تكرار عادت موجب سكون ميشود و خلاقيت و پيشرفت را از بين ميبرد.
هرگاه كه ما كاري را بدون دقت و انگيزه كافي انجام ميدهيم يا عقايد، عادتها و تجارب خود را با تعصب زياد در كاري اعمال ميكنيم، كمتر به اين فكر هستيم كه تغيير مثبتي در روند اجراي كار به وجود آوريم و ايراد و اشكال آن را برطرف سازيم.
در واقع ما بدون توجه به پيشرفتهاي جديد و پيشنهادها و تجربههاي مفيد ديگران، به روش سنتي با افكار ديرينه خود به انجام آن كار ميپردازيم بدون اينكه نكته جديدي را در رابطه با آن موضوع بياموزيم يا تجربه كنيم.
هر فرايندي در زندگي ما ميتواند مغلوب تكرار شود. هنگامي كه ما ميدانيم شغل مناسبي نداريم اما همچنان بدون هيچگونه تغيير در شرايط و موقعيت خود به كارمان ادامه ميدهيم مغلوب تكرار شدهايم. با اينكه ميدانيم تغيير ميتواند ما را از اين وضعيت ناخوشايند تكرار، رهايي دهد بازهم از تغيير گريزانيم و آن را غير ممكن ميدانيم يا از عواقب آن هراس داريم.
سالهاي سال با مشقت زندگي ميكنيم اما به علت تصورات و باورهاي نادرست و پيشگوييهاي خيالي، راضي به پذيرش تغيير نميشويم.
بعضيها فكر ميكنند گذشت زمان خودبهخود مشكلها را رفع ميكند اما تا زماني كه كسي يا چيزي تغيير نكند، مشكل حل نخواهد شد.
به همين دليل زوجي كه با تغيير ميانه خوبي ندارند حتي با گذشت زمان و به دنيا آمدن يك پادگان بچه ! بازهم با يكديگر مشكل خواهند داشت. بعضيها هم تصور ميكنند كه تغيير به معني پشت پا زدن به سنت و اعتقادات گذشته يا ناديده گرفتن آداب و رسوم ديرينه و از دست دادن اصالت و بياحترامي به گذشتگان خويش است.
البته كاملا صحيح است كه ما به اعتقاد و باورهاي پيشينيان خود احترام بگذاريم و به آداب و رسوم آنها توجه كنيم، اما ما در دنيايي زندگي ميكنيم كه روزبه روز در حال تغيير و دگرگوني است و علم با سرعتي پيشرفت ميكند و روابط، اطلاعات و آگاهي افراد به گونهاي راحتتر و بيشتر و قضاوتها عاقلانهتر و منطقيتر ميشود كه ميتوان هرگونه ايراد و اشكال در انجام امور گذشته را به سرعت برملا كرد و مانع از تكرار آنها شد، بنابراين براي اينكه مورد حمايت اجتماعي و تشويق اذهان عمومي قرار بگيريم بايد تغييرپذير باشيم زيرا تغيير در افكار و كردار و برنامهها، بسياري از اشتباهات و عادتهاي نادرست گذشته را از بين ميبرد و اطلاعات ما را بهروز ميكند و بهرهوري را به همان نسبت افزايش ميدهد.
تغيير كردن آن قدر هم كار پيچيده و عجيبي نيست! اينكه ما توانايي انجام كارهاي جديد يا رفتار و افكار نو را داشته باشيم و آن را به مرحله اجرا برسانيم در خود تغيير ايجاد كردهايم.
اگر ما افكار و عقايد و باورهاي خود را به صورت دورهاي مورد بازبيني عميق قرار دهيم و در مورد اما و اگرهاي آن حساس باشيم و به راحتي چشمپوشي نكنيم تا به نتيجه درستي برسيم بازهم نوعي تغيير در وجود خود ايجاد كردهايم.
ما ميتوانيم نوع نگرش و زاويه ديد خود را عوض كنيم تا تغييري در رفتار خود داده باشيم يا اينكه رفتارهاي نادرست خود را دريابيم و آنها را ترك كنيم. براي تغيير تنها اين نكته كافي است كه بپذيريم، وقتي با مشكلي برميخوريم براي حل آن نياز به استفاده از روش ديگري داريم و بهتر است هميشه اين جمله يادمان باشد: ما زندهايم كه تغيير كنيم. اصلا مگر بدون تغيير ميشود پيشرفت كرد و بدون پيشرفت ميتوان زندگي كرد؟
فردي كه امسال ديپلم دارد و 4سال ديگر مدرك كارشناسي ميگيرد و پيشرفت ميكند مگر تغيير نكرده است؟ حال همان فرد 4 سال پيش عقايدي داشت كه اكنون با آموختن علوم مختلف، دايره ديد خود را وسيعتر كرده است و دنيا و مسائل آن را روشنتر و آگاهانهتر ميبيند و عقايد گذشته خود را كه در آن زمان صحيح و بينقص ميدانست، ناقص يا باطل ميداند و از آنها انتقاد ميكند.
انعطاف، اولين شرط تغييرپذيري است. ما براي اينكه تغيير كنيم بايد انعطاف داشته باشيم، تعصب خشك و سرسختانه بر عقايد و باورهاي خود نداشته باشيم و وقتي با مشكل و انتقاد يا سرزنشي مواجه ميشويم، هميشه و همه حال آن را جدي بگيريم و در موردش تامل كنيم.
شايد گوشهاي از كار ما اشتباه باشد و با توجه به آن انتقاد و داشتن انعطاف منطقي نسبت به آن موضوع تغيير روش دهيم.
بهتر است كه مرغ يك پا نباشيم، گاهي وقتها يك كودك خردسال يا يك فرد ناآگاه و بيتجربه، كلامي را بر زبان جاري ميسازد كه تاكنون از زبان افراد باتجربه و متخصص شنيده نشده است. بنابراين خوب است كه به پيشنهاد و نظر ديگران بدون غرور و نگاهي مثبت بينديشم و با نرمي در رفتار و تصميمات خود از آنها كمال استفاده را ببريم.
بعد از انعطاف، روراستي با خودمان و پذيرش اشتباهات ميتواند ما را به موفقيت در تغيير نزديكتر كند. هرگاه انتقادي از ما شد يا با مشكلي روبهرو شديم بهتر است در خلوت با خود روراست باشيم و با پذيرش اشتباهات خود نسبت به تغيير آنها اقدام كنيم.
مقايسه كنيم موقعيت خود را با افرادي كه از روشهاي مدرنتر و بهتر استفاده ميكنند، صادقانه مقايسه كنيم. همه جوانب را در نظر بگيريم و مزايا و معايب آن را با مزايا و روش موقعيت خود(بازهم صادقانه) مقايسه كنيم. با اين كار، واقع بينانه مزاياي روش قديم و جديد را بررسي كردهايم كه اگر خوشايند بود، راغب به تغيير روش خواهيم شد.
از پيشرفتهاي روز غافل نشويم و سطح آگاهي خود را بازبيني كنيم. داشتن اطلاعات جديد از هر علمي كه به آن علاقه داريم يا از آن استفاده ميكنيم موجب ميشود تا از هرگونه بهبود روشها كه در جهت تسريع، تسهيل و كاهش هزينهها ايجاد ميشود با خبر شويم و از آنها بهره ببريم.
براي تغيير لازم است كه مشكلات و معايب را بشناسيم و همواره براي رفع آنها تلاش كنيم. سعي كنيم آن قدر هوشياري و خلاقيت خود را تقويت كنيم تا به راحتي بتوانيم ايراد و اشكال كارمان را شناسايي و براي آن راهكار مناسب ارائه دهيم. با افراد موفق و مثبت انديش مشورت كنيم و بهنظر افراد منفيبين و نااميد بيتوجه باشيم.
افراد منفيبين مانع بزرگي براي تحول خود و ديگران به حساب ميآيند كه نه تنها نميتوانند كمكي به شما بكنند، حتي موجب سردرگمي و نااميديتان هم خواهند شد.
نااميد نشويم! اگر چندين روش كارساز نبود، روشهاي ديگر و جديدتر را انتخاب كنيم. نقاط ضعف را يافته و آنها را تقويت كنيم. با نااميدي تغيير ميسر نميشود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید