کما اينکه قبلاً گفته شد، ايمان يکي از ارکان مهم و دوام زندگي محسوب مي شود و با وجود ايمان واقعي، بسياري از مشکلات از ميان مي رود. چرا که مؤمن باور دارد با صبر، پيش خداوند مأجور بوده و اين ايثار و گذشت بي پاداش نخواهد ماند.
اينجاست که بايد تا ميتوانيم اعتقاداتمان را نزديک ساخته و با تقرّب آن درک بيشتر به همديگر ايجاد خواهد شد.
فرض کنيد دو زوج به خاطر مشکلات اقتصادي با هم اختلاف داشته باشند. زن به خاطر چشم و هم چشمي، از شوهرش بيش از توان مالي اش درخواستي را داشته باشد و او را در فشار قرار دهد و از او بخواهد به هر نحو ممکن – مشروع يا نامشروع – خواسته او را اجابت کند. و شوهر با منطق به او يادآوري کرده و بگويد : « اگر من خواسته ي تو را بر آورده کنم لازمه اش تجاوز به حقوق ديگران و غصب مال ديگري است. و سرانجام اين کار دخول در کار جهنم خواهد بود. » با اين منطق اگر زن معتقد به خدا و روز جزا باشد، نصيحت دلسوزانه ي شوهر در او تأثير گذاشته و او نفس سرکش را در جاي خود خواهد نشاند و به شوهر حق خواهد داد که براي زندگي زورکذر دنيوي، از هر راهي کسب روزي نکند و خود را به هلاکت نيندازد.
پس با يکي شدن اعتقاد، اين مشکل بر طرف شد اما اگر خداي ناکرده اين اعتقاد در همسر نبود يکي از دو کار، بايد صورت بگيرد. يا بايد به دعوا ادامه داد و با مرافعه، زندگي را تلخ نمود. و اين اختلافات ممکن است سر انجام به طلاق منجر شود چرا که مرد طبق اعتقاد خودش نمي تواند به حقوق ديگران تجاوز کند. و يا اينکه به خواسته همسر تسليم شود و معلوم است عاقبت اين اطاعت دزدي و غصب مال ديگري و نهايتا ً، به ظلم خواهد کشاند که نتيجه اين کار در دنيا زندان و حبس و آبروريزي و در صورتي که توبه نکند و مال مردم را به خودشان برنگرداند در آخرت، عذاب الهي است.
از اين سخن، نتيجه مي گيريم که تفاهم اعتقادي زوجين و ايمان آنها، نقش ارزنده اي در رفع موانع و مشکلات زندگي زناشويي ايفا مي کند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید