رسانهها به جاي تأثير گذاري مثبت بر مردم و بخصوص كودكان میتوانند كاركرد و پيامدهاي منفي داشته باشند. تلويزيون بخصوص به كساني كه شناخت كافي از تلويزيون و برنامههاي آن ندارند رحم نخواهد كرد گسترش خشونت و هيجان و همچنين سطحي نگري كساني را كه منتقدانه و آگاهانه به تلويزيون و برنامههاي آن توجهي نمي كنند قرباني خواهد كرد و آنان را در معرض آسيبهاي جدي اجتماعي قرار خواهد داد. به همين علت گروه عمده اي كه پايمال میشوند كودكان امروز ما هستند.
با توجه به اينكه اكنون تلويزيون، قصه گو، نصيحت گر، معلم و پدر و مادر ملي بچهها شده است. والدين بايستي به كودكان بگويند و آنان را توجيه كنند كه تلويزيون منبعي قابل اطمينان براي شناخت دنياي خارج نيست و براي اينكه بچهها كمتر تلويزيون ببينند بايد تفريحات ديگري مهيا شود.
پدران، مادران و مدرسه تا حد امكان بايد به كودكان كمك كنند و درصدد كاهش تأثيرات سؤء تلويزيون در زندگي كودكان و نوجوانان برآيند. اما متأسفانه بسياري از والدين از جنبههاي منفي تلويزيون آگاهي ندارند يا به آن اعتقادي ندارند و اكنون به نظر میرسد كه كنترل والدين بر فرزندان بيشتر بر روي مدت زمان تماشاي تلويزيون است و آنان به نوع برنامههاي تلويزيوني حساسيت چنداني ندارند.» كودكان به چشمان خود اعتماد میكنند پس آنچه از تلويزيون میبينند قابل اعتماد است اما مدرسه بايد به كارگيري تلويزيون را به بچهها بياموزد از بچهها بخواهد كه برنامههاي تلويزيون را به بحث بكشانند و نقد كنند و در نهايت بايد كودكان بياموزند كه با ديد انتقاد آميز به تلويزيون و اطلاعات آن بينديشند ولي متأسفانه بچهها هر چه بخواهند نگاه میكنند بدون آنكه تأثيرات آن را بدانند و با اين بمباران مشكلاتي مخرب براي كودكان خانوادهها و جامعه ايجاد میشود.
تلويزيون با افراط در توسل به داستانهاي افسانه اي با پرداختن افراطي به ستاره شدنها و با قلب كردن و واژگونه نشان دادن گفت و گوهاي مردمي در درون جامعه سطحي نگري تحميل میشود امروزه تلويزيون به يك قدرت غير قابل كنترل بدل شده است پس با همين تعريف همواره يك زبان بسيار جدي از ناحيه تلويزيون بر مردم يا شاگردان نابالغ در راه بوده و هست. متأسفانه تلويزيون زماني را از ما میگيرد كه نياز داريم در آن فرصت به شناخت دنيا و پيدا كردن جاي خودمان از آن بهره گيريم. بنابراين اگر میخواهيد استراحت كنيد و اگر میخواهيد زندگي كنيد يك شب تلويزيون راخاموش كنيد وگرنه تلويزيون هم وقت شما را صرف میكند و هم محتوي خود را بر شما تحميل مینمايد.
میتوان چنين گفت كه سن و جنس کودکان بر نحوه استفاده و تمايل کودکان به تماشاي تلويزيون موثر است. به خصوص شرايط سني در انتخاب نوع برنامههاي تلويزيوني كه مبتني بر خيال يا واقعيت باشد به شدت احساس میشود لذا اين فرضيه پذيرفته میشود.
آيا ميزان تواناييهاي ذهني كودكان بر نحوه تماشاي تلويزيون و نوع برنامههاي منتخب آنها موثر است؟ در پاسخ میتوان چنين گفت كه کودکان داراي توانايي ذهني بالاتر، به تماشاي تلويزيون نيز مانند ساير امور بيش از ساير کودکان علاقه مندند. كودكان باهوش عمدتا افراد پر تلاش و فعال میباشند. البته لازم به ذكر است كه اين كودكان در سنين نوجواني بيشتر به برنامههاي تلويزيوني با مفاهيم واقع علاقه مندند تا برنامههاي خيالي. بنابر اين فرضيه دوم نيز پذيرفته میشود.
بر اساس يافتههاي تحقيق، نوع ارتباطاتي كه يك كودك با والدين وگروه همسالانش دارد. عمدتا در ميزان استفاده او از تلويزيون براي گريز از مشكلات ناشي از اين ارتباطات و يا جايگزيني براي ارضايي كه از اين منابع كسب نكرده است و نيز در ميزان اهميت يافتن خيال پردازيهاي تلويزيوني در زنگي روزمره او منعكس ميشود كودكاني كه از نظر عاطفي توسط اعضاي خانواده خود و به ويژه پدر و مادر ارضاء نمي شوند، نارضايتي خود را با پناه بردن به دنياي خيال انگيز تلويزيون اعلام مینمايند.
رسانههاي گروهي و به ويژه تلويزيون در زندگي كودكان ما بسيار اثر گذار شده است به طوريكه گاهي احساس میشود از تلويزيون به عنوان عضوي از خانوادهها ياد میشود. اين رسانهها هم میتوانند تاثيرات مثبت ومنفي رسانهها، بر جان و جسم كودكان ما بي شمارند. رسانهها به جاي تأثير گذاري مثبت بر مردم و بخصوص كودكان میتوانند كاركرد و پيامدهاي منفي داشته باشند. تلويزيون بخصوص به كساني كه شناخت كافي از تلويزيون و برنامههاي آن ندارند رحم نخواهد كرد گسترش خشونت و هيجان و همچنين سطحي نگري كساني را كه منتقدانه و آگاهانه به تلويزيون و برنامههاي آن توجهي نمي كنند قرباني خواهد كرد و آنان را در معرض آسيبهاي جدي اجتماعي قرار خواهد داد. به همين علت گروه عمده اي كه پايمال میشوند كودكان امروز ما هستند.
با توجه به اينكه اكنون تلويزيون، قصه گو، نصيحت گر، معلم و پدر و مادر ملي بچهها شده است. والدين بايستي به كودكان بگويند و آنان را توجيه كنند كه تلويزيون منبعي قابل اطمينان براي شناخت دنياي خارج نيست و براي اينكه بچهها كمتر تلويزيون ببينند بايد تفريحات ديگري مهيا شود.
پدران، مادران و مدرسه تا حد امكان بايد به كودكان كمك كنند و درصدد كاهش تأثيرات سؤء تلويزيون در زندگي كودكان و نوجوانان برآيند. اما متأسفانه بسياري از والدين از جنبههاي منفي تلويزيون آگاهي ندارند يا به آن اعتقادي ندارند و اكنون به نظر میرسد كه كنترل والدين بر فرزندان بيشتر بر روي مدت زمان تماشاي تلويزيون است و آنان به نوع برنامههاي تلويزيوني حساسيت چنداني ندارند.» كودكان به چشمان خود اعتماد میكنند پس آنچه از تلويزيون میبينند قابل اعتماد است اما مدرسه بايد به كارگيري تلويزيون را به بچهها بياموزد از بچهها بخواهد كه برنامههاي تلويزيون را به بحث بكشانند و نقد كنند و در نهايت بايد كودكان بياموزند كه با ديد انتقاد آميز به تلويزيون و اطلاعات آن بينديشند ولي متأسفانه بچهها هر چه بخواهند نگاه میكنند بدون آنكه تأثيرات آن را بدانند و با اين بمباران مشكلاتي مخرب براي كودكان خانوادهها و جامعه ايجاد میشود.
تلويزيون با افراط در توسل به داستانهاي افسانه اي با پرداختن افراطي به ستاره شدنها و با قلب كردن و واژگونه نشان دادن گفت و گوهاي مردمي در درون جامعه سطحي نگري تحميل میشود امروزه تلويزيون به يك قدرت غير قابل كنترل بدل شده است پس با همين تعريف همواره يك زبان بسيار جدي از ناحيه تلويزيون بر مردم يا شاگردان نابالغ در راه بوده و هست. متأسفانه تلويزيون زماني را از ما میگيرد كه نياز داريم در آن فرصت به شناخت دنيا و پيدا كردن جاي خودمان از آن بهره گيريم. بنابراين اگر میخواهيد استراحت كنيد و اگر میخواهيد زندگي كنيد يك شب تلويزيون راخاموش كنيد وگرنه تلويزيون هم وقت شما را صرف میكند و هم محتوي خود را بر شما تحميل مینمايد.
ساخت برنامههاي واقعي با مفاهيم فرهنگي و اعتقادي بومي در تلويزيون داخلي میتواند خلاء ناشي از بحران خيال پردازي كودكان كه به واسطه تماشاي كارتنها و فيلمهاي خارجي به وجود آمده پايان بخشد. در بين برنامههاي تلويزيوني كودكان دركشور ما ايران،برنامههاي تلويزيوني عمو پورنگ از اقبال خوبي برخوردار بوده است. شخصيت عمو پورنگ، با ويژگيهايي نظير جنب و جوش و شيطنت كودكانه، شادي و نشاط او در برخورد با كودكان ونوجوانان، توانايي بالاي او دربرقراري ارتباط با كودكان و نيز محتواي آموزشي و فرهنگي و عاطفي برنامه مذكورباعث جذب مخاطبان بسياري در بين كودكان ونوجوانان وحتي بزرگسالان شده است.
ساخت برنامههايي از اين دست میتواندراه گشاي بسياري از مشكلات كودكان و خانوادههاي ما در ارتباط با تلويزيون باشد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید