همجواري 2-تناسب سني 3-هماهنگي قد و وزن وظاهر فرد 4-همساني هوش 5 -مذهب و اعتقادات مشترك 6-سطوح نزديك تحصيلات 7-هم طبقه اجتماعي-اقتقصادي 8-خلق و عواطف مكمل هم 9-هم افقي شخصيت و منش 10-توافق و جور بودن خانواده هاي طرفين.
1-مجاورت
عامل مجاورت به ما مي گويد نزديكي محل سكونت يك عنصر مؤثر براي نزديكي دو نفر است. از طرفي ديده شده است انانكه با فردي غير بومي ازدواج مي كنند يا حتي با فردي از كشوري ديگر ازدواج مي كنند پس از چند سال به دلايل مختلف از جمله دوري از وطن و خانواده ، تفاوت در آداب و سنن و تفاوت هاي فرهنگي و ملي دچار ناسازگاري مي شوند.
2- تناسب سني
سن زن و شوهر بايد به هم نزديك باشد و حداقل و حداكثر آن را روان شناسان مشاوره اي و خانواده چنين تخمين زده اند : حداقل تفاوت سني 3 سال و حداكثر 7 سال . مردان بزرگتر از زنان باشند.آنان كه با تفاوت سني بالائي ازدواج مي كنند بعدها ممكن است به مشكلات مختلفي ناشي از اين تفاوت دچار شوند.اينك كه فاكتور سني را ارزيابي مي كنيم خوب است نتيجه چند تحقيق را بصورت اطلاعات داشته باشيم .- مردان مايلند با زناني كوچكتر و جوان تر از خود ازدواج كنند و هر اندازه مرد هنگام ازدواج سالمند تر باشد.دختر 20 ساله شود . اما بالعكس در ازدواج زنان بيوه با مرد مجرد ، مرد ، معمولا جوان تر از زن است . مرد و زني هم كه يك بار قبلا ازدواج كرده اند بخواهند مجددا ازدواج كنند در آنها فاصله سني محسوس است . مردها در اين شرايط بين سن 40 تا 50 سالگي قرار دارند.
3-هماهنگي قد و وزن وظاهر فرد
ميزان قد و وزن زن و مرد خوب است متناسب و تا حدودي نزديك به هم باشد و مردان عموما قدري بلندتر از زنان باشند ، فاصله بين قد و وزن اگر زياد باشد درست نيست ، در ظاهر جسماني نيز طوري باشند كه به اصطلاح به هم بخورند . با اين وجود ميزان نمره و رتبه اي را كه قد ، وزن و ظاهر جسماني ، نسبت به عامل شخصيت خانواده دارد بسيار نازل است مثلا اگر به همساني در شخصيت 300 نمره داده شود به همساني ظاهر جسماني نمره تعلق مي گيرد.
جور بودن
در يك سن نرم و هنجار ازدواج كردن و با آگاهي همسر خود را انتخاب نمودن ، سبب مي گردد تا زوجين با هم جور يا به اصطلاح (Matching) باشند.
4-همساني هوش
هوش به معناي توانا ئي عمومي حل مسئله و قدرت سازگاري فرد با محيط است. اين قابليت و استعداد ژنتيكي است و قابل تغيير در اثر آموزش و يا يادگيري نيست . يك فرد اگر بتواند در محيط سالم و تربيتي مناسب قرار گيرد تنها مي تواند 5 الي 7 درصد استعداد هوشي خود را ترقي دهد. نرم يا حد متوسط هوش در ميان مردم «90تا 110 »پيش بيني شده است بنابر اين فردي با بهره هوشي 150، تيز هوش و بالعكس فرد با بهره هوشي 70 كودن و عقب مانده قلمداد مي شود و چون برخورد ما با محيط ، نوع رفتار ما و چگونگي فهم و حل مسئله بستگي به ميزان هوش ما دارد، اگر فردي با بهره هوشي 130 با فردي با بهره هوشي 90 وصلت كند ، به احتمال قوي در برخورد با مسائل زندگي ، درك متقابل و تفكر درباره مسائل مشترك اختلافات جدي پيدا مي كنند از اينرو زن و شوهر پيش از اينكه به يك سطح فرهنگي نزديك نائل شوند لازم است به لحاظ هوشي هم سطح باشند.
5-مذهب و اعتقادات مشترك
يك ضرب المثل فرانسوي مي گويد: آن ها كه با هم دعا مي كنند ، با هم زندگي مي كنند بسياري از باورها، رفتارها و وجدان اخلاقي متاثر از عقايد ديني و اعتقادات ملي و سنتي ماست . حتي اگر به آن سنت ها و عقايد پايبند نباشيم، آنان در وجود ما رخنه كرده اند و در اينجا و آنجاي زندگي ما خود را نمايان مي سازند. اينكه شخصي با يك فرد با مذهب و اعتقادات متفاوت ازدواج كند احتمال اينكه در آينده مشكل داشته باشند زياد است، سعي كنيد شما با كسي ازدواج كنيد كه قبلا هم دين و هم كيش بوده ايد.
6-سطوح نزديك عمليات
بهتر است تحصيلات مرد مساوي يا بالاتر از زن باشد.
7-تناسب طبقه اجتماعي ـ اقتصادي
- همگوني سطح تحصيلات و طبقه اجتماعي زوجين در موفقيت اغمر زناشوئي بارز است. در كشور ما عموما سطح تحصيلي مرد نسبت به همسرش كمي بالاتر است ، اگر سطح تحصيلي طرفين تفاوت زيادي داشته باشد، اختلاف در ايده ها و اهداف را سبب مي شود و بالعكس در سنخيت تحصيلي خيلي از اوقات تشابه ايده ها و اهداف را شاهديم . گاهي ديده مي شود مردي كه همسرش درجه تحصيلي بالاتر دارد، به عنوان مثال مرد ديپلم است و زن ليسانس ، مرد بنوعي زن و مدرك تحصيلي اش را به تمسخر مي گيرد. يا با دلايلي غير منطقي ادامه تحصيلي را غير ضروري و بي فايده مي شمارد ، اين برخورد نوعي مكانيسم دفاعي ناخود آگاهانه است كه در مقابل عدم اعتماد نفس و خود كم بيني در مقابل زن بوجود مي آيد.
8- مكمل بودن در خلق و عواطف
عامل خلق و عواطف بلعكس عوامل ديگر كه نيازمند همساني و شباهتند ، مكمل بودن وحتي تفاوت را مي طلبد. اينگونه بنظر مي رسد كه هر قدر افراد بيشتر صاحب گوناگووني هاي عاطفي ولي مكمل هم (متفاوت ولي كامل كننده هم) باشند، انتخاب همسر در نزد آنان با كاميابي هاي بيشتري قرين است. از اينرو تمايل افراد همواره در انتخاب همسري است كه از نظر عاطفي همانند و شبيه آنها نباشند بطور مثال فردي كه هيجان پذيري بيشتر و عدم ثبات عاطفي و از حساسيت بالاتري برخوردار است (مثلا زود خشمگين مي شود، از كوره در مي رود يا سريع برانگيخته مي گردد ) علاقمند است با فردي آشنا شود كه در اين زمينه از هيجان پذيري و حساسيت كمتري برخوردار باشد (مثلا بردبارتر و صبورتر ) باشد.
9-هم افقي در شخصيت
شخصيت ، عامل بسيار مهم و تعيين كننده در الگوهاي رفتاري آدمي ونيز تعاملات اجتماعي اوست ودر خوشنودي ،توفيق امر زناشوئي نيز نقش شخصيت طرفين بسيار برجسته است، همچنين در بين عوامل دهگانه امتياز بالائي دارد و هم سنگ عامل توافق و جور بودن خانواده هاي طرفين (بين 200تا 300 نمره )مي باشد.در تعريف شخصيت ، روان شناسان مي گويند؛ عبارت است از مجموعه صفات ، خصوصيات و ويژگي هاي فرد كه نسبتا ثابت و پايدارند و از فردي به فرد ديگر متفاوت است.اين خصوصيات و صفات در يك فرد متفاوت و گونه گون است اما نسبتا دائمي و هميشگي اند، چنانچه شما فرد را هواره در همان غالب و ويژگي ها مي بينيد و مي شناسيد .در واقع ساختمان شخصيت ،شامل الگوهاي ثابت رفتاري ، نظام فكري و باورها، معيارهاي تثبيت شده ارزشي و اخلاقي ، نوع انگيزه ها و نحوه برانگيختگي ،نحوه عملكرد استعدادهائي چون هوش ، حافظه و ادراك در يك فرد است.در شكل دهي شخصيت دو عامل ژنتيك و محيط اوليه زندگي يعني خانواده و نوع تعليم و تربيت دوران كودكي بيسار موثر و تعيين كننده است از اينرو تغيير آن در بزرگسالي مشكل و گاهي بعيد به نظر مي رسد.وقتي دو نفر با هم روبرو مي شوند در واقع مي توان گفت شخصيت هاي آنان با هم روبرو مي شوند و در تعامل يكديگر قرار مي گير. از اينرو بسيار مهم است كه دو نفر بلحاظ شخصيتي با هم جور باشند . در غير اينصورت خوشبين بودن به ايجاد تغيير در آن در طول زندگي آينده طرز تفكري غير عاقلانه و غير منطقي است.
10-توافق و جور بودن خانواده هاي طرفين
خانواده از پدر ، مادر و فرزنداني تشكيل مي شود كه همگي دريك تعامل و ارتباط متقابل تنگا تنگ و مستمر فضا و جوي ايجاد مي كنندكه روان شناسان بدان جو خانواده (Environment Family) گويند. در واقع هر خانه و خانواده اي داراي يك جو بخصوص و منحصر بفرد است و اتفاقا براي سنجش جو خانواده نيز آزموني وجود دارد و ده عامل مهم جو خانواده را مي سنجد . بطور مثال ممكن است در يك خانواده جو مذهبي و در ديگري جو دمكراتيك بودن و در ديگري جو خشونت و تندي حكمفرما باشد.
به هر صورت چون فردي كه مي خواهيم با او ازدواج كنيم خود بطور مستقيم تحت تاثير جو خانواده خودي است، در آن تربيت شده است و بعد از ازدواج نيز بگونه اي با آن در ارتباط است بنابر اين مهم است كه در گزينش همسر اين جو مورد ارزيابي قرار گيرد. بعلاوه در انتخاب همسر لازمست بدانيم، جلب رضايت خانواده خودي و طرف مقابل نيز بسيار مهم است و در كنار عامل شخصيت توافق خانواده ها از بالاترين نمره و امتياز برخوردار است. اشخاصي كه تصور مي كنند بدون جلب رضايت خانواده و حتي گاهي با مخالفت آنها مي توانند اقدام به ازدواج كنند و زندگي موفقي داشته باشند در اشتباهند . خصوصا در جوامعي چون ما كه حمايت اقتصادي و عاطفي خانواده از فرزندان خود حتي پس از ازدواج مهم است.بنابر اين در انتخاب همسر ضمن اينكه نيم نگاهي به طرف مقابل داريد، نيمه نگاه ديگر خود را معطوف به خانواده كنيد و به هنگام تصميم گيري جدي حتما خانواده ها را مطلع كنيد و آنها را در اين انتخاب مشاركت دهيد.
يك نكته و يك اندرز مهم:
در پايان مبحث همسان همسري توجه شما را به اين نكته معطوف مي سازيم ،همانگونه كه يك عنصر مثبت براي خرسندي زناشويي كافي نيست، يك عنصر منفي نيز براي ناخرسندي و از هم پاشيدگي زندگي كافي نيست، بنابراين است با شخصي كه مي خواهيم ازدواج كنيم در بعضي از عوامل بر شمرده، اشتراكات كافي را نداشته باشيم، اين امر تهديد كننده نيست ، مهم اين است كه در مجموع و از ميانگين امتيازات عوامل دهگانه ، از نمره بالئي برخوردار باشيم ولي اين را بدانيم كه يك عامل منفي، همواره ممكن است در ذخيره زندگي باقي بماند تا عوامل ناخرسندي ديگري رخ دهد و بعد واكنش صورت گيرد مثل عملكرد يك ويروس . تنها يك ويروس و يا ميكروب شما را بيمار نمي كند بلكه عوامل دروني ديگري ازجمله ضعف و پائين بودن مقاومت بدن شما لازم است كه تا بيماري حاصل شود بنابر اين ممكن است يك يا چند عامل ناهمسان در ذخيره بماند و هرگز آنچنان اجازه در هم شكستن زندگي شما را پيدا نكند ولي اگر مجموعه شما زوجين بگونه اي است كه زمينه هاي ديگري نيز داريد كه اختلاف شما را زياد كند آنگاه آن عامل ناهمسان بطور جدي شما را تهديد مي كند
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید