زيباترين روش شوهرداري معيارهاي همسر نيكو از نگاه قرآن
مسائل جنسي، ريشه بسياري از طلاقها
آمارها بيانگر آن است كه بيش ترين علل و عوامل مستقيم و يا غيرمستقيم افزايش طلاق در ميان خانواده ها عدم تعامل سازنده و مفيد ميان زن و شوهر است. زنان بر اين باورند كه با اختيار شوهر، توانسته اند به همه چيزهايي كه مي خواستند دست يابند و ستون استوار بنياد خانواده را در اختيار گرفته اند و به اهداف خود رسيده اند. در حالي كه نگه داشت چيزي سخت تر از به دست آوردن آن است. مردان در دست زنان و يا در كنار ايشان همانند ماهي بسيار لغزنده هستند. از اين رو نمي توان از گريزپايي آنها سخن نگفت و اميد داشت كه همواره پاي بند خانه و خانواده باشند مگر آن كه انگيزه هاي قوي و شديد آنان را در محيط خانواده حفظ كند.
در ريشه يابي طلاق همواره از مسايل جنسي به صراحت و يا كنايه سخن گفته شده است. بطوري كه از نظر برخي كارشناسان مسائل خانواده، بيش از 50درصد طلاقها ريشه در مسائل جنسي دارد.
مردان پيش از آن كه به جا و مكان و غذا اهميت دهند به مسايل جنسي اهميت مي دهند. از اين رو گفته اند ريشه مشكلات خانوادگي را مي بايست در خلوت گاه ايشان جست.
بر پايه آموزه هاي قرآني و فرمان الهي، زنان و مردان مي بايست در شبانه روز سه وعده را خلوت كنند و در اين سه زمان حتي فرزندان نيز نبايد در خلوت گاه ايشان وارد شوند. (سوره نور 58)
در اين سه خلوت زن مي بايست خود را به اشكال مختلف بيارايد و از هرگونه آرايش و زينت بهره برد.
نحوه تعامل خصوصي زن و شوهر
در روايات و روان شناسي جنسي درباره خلوت گاه و تعامل زن و شوهر در اين مدت، گفته شده كه آنان در اين مدت با يك ديگر درباره مسايل خصوصي سخن بگويند و معاشقه نمايند و هرگز درباره مسايلي سخن نگويند كه كدورت زا باشد و مشكلات بيرون از خلوتگاه را به درون خلوتگاه بكشاند و عيش را منقص گرداند و آتش محبت را به آب سرد سخنان درشت خاموش سازد بلكه هر سخني كه مهر و محبت را بيافزايد و عاملي براي جذب و جلب به سوي يك ديگر باشد بر زبان رانند.
به هر حال عرضه كردن زن به مرد در خلوتگاه و حريم كاملا خصوصي، اصلي قرآني و حكمي الهي است كه نمي توان از آن چشم پوشيد. از اين رو گفته اند بسياري از مشكلات و درگيري هاي ميان زن و شوهر در طول روز ارتباط تنگاتنگي با خلوت گاه ايشان دارد. هرگاه مسايل خلوتگاه حل شود اغلب مشكلات ديگر به خودي خود حل مي شود. اگر مردي درباره پوشش زن و يا غذا و نحوه بچه داري و مانند آن اشكالي مي گيرد ريشه آن را مي بايست در جاي ديگر جست و اين گونه چيزها بهانه هايي بيش نيستند.
در اين حريم خصوصي، بچه ها و ديگر كسان حاضر در محيط خانواده نمي بايست وارد شوند. در دستورهاي قرآني و نبوي اين مسئله بارها مورد تأكيد قرار گرفته كه زن و شوهر مي بايست از خوابگاه مستقل و مجزايي برخوردار باشند تا از هر حيث آسوده خاطر باشند.
حسن التبعل، رفتاري جهادي
امام علي(ع) در كلمات قصار نهج البلاغه (شماره 136) در عبارتي كوتاه اما پرمغز مي فرمايد: جهاد المرآه ، حسن التبعل= جهاد زن، نيكوشوهرداري كردن است.
به تحقيق و با اطمينان مي توان گفت تمام رمز و رازهاي خوشبختي و سعادت يك زوج مسلمان و مؤمن در همين عبارت كوتاه نهفته است و شايد بتوان ادعا كرد كه پيرامون همين عبارت موجز، مقالات متعدد و حتي كتاب ها نوشت.
تجربيات زندگي بسياري از خانواده هاي مسلمان نشان مي دهد كه اغلب معضلات و ناهنجاريهاي خانوادگي و اختلافات ميان همسران ناشي از عمل نكردن به اين جمله نوراني امير بيان است ازاين رو با توجه به اهميت موضوع و در ادامه مقاله، به بازخواني حسن التبعل يعني نيكوترين شيوه شوهرداري در آموزه هاي قرآني مي پردازيم.
تبعل و بعل در لغت
بعل در زبان عربي به معناي رئيس و رب النوع و بت و صنم و مانند آن آمده است. در آيات قرآن هرگاه اين واژه به كار رفته مراد از آن شوهر و جفت زن است به جز در آيه 125 سوره صافات كه به معناي بت و صنم مي باشد. خداوند در اين آيه مي فرمايد: اتدعون بعلا و تذرون احسن الخالقين؛ آيا بعل را به عنوان خداي خويش مي خوانيد و از او درخواست كمك داريد و خدايي را كه بهترين آفريدگان است رها مي سازيد؟ به نظر مي رسد كه در اين آيه مراد از بعل، خدايي است كه در ميان اقوام قديمي لبنان در منطقه بعلبك مورد پرستش بوده است.
حضرت الياس(ع) كه مأمور به سوي ايشان بود آنان را به پرستش خدايي دعوت مي كند كه بهترين آفريدگار است ولي آنان نمي پذيرند.
به نظر طبري در تفسير كبير او، بعل در اين كاربرد واژه اي عربي از واژگان اهل يمن است كه به معنا ومفهوم رب و پروردگار وخدايگان است. از اين رو مي توان گفت كه معناي آن چندان تفاوتي با معناي مالك و صاحب كه در آرامي و يا سامي ريشه داشته نخواهد داشت؛ زيرا محققان براين باورند كه واژه بعل از ريشه سامي و يا آرامي است و در زبان وادبيات ايشان به معناي مالك و صاحب و پروردگار به كار مي رفته است. برخي ديگر براين باورند كه اقوام سامي به زميني كه داراي آب كافي بود و نيازي به آبياري نداشته و در آن زمين درختان ميوه خوبي به عمل مي آمد سرزمين بعل مي گفتند كه در حقيقت پروردگار و رب درختان و گياهان خود بوده و نيازي به آبياري آسماني (باران) يا زميني از راه نهر ندارد.
از اين رو شوهر و جفت زن را بعل گفته اند كه در حقيقت خدايگان زن و پروردگار اوست و به نوعي مالكيت و سروري دارد. در كاربردهاي اقوام كهن براي بيان مفاهيمي مهم چون شوهر، احترام و بزرگي و سيادت و آقايي مطرح و مهم بوده است. از اين رو از واژگاني بهره گرفته مي شد كه در حد و اندازه پرستش بوده است.
در برخي از اقوام، شوهر چنان از جايگاه بلند برخوردار بود كه در حكم خدايگان و در شأنيت پرستش بوده است. از اين رو واژه اي كه براي بيان پروردگاري و رب النوعي و يا صنم و بت استفاده مي شد براي شوهر نيز به كار مي رفته است. بنابراين معنا و مفهوم بعل در كاربردهاي اصيل آن به معناي پروردگار خانه و سرور و سالار بوده است.
معناشناسي حسن
اما واژه حسن به ضم حاء كه در زبان پارسي به معني نيكويي است، در حوزه هاي مختلف، معنايي متنوع و متعدد دارد. با اين همه در يك امر مشترك مي باشد و آن مسئله زيباشناختي به عنوان مؤلفه و مقوم اصلي است. هر چيزي هر چند خير و خوب باشد ولي نيكو نيست. نيك و نيكو چيزي است كه از نظر ذوقي و عاطفي و زيبايي، شخص را به وجد و ذوق مي آورد. از اين رو تاكيد بسياري در اين واژه بر جنبه هاي روان شناختي و زيباشناختي آن شده است. نيكو، هر امر پسنديده اي است كه زيبايي را نيز همراه خود دارد و زمينه اعجاب و شگفتي ديگران را فراهم مي كند و عواطف و احساسات آنان را برمي انگيزد.
حسن خلق كه در آيات قرآني از آن سخن به ميان آمده و حتي پيامبر با عنوان «علي خلق عظيم» مورد تمجيد و ستايش خداوند قرار گرفته به معناي نرم خويي، پاكيزه گفتار بودن و با روي گشاده و زيبا با ديگران برخورد كردن است.(جامع السعادات، ج1، ص 306)
بنابراين با توجه به كاربردها و مصاديقي كه قرآن براي حسن خلق بيان داشته مي توان گفت كه حسن التبعل چيزي در مايه هاي رفتارها و هنجارهاي نيك و حتي فراتر از آن است.
خلوت سه گانه و اهميت آن
يكي از بهترين و نيكوترين روش هاي همسرداري به طور كلي و شوهرداري به طور خاص آن است كه زن و شوهر در شبانه روز سه وعده با يكديگر تنها باشند: پيش از نماز صبح و سحرگاهان، هنگام چاشت(ظهر) و هم چنين بعد از نماز عشاء.( نور 58)
در اين زمان هيچ يك از بستگان از كوچك و بزرگ نبايد راه يابند و اگر فرزندان به بلوغ جنسي رسيده اند مي بايست همانند ديگران هنگام ورود به خلوت، از پدر و مادر اجازه ورود بگيرند.
خلوت هاي سه گانه آن چنان مهم و اساسي است كه پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: نشستن مرد در كنار همسر خود در پيشگاه خداوند دوست داشتني تر از اعتكاف و شب زنده داري در مسجد خود (مسجدالنبي در مدينه) است. (تنبيه الخواطر ج2 ص 122)
مرد در اين خلوت گاه، بايد محبت خود را به زن ابراز كند و از پنهان كردن آن بپرهيزد؛ زيرا زنان با شنيدن محبت مردان اعتماد به نفس خاصي مي يابند. از اين رو پيامبر بزرگوار(ص) مي فرمايد: اين گفته مرد به همسر خويش كه دوستت دارم هيچ گاه از قلب او بيرون نمي رود. (كافي ج5 ص 569)
هر يك از زن و مرد بايد به اشكال مختلف مهر و محبت خويش را بيان و آشكار سازند. چه اين مسئله با گفتن كلمه اي باشد و يا دادن شاخه گلي و يا هر چيزي كه زن از آن خوشش مي آيد. از اين رو حتي خريدن تنقلاتي جزئي و چيزهايي كه زن بدان علاقه مند است يكي از شيوه هاي بيان و ابراز مهر و محبت بشمار مي رود.
پيامبر(ص) در اين باره مي فرمايد: مردي كه براي همسرش لقمه مي گيرد نزد خداوند پاداش دارد. (المحجه البيضاء ج3 ص 7) به اين معنا كه اين عمل وي نه تنها بازتاب دنيوي و افزايش مهر و محبت ميان زن و شوهر خواهد داشت بلكه بازتاب اخروي نيز به ارمغان مي آورد و شخص در آخرت از پاداش آن بهره مند مي شود.
زن در خلوت گاه بايد خود را عرضه كند. و لذا در اسلام پيش قدمي زن در مسايل جنسي و عرضه كردن پيشنهاد از سوي او امري مستحب دانسته شده است. استحباب به اين معنا خواهد بود كه اين عمل وي مانند لقمه گرفتن مردان براي زن، آثار دنيوي و اخروي و پاداش را دربردارد و فقط يك رفتار اجتماعي و هنجاري نيك به شمار نمي رود بلكه امري مورد تاييد و تاكيد دين و شارع به عنوان يك عمل ديني و حكم شرعي شمرده مي شود.
پيامبر(ص) در بيان ضرورت اعلام آمادگي جنسي زن مي فرمايد: «عليها ان تطيب باطيب طيبها و تلبس احسن ثيابها و تزين باحسن زينتها و تعرض نفسها عليه غدوه و عيشه و اكثرمن ذلك حقوقا بر زن به عنوان يك واجب (يا حكم استحبابي) شرعي است كه از خوشبوترين عطرها استفاده كند و زيباترين لباس ها را بپوشد و خود را به نيكوترين وجه بيارايد و بامدادان و شامگاهان خود را بر شوهر عرضه كند و اعلام آمادگي نمايد. اين از حقوق شوهر مي باشد و حقوق شوهر بيش از اين چيزي است كه گفته شد.
تاكيد آن حضرت بر عرضه كردن در دو وقت به معناي مخالفت با حكم سه وقت قرآن نيست بلكه تنها از باب نمونه مواردي را مطرح مي سازد و از بيان بسياري از موارد و مصاديق خودداري مي ورزد و در يك كلمه مي افزايد كه حقوق شوهر بيش از آن چه گفته شده مي باشد تا زن خود با توجه به شرايط شوهر و علاقمندي وي اقدام كند تا شوهر وي نيازي به ديگري پيدا نكند و در دام وسوسه هاي شيطاني نيفتد.
چنان كه گفته شد و آمارها نيز نشان مي دهد، بسياري از اختلافات ميان زن و شوهر از اين ناحيه است. شما زناني را ديده ايد كه در هنگام بيرون رفتن گويي، خود را براي عروسي و ميهماني آرايش مي كنند و جامه هاي بسيار زيبا و آرايش بسيار نيكو مي كنند و از همه روش هاي خودنمايي بهره مي گيرند ولي همين كه به خانه مي آيند آرايش را با توجيه بد بودن در نزد فرزندان مي شويند و جامه هاي زيبا را از تن خارج مي كنند و به شكلي معمولي در خانه مي گردند. مردي كه در بيرون با چنين زناني حتي بطور لحظه اي و گذرا مواجه شود سپس درخانه با شكلي ديگر روبه روگردد در درون خويش احساس كمبود مي كند و به شكل مطلوب ارضا نمي شود در حالي كه ديدگاه اسلام عكس اين رفتار را تأييد مي كند .
آماده باش دايمي
يكي از حقوق مردان بر زنان به عنوان حسن تبعل آن است كه زن خود را همواره در حوزه مسائل جنسي آماده نشان دهد مگر در مواردي كه دين از آن بازداشته است. البته در همان موارد خاص و ممنوع نيز به اشكال ديگر خود را درمعرض بهره برداري جنسي قرار دهد و زمينه هاي استمتاع شوهر را فراهم آورد به گونه اي كه مرد هيچ احساس كمبود و نياز جنسي نكند. اين آماده باش هرچند كه در آيه 57 سوره نور نيز بيان شده ولي در روايات به شكلي مشخص مطرح شده است. در بسياري از روايات بر اين نكته تاكيد شده كه زن مي بايست همواره درحالت آماده باش دايم جنسي باشد.
در روايت است كه زني از پيامبر(ص) درباره حقوق شوهر پرسيد: آن حضرت فرمود: ولاتمنعه نفسها و ان كانت علي ظهر قتب؛ بر زن است كه خود را از شوهرش بازندارد و بگذارد تا وي از او كام بگيرد حتي اگر بر روي كوهان شتر باشد.
اين روايت بدترين حالت را تجسم كرده كه در جريان سفر و آن هم در روي شتر و بار كجاوه اگر مردي از زن خويش بخواهد كه از وي كام گيرد مي بايست خود را آماده كند و از آن بازندارد.
در حقيقت آماده باش دايمي جنسي براي جلوگيري از هرگونه احساس نياز، امري است كه مي بايست زن به عنوان حق شوهر بشناسد و از آن كوتاهي نكند. از اين رو گفته اند يافتن شوهر آسان تر از حفظ آن است؛ زيرا مردان با ديدن غرايز جنسي شان تحريك مي شوند و احساس نياز مي كنند و اگر اين نياز برآورده نشود، از راههاي ديگر ارضا مي شوند كه يا گناه است و يا با عقد موقت و دايم با زن ديگري برآورده مي شود.
تاكيد آيات و روايات بر خودنمايي و آراستگي زنان براي شوهران از اين روست كه مردان با مشاهده و ديدن، عواطف و احساسات جنسي شان برانگيخته شود. از اين رو زن موظف است خود را در حالت آماده باش قرار دهد تا شوهر وي به زني ديگر گرايش نيابد و استمتاع نجويد.
مسائل جنسي در خانواده هم در حوزه تشكيل و هم بقاي آن نقش اساسي دارد. تفكر اين كه اين امور در زماني كاسته مي شود و يا تقليل مي يابد و يا از ميان مي رود تفكر نادرست و دور از واقع است. مردان برخلاف زنان داراي تمايلات جنسي قوي اي هستند. شايد يكي از علل و حكمت هاي تعدد زوجات و عقد موقت مسئله گرايش هاي شديد جنسي مردان باشد كه هرگز فروكش نمي كند و زنان گاه به عللي نمي توانند آن را برآورده سازند و مشكلات خانوادگي را سبب مي شود. خانه غالبا زماني آرامش مي يابد كه مرد از نظر جنسي ارضا شود و نيازهاي جنسي او برآورده گردد.
اگر اين تمايلات جنسي در خانه و به شكل صحيح و محبت آميز تأمين نشود به اشكال مختلف در جامعه خود را نشان مي دهد و فساد و تباهي اجتماعي را به دنبال خواهد داشت.
از اين رو زن بايد پروانه وار پيرامون شوهر بچرخد و همه گونه وسايل و آرامش روحي و رواني و جنسي وي را برآورده سازد. امام باقر(ع) مي فرمايد: هر زني كه يك ليوان آب به شوهرش بدهد از يك سال روزه داري و شب زنده داري برايش برتر است. (وسايل الشيعه ج 14 ص 123)
اصولا جهاد نفس و جهاد اكبر و اصغر زن در زندگي خانوادگي و در شوهرداري و حسن التبعل وي مي باشد. زنان اگر بخواهند ثوابي كسب كنند نيازي نيست كه شب زنده داري كنند و براي نماز شب برخيزند و يا روزهاي بلند و گرم را روزه مستحبي بگيرند و يا براي جنگ و جهاد در راه خدا به جبهه بروند. براي به دست آوردن پاداش اخروي همه اين امور كافي است كه فقط خوب شوهر داري كنند. از اين رو يك ليوان آب به شوهر دادن برابر با ثواب و پاداش يك سال شب زنده داري و روزه داري مي باشد. (ر.ك به: زن در آينه جلال و جمال، آيت الله جوادي آملي ص 398)
امام باقر(ع) هم چنين مي فرمايد: زن براي رضا و خشنودي خدا تنها رضايت شوهر را اصل قرار دهد. با اين كار است كه رضايت و خشنودي خدا را نيز به دست مي آورد و اگر شوهر خشمگين شود خشم الهي را به دنبال خواهد داشت.
رضايت شوهر، عامل ثبات خانواده
زنان مي بايست به هر شكلي شده رضايت شوهر را به دست آورند. از اين رو شوهر در انديشه و تصوير اسلامي چون پروردگار صاحب حق و مالك شمرده شده است و از جايگاه بلندي برخوردار مي باشد. زن براي به دست آوردن رضايت و خشنودي خدا نمي بايست نمازهاي بسيار و يا طولاني بخواند و يا روزه هاي مستحبي بگيرد. همين كار را مي تواند با رضايت شوهر به دست آورد و از پاداش آن بهره مندگردد. از اين رو در اسلام جز نمازهاي واجب و آن هم در خانه از آنان خواسته نشده و حتي نهي شده است كه زني نمازش را طولاني كند و شوهر را سركار بگذارد و خود را در كنار شوهر ننشاند و عشوه نكند و روزه هاي مستحب حتي بي اذن شوهر باطل و گناه است و نمازهاي مستحبي از استحباب خارج مي شود.
به هر حال جهاد و دين داري زن در شوهرداري وي خلاصه مي شود. چنانكه امير مومنان علي(ع) مي فرمايد: جهاد زن آن است كه خود را بيارايد و زيبايي خويش را آشكار كند و براي شوهرش آراستگي نمايد. (نهج البلاغه كلمات قصار شماره 136)
آنچه بيان شد تنها نمونه هايي كوچك از روش هاي نيك شوهرداري است و حتي اگر اين كوچك ترين و مصاديق مطرح شده مراعات گردد بسياري از خانه ها از وضعيت كنوني بيرون مي رود و آرامش در خانه ها حكمفرما مي شود ولي مساله اين است كه حتي در همين اندازه مسايل رعايت نمي شود و در نتيجه طلاق و جدايي در جامعه افزايش مي يابد. به سخن پيامبر(ص) آنچه گفته شده، بخشي از حقوق شوهران است و حق شوهر بيش از اين چيزهايي است كه بيان شده است. البته بديهي است كارها و رفتارهاي ديگري نيز وجود دارد كه از مصاديق حسن التبعل است كه براي آشنايي با آنها مي توان به كتابهاي مربوط به اخلاق خانواده مراجعه كرد.
يك نكته ضروري
مجموع آنچه بيان شد ممكن است براي خواننده مقاله چنين القا كند كه نگارنده اين سطور فردي متعصب و يا مردسالار و يا داراي گرايشاتي از اين قبيل است و يك طرفه به قاضي رفته است در حالي كه چنين قضاوتي قطعا بدور از انصاف و واقعيت است و بايد به اين نكته اذعان كرد كه اگر اسلام اين همه بر حقوق مرد تأكيد مي كند، متقابلا بر حق فراوان زن نيز در زندگي زناشويي تأكيد دارد و آيات قرآن و روايات بسيار بر ضرورت رعايت حقوق زن در زندگي و فراهم كردن آسايش و آرامش او، خوشرفتاري با وي و عدم ظلم و اجحاف در حق او تأكيد مي ورزند كه پرداختن به اين مقوله نوشتار مستقل و جداگانه اي را مي طلبد و شايد در آينده به آن نيز بپردازيم. بدون ترديد هدف نگارنده از نگارش اين مقاله و مقالاتي از اين دست، آشناكردن هر يك از زن و شوهر نسبت به حقوق و وظايف يكديگر است تا از رهگذر آموزه هاي حياتبخش ديني، زندگي توأم با آرامش، رفاه و محبت و دور از تنش و نابهنجاري را بدست آورند و لذت زندگي را بطور واقعي تجربه كنند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید