عقايد نادرست بسياري در مورد ازدواج وجود دارد. اگر ميخواهيد رابطهاي طولاني، رضايتبخش و شاد با شريک زندگي خود داشته باشيد بهتر است بدانيد، همين عقايد هستند که باعث ميشوند تا به خواستهيتان نرسيد.
عقايد نادرست بسياري در مورد ازدواج وجود دارد. اگر ميخواهيد رابطهاي طولاني، رضايتبخش و شاد با شريک زندگي خود داشته باشيد بهتر است بدانيد، همين عقايد هستند که باعث ميشوند تا به خواستهيتان نرسيد. همچنين بايد تلاش کنيد تا راههايي را بيابيد که بتوانيد با استفاده از آنها رابطهي زناشويي خود را روزبهروز قويتر بسازيد. يادتان باشد ازدواج موفق و خوب فرآيندي است طولاني مدت، پس با شناخت اين عقايد نادرست و اجتناب از آنها ازدواج موفقتري داشته باشيد.
در يک ازداوج خوب هر دو طرف بهصورت خودکار با گذشت زمان به يکديگر نزديکتر ميشوند. ازدواج نياز به توجه و مراقبت دائمي دارد. اگر دقيقتر بينديشيد متوجه ميشويد که براي دستيابي به همهي چيزهاي خوب در زندگي با همين روش بهدست ميآيد. مثلا" چطور برخي از مردم هميشه هيکلي متناسب دارند؟ قاعدتا" با رويابافي به جايي نرسيدهاند، بدن سالم نياز به ورزش، تمرين و توجه و مراقبت دارد. هيمن قاعده براي داشتن يک رابطهي سالم نيز صدق ميکند.
ازدواج شباهتهاي بسياري با يک موجود زنده دارد، زيرا دائما" در حال تغيير و رشد است. در طول سالهاي ازداوج همسران هميشه نسبت به هم احساس نزديکي، تمايل و عاطفه ندارند و زماني پيش ميآيد که از دست همسرتان خشمگين خواهيد شد و شايد از خودتان بپرسيد اصلا" از ابتدا چرا با هم ازدواج کرديد. يکي از قسمتهاي مهم نزديک شدن همسران به يکديگر مبارزهي پيروزمندانه با همين احساسات است. اما اين اتفاق يک شبه رخ نميدهد و هر دو نفر بايد روي آن کار کنند.
آيا بحث، مجادله و تبادلنظر رابطه را خراب ميکند؟
زنان و مردان معمولا" با اين باور وارد رابطهي زناشويي ميشوند که: بحث و مجادله چيز بسيار بدي است. آنها انتظار دارند همهي کارها به آرامي و يا با مقدار ناچيزي مخالفت و عدم توافق انجام شود اما بعد از مدتي، بحث و جدلها بر سر پول، بچهها يا مسئوليتهاي مختلف شروع خواهد شد. حال اگر ندانيد که همهي زوجها همين مشکلات را دارند ممکن است احساس کنيد که رابطهي شما با همسرتان دچار مشکل شده است. اکثر اوقات مشکل اصلي در اينجاست که همسران انتظارات غيرواقعبينانهاي از هم دارند و در نتيجه احساس نااميدي ميکنند.
بعضي از زوجها ترجيح ميدهند به جاي بحث و جدل از يکديگر فاصله بگيرند؛ در آخر، بسياري از اين زوجها با دست خودشان باعث از هم پاشيدن زندگي و ازدواجشان ميشوند زيرا فاصلهي ميان آنها رفتهرفته بسيار زياد ميشود. پس گاهي اوقات بحث و تبادلنظر ميتواند تأثير مثبتي بر روابط ما داشته باشد.
آيا پيروي از علايق و رفتن به دنبال نيازهاي شخصي در ازدواج اشتباه است؟
ميدانيد اين عقيده نادرست از کجا نشأت ميگيرد؟ از اين انتظار که "زوجهاي متأهل خوشحال بايد همهي کارهايشان را با هم انجام دهند. ولي اصلا" صحيح نيست زيرا در يک ازدواج خوب و سالم هر يک از طرفين به مقداري خلوت و زندگي خصوصي احتياج دارند.
با وجود اينکه زن و شوهر هر دو قسمتي از يک زندگي مشترک هستند ولي هر يک از آنها زندگي مجزايي دارند و بايد در مورد کارهايي که در زندگي مجزايشان انجام ميدهند تصميم بگيرند. هنگامي که ? نفر با هم ازداوج ميکنند قسمتي از دنياي هم ميشوند، يعني در ميان کارهاي ديگر ممکن است به اهداف شخصي شريک زندگيشان علاقهمند شده و براي داشتن يک رابطهي خوب با خانوادهي او نهايت تلاششان را بکنند. اين حسي است که با اجبار براي انجام همهي کارها با همديگر تفاوت بسيار دارد.
زوجهايي که تصور ميکنند بايد همهي کارها را با هم انجام دهند به زودي متوجه ميشوند که در چنين رابطهاي يکي يا هر دوي آنها احساس گرفتار شدن خواهند داشت. در برخي روابط همسران احتياج دارند وقت بيشتري را با هم بگذرانند و در برخي ديگر نياز دارند استقلال بيشتري داشته باشند. بنابراين هر يک از طرفين بايد خود تصميم بگيرند که چقدر به استقلال نياز دارند. روش صحيح اين است که ميان با هم بودن و استقلال تعادل برقرار کرده و از آن براي بهبود روابطتان استفاده کنيد.
همسران ميتوانند خلاءها را با ويژگيهاي فردي يکديگر پر کنند.
يکي از لذتهاي بزرگ ازدواج توانايي تقسيم قدرتها با شريک زندگيتان است. مثلا" اگر يکي از طرفين از نظر جسمي و بدني قويتر و ديگري از نظر منطقي و فکري قدرت بيشتري دارد ميتوانند با استفاده از تقسيم نقاط قوتشان زندگي زيباتري را خلق کنند. اما مثلا" هنگامي که يکي از طرفين بسيار خجالتي باشد و براي انجام همهي کارها و صحبتها به ديگري تکيه کند آن وقت حتما" احساس عدم تعادل بهوجود خواهد آمد.
نوع مشابه عدم تعادل زماني اتفاق ميافتد که همسران اعتقاد دارند زنان و مردان وظايف جداگانهاي بر عهده دارند و نميتوان آنها را با هم تقسيم کرد. شوهراني که از کمک در آشپزي يا تميز کردن خانه امتناع ميکنند به اين دليل که کارهاي زنانه هستند و يا زناني که از برداشتن يک چکش امتناع ميکنند چون اينها کارهاي مردانه هستند، اشخاصياند که از اين عقيدهي نادرست پيروي ميکنند. براي موفقيت در يک رابطهي زناشويي همسران بايد انعطافپذيرتر بوده و از همکاري با يکديگر و انجام همهي وظايف استقبال کنند.
در ازدواجهاي موفق و روابط سالم هر يک از طرفين تلاش ميکنند، هم به عنوان افراد مجزا و هم به عنوان يک زوج پيشرفت کنند. هر يک از افراد در يک رابطه نقاط قدرت و ضعف منحصر به فردي دارند و با الگو و سرعت بهخصوصي به سوي رشد و ترقي در حرکت است. حال اگر سرعت رشد و پيشرفت يکي از طرفين بسيار بيشتر از ديگري باشد عدم تعادل ميتواند به رابطه آسيب برساند.
هدف از ازدواج براي هر دو طرف اين است که دقيقا" همان چيزي را بهدست بياورند که ميخواهند. اين عقيده که ازدواج راهي است براي رسيدن به کاميابي و شادماني نسبتا" جديد است. در گذشته مردم به دلايل اقتصادي و داشتن بچه ازدواج ميکردند اما امروزه بسياري از مردم به ازدواج به عنوان جادهاي براي رسيدن به رضايت فردي نگاه ميکنند. بسياري از شکايات دربارهي ازدواج نظير اين جمله هستند: "من ديگر در کنار او احساس شادماني و کاميابي ندارم و خوشحال نيستم." اين نوع شکايات نتايج انتظارات غيرمنطقي است. مثلا" وقتي يکي از طرفين ميگويد: "اگر مرا دوستن داشتي، وقت بيشتري را با خانوادهي من ميگذراندي." / "اگر مرا دوست داشتي، به سفري ميرفتيم که من ميخواستم." / " اگر مرا دوست داشتي، اين قدر از من انتقاد نميکردي" / " اگر مرا دوست داشتي، در کارهاي خانه بيشتر کمک ميکردي."
پيغامي که از اين جملهها دريافت ميشود اين است: "مرا دوست نداري مگر اينکه دقيقا" همان کاري را انجام دهي که من ميخواهم." ولي هنگامي که مثلا" همسر شما به دليل اينکه تولدش را فراموش کردهايد گلهمند و ناراحت است، گفتن اين جمله که: "ميداني که دوستت دارم" کافي نيست و نبايد انتظار داشته باشيد که او بيتوجهي شما را با گفتن همين جملهي ساده ببخشد. اين انتظار شما، يکي ديگر از راههايي است که در آن سعي داريد همه چيز دقيقا" به همان روشي که ميخواهيد پيش برود. اين عقيده يکي ديگر از نشانههاي خودخواهي است. همهي ما حق داريم به نيازها و خواستههايمان برسيم به شرطي که واقعبين و منطقي باشيم. حتي در بهترين ازدواجها همسرتان ميتواند فقط مقدار مشخصي از خواستههايتان را برآورده کند و بقيهي آنها بايد از طريق کار، بچه، رفتن به دنبال علايق شخصي و يا از درونتان برآورده شوند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید