شاد باش! دنیا پر از آفتاب است
غالباً در زندگی اتفاق هایی می افتد كه واقعاً از اختیار ما خارج است. فعالیت شركتی كه ما در آن كار می كنیم محدودتر می شود و ما را كنار می گذارد، همسرمان از ما جدا می شود، یكی از اعضای خانواده بیمار می شود، یكی از نزدیكانمان می میرد و یا دولت جلو یكی از طرح های ما را می گیرد و ...
در چنین شرایطی است كه حس می كنیم كاری از دستمان ساخته نیست و نمی توانیم بهبودی در وضع خود ایجاد كنیم.
وقتی راه تازه ای را امتحان می كنیم تمام توانایی های خود را به كار می گیریم و باز به هدف خود نمی رسیم، غالباً از این كه به كوشش تازه ای دست بزنیم می ترسیم. چرا؟
علتش این است كه از رنج گریزانیم! هیچ كس دلش نمی خواهد شكست بخورد. اغلب ما پس از چندبار تلاش و تقلا نومید می شویم و دست از كوشش می كشیم! و در این وقت است كه شما خود را درمانده می پندارید. اما در اشتباهید. شما قادر به انجام كارهایی هستید كه می توانید از همین امروز شروع كنید. توماس ادیسون می گفت: «من دلسرد نمی شوم زیرا هر اشتباهی كه می كنم مرا یك قدم به جلو می راند.»
اغلب اوقات اشخاص به این دلیل می گویند قادر به انجام كاری نیستند كه در گذشته كارهایی را انجام داده و نتیجه نگرفته اند. اما به خاطر داشته باشید كه گذشته شما با آینده تان فرق دارد. كاری كه دیروز كرده اید مهم نیست، بلكه كاری كه هم اكنون انجام می دهید، دارای اهمیت است.
«جین وبستر» در كتاب «بابالنگ دراز» می نویسد:
«باید برای حال زندگی كرد ؛ نباید به خاطر گذشته ها افسوس خورد و نباید چشم به راه آینده ماند. بلكه باید از همین لحظاتی كه داریم حداكثر استفاده را ببریم. بیشتر مردم زندگی نمی كنند بلكه فقط با سرعت می دوند . آنها سعی می كنند به هدفی دست یابند كه در افقی دور دست قرار گرفته و در گرما گرم تلاش خود به حدی هیجان زده و خسته می شوند كه تمام مناظر زیبای محیط آرامی كه در آن عبور می كنند از نظرشان دور می ماند و بعد وقتی به خود می آیند كه پیر و فرسوده شده اند و در آن زمان دیگر رسیدن یا نرسیدن برای آدم فرقی نمی كند.
برای این منظور كافی است مطالعه ای بر روی زندگی افراد موفق كه در گوشه و كنار ما زندگی می كنند انجام دهید.
بیشتر افراد موفق چندین و چندبار شكست خورده اند ولی با نیروی عظیمی به نام «پشتكار» باز هم دست از تلاش برنداشته اند و موفق شده اند.
یك تصمیم واقعی
خیلی از مردم فكر می كنند افراد ثروتمند و موفقی كه در زمینه ای صاحب شهرت شده اند از اول ثروتمند بوده اند اما این یك فكر منفی است. خیلی ها با وجود داشتن ثروت بی شمار، بدون فكر و عمل ، تمام دارایی خود را از دست می دهند. افراد موفق یك تصمیم واقعی گرفته اند.
تصمیم می تواند زندگی همه را تغییر دهد. می تواند رؤیاهای ما را به واقعیت تبدیل كند. امور نامریی را به امور مریی تبدیل كند و این كه می تواند ما را به عنوان یك انسان به بیش از آن چیزی كه هستیم تبدیل كند.
از تصمیم گیری غلط نباید بترسیم. هر كسی حتی بهترین افراد هم همیشه تصمیم درست نگرفته اند.بلكه گاهی آنها هم تصمیم اشتباه گرفته اند. به علت این كه موفقیت نتیجه قضاوت صحیح است و قضاوت درست ناشی از تجربه است و تجربه غالبا چیزی به جز قضاوت غلط نیست.
متأسفانه عده ای وقتی دچار مشكل می شوند دنیا در نظرشان به پایان می رسد و مثلاً تصمیم به خودكشی می گیرند . ولی هیچ شخص یا هیچ مشكلی ارزش آن را ندارد كه به خاطرش دست به خودكشی بزنیم. زندگی همیشه ارزش زیستن دارد و همیشه چیزی هست كه می توان به خاطرش سپاسگزار بود چون می دانیم خداوند بندگانش را دوست دارد. بنابراین چیزی به نام شكست وجود ندارد اگر دست به كاری بزنید كه ظاهراً هیچ نتیجه ای نگرفته اید، دست كم نكته ای می آموزید كه در آینده به دردتان خواهد خورد و آن وقت واقعاً موفق خواهید شد.
پس همه چیز به خود ما بستگی دارد. ما یك زندگی ارزشمند و واقعی در اختیار داریم كه با هیچ چیز دیگر قابل معاوضه نیست. به ما امتیازات و فرصت هایی اعطا شده است كه مسئولیم با توسعه وجود خود بخشی از دینی را كه به گردن داریم ادا نماییم.
«آنتونی رابینز» در كتاب «یادداشت های یك دوست» می نویسد:
دوست من «دابلیو میچل» در یك حادثه وحشتناك موتورسیكلت دو سوم بدنش سوخت. هنگامی كه در بیمارستان بستری بود تصمیم گرفت به هر قیمتی كه شده، راهی برای كمك به اطرافیان خود پیدا كند، صورت او چنان سوخته بود كه شناخته نمی شد. معذلك اعتقاد داشت كه لبخندش می تواند دنیای دیگران را روشن كند و چنین شد. او معتقد بود كه می تواند موجب شادمانی دیگران شود، به درددل مردم گوش كند و به آنان آرامش ببخشد و چنین كرد. چند سال بعد حادثه دیگری برایش اتفاق افتاد. در یك سانحه هوایی از كمر به پایین فلج شد. آیا امید خود را از دست داد؟
خیر. بلكه توجه او به پرستار زیبایی كه در بیمارستان خدمت می كرد جلب شد. از خود پرسید:«چگونه می توانم دل او را به دست آورم؟»
دوستانش او را ابله خواندند. شاید در دل خود حرف آنها را تصدیق می كرد، با وجود این هرگز از رؤیاهای خود دست برنداشت. دابلیو میچل آینده خود را در كنار این زن بسیار تابناك می دید. بنابراین از فنون جلب توجه و هوش و شوخ طبعی، روح آزاده ، و شخصیت پویای خود برای جلب توجه او كمك گرفت و سرانجام با وی ازدواج كرد.
بیشتر مردم اگر در شرایط او باشند برای رسیدن به چنین هدفی كمترین تلاشی هم نمی كنند ، اما او بخت خود را آزمود و زندگیش برای همیشه تغییر كرد.
پس تعلل نكنیم و بدانیم كه ما بهترین افراد برای داشتن یك زندگی عالی هستیم. بنابراین نباید خود را محدود كنیم. با خودتان دوست شوید، بابت اتفاق هایی كه در گذشته رخ داده خود را مجازات نكنید بلكه خود را از مشكلات برگیرید و به راه حل ها فكر كنید. اهداف و آرزوهای خود را در برگه سفیدی بنویسید و برای آنها زمان معین كنید. باور كنید اگر روزی دوبار در جای آرامی بنشینید و چند دقیقه ای به هدفتان فكر كنید حتماً به آنها دست می یابید. لذت، غرور، هیجان ناشی از رسیدن به آرزوها را احساس كنید و در صفحه ذهن خود جزئیات شگفت انگیز آن موفقیت را به چشم ببینید و به گوش بشنوید. لازم نیست تنها به خودتان فكر كنید بلكه كسان دیگری را هم كه در زندگیتان نقشی دارند در نظر بگیرید. اگر دلیل كافی برای نیل به هدف های خود داشته باشید واقعاً می توانید هر كاری را در این جهان انجام دهید.
پس به امید آرزوهای شاد برای همه شما
منابع:
- به سوی كامیابی، آنتونی رابینز، ترجمه: مهدی مجردزاده كرمانی
- یادداشت های یك دوست، آنتونی رابینز، ترجمه: مهدی مجردزاده كرمانی
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید