پسري که مياد به خواستگاري بايد حسابش پر پول باشه و بتونه قباله يک زمين رو مهريه کنه. مگه ميشه با شکم گشنه زندگي کرد؟ زندگي که توش پول نباشه نمي تونه پر از عشق باشه. علاوه بر اون زيبايي هم در انتخاب بسيار مهمه. آدم بايد روش بشه در کنار همسرش قدم بزنه و اونو به همه نشون بده. اگر همسرم زيبايي لازم رو نداشته باشه همه منو مسخره مي کنن. اين يعني دست کم گرفتن خود. حالا اگه يه وقتايي هم دروغ گفت يا تو کارش تقلب کرد خب مهم نيست يواش يواش خوب ميشه يا شايدم صلاح مي دونه که بخشي از سياست هاي لازم رو تو کارش داشته باشه اما زيبايي ظاهر و پولداري لازمه که از اول انتخاب با شخص مورد نظر همراه باشه.
 
در نسلهاي قبل که پدران و مادران ما ازدواج مي کردند معيارهاي اصلي براي ازدواج با خدا بودن يعني خدا رو در مراحل زندگي به ياد داشتن و سعي در خوب بودن و داشتن صفات پسنديده بود. همچنين پدران و مادران دختر تأکيد داشتند دامادي را انتخاب کنند که اهل کار و تلاش باشد و از تنبلي دوري کند و به خانه و خانواده عشق بورزد و به اصطلاح زن دوست باشد. پدران و مادران پسر هم در پي آن بودند که دختري با حياء و محبوب و کدبانو را براي پسرشان انتخاب کنند تا بتواند زمينه هاي آرامش و آسايش را براي او فراهم کند.
.
.
.
چند سال بعد
اما حالا وضعيت به چه صورت است؟ آيا معيارهاي ازدواج به همان صحت و سلامت باقي مانده؟ اولين سئولاتي که خانواده دختر از خانواده پسر دارند چيست؟ تأکيد براي انتخاب، روي چه موضوع هايي قرار دارد؟ آيا پسري که روي پاي خودش ايستاده و سعي دارد با استقلالي که بدست آورده خودش اسباب يک زندگي سالم و شايد نه چندان مرفه را فراهم کند مورد ارج و قرب قرار مي گيرد؟ آيا روي اعتقادات و اخلاقيات طرف مقابل توجه و تأکيد خاصي وجود دارد؟ خانواده هاي پسر چقدر بر حيا و حجب دختر توجه و عنايت دارند و به جاي تأکيد بر زيبايي و اموال پدري تا چه ميزان به وجود صفات اخلاقي و مهارت هاي شوهرداري صحه مي گذارند.
 
متأسفانه امروزه اکثر جوانان انتظار دارند که نيازها و توقعات آنها با ازدواج تأمين شود. در صورتي که ازدواج عرصه اي براي تغيير و ايجاد پختگي و کسب تجربه است. شيريني پيوند بر اين است که هر دو در پي ايجاد رفاه و تغييرات مثبت تلاش کنند. هر دو شاهد پشتکار ديگري براي بهتر شدن باشند و هر دو ديگري را براي تلاش افزون تر تشويق و ترغيب کنند. آن وقت است که قدر عافيت را بدست مي آورند و درک مي کنند که بدون فعاليت و تلاش و خواست خدا زمينه هاي سلامت و ارتقاء بدست نمي آيد. دختران و پسران ما بايد با نگاهي واقع گرايانه دست به انتخاب بزنند و در پروسه انتخاب بر معيارهايي تأکيد کنند که در ايجاد خوشبختي واقعي و پيوند دل ها مؤثر واقع مي شود در اين بخش از مقاله سعي داريم تا تعدادي از اين معيارهاي منطقي را به شرح بگذاريم.
طرفين بايد از افقي همسو به قضايا بنگرند و در رويکردها و نگرش هاي خود از اختلافات فاحشي برخوردار نباشند.
1- دارا بودن همساني و اشتراک در اعتقادات ديني آن هم در سطحي مورد قبول و پذيرش به طوريکه هر دو طرف سعي مي کنند به انتخاب شخصي مقيد به اصول مذهبي و چارچوب اصلي ديني اقدام کنند.
***********
2- دارا بودن ملاک هاي پسنديده اخلاقي و عدم حضور صفات ناپسند اخلاقي مثل پرخاشگري، خساست و بدبيني. چنين ويژگي هايي خانمان برانداز است و به هيچ عنوان نبايد در انتخاب مورد اغماض قرار گيرد.بسيارند جوانان و به ويژه دختراني که در دام احساسات گرفتار مي شوند و متاسفانه وجودشان قادر به درک اين خصيصه ها در شخص مقابل نيست و حتي با اخطار اطرافيان نيز حاضر نيستند کمي احساسات را کنار گذارده و به واقعيت بيانديشند.
***********
3- دارا بودن استقلال نسبي و تلاش براي مستقل شدن و عدم تکيه به حمايت هاي افراطي اطرافيان (چه در زمينه اقتصادي و چه در زمينه مهارت هاي عاطفي و زندگي و همسرداري)
اگر در نوع تفريحات و گذران اوقات فراغت طرفين تفاوت فاحشي وجود داشته باشد مي توان به اختلاف زياد در نوع تيپ هاي شخصيت پي برد.
***********
4- همساني و تشابه در نوع نگاه طرفين به موضوع ها و مسائل مختلف زندگي. به طوري که طرفين از افقي همسو به قضايا بنگرند و در رويکردها و نگرش هاي خود از اختلافات فاحشي برخوردار نباشند. اين موضوع مي تواند در اختلاف سطح تحصيلات دختر و پسر نيز اتفاق بيفتد.اما با توجه به شرايط فعلي که معمولاً سطوح تحصيلي دختران بالاتر از پسران است بايد به جاي تأکيد افراطي بر تحصيلات، سطح فهم و درک و تشابه نگرشي افراد مدنظر قرار گيرد.
***********
5- همساني و تشابه در نوع علاقمندي ها و تفريحات، حضور در جمع و در مجموع تيپ شخصيتي. اگر در نوع تفريحات و گذران اوقات فراغت طرفين تفاوت فاحشي وجود داشته باشد مي توان به اختلاف زياد در نوع تيپ هاي شخصيت پي برد. فرض کنيد آقايي که در اوقات فراغت خود به مطالعه و تفريحات انفرادي علاقمند است و خانمي که در اين مواقع حضور در جمع را ترجيح مي دهد. اين تفاوت مي تواند در آينده مشکلاتي را بدليل شخصيت هاي مختلف آنها و نيازهاي طبيعي هر يک به وجود بياورد.
فهيمه کهتري