خوردن سيب و جلوگيري از ابتلا به آلزايمر
جام جم آنلاين: محققان آمريكايي گفتند خوردن آب سيب يا يك دانه سيب در روز، باعث محافظت از سلول هاي مغز و جلوگيري از پيري و ابتلا به بيماري آلزايمر مي شود.به نوشته عرب آنلاين، محققان دانشگاه ماساچوستس افزودند: سيب مانع از اكسيده شدن مغز مي شود و توصيه مي شود هر نفر حداقل روزي يك سيب بخورد.دكتر توماس چي، مدير مركز اعصاب اين دانشگاه گفت: تحقيق نشان داده خوردن سيب يا آب سيب به عنوان ماده غذايي مقوي، از اكسيده شدن مغز جلوگيري مي كند.
محققان با بررسي موش هاي آزمايشگاهي دريافتند سيب تاثير يكساني بر انسان و حيوانات دارد و مانع پيري زودرس مي شود.
وي افزود: موش هايي كه سيب خورده بودند ، باهوش تر از بقيه موش ها بودند.
شش روش براي ايجاد مغز هوشيار
مغز، سلطان بدن است و براي داشتن يک سلطان لايق، مراقبت هاي ويژه اي لازم است. بعضي اوقات حس مي کنيم که حافظه ما خوب کار نمي کند و يا در حفظ و يادگيري مطالب دچار مشکلاتي شده ايم. در همين راستا دانشمندان تحقيقات فراواني روي کارايي مغز انسان در شرايط گوناگون انجام داده اند و همواره به دنبال به دست آوردن روش هاي مفيدي بوده اند تا بازدهي مغز را بالا ببرند. اما با اين همه تلاش و کوشش، هنوز مسائل و ابهامات بسياري درباره ي فعاليت مغزي افراد مختلف وجود دارد. تحقيقات نشان مي دهد که انسان ها داراي کارايي هاي مغزي گوناگوني هستند و اين کارايي ها دلايلي مانند وراثت، تغذيه ، تربيت مغز و .... دارد. نتيجه چندين سال تلاش و کوشش دانشمندان، راه هايي است که ما مي توانيم براي داشتن يک مغز آماده و مفيد به کارگيريم.
داروهاي هوشمندهمه انسان ها وقتي به سن چهل سالگي مي رسند، تغييراتي را در توانايي هاي رواني خود به خوبي درک مي کنند. اين آغاز فرآيند تدريجي است که بسته به شدت ميزان آن، حتي مي تواند به جنون ختم شود. در اينجا اين سؤال مطرح مي شود که آيا مي توان به وسيله دارو، اين حالت خاص را بهبود دهيم يا به طور کلي از بين ببريم يا حتي در مرحله اي پيشرفته تر از بروز آن جلوگيري کنيم؟کودکاني که در صبحانه خود از نوشيدني هاي شيرين و گرم استفاده مي کنند ، در انجام تست هاي حافظه و توجه ، همسطح افراد هفتاد ساله عمل مي کنند.
در حال حاضر در بازار داروهايي وجود دارد که به نوعي اين کار را انجام مي دهند، به اين داروها داروهاي «افزايش هوشياري» مي گويند و محققان روي داروهاي جديدي در همين زمينه هم کار مي کنند. يکي از معروف ترين اين داروها MODAFINIL است که به خوبي حالت نارکولپسي را برطرف مي کند. نارکولپسي در انسان باعث خواب ناگهاني مي شود و فعلاً MODAFINIL بهترين گزينه براي درمان آن است. اين دارو مي تواند شخص را متناوباً 90ساعت بيدار نگه دارد و برخلاف آمفتامين ها و حتي قهوه، عوارض بسيار کمي دارد. تحقيقات نشان مي دهند فقط تعداد کمي از کساني که MODAFINIL مصرف مي کنند از نارکولپسي رنج مي برند و اکثر آنها کساني هستند که نمي خواهند بخوابند. اين وضعيت در مورد داروهاي زياد ديگري هم صادق است، يعني مردم به خاطر مشکل يا بيماري خاصي آنها را مصرف نمي کنند، بلکه از آنها استفاده مي کنند تا از اثرات آنها در زندگي روزانه بهره مند شوند. نمونه ديگر اين داروها RITALIN است؛ دارويي که مردم در بسياري موارد صرفاً براي افزايش قوه تمرکز خودشان از آن استفاده مي کنند، اما اين استفاده بي رويه هم مي تواند براي انسان خطرساز باشد. دکتر دانيلي پيوملي، يکي از محققان دانشگاه کاليفرنيا در اين مورد مي گويد: « ما بايد مراقب چيزهايي که مي خواهيم، باشيم .» او که روي افزايش قدرت و نحوه عملکرد حافظه انسان کار مي کند، در عين حال بر استفاده ازاين داروها در موارد خاص تأکيد مي کند و مي گويد:«بالاخره بايد به ياد آوردن چيزهايي را که نمي خواهيم، پايان دهيم .»استفاده از داروها براي بهبود عملکرد مغز انسان، آينده روشني دارد و دانشمندان اميدوارند روزي بتوانند عملکرد مغزي انسان هاي سالخورده را مانند جوانان، بدون اشتباه کنند.
تغذيه مناسب
مغز انسان ، يکي از حريص ترين ارگان هاي بدن محسوب مي شود که احتياجات رژيمي ويژه اي دارد. به همين خاطر «هر چيزي که شما مي خوريد بر نحوه فکر کردنتان تأثير مي گذارد». چندان هم عجيب نيست. از اين رو محققان تحقيقات گسترده اي در زمينه تغذيه انجام داده اند.يکي از جالب ترين تحقيقات در زمينه خوردن صبحانه است. با هر بار صبحانه خوردن، ميزان زيادي گلوکز که غذاي اصلي مغز است ، به بدن وارد مي شود و طي مطالعات بسيار زياد انجام شده، مشخص شده است افرادي که صبحانه نمي خورند ، کارايي کمتري در مدرسه يا محل کار دارند.يکي از جالب ترين تحقيقات در زمينه خوردن صبحانه که در سال 2003 انجام شد، اثبات کرد کودکاني که در صبحانه خود از نوشيدني هاي شيرين و گرم استفاده مي کنند، در انجام تست هاي حافظه و توجه ، همسطح افراد هفتاد ساله عمل مي کنند. در تحقيق ديگري که توسط «باربارا استووارت» از دانشگاه آستر انگليس انجام شد، بر نقش بسيار مؤثر لوبيا تأکيد شده است. اين ماده سرشار از پروتئين به همراه نان در برنامه غذايي روزانه کودکان باعث مي شود آنها سخت ترين تست هاي مرتبط با آگاهي فکري را به راحتي انجام دهند.بعد از صبحانه نوبت به غذاهاي اصلي مي رسد. دانشمندان بر استفاده فراوان از تخم مرغ و سالاد در رژيم غذايي تأکيد مي کنند. در تخم مرغ ميزان فراواني کولين وجود دارد که از اين ماده در بدن براي توليد انتقال دهنده هاي عصبي استيل کولين استفاده مي شود. محققان در دانشگاه بوستون با کاهش ميزان استيل کولين در مغز متوجه شدند که کمبود اين ماده باعث مي شود شخص حافظه خود را در زمينه به ياد آوردن الفباء و حروف کلمات از دست بدهد. کمبود اين ماده در مغز همچنين مي تواند باعث آلزايمر شود و تحقيقات نشان مي دهد افزايش اين ماده در مغز مي تواند روند فراموشي مربوط به پيري را کند کند.هنگام خواب ، مغز با تردستي راه حل هاي خلاقانه اي پيدا مي کند، پس اگر شما هم در حل مسئله اي مشکل داريد و منتظر يک لحظه اوره کائي (يافتم معروف ارشميدس ) هستيد، بهتر است همين حالا به خواب ناز فرو رويد. از ديگر غذاهاي توصيه شده سالادها هستند. اين غذاها داراي مقدار بسيار زيادي آنتي اکسيدان هستند که در آنها ميزان فراوان بتاکاروتن، ويتامين E و C وجود دارد. محققان اعلام کرده اند افزايش آنتي اکسيدان در مغز باعث افزايش قدرت يادگيري حتي در سن بالا مي شود، به گونه اي که آنها در دانشگاه کاليفرنيا موفق شدند به يک سگ پير چيزهاي جديدي آموزش دهند. دانشمندان حتي تأثير دسرها بر فعاليت مغز را هم مورد بررسي قرار داده اند. آنها بهترين دسر پس از صرف ناهار را ماست مي دانند چون به راحتي استرس هاي بعدازظهر را برطرف مي کند و دليل آن اين است که ماست داراي تيروزين هاي آمينواسيد است. از اين ماده در مغز براي ساخت انتقال دهنده هاي عصبي و نورآدرنالين استفاده مي شود که اين دو ماده تأثير زيادي در برطرف شدن استرس دارند.محققان توصيه مي کنند در عصر هم مقدار کمي غذا خورده شود تا گلوکز مورد نياز مغز آماده شود، البته تاکيد آنها بر يک وعده بسيار سبک و مقوي است.شصت درصد ساختار مغز چربي است ، به همين خاطر اين قسمت از بدن بايد هميشه چرب نگه داشته شود. بهترين گزينه براي اين منظور اسيد چرب امگا3 است که به ميزان بسيار زياد در دي اچ اي (DOCOSAHEXAENOIC) يافت مي شود. اين ماده در يکي از لذيذترين غذاهاي دنيا به ميزان بسيار زياد وجود دارد يعني در ماهي . به همين دليل ماهي بهترين غذاي مغز است و مصرف هميشگي آن تأثير مثبت بسيار زيادي در کارايي مغز دارد.در پايان روز هم دانشمندان توصيه مي کنند ميوه هاي تازه مانند توت فرنگي و تمشک مصرف شود. ميوه ها به خصوص توت فرنگي و تمشک در تقويت حافظه کوتاه مدت تأثير زيادي دارند.
موسيقي
در حدود يک دهه پيش، فرانسيس روشر که يک روان شناس در دانشگاه ويسکانسين ايالات متحده است، طي يک تحقيق علمي اعلام کرد گوش دادن به سمفوني هاي موتزارت ، استدلالات رياضي انسان را پيشرفت مي دهد. اين يافته او در آن سال بازتاب هاي بسيار گسترده اي داشت. آنها حتي توانستند اثبات کنند، تأثير سمفوني هاي موتزارت با ديگر موسيقي ها تفاوت دارد.اين کشف، تأثير موسيقي بر فعاليت هاي مغز را دقيقاً اثبات کرد و از آن روز به بعد موسيقي درماني و استفاده از موسيقي در خيلي از درمان ها رواج يافت ، اما براي استفاده از موتزارت براي تمدد اعصاب بايد به برخي نکات توجه کرد.موتزارت روي هر شخصي تأثير گذار نيست. با اين حال همين که شخص هنگام گوش دادن به موسيقي احساس مي کند موسيقي بر عملکرد مغز وي تأثير مي گذارد ، باعث مي شود يک احساس آرامش به شنونده دست دهد .البته اين حالت را با کارهاي ديگر هم مي توان به دست آورد، اما موسيقي گزينه مناسب تري به نظر مي رسد. هرچند گوش دادن به داستان هم مي تواند تأثيري برابر گوش دادن به موسيقي داشته باشد.موسيقي مي تواند حتي تأثير بيشتري بر مغز انسان داشته باشد و اين بار کليد کار، درس هاي موسيقي است .محققان با مقايسه کودکان شش ساله که آموزش هاي موسيقايي مي بينند با ديگر کودکان، متوجه شدند ضريب هوشي اين کودکان دو تا سه امتياز بيشتر از کودکان ديگر است. در تحقيقي مشابه، روشر کشف کرد کودکاني که پيش از مدرسه آموزش موسيقي ببينند نسبت به کساني که پيش از مدرسه دوره هاي کامپيوتر را پشت سر گذاشته اند، داراي استدلالات عددي و رياضي بهتري هستند. شايد موسيقي باعث افزايش مهارت هاي رواني در کودکان مي شود. حرکت همزمان انگشتان دو دست و توجه به متن موسيقي و نت و هارموني، وقتي که به صورت هماهنگ در کنار يکديگر قرار مي گيرند، مسلماً باعث تقويت فعاليت هاي قسمتي از مغز مي شوند، اما اين فعاليت ها هنوز کشف نشده اند. نکته مبهم ديگر تأثير موسيقي بر ضريب هوشي افراد بزرگسال است. فعلاً دانشمندان پاسخ قطعي در اين زمينه ندارند ،اما يادگيري موسيقي را به بزرگسالان توصيه مي کنند.
استفاده با صرفه از مغز
تا چندي پيش ضريب هوشي يک شخص - مقياسي براي توانايي هاي حل مشکلات هوشي يک شخص - پديده اي ثابت براي انسان فرض مي شد که ميزان آن مستقيماً از راه وراثت تعيين مي شد، اما اخيراً دانشمندان نظريه اي مطرح کرده اند که در آن ميزان ضريب هوشي هر شخص به عملکردي پايه اي در مغز انسان با نام «حافظه فعال» بستگي دارد؛ بدين صورت که هرچه حافظه جاري انسان بيشتر شود، ميزان ضريب هوشي او هم افزايش مي يابد.حافظه جاري، سيستم ذخيره کوتاه مدت مغز انسان است . در اين بخش مسائل هوشي انسان حل مي شوند، مثلاً اگر شما بخواهيد 7+6-73 را حل کنيد، اين قسمت از مغز شما - حافظه جاري - قسمت وسطي فعاليت ذهني شما که براي حل مسئله لازم است را در خود نگه مي دارد. ميزان اطلاعاتي که حافظه جاري مي تواند در خود ذخيره کند، به آگاهي عمومي شخص بستگي دارد.به تازگي يک تيم تحقيقاتي در انستيتو کارولينا استکهلم به رهبري ترکل کلينگبرگ به نشانه هايي دست يافته است مبني بر اين که سيستم عصبي که در حافظه جاري قرار دارد، ممکن است با تمرين بزرگ شود. آنها با استفاده از نوعي اسکن مغناطيسي پيشرفته، فعاليت هاي مغزي چند شخص بالغ را پيش و پس از يک برنامه تمريني حافظه جاري اندازه گيري کردند . اين برنامه کارهايي از قبيل حفظ کردن موقعيت يک سري نقطه در يک صفحه شطرنجي بود. پس از پنج هفته تمرين، آنها متوجه شدند فعاليت هاي مغزي افراد مورد نظر در قسمتي از مغز که با اين نوع فعاليت ها درگير است، افزايش يافته است.اما نکته شگفت انگيز در اين آزمايش اين بود که هنگامي که گروه، اين آزمايش ها را روي کودکان اعمال مي کرد، متوجه شد اين بار به جاي سيستم عصبي موجود در حافظه جاري، قسمتي از مغز که مربوط به آگاهي عمومي کودکان است، رشد يافته و ضريب هوشي کودکان هشت درصد افزايش يافته است .با اين که دانش مربوط به حافظه جاري، روزهاي اوليه خود را سپري مي کند، کلينبرگ اميدوار است تمرين هاي حافظه فعال، کليد بازکردن قفل قدرت باشد. او در اين مورد مي گويد : «عوامل وراثتي و دوران جنيني نقش بسيار زيادي در ميزان توانايي فعاليت هاي مغزي دارند، اما فراتر از آن، چند درصد - که هنوز ميزان آن مشخص نيست وجود دارد که مي توان با تمرين آنها را افزايش داد.»
استراتژي
فرض کنيد در يک تالار سخنراني هستيد و در آن تالار ، ششصد نفر حضور دارند. اگر تمام اين افراد نام خود را به شما بگويند و يک ساعت بعد از شما بخواهند که آنها را تکرار کنيد، ممکن است دچار سرگيجه شويد. اين بدان خاطر نيست که شما نمي توانيد اين کار را انجام دهيد، بلکه مشکل اينجاست که شما تکنيک ها و روش هاي مربوط به انجام آن را نمي دانيد. اما افرادي هستند که مي توانند اين کار را به صورت عادي انجام دهند. آنها مي توانند هزاران عدد ، اشعار بسيار قديمي و غير مستعمل، و صدها هزار کلمه بدون استفاده را حفظ کنند. در يکي از مسابقات جهاني در اين زمينه ، «النور مگ واير» و تيم همکارش از دانشگاه لندن، هشت نفر از بهترين هاي مسابقات را زير نظر گرفتند. آنها حين آزمايش هاي متفاوت، به مدرکي که ثابت کند اين افراد از ضريب هوشي بالايي برخوردار هستند دست نيافتند، اما متوجه شدند اين افراد هنگام حفظ کردن از سه منطقه مغزشان براي انجام کار استفاده مي کنند و اين در حالي است که آنها در تست هاي حفظ کردني از اين مناطق ويژه مغزي استفاده نمي کنند. دليل اين امر را مي توان استراتژي خاص آنها براي حفظ کردن دانست. مثلاً آنها براي حفظ کردن نحوه و ترتيب چيدن يک دسته برگه ، به هر کدام از آنها يک شخصيت مي دهند و براي حفظ کردن ترتيب قرارگيري، يک داستان بر اساس نحوه قرار گيري برگه ها پردازش مي کنند و طبيعتاً حفظ کردن يک داستان بسيار راحت تر از حفظ کردن تعداد بسيار زيادي عدد مشابه است .بازيگران سينما و تئاتر هم تقريباً از روش مشابهي استفاده مي کنند. آنها چيزهايي را که بيان مي کنند با احساسات همراه مي کنند و انسان ذاتاً وقايعي را که با احساسات زيادي همراه است، جزء به جز حفظ مي کند. هنرپيشگان حرفه اي از روش ديگري استفاده مي کنند. آنها هنگام اداي کلمات، حرکات مربوط به آن را هم انجام مي دهند و اين عمل آنقدر مؤثر است که آنها حتي چند ماه پس از نمايش مي توانند متني را که حفظ کرده اند، به راحتي ادا کنند.
«هلگا نويس» يک روان شناس از دانشگاه المهرست در ايلينويز به همراه «توني نويس» که يک بازيگر است، کشف کردند که از اين روش مي توان براي افزايش يادگيري دانش آموزان استفاده کرد. دانش آموزاني که کلماتشان را با آموزش هاي ديگري همراه کنند، بعداً 38درصد بيشتر مي توانند کلمات را بازسازي کنند. نويس ها معتقدند داشتن دو روش ذهني براي حفظ کردن مي تواند قابليت حفظ کردن افراد را به صورت باور نکردني افزايش دهد. «بري گوردون» از دانشگاه جان هاپکينز اعتقاد دارد، استراتژي، در زندگي روزانه هم اهميت زيادي دارد. کارهاي ساده اي مانند قرار دادن کليدها در يک جاي مشخص و نوشتن چيزها براي از ياد نبردن آنها مي تواند ميزان اطلاعاتي را که پيش خود نگه مي داريد، زيادتر کند. اگربه خاطر آوردن اسامي، مشکل شماست، سعي کنيد آنها را به صورت ذهني تداعي کنيد.
استراحت
کمبود خواب، اثرات بدي براي مغز شما در پي خواهد داشت. برنامه ريزي، حل مسائل، يادگيري، تمرکز و حافظه جاري شما همه از کمبود خواب متحمل عوارض سوء مي شوند. در عين حال حتي در ضريب هوشي هم خلل وارد مي شود. دکتر «شون درومند» از دانشگاه کاليفرنيا در اين مورد مي گويد: اگر شما 21 ساعت پشت سرهم بيدار بمانيد ، توانايي هايتان به اندازه کسي است که تا حدي که قانون (ايالات متحده آمريکا) اجازه مي دهد، مست است، البته لازم نيست دقيقاً 21 ساعت بيدار بمانيد تا اين حالت را تجربه کنيد، فقط کافي است دو يا سه شب دير بخوابيد و زود بيدار شويد تا همين حالت به شما دست دهد.خوشبختانه اين رابطه دو سويه است. اگر شما به کسي که از خواب محروم شده، اجازه بدهيد يک يا دو ساعت بيشتر چشم روي هم بگذارد، اين شخص مي تواند در کارهايي که نياز به تمرکز بيشتر دارد، مانند امتحان دادن، موفق تر عمل کند. دکتر درومند در اين مورد مي گويد: «توجه ( تمرکز) اساسي ترين پايه هرم ذهن است، اگر شما آن را تقويت کنيد، ديگر نيازي نيست به چيز ديگري توجه نشان دهيد.»اينها تنها فوايد يک خوب عميق شبانه نيست. وقتي که شما خواب هستيد، مغز شما حافظه هاي جديدي را تمرين کرده و حتي بعضي از مسائل را حل مي کند. فرض کنيد شما مي خواهيد يک بازي جديد رايانه اي را ياد بگيريد. در اين صورت بهتر است به جاي اين که چند ساعت پاي کامپيوتر بنشينيد، دو ساعت بازي کنيد و سپس بخوابيد. هنگامي که شما خواب هستيد مغز شما همان مدارهايي که براي يادگيري بازي استفاده کرده است را دوباره فعال مي کند. دوباره صداي آنها را مي شنود و سپس حافظه هاي جديد را در حافظه بلند مدت ذخيره مي کند و هنگامي که بيدار شويد، يک بازيگر بهتر شده ايد. چنين روشي در ديگر کارها مانند يادگيري پيانو، رانندگي خودرو و ... هم مي تواند کارگر باشد.در اين مورد همچنين شواهدي در دست است که نشان مي دهد خواب باعث بهبود روش حل مسائل مي شود. داستان ديميتري مندليف که پس از خواب روزانه يکباره به طرح جديد تناوبي رسيد، نمونه بارز اين مسئله است. چون او شديدا درگير حل مسئله بوده ، هنگام خواب مغز او همانطور که در بالا ذکر شد، به فعاليت هايش در اين زمينه ادامه داده و به حل مسئله رسيده است .به نظر مي رسد هنگام خواب ، مغز با تردستي راه حل هاي خلاقانه اي پيدا مي کند، پس اگر شما هم در حل مسئله اي مشکل داريد و منتظر يک لحظه اوره کائي («يافتم» معروف ارشميدس ) هستيد، بهتر است همين حالا به خواب ناز فرو رويد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید