگاري با کنايه و غير مستقيم از زناني است که در عده وفات هستند زيرا آيه پيشين آن درباره زنان شوهر مرده است البته گروهي بر اين باورند که اين حکم شامل هر زني که در عده طلاق بائن باشد، نيز مي شود. (الحدايق ج 24 ص91)
اسلام دستور حساب شده اي درباره خواستگاري اين گونه زنان داده که همه جوانب در آن مراعات شده است. از طرفي به طور طبيعي زن با فوت شوهر يا جدا شدن از او درباره آينده خويش دغدغه دارد و از سوي بايد حريم زوجيت پيشين نيز حفظ شود بدين سبب از خواستگاري صريح يا ملاقات و وعده پنهاني با آنان نهي شده است. ولکن لاتواعدهن سرا الا ان تقولوا قولا معروفا؛ در اين آيه سخن از قول معروف به ميان آمده است که همان خواستگاري با رمز و کنايه است. (تفسير تبيان ج 2 ص 267)
البته اگر انسان در دل به ازدواج با اين گونه زنان تصميم داشته باشد اين تصميم همانند اظهار يا کنايه جايز است. (بقره آيه 235)
خواستگاري صريح يا غير صريح از زن شوهر دار يا زني که در عده طلاق رجعي به سر مي برد و نيز خواستگاري صريح مرد از زني که او را سه بار طلاق داده يا در عده وفات به سر مي برد جايز نيست زيرا با اين کار موجبات فروپاشي خانواده اي تشديد مي شود و جامعه از سلامت رواني بيرون رفته و هرکس به خود اجازه مي دهد که خانواده اي را از هم بگسلد و نابود سازد.
به هر حال در اين آياب به خوبي روشن شد که چه زناني ر ا مي توان خواستگاري کرد و با چه کساني نمي توان اين عمل را انجام داد و اين که خواستگاري مي تواند به دو شکل صريح و يا کنايي انجام گيرد وگاه شکل کنايي را لازم و ضروري مي شود و شخص نمي تواند به طور صريح از زني خواستگاري نمايد.
ظرفيت نه شنيدن! داشته باشيد
چنان که گفته شد خواستگاري معمولا از سوي مرد يا خانواده او انجام مي شود و زن به اين کار اقدام نمي کند چنان که در آيه 235 سوره بقره خواستگاري به مردان نسبت داده شده است اين بدان معناست که پاسخ رد شنيدن زن از مرد به نوعي شکست عاطفي در زندگي زن است که اثر آن هنگام تشکيل خانواده و اداره آن و نيز در تربيت فرزندان ظاهر مي شود. در حالي که خواستگاري از سوي مرد و شنيدن پاسخ رد شکست در زندگي به شمار نمي رود.
بنابراين اگر در موردي زن و خانواده او با قاطعيت بدانند که از مرد پاسخ رد نخواهد شنيد خواستگاري آن ها امري معقول و روا خواهد بود. از داستان حضرت شعيب(ع) و موسي(ع) در قرآن استفاده مي شود که خواستگاري از طرف خانواده دختر (نه دختر) نيز صورت مي پذيرد.
برخي از آيه 13 سوره حجرات که ان اکرمکم عندالله اتقيکم را بيان مي کند بر اين باورند که اگر شخص شايسته اي توان تامين نفقه را دارد و از دختري خواستگاري کرد اجابت خواسته او واجب است نويسنده کتاب کنز العرفان مي نويسد که استفاده اين مطلب از اين آيه مشکل است مگر با کمک روايت پيامبر (ص) که فرمود: دخترانتان همانند ميوه هستند که اگر هنگام رسيدن چيده نشوند فاسد مي گردد. (کافي ج5ص237) آن حضرت در جايي ديگر مي فرمايد: دختران را به ازدواج کساني در آوريد که از نظر ايماني به آنان اطمينان داريد تا فتنه و فسادي بزرگ در زمين پديد نيايد. غير از اين روايت مي توان به آيه 32 سوره نور ذکر مي فرمايد: وانکحوا الايامي منکم براين مطلب استدلال کرد؛ زيرا با اجابت خواستگاري زمينه ازدواج فراهم مي شود
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید