محبت و خوش رفتارى، نقش بسیار مهمى در تربیت صحیح فرزند دارد. محبت، احساسات پاک کودک را شکوفا مى سازد و کمبود عاطفه و عقده هاى روانى، دامن گیر فرزندان نمى شود. همچنین، زمینه رحمت خداوند را فراهم مى سازد.
امام صادق «علیه السلام» مى فرماید:
«اِنَّ اللّهَ عزّوجَلَّ لَیَرْحَمُ الرَّجُلَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِه»
«خداوند بزرگ به آدمى به خاطر شدت علاقه و دوستى به فرزندش، رحم مى کند.»
ایشان در سخن دیگرى فرموده است:
«اَحبُّوا الصِّبْیانَ وَ ارْحَمُوهُم وَ اِذا وَعَدْتُمُوهُم فَفُوا لَهُم فَانَّهُم لا یَروُنَ اِلاّ اَنَّکُم تَرْزَقُونَهُم».
«به کودکان محبت کنید و به آن ها رحم نمایید و هرگاه به آنان وعده اى دادید، وفا کنید؛ زیرا آن ها شما را روزى دهنده خود مى دانند.»
رسول گرامى اسلام در منزل همه روزه که از خواب بر مى خاست، دست محبت بر سر فرزندان خود مى کشید.
امام صادق «علیه السلام» از رسول خدا «صلى الله علیه و آله» نقل مى کند:
«مَنْ قَبَّلَ وَلَدَه کَتَبَ اللّهُ عَزُّوجَلَّ لَهُ حَسَنةً وَ مَن فَرَحهُ فَرَّحَهُ اللّهُ یَوْمَ القِیامَةِ»
«آن کس که فرزند خود را ببوسد، خداوند حسنه اى در نامه عمل او مى نویسد و هر کس که فرزندش را شاد کند، خدا او را در روز قیامت شاد خواهد کرد.»
فرزندان امروز، پدران و مادران و مسئولان فردایند. اگر به قدر کافى و به شایستگى محبت نبینند، به کمبود عاطفه دچار مى شوند و در آینده، جامعه با نشاطى نخواهیم داشت. بر همین اساس، امام صادق «علیه السلام» توصیه مى کند:
«أکثِروا من قُبلةِ اولادِکم فانَّ لَکُم بِکُلِّ قُبْلَةٍ دَرَجةً»
«فرزندانتان را زیاد ببوسید؛ زیرا براى شما در هر بوسه اى درجه اى است.»
عدالت ورزى بى فرزندان
رفتار عادلانه با فرزندان بسیار پر اهمیت است. در صورت رعایت نکردن این امر میان فرزندان، انواع کینه ها و عقده ها در آنان نسبت به یکدیگر پدید مى آید.
با زیاد بودن تعداد فرزندان، وظیفه پدر و مادر درباره این مسئله حساس تر و سنگین تر است.
پدر و مادر باید رفتار عادلانه اى با کودکان داشته باشند و در نقش یک قاضى عادل و عاقل با آن ها برخورد کنند. هیچ کدام را بر دیگرى ترجیح ندهند و در رفتار و گفتار، در محبت و خشم، تنبیه و تشویق، یکسان عمل کنند.
رسول خدا «صلى الله علیه و آله» به مردى که یکى از بچه هاى خود را بوسید و دیگرى را از خود دور کرد، فرمود: «چرا با فرزندان خود به طور مساوى رفتار نکردى؟!».
در روایت دیگرى امام صادق «علیه السلام» فرمود: «اِعْدِلُوا بَیْنَ اَولادِکُم کَما تُحِبُّونَ اَنْ یَعْدِلُوا بَیْنَکُم»
«بین فرزندان خود به عدالت رفتار کنید، همان گونه که خودتان مایلید فرزندان شما و مردم، بین شما به عدل و تساوى رفتار کنند.»
اگر رفتار بزرگ ترها با فرزندان از روى عدالت و برابرى نباشد، عقده حقارت، بدبینى، کینه توزى، دشمنى هاى خطرناک، درگیرى هاى بى مورد و بهانه گیرى هاى بى جا دامن گیر آنان خواهد شد. پس بکوشیم تا توصیه هاى روایى و آموزه هاى دینى را فرارویمان بگشاییم و با عمل به آن ها، سعادت و سلامت را تحفه فرزندانمان بسازیم.
هدایت عملى
تعلیم و تربیت افراد به ویژه فرزندان، آن گاه تأثیرگذار خواهد بود که با عمل همراه باشد: «کُونُوا دُعاةَ النّاسِ بِغَیْرِ ألْسِنَتِکُم؛»
«مردم را در عمل و به غیر زبانتان به خوبى ها دعوت کنید».
پدرو مادر افزون بر آنکه با گفتار و پند و اندرز باید بهترین راهنماى فرزندان خود باشند، باید در عمل نیز آموزه هاى دینى را به کودکان خود بیاموزند. والدین باید در همه زمینه ها به اخلاق و رفتار خود توجه کنند و همواره در حضور فرزندان با اعمال درست خود، راهنماى راستین آنان باشند. اگر پدران و مادران کودکان را به راستى در گفتار و کردار امر کنند، ولى خود این گونه عمل نکنند، فرزندانشان دچار سرگردانى و خشم و نفرت مى شوند و امر و نهى والدین دیگر تأثیرى نخواهد داشت.
بنابراین، در صورتى خصلت ها و کردار نیک در کودکان نهادینه مى شود که اینان در زندگى، از پدر و مادر خود الگوى عملى بگیرند.
کودکانى که وفا و محبت و دل سوزى پدر و مادر خود را در حق آشنایان و همسایه ها از فقیر و غنى ببینند. آنان نیز ناخودآگاه به سوى خوبى ها رهنمون مى شوند.
امام حسین «علیه السلام» مى فرماید: «مادرم زهرا «علیهاالسلام» را دیدم که در شب جمعه تا صبح نماز مى خواند و تک تک مؤمنان را دعا مى کرد و هنوز خود را دعا نکرده بود، از او پرسیدم: چرا به خودت دعا نمى کنى؟ جواب داد: پسرم! اول همسایه، بعد خویشتن؛ «الجار ثم الدّار»
در روایت دیگرى از امام صادق «علیه السلام» مى خوانیم:
«مُرِ الصِّبِىَّ فَلْیَتَصَدَّقْ بِیَدِهِ بِالْکَسْرَةِ وَ الْقَبْضَةِ وَ الشَّى ءِ و اِنْ قَلَّ»
«کودکان خود را در صدقه دادن و احسان به هم نوعان تمرین دهید.»
بازى با کودک
با ورود به بازى کودک، در واقع او را بدون تربیت به حال خود رها نمى کنیم، بلکه به تنهایى و نگرانى او پاسخ درست مى دهیم و شادى و اطمینان خاطر را به او هدیه مى کنیم. وقتى پدر یا مادر با فرزند خود رفتارى محبت آمیز داشته باشد و در همه حال با او و در کنار او باشد، کودک احساس تنهایى و خودمحورى نمى کند و عواطف و احساسات جمعى در او شکوفا مى شود. در شیوه رفتارى رسول خدا و امامان معصوم «علیهم السلام» فراوان به چشم مى خورد که با صبر و مهربانى، با بچه ها بازى مى کردند. به ویژه رسول خدا «صلى الله علیه و آله» با بچه هاى بى سرپرست یا بى خانمان همبازى مى شد. به آنها سلام مى کرد، آنها را به دوش مى گرفت، مى بوسید و نوازش مى کرد. على «علیه السلام» نیز براى کودکان یتیم داستان مى گفت، آنها را مى خندانید و در آغوشش مى فشرد. از رسول گرامى اسلام روایت است: «مَنْ کانَ عِنْدَهُ صَبِىُّ فَلْیتصابَّ لَهُ»
«کسى که در نزدش کودکى است، باید با او کودکانه رفتار کند.»
کودکان و عادت هاى نیکو
در تربیت کودکان، ایجاد عادت هاى خوب و ریشه کن کردن عادت هاى بد، در آنان مسئله اى پر اهمیت است. از همان دوران کودکى هر عادتى را به راحتى مى توان در کودک شکل داد. در سال هاى بعد نیز هم زمان با رشد او لازم است دیگر عادت ها و مهارت هاى رفتارى مانند وفاى به عهد، ایثار، بخشش و کمک به اطرافیان را به آنان آموخت. حضرت على «علیه السلام» مى فرماید:
«العادَةُ طَبْعُ ثانٍ؛ «عادت براى مردم طبیعت دومى به شمار مى آید.»
بنابراین، واجب است که پدران و مادران براى ایجاد اخلاق نیکو و عادت هاى پسندیده در فرزند خویش، دقت کافى به این امر داشته باشند؛ چرا که شیوه زندگى فرزندان در آینده، به نوع صفت ها و عادت هاى دریافتى او در گذشته بستگى دارد.
کودکان با فطرتى پاک و سالم متولد مى شوند. از این رو، بر والدین فرض است که نهایت دقت و هوشیارى خود را در حفظ این نهاد پاک به کار گیرند. باید کودکان را به کارهاى خوب و عادت هاى نیک راهنمایى کرد، تا سرانجام جزو رفتارهاى ثابت آنان شود. به خاطر خوبى هایشان تشویق شوند و از بدى هایشان باید آگاه شوند و سپس آنها را در ترک شان یارى کرد.
آموزش دینى
بنا بر سفارش اسلام و دستورهاى تربیتى امامان معصوم «علیهم السلام» از لحظه تولد فرزند باید در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفت که با این حرکت، تربیت دینى کودک از ساعت هاى پس از تولد او شروع مى شود.
رسول اکرم «صلى الله علیه و آله»، پس از تولد امام حسن و امام حسین «علیهماالسلام» در گوش راستشان اذان، در گوش چپشان اقامه گفتند، چنان که ابوا مى گوید: «رَأیْتُ رسولَ اللّه «صلى الله علیه و آله» أذَّنَ فِى اُذُن الحَسَنِ «علیه السلام» لَمّا وُلِدَ وَ اَذَّنَ کذلک فى اُذُنِ الحسین «علیه السلام» لما وُلِدَ»
امام باقر «علیه السلام» نیز در رهنمودى به والدین مى فرماید:
«اِذا بَلَغَ الغُلامُ ثلاثَ سنین فَقُلْ لَهُ سَبْعَ مَرّاتٍ قُل لا اِله الاّ الله ثُمّ یُتْرَکُ حتّى تَمَّ له ثَلاثَ سنین.»
«وقتى فرزندت به ابتداى سه سالگى رسید، هفت بار به او تلقین کن تا بگوید «لا اله الاّ الله» و آنگاه رهایش کن تا سه سالش تمام شود، آنگاه دوباره آموزش دینى او را شروع کن.»
آن گاه که پیامبر اکرم «صلى الله علیه و آله» به نماز مى ایستاد، امام حسن «علیه السلام» را نیز همراه خود داشت. رسول خدا در روایتى توصیه مى کند: «عَلِّمُوا اولادَکم الصَّلوةَ اِذا بَلَغُوا سَبْعا».
«فرزندانتان که به هفت سالگى رسیدند، به آنها نماز بیاموزید.»
کودک و مربى
محیط، جامعه و خانواده، سه عامل مؤثر در مسائل تربیتى اند که سعادت و شقاوت آدمى در گرو چگونگى تأثیر آن هاست. استاد و مربى نیز کانون تربیتى مهمى است که کودکان از اخلاق، کردار و افکار او الگو مى گیرند و مى کوشند پیوسته از آنان پیروى کنند.
کودکى که تربیت گذشته او نادرست بوده است، مى تواند با آموزش ها و مراقبت هاى استاد به خیر و سعادت نزدیک شود. براى مثال معاویه دوم از خانواده نامبارکى برخاست، ولى تأثیر آموخته هاى مربى بر او به حدى بود که پس از مرگ یزید در مسجد شام، آن گاه که همه آمده بودند تا با او بیعت کنند، پس از حمد و ثناى خدا، به رسول اکرم و اهل بیتش درود فرستاد و سپس گفت:
اى مردم! جدم معاویه و پدرم یزید، غاصب حق خلافت بودند و بر من سخت ناگوار است که مى دانم آنها الان به عذاب الهى دچارند. مردم! خلافت، حق على «علیه السلام» و فرزندان اوست. بروید و امام حق را بشناسید.
گفتنى است پس از بررسى هاى فراوان معلوم شد که استاد معاویه پسر یزید، از شیعیان اهل بیت بوده که او را این گونه متحول ساخته است.
امام صادق «علیه السلام» درباره فضیلت معلم و استاد مى فرماید:
«مُعَلِّمَ الخَیْرِ تَسْتَغْفِرُ لَهُ دَوابُّ الارْضِ وَ حیتانُ البَحْرِ وَ کُلُّ صغیرَةٍ و کَبیرةٍ فى أرْضِ اللّهِ وَ سمائِهِ.»
«معلمى که مردم را به خیر و نیکى فرا مى خواند، همه جنبندگان زمین و ماهیان دریا و هر موجود کوچک و بزرگى در آسمان و زمین براى او طلب مغفرت مى کنند.»
از سوى دیگر، امامان معصوم «علیهم السلام» هشدار داده اند که از هر معلمى نیاموزیم. چنان که امام کاظم «علیه السلام» فرمود: «لا عِلْمَ الاّ مِنْ عالِمٍ ربّانِىٍّ؛ «از استادان با تقوا و خداشناس استفاده کنید».
این بزرگوار مى فرماید:
«لا تَتَعَلَّمَ العِلْم مِمَّن لَمْ یَنْتَفِعْ به فَانَّ مَنْ لَمْ یَنْفَعْهُ عِلْمُهُ لا یَنْفَعُکَ.»
«از عالمى که از علمش استفاده نمى کند و خود را نساخته است، دانش نیاموز؛ زیرا آن کس که علمش به او نفعى نمى رساند، به تو نیز نفعى نخواهد رساند.»
کودک و دوستان
انتخاب دوستان و نوع ارتباط با آنان، یکى از مسائل سرنوشت ساز تربیتى است. پدر و مادر وظیفه دارند در انتخاب دوست شایسته و درستکار، به فرزند خود کمک کنند. بدون راهنمایى والدین در این زمینه فرزندان به سرعت به بیراهه مى روند. سعدى درباره تأثیر دوستان و هم نشینان بر فکر و شخصیت افراد مى سراید:
تو اول بگو با کیان زیستى
پس آن گه بگویم که تو کیستى
شاید این شعر برگرفته از این سخن رسول اللّه «صلى الله علیه و آله» باشد که:
«الْمَرْءُ على دینِ خَلیلِهِ فَلْیَنْظُرْ اَحَدُکُم مَنْ یُخالِلُ.»
«انسان با دین و آیین دوست خود شناخته مى شود. پس باید بنگرد که با چه کسى دوست مى شود».
دوست و همراه خوب، آگاه و مسئول مى تواند آدمى را به روشنایى ها و پاکى ها رهنمون سازد.»
على «علیه السلام» در کلامى ارزشمند مى فرماید:
«اِنّما سُمِّىَ الرَّفیقُ لانَّهُ یَرْفِقُکَ عَلى صَلاحِ دینِکَ فَمَنْ أعانَکَ عَلى صَلاحِ دینکَ فَهُو الرّفیقُ».
«رفیق را رفیق نامند، به این علت که تو را به صلاح و رستگارى و دین دارى کمک مى کند. پس کسى که تو را در اصلاح شدن و دین دارى کمک رساند، رفیق واقعى توست.»
چه بسا مادران و پدران فرهیخته و دانایى که رنج چندین ساله آنان در تربیت فرزندشان را دوستان ناشایست بر باد دادند و چه بسا فرزندان فاسد و تبهکارى که از راه هم نشینى و هم فکرى با دوستان خوب، به رشد و تکامل انسانى رسیدند. بنابراین، انتخاب دوست و روابط سالم میان آن ها، یکى از عوامل مهم تربیتى به شمار مى آید.
پى نوشت ها:
1. محمد بن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج 2، ص 82.
2. من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 310.
3. وسائل الشیعه، ج 5، ص 126.
4. اصول کافى، ج 6، ص 49.
5. وسائل الشیعه، ج 5، ص 126.
6. طبرسى، مکارم اخلاق، ص 112.
7. بحارالانوار، ج 23، ص 11.
8. اصول کافى، ج 2، ص 77.
9. محمد دشتى، مسئولیت تربیت، ص 133؛ به نقل از: دلائل الامامة، ص 56.
10. وسائل الشیعه، ج 2، ص 261.
11. همان، ج 5، ص 126.
12. مسئولیت تربیت، ص 127؛ به نقل از: غرر الحکم و درر الکلم، ص...
13. بحارالانوار، ج 43، ص 282.
14. متقى هندى، کنز العمال، ح 45230.
15. بحارالانوار، ج 104، ص 95.
16. دکتر حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسى اسلام، ج 1، ص 355.
17. بحارالانوار، ج 2، ص 17.
18. میرزا حسین نورى، مستدرک الوسائل، ج 4، ص 298.
19. بحارالانوار، ج 2، ص 99.
20. همان، ج 74، ص 192.
21. محمد محمدى رى شهرى، میزان الحکمه، ج 4، ص 158.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید