ما معلمان همواره گفته ایم که : «وقت کافی برای تدریس نداریم.» این در حالی است که زمان کافی در اختیار ما بوده است . به نظر می رسد، ما مهارت لازم را برای تنظیم زمان پیدا نکرده ایم . شاید این عبارت کمی عجیب به نظر بیاید که : «فقط عده کمی از مردم به قدر کافی وقت در اختیار دارند . با وجود این ، اگر همه مردم بخواهند ، می توانند وقت کافی برای انجام کارهای خود پیدا کنند .»
اما چنین امری عجیب نیست . مهم ترین وظیفه ما در این زمینه ، این است که زمان را جدی بگیریم و. برای بهره گیری درست از آن ، برنامه ریزی کنیم .
در این مقاله دام های زمان تدریس معلمان ، خصوصا" معلمان ریاضی بررسی شده است .
مکتوب نکردن هدف ها و برنامه ها
بهترین روشی که ما معلمان را قادر می سازد ، زمان موجود را سازماندهی کنیم و از آن برای رسیدن به هدف های شخصی و حرفه ای خود استفاده مناسب و بهینه ببریم ، برنامه ریزی است .
«برنامه ریزی» یعنی : آماده کردن امکانات ، منابع و وسایل برای تحقق بخشیدن به هدف ها .
تجربه های به دست آمده در زمینه تدریس نشان می دهند که حتی تلاش برای مکتوب سازی
برنامه ریزی زمان «طرح درس » ، ما را یاری می دهد که در اجرای برنامه ها زمان کمتری صرف کنیم . زمان صرفه جویی شده همان زمانی است که برای ما ذخیره می شود .
در کار تدریس ، برنامه ریزی در طرح درس روزانه می تواند برای ما مزایای زیر را در بر داشته باشد :
کم کردن فشار ذهنی : طرح درس مکتوب از اشتغال ذهنی بیش از حد می کاهد .
تمرکز : با طرح درس مکتوب ، نه تنها کمتر از گذشته دچار آشفتگی در تدریس می شویم ؛ بلکه موفق خواهیم شد ، کارها را طبق برنامه انجام دهیم .
بررسی کردن : با بررسی نتایج حاصل از کارها و پیگیری این که کدام بخش از کارها انجام نگرفته است ، بخش انجام نشده را به جلسه بعد موکول می کنیم و به بررسی علل عدم تحقق آن می پردازیم .
مستند سازی : اگر طرح درس های خود را در یک پوشه مجزا نگهداری کنیم ، می توانیم از آن به عنوان شاهد و مدرک کارهایی که انجام شده است ، در موارد خاص ، به خصوص در طراحی سوالات امتحانی و استفاده در سال های بعد کمک بگیریم .
برنامه ریزی به روش «LEADS » یکی از راههای ساده و قابل استفاده در مدیریت زمان است و به سادگی این امکان را به وجود می آورد که روزانه با صرف 8 دقیقه وقت برای برنامه ریزی کارهایی که در طول روز می خواهیم انجام دهیم ، زمان بیشری برای انجام کارهای ضروری خود در اختیار داشته باشیم .
فعالیت ها را فهرست کنید .
زمان مورد نیاز را تخمین بزنید .
زمانی را به کارهای برنامه ریزی نشده تخصیص دهید .
درباره اولویت ها تصمیم بگیرید .
در پایان هر روز ، برنامه زمانی پیش بینی شده را برای انجام کارهایتان بازبینی کنید .
تسلط نداشتن بر موضوع تدریس
ریاضیات شاخه های متعددی دارد و برخی از معلمان در شاخه خاصی از آن تجربه و تبحر دارند . بنابراین تدریس آنان در موضوعاتی که بر آن ها تسلط کافی ندارند ، سبب می شود ، هنگام تدریس زمان زیادی تلف شود ؛ خصوصا" هنگامی که درس برای اولین بار تدریس می شود .
برای جلوگیری از این اتلاف وقت ، راه حل های زیر ارائه می شوند :
1. خودداری از تدریس موضوعاتی که بر آنها تسلط کافی نداریم .
2. مطالعه بیش تر برای این که مفهوم برای خود معلم جا بیفتد . در غیر این صورت ، آن مفهوم برای دانش آموز نیز جا نمی افتد و معلم مجبور خواهد بود ، برای تفهیم بیش تر موضوع ، از مثال های متعدد استفاده کند که خود این مثال ها نیز مشکلات دیگری برای دانش آموزان ایجاد می کنند .
3. استفاده از تجربه های دیگران ، خصوصا" همکارانی که در آن درس تجربه کافی دارند .
آغاز بد
مفاهیم مانند : مجموعه ، تابع ، حد ، مشتق و گراف را که دانش آموزان اولین بار با آن ها آشنا می شوند ، چگونه باید تدریس کنیم . یک آغاز بد می تواند زمان زیادی از تدریس را هدر دهد . در حالی که آغاز خوب به ما کمک می کند ، در زمان صرفه جویی کنیم . راهبردهایی که برای کلاس های مختلف با استعدادهای گوناگون وجود دارند ، باید شناخته شوند و بر حسب موقعیت زمانی و مکانی از آنان استفاده شود .
مثال
در مفهوم سازی برای «حد» ،معلم از حرارت دادن یک میله و اندازه گیری طول آن صحبت می کند و این که هر چه حرارت بیش تر می شود ، طول میله افزایش می یابد و ... در این مثال ، معلم توانسته است یک مفهوم را در زنجیره مفاهیم قبلی دانش آموز وارد کند .
اغلب تاریخچه ای از روند شکل گیری مفهوم می تواند مفید باشد . انگیزه های شکل گیری مفاهیمی مانند : تابع ، حد ، مشتق و هندسه ، می تواند زمینه مناسبی برای یادگیری چنین مفهوم هایی توسط دانش آموز فراهم سازد .
عدم ارائه مفاهیم از ساده به پیچیده
اغلب شکوه هایی که دانش آموزان از نحوه تدریس ما معلمان دارند ،به این دلیل است که هنگام تدریس ،هنوز یک مفهوم برای آنها جا نیافتاده است ،به مثالهای مشکل روی می آوریم وبه حل آنها می پردازیم و دانش آموز را درگیر محاسبات پیچیده و طولانی میکنیم.در صورتی که باید برای جا انداختن مفاهیم مشکل ،از سوالات ساده تر شروع کنیم.
محاسبه حدود گوناگون ،هم ارزیها ، دامنه و برد توابع پیچیده و مشتق گرفتن از آنها بدون آنکه مفهوم آنها فهمیده شود،از مواردی هستند که زمان زیادی را از دانش آموز تلف میکنند و نتیجه ای جز خستگی و سردرگمی به بار نمی آورند.
ضعف در برقراری ارتباط
برای نفوذ در مخاطب ،باید ساز و کارهای یادگیری او را شناخت و با او ارتباط برقرار کرد .بعضی انسانها از طریق تصویر و بعضی دیگر از طریق شنیدن بهتر یاد میگیرند.اغلب،نشان دادن یک شکل همراه با یک مثال شهودی میتواند ،به تفهیم بهتر و بیش تر مطلب کمک کند.اگر ارتباط درستی با دانش آموز برقرار نشود ،زمان زیادی صرف آموزش یک مفهوم خواهد شد .برخی از نمودهای ارتباط صحیح نداشتن با دانش آموز را در زیر می آوریم:
· سخن گفتن با تخته و دیوارها و کف اتاق و سقف ،به جای نگاه کردن به دانش آموزان هنگام سخن گفتن؛
· استفاده کردت از بعضی جمله ها ،نظیر:این مطلب ساده است،بدیهی است،واضح است و ...؛
· نشان ندادن هیجان؛
· دائم به ساعت نگاه کردن؛
· به خاطر نسپردن نام دانش آموزان؛
· تشویق نکردن دانش آموزان؛
· داشتن رفتار اهانت آمیز و تحقیر کننده.
سپردن کارها به نحو غیر موثر
الف)اغلب ما معلمان ترجیح میدهیم ،تمام قسمت های آموزش را خودمان انجام دهیم .حتی بعضی از معلمان ترجیح میدهند ،تمامی تمرینات را خودشان حل کنند ! چرا که معتقدند ،دانش آموزان تسلط کافی ندارند و اگر آنان تمرینات را حل کنند ،بخشی از وقت کلاس گرفته می شود . در صورتی که به جای این گونه صرفه جویی ها در زمان ،باید راهکارهای دیگری یافت.
در این رابطه میتوان به برخی از موارد راهگشای زیر اشاره کرد:
· معرفی یک کتاب تمرین در کنار درس میتواند ،زمان زیادی برای آموزش بهتر ذخیره کند.این که بدانیم کدام تمرینات را در کلاس حل کنیم ،خود مساله ای مهم است که از راه تجربه به آن می رسیم .ولی پرداختن به برخی سوالات و آنها را بهتر و کامل توضیح دادن و راهنمایی کردن و دادن جواب نهایی به تمرین ها ، میتواند در زمان تدریس صرفه جویی کند.
· در مورد حل تمرین ها باید توجه داشت که مدت تمرین کوتاه باشد،و در صورت لزوم با فاصله تکرار شود . کار تمرین به صورت عادی ممکن است کسالت آور باشد و اگر مدن آن طولانی نیز باشد ، علاقه به مطلب را از بین میبرد.
· تاکید بر درستی جواب مساله باشد،نه بر سرعت به دست آوردن آن.
ب)برخی از بخش های آموزش را می توان به خود دانش آموزان سپرد .کار گروهی وگروه بندی دانش آموزان وسپردن چند نفر به دست یک نفر ویا محول کردن برخی از موارد آموزشی به دانش آموزان برتر،می تواند در کیفیت آموزش تاثیر به سزایی داشته باشد ،هر چند این موارد در شروع کار کمی بیش تر از حد معمول وقت کلاس را می گیرد ،ولی به مرور به عاملی برای صرفه جویی در وقت تبدیل می شود .
ج) موکول کردن انجام تمرینات به منزل اگر حساب شده نباشد ویا موارد تکراری داشته باشد انگیزه کار را از بین می برد .از جمله نکاتی که در حل تمرینات توسط دانش آموزان در منزل باید رعایت شود ،استفاده نکردن از حل المسائل های رایج در بازار است .معلم باید به گونه ای برخورد کند که اثرات منفی این کار برای دانش موزان روشن شود وآن ها برای حل تمرین ها مجبور به فکر کردن شوند .
د) باز بینی تکالیف دانش آموزان از موارد مهمی است که زمان زیادی باید صرف آن شود .معلم می تواند بر حسب نوع کلاس ،راهبردی گوناگونی را در این زمینه انتخاب کند.برخی از این راهبرد ها از این قرارند:
· چند نفر رابه تصادف انتخاب کنید (خصوصا با استفاده از اعداد تصادفی ،با کمک ماشین حساب در حضور شاگردان )و به بررسی تکالیف آن ها بپردازید .
· هر دانش آموزی که بای حل مسئله پای تخته فرا خوانده می شود ،دفتر او هم بازدید شود وحل برخی از تمرین های اوکنترل شود.
· از سرگروه ها (در صورت گروه بندی کلاس )بخاهیم قبل از آمدن معلم کار اعضای گروه را کنترل کنند ودر بدو ورود معلم گزارش کار را ارائه دهند.
· دفاتر دانش آموزان جمع شود ودر یک زمان ،در صورت امکان ،خارج از وقت کلاس ملاحظه شوند.
· در شرع هر کلاس از تمرینات انجام شده ،بایک یا دوسوال امتحان گرفته شود.
استفاده نکردن از فناوری آموزشی
کسب رفتار جدید ،در نتیجه تاثیر متقابل فراگیرنده ومحیط او صورت می گیرد .حواس فرا گیرنده مسیرهایی هستند که تاثیرات دریافتی شاگرد از محیط خارج را به مغز او می رسانند.معلم جزئی از جهان خارج فرا گیرنده است .بنابراین تنها وسیله ارتباط معلم با فراگیرنده ،شاهراه های حواس او هستند .آموزشی که فقط بر یک حس (مثلا حس شنوایی)متکی باشد ،خیلی کم اثر تر از آموزشی است که در آن از چند حس استفاده می شود .
وسایا کمک آموزشی ،اسباب هایی هستند که روش چند حسی در تدریس ریاضیات را ممکن می سازند .ریاضیات تنها از طریق شنیدن ودیدن فرا گرفته نمی شود ،بلکه از طریق حس لامسه وحس بساوایی نیز آموخته می شود .
روش «H3 »
این روش برسه پایه استوار است : «Heart » « Head» و«Hands» . H حرف اول این سه کامه است . «Heart »به معنی قلب یعنی :آموزش صورت نمی گیرد ،مگر دانش آموز قلبا راضی به یادگیری آن باشد .
Head به معنی سر ومغز ،یعنی :آموزش صورت نمی پذیرد ؛مگر آن که دانش آموز از حافظه ،چشم ،گوش وتمامی حواس خود استفاده کند .بدین منظور می توان از نوارها،نرم افزارهای آموزشی ،فیلم های آموزشی ونظایر آن ها بهره جست .
Hands به معنی دست ورزی ،یعنی این که :دانش آموز خودش مساله را تجربه کند وبرای یادگیری کاردستی بسازد ؛مثلا مساله خطوط همراس در مثلث را خودش با مقوا وکش تحقیق کند و یا قضیه فیثاغورث ،حجم مخروط ونظایر آن ها را عملا بیاموزد .
در رابطه با استفاده از فناوری آموزشی این موارد می تواند مورد توجه قرار گیرد
· استفاده از اورهد وطلق شفاف به معلم کمک می کند با دقت و ظرافت شکل ها را رسم کند وبرای بچه ها نمایش دهد .
· استفاده از کتاب های کمک آموزشی ومعرفی آن ها به بچه ها ،خصوصا کتاب های که در کتابخانه مدرسه موجودند ،کمک موثری به امر آموزش است .
· استفاده از مجلات تخصصی ریاضی نظیر رشد آموزش ریاضی ،اطلاعات معلم را به روز می کند واورا از ابزارهای کمک آموزشی جدید مطلع می سازد .
· با استفاده از تجارب دیگران ،خصوصا با حضور در مجامع علمی می توان به اطلاعات وروش های جدید پی برد .
· اطلاع از تازه های نشر در حیطه کار و موضوع تدریس ،توانایی معلم را در زمینه آموزش بالا می برد .
· استفاده از فیلم های آموزشی ،خصوصا فیلم های آموزشی موجود در دانشگاه های کشور ومناطق آموزش وپرورش و مدرسه ها روند آموزش را تسهیل می کند .
· استفاده از نرم افزارهای ریاضی و آمار در زمینه آموزش ماده درسی مورد نظر خصوصا در درس های نظیر حسابان وحساب دیفرانسیل ،رسم نمودارهاو بررسی رفتار توابع و همچنین در درس آمار و مدلسازی و استفاده از نرم افزارهای آماری« Mini tab» «Excle» و مانند آن ها برای رسم نمودارها و تحلیل آماری ،می تواند مفید واقع شود .
بی توجهی به سوالات دانش آموزان
یک سوال حساب شده ومناسب می تواند ،زمیه ساز یادگیری یک مفهوم باشد .می تواند انگیزه دانش آموزان را نسبت به آنچه به او آموزش داده می شود بالا ببرد و همچنین ذهن کنجکاو او را با مساله درگیر کند .از فرمایشات معصومین ماست که :«حسن السوال نصف العلم»نیمی از علم ویادگیری در خوب سوال کردن است .ولی بعضی از اوقات در ارتباط با موضوع سوال کردن برخوردهایی در کالس می شود که ظاهرا برای صرفه جویی در زمان تدریس است .ولی در باطن سرعت آموزش ویاددهی را کاهش می دهد .
استفاده نا مناسب از فضای کلاس
فضای نامناسب کلاس می تواند تاثیر منفی بر فراگیری ریاضی بگذارد واز این راه موجب اتلاف وقت دانش آموزان شود .بنابراین معلم می تواند با بهبود محسوس این فضا کمک شایانی به پیشرفت فراگیری محصول بکند .تابلوهایی برای نصب اطلاعیه ها وسایل آموزشی جالب کتابخانه کلاسی و... می توانند فضای کلاس را از یکنواختی بیرون آورند و آن را دلپذیر تر ودلچسب تر کنند .
نحوه ارزشیابی از دانش آموزان
ارزشیابی یک فرایند دائمی است ؛بدین معنی که معلم باید همواره ماقب رفتار دانش آموزان در کلاس باشد و پیشرفت آن ها را در نیل به هدف ها ومقاصد ی که آموزش تعیین کرده است زیر نظرداشته باشد . زمان زیادی از کلاس برای ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان صرف می شود .این که چه بخشی از زمان آموزش را به ارزشیابی از دانش آموزان تخصیص دهیم امری است که بر حسب تجربه به آن می رسیم .اما در این رابطه نکات زیر می تواند در بهبود کار مفید واقع شود :
1. دفعات و چگونگی ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان را مشخص کنید .
2. توجه داشته باشید که ارزشیابی زیاد اهمیت آن را از بین می برد و دانش آموزان را نسبت به آن بی توجه بار می آورد .
3. تنوع در ارزشیابی از امتحان وبررسی نقاط ضعف و قوت دانش آموزان و معلم به اصلاح ارزشیابی کمک می کند .
4. تنوع در ارزشیابی می تواند شور وشوق به دانش آموزان بدهد .
5. سوال های سخت ،اطمینان و اعتماد به نفس دانش آموز را کاهش می دهد .
6. ارزشیابی دانش آموزان از کار معلم نیز می تواند مشکلات کار او را شناسایی کند .به او یاری رساند که به رفع این مشکلات بپردازد .
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید