1- گاهی برایش مادرى كن
انسان در مواقع گرفتارى و بیمارى احتیاج به پرستار و غمخواردارد ،دلش میخواهد كسى با وى همدردى كند و به وسیله دلداری ها و تقویت هاى روحى ، اعصابش را آرامش بخشد. مردها همان كودكان سابق هستند كه بزرگ شدهاند ،هنوزهم احتیاج به نوازش ها و محبت هاى مادر دارند ،مرد وقتى با زنى پیمان زناشویى بست انتظار دارد كه در مواقع گرفتارى و بیمارى درست مانندیك مادر مهربان از وى پرستارى و دلجویى كند.
در هنگام ناخوشی و بیماری همسرت ، نوازش ها و دلسوزی هاى تو دردهایش را تسكین می دهد و در بهبودیش كمك می كند ، در نتیجه ، به زندگى دلگرم می شود ، نسبت به تو علاقه ی بیشترى پیدامی كند ، اگر مریض شدى همین عمل را نسبتبه تو انجام می دهد.
توجه:
اگر شوهرت مریض شد بیش از سابق مهربانى كن و اظهار همدردى و تاسف كن .چنان وانمود كن كه از بیمارى او شدیدا ناراحت هستى، دلداریش بده ، اسباب استراحت را برایش فراهم ساز، بچهها را ساكت كن تا اعصابش آرام گردد ،اگر احتیاج به دكتر و دارو دارد وسیلهاش را فراهم ساز،هر غذایى را كه میل دارد و برایش خوبست فوراتهیه كن،دم به دم از او احوالپرسى و دلجویى كن ،اگر شب را به بی خوابى گذرانده بامداداظهار ناراحتى كن،در روز اتاق را خلوت كن شاید خوابش ببرد ،نوازش هاو دلسوزی هاى تو دردهایش را تسكین می دهد و در بهبودیش كمك می كند ، در نتیجه ، به زندگى دلگرم می شود ، نسبتبه تو علاقه ی بیشترى پیدامی كند ، اگر مریض شدى همین عمل را نسبتبه تو انجام می دهد.
2_راز نگهدار باش
معمولا خانم ها میل دارند از اسرار و رموز شوهرشان با اطلاع شوند ،می خواهند از وضع كسب، مقدار درآمد ،موجودى،اسرار كسبى ،تصمیمات آینده اش با خبر شوند.و به طور خلاصه از شوهرشان انتظار دارند كه تمام اسرارش را در اختیار آنها بگذارد و چیزى را پنهان نكند ، بر عكس اكثر مردها هم حاضر نیستند تمام اسرارشان را در اختیار همسرشان قراردهند ،و همین موضوع گاهى سبب دلخورى و حتى بدبینى می شود.
خانم شكایت می كند كه شوهرم به من اعتماد ندارد ،اسرارش را ازمن مخفى می كند ، با من یك رنگ و صریح نیست،گویا سر و سرى دارد.
البته مردها هم بى میل نیستند كه اسرار و رموز زندگىشان را در اختیار همسرشان قرار دهند.لیكن عذرشان اینست كه زن ها راز نگهدار نیستند. اگر زن میل داشته باشد كه شوهرش كاملا یك رنگ بوده وچیزى را از او مخفى نكند ، باید به قدرى راز نگهدار و با احتیاط باشد كه بدون اجازه شوهرش براى هیچكس و در هیچ حال چیزى را نقل نكند ،حتى براى خویشان و دوستان صمیمى خودش اسرار شوهرش را فاش نكند ،در راز نگهدارى این مقدار كافى نیست كه اسرارش را به دیگرىب گوید و سفارش كند به كسى نگو ،زیرا او هم به طور حتم دوستانى دارد ،ممكن است اسرار شما را در اختیار آنها قرار دهد و سفارش كند به كسى نگویید ، یك وقت انسان متوجه می شود كه اسرارش فاش شده است.
بنابراین شخص عاقل اسرارش را به احدى نمی گوید.
حضرت على علیه السلام فرمود:«سیـنه عاقل صندوق اسرارش میباشد»
اگر زن میل داشته باشد كه شوهرش كاملا یك رنگ بوده و چیزى را از او مخفى نكند ، باید به قدرى راز نگهدار باشد كه بدون اجازه شوهرش براى هیچكس و در هیچ حال چیزى را نقل نكند ،حتى براى خویشان و دوستان صمیمى اش.
3- مدیریت او را بپذیر
هر مؤسسه یا اداره یا كارخانه یا كارگاه و بالاخره هر تشكیلات اجتماعى احتیاج به یك مدیر مسئول دارد.گر چه باید بین افراد آن مؤسسه تعاون و همكارى وجود داشته باشد ، لیكن به هر حال بدون مدیر به خوبىاداره نخواهد شد.اداره یك منزل یقینا از اداره هر مؤسسهاى دشوارتر وبا ارزشتر است و احتیاج بیشترى به مدیر دارد.
در این جهت تردید نیست كه باید در بین اعضاى یك خانواده تفاهم كامل و تعاون و همكارى وجود داشته باشد لیكن وجود یك سرپرست عاقل و با تدبیر هم برایشان ضرورت دارد ،هر خانهاى كه یك مدیر با تدبیر نداشته باشد به طور حتم اوضاع منظم و رضایت بخشى نخواهد داشت، سرپرستى خانه یا باید به عهده مرد باشد و زن از او اطاعت كند ، یا به عهده زن باشد و مرد فرمانبردارى كند ، كه بنا بر دلایل بسیار خداوند حكیم این مسؤولیت بزرگ را بر دوش مرد نهاده . در قرآن شریف میفرماید:
«مردان سرپرست زنانند»
بنابراین صلاح خانواده در اینست كه مرد را به عنوان بزرگ وسرپرست خانواده بشناسند و با نظر و صلاح دید او كار كنند ،این موضوع بدان معنا نیست كه مقام زن كوچك شده باشد بلكه حفظ نظم و انضباط منزل چنین اقتضائى را دارد ،اگر خانم ها احساسات خام و تعصب هاى بی جارا كنار بگذارند ، وجدان خودشان نیز بدین موضوع قضاوت می كند.
البته این مطلب هست كه گرفتاری هاى زندگى و مشاغل روزانه ی مردغالبا اجازه نمی دهد كه در تمام امور خانواده دخالت كند و در واقع مى توان گفت كه قسمت عمده ی كارها عملا در اختیار كدبانوى خانه است و اكثریت قریب به اتفاق كارها بر طبق میل و اراده ی او انجام می گیرد لیكن به هر حال حق حاكمیت و سرپرستى مرد باید محترم شمرده شود.اگر در جایى اظهارعقیده و دخالت كرد و لو در امور جزئى خانه دارى باشد ، نباید در مقابل پیشنهادش استقامت به خرج داد و بدین وسیله حق حاكمیت او را مورد انكارقرار داد،و الا به شخصیتش لطمه وارد شده ، اززندگى دلسرد و به همسرش كم علاقه می شود.چون شخصیتش جریحه دارشده ، ممكن است در صدد تلافى و انتقام بر آید و حتى در مقابل خواسته هاى بجا و معقول همسرش سر سختى نشان دهد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:«زن خوب به حرف شوهرش گوش می دهد و مطابق دستوراتش عمل می كند».
زنى از رسول خدا پرسید:« زن نسبت به شوهرش چه وظیفه اى دارد؟فرمود:باید از وى اطاعت كند و از فرمانش تخلف ننماید
پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله فرمود:«بدترین زنها زن لجباز ویك دنده است»
شوهرت را به عنوان بزرگ و سرپرست خانواده بپذیر ، با نظر و مشورت وى كارها را انجام بده ،از دستوراتش تخلف نكن،اگر در كارى دخالت كرد در مقابلش سرسختى نشان نده ،و لو اینكه از امور خانهدارى باشد كه تو بهتر از آن اطلاع دارى،شوهرت را عملایك فرد مسلوب الاختیار قرار نده ، بگذار گاهی در كارها دخالت كند ،موضوع ریاست او را عملا به فرزندانت نشان بده ،به آنها تذكر بده در كارها از پدرشان اجازه بگیرند واز فرمانش تخلف ننمایند.از كودكى آنها را بدین رفتار عادت بده تا حرفشنو و فرمانبردار و با ادب بار آیند ، تا احترام تو و شوهرت محفوظ بماند.
4- در سختی ها سازگار باش !
چرخ روزگار همیشه بر طبق دلخواه نمى چرخد ،زندگى هزاران نشیب و فراز دارد ،ممكن است انسانبه بیمارى سختى مبتلا شود ،ممكن است بیكار و خانه نشین گردد ،ممكن است مال و ثروتش را از دست داده و تهیدست شود،و صدها از این قبیل حوادث كه براى همه كس امكان وقوع دارد.
زن و شوهرى كه دستب یعت را به هم داده پیمان زناشویى را امضامی كنند بدان منظور است كه در همه حال یار و غمخوار همدیگرباشند ،باید در خوشى و ناخوشى با هم باشند ،در بیمارى و سلامتى،در حال وسعت وتنگدستى .
در آخر...
اگر روزگار با شوهرت نساخت و تهیدست شد مباداغمى بر غمهایش بیفزایى و بناى ایراد و ناسازگارى را بگذارى.اگر به بیمارى سختى مبتلا شد و مدتى در خانه یا بیمارستان بسترى گشت رسموفادارى و انسانیت چنان است كه مانند سابق بلكه بیشتر اظهار محبت نموده با كمال صفا از وى پرستارى كنى.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید