يکي از نياز هاي زندگي در دنياي امروز ،توانايي موفقيت در کار گروهي است . از تحقيق هاي گروهي در مدرسه و دانشگاه گرفته تا محل کار و حتي ارتباط با دوستان و خانواده . موفقيت براي کساني است که مي توانند ارتباط موثر داشته باشند. مي توانند در يک گروه عضوي کار آمد باشند و به ارتقاي تيم کمک کنند. اصول ما دراين مقاله و مقالات قبل که براي مرور بيشتر عناوينش را در انتهاي مقاله براي تان آورده ايم ، مي تواند به شما کمک کند تا در خانواده تان نيز عضوي
موثر باشيد . کسي که حضورش براي ديگر اعضا مفيد است .
جايي که گروه مطرح باشد من بودن در کار نيست. ما مطرح است .
هيچ تيمي توفيق نمييابد مگر اينکه هر کس ديگري را بر خود مقدّم بدارد. از خود گذشتگي آسان نيست. امّا لازم است. بذر از خودگذشتگي را چگونه در بستر ذهن خود ميپاشيد؟ اين کار را با گامهاي زير برداريد:
1- بخشنده و گشاده دست باشيد.
بزرگي گفته است: «دست بگير شما را از ديگران جدا ميکند. دست بده اتحاد ايجاد مينمايد.» از خودگذشتگي، بخشندگي و گشادهدستي است. گشادهدستي نه فقط گروه را متحد ميسازد که موجب پيشرفت آن ميشود. اگر اعضاي گروه از مال خود مايه بگذارند، در کاميابي بر روي تيم گشوده ميشود.
از اينکه من کاشتم و ديگران برداشتند گلهاي ندارم. پشيماني فقط وقتي معني دارد که بکاريم اما کسي درو نکند.
2- سياست بازي را کنار بگذاريد.
يکي از بدترين شکلهاي خودخواهي را در کساني ميبينيم که در درون تيم سياست بازي ميکنند. اين کار غالباً بدان معناست که در صدد کسب منافع شخصي خويش هستند، بيآنکه به آثار زيانبار آن بر روابط تيم اهميت بدهند. اما کسي که اهل کار تيمي باشد قبل از آنکه نگران منافع خود باشد در انديشه تامين منافع ديگران است. اين نوع عدم خودخواهي به ياران کمک ميکند و به خود شخص نفع ميرساند. دانشمند بزرگ آلبرت اينشتين گفته است: «انسان وقتي زندگي را آغاز ميکند که از خود تهي شود و در برون خويش زندگي نمايد.»
3- وفادار باشيد.
اگر به ياران تيمي وفاداري نشان دهيد، آنها هم مقابله به مثل خواهند کرد. اين همان کاري است که فرماندهان ميکنند. بارها و بارها سپر بلاي سربازان خود مي شوند و در نتيجه آنها هم بيشائبه کار ميکنند و کمر به خدمتش مي بندند و ماموريت خود را حتي در شرايط دشوار انجام ميدهند. وفاداري اتحاد ميآورد و اتحاد تيم را به کاميابي ميرساند.
4- به وابستگي متقابل بيش از استقلال ارج نهيد.
انسان هاي موفق به استقلال ارجي وافر مينهند زيرا غالباًٌ با نوآوري، کوشايي، و جانبداري از حق همراه است. اما اگر استقلال هم به افراط کشيده شود به مرز خودخواهي ميرسد، به خصوص اگر آسيبي به ديگران برساند يا مانعي در کارشان ايجاد کند.
کسي که خود را تنها ميداند و هر نفعي را براي خود ميخواهد زندگي شادي ندارد. بايد براي ديگران زندگي کرد تا زندگي خود، معني پيدا کند.
وقتي که ديگران از شما جلو ميافتند چه احساسي پيدا ميکنيد؟ آيا اگر کسي ديگر به خاطر درخشش کار خود مورد تقدير قرار گيرد ديگ حسادتتان به جوش ميآيد؟ آيا اگر راه را بر پيوستن به صف اعضاي تيم بسته ببينيد، فريادتان بلند ميشود، ناراحت ميشويد، يا قرص و محکم سر جاي خود ميايستيد؟ همه اينها نشانه از خودگذشتگي هستند.
براي بالا رفتن از نردبان از خودگذشتگي...
- به جاي خود ديگري را (معرفي) کنيد.
اگر عادت داريد که از دستاوردهاي خود صحبت کنيد و خود را به ديگران معرفي کنيد، زبان از تعريف خود در کشيد و دو هفتهاي از ديگران تعريف کنيد. صفات مثبت ديگران را پيدا کنيد و پيش اين و آن، به ويژه نزد بالادستان، دوستان و اعضاي خانوادهشان بيان نماييد.
- خود را در نقش زيردستان بگذاريد.
ميل طبيعي اکثر مردم اين است که ديگران را به حال خود رها کنند و خود، بالا بالا بنشينند. شما همين امروز از بام تا شام، کمر به خدمت ببنديد، ديگران را جلو بيندازيد، يا نقش زيردستان را ايفا کنيد. يک هفته اين کار را ادامه دهيد و اثر آن را بر نگرش و طرز فکر خويش مشاهده کنيد.
- پنهاني و بيسرو صدا کمک کنيد.
اين جمله را بخاطر داشته باشيد که :اگر امروز، بدون هيچ انتظاري، کاري براي کسي نکرده باشيد، روزي از عمر خويش را بر باد دادهايد.
منبع :کتاب «17 اصل مهم در کار تيمي» - با تغيير و تلخيص
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید