ايـن تـفـاوتـها ميـان فـرهنـگها، تمدنها، كشورها و نژادهاي مـخـتـلف متـنـوع مـي بـاشـد زيــرا هـر كـدام از آنـها داراي اسـتانداردهاي متـفـاوتـي از اخـلاقـيات و بـرابري زن و مرد هستند. امـا تفاوتهاي ذكر شده در اين مقاله تقريبا فراگير مي باشند:
1- در دنـياي مردان بسياري از آنها هنوز چنـيـن ميپندارنـد كه: پول درآوردن وظيفه آنها ميباشد و خانه داري، آشپزي و نـگهداري از فـرزنـدان وظيـفه همـسرانـشان، خـواه شـاغل باشند و يا نباشند. بنابراين زنـان مجبور هسـتند كـارهـاي زيادي را انجام دهند كه سبب ايجاد استرس فراوان در آنها مي گردد. در حـالي كـه مـردان روي مبـل لم داده و در حال تماشاي تلويزيون و خوردن چيپس ميباشند. البته مرداني نـيـز وجـود دارند كه تـمام كارهاي خانه را انـجام مـي دهنـد امـا اين كار را در عوض حرف شنوي و مطيع بودن زن هنگامي كه آنها با دوستانشان بيرون ميروند انجام ميدهند.
2- بـيشتر اوقـات مـردان نـسبت بـه انـجام كارهاي خانه براي همسرانشان تبعيض قائل مي گردند. آنها تصور ميكنند كه زنان در انجام كارهاي عملي كه بـا دسـت انجام ميگيرد مهارت ندارند زيرا فاقد نيروي عضلاني كافي ميباشند. كاري را كه آنها انجام ميدهـند دو برابر بيشتر از حد معمول بطول مي انجامد.
3- زنان حساس تر از مردان ميباشند. زنان هيجانات شديد تري در برابر مرگ، مصـيبتها و تغير و تحولات از خود نشان ميدهند. آنـها مـعـمولا زمان بيشتري نسبت به مردان نياز دارند تا زخمهاي عاطفي خود را التيام بخشند.
4- مردان منطقي تر از زنان ميباشند. مردان در كنترل احساسات خود، دادن تـوضيـحات و استدلالهاي منطقي و تسلي دادن زنان اندوهگين بهتر ميباشند.
5- زنان كنجكاه تر از مردان ميباشند. زنـان مـراقب همه چيز هستند: مـردم چه لباسي مي پـوشند، كدام فروشگاه حراج كرده، كـدام فـرد مشهور مي خواهد طلاق بـگيـرد و يـا چه كسي دوست پسر جديد پيدا كرده است.
6- مردان بي پرواتر و خشنتر از زنان ميباشند. شـايد بـخاطر آن اسـت كـه عـضلاني تر و نيرومنتر هستند. آنها ترجيح ميدهند مشكلاتشان را با مشت و لگد حل كنند.
7- زنان در بكار بستن لطافت و ملايمت و اشك ريختن براي آن كه قـلب مردي را تسخير كنند مهارت خاصي دارند. هنگامي كه زني ميگريد و غصه ميخورد حتي دل سنگدلترين مرد را نيز به رحم مي آورد.
8- زنان نـياز بيشتري به همدم و مراقبت كلي دارند. مردان نيز احتياج به فضا و وقت آزاد دارنـد تا كارهايـي كـه دوسـت دارنـد را انـجـام دهنـد. مـردان نـياز دارنـد تا عادات و سبك زندگيشان حتي پس از ازدواج بدون تغيير باقي بماند.
9- زنان صداي تيزتر و گوشخراش تري دارند كه: بعضي اوقات تكان دهنده ميباشد خصوصا زماني كه آنها ميخندند و يا در مورد چيزي گله و شكايت مي كنند كه براي برخي مردان تقريبا آزر دهنده است.
10- زنان دوسـت دارند تـا مـردان از آنـها محافظت كنند مردان نيز دوست دارند تا از زنان مـحافظت كنند. هر جـا كـه زنـان مـورد آزار و اذيـت قـرار بگيرند مردان فعالانه به كمك آنها خواهند شتافت.
11- از مـردان انـتظار مي رود در حضور زنان نجابت خود را به نمايش بگذارند. راه را براي زنان باز كنند، صنـدلي را بـراي خـانـم بـعقـب بيـاورد تــا بنشيند و يا براي آنها نوشيدني بريزند.
12- مردان نسبت به شان و منزلت خود حساستر مي بـاشـند زيـرا مـردان در قيد و بند نـمـاد مردانگي هستنـد. بـنـابرايـن از آنـكه شـان و مقام مردي آنها زير سوال برود بسيار خشمگين خواهند شد.
13- مـردان در تـجربه كـردن اعــمال و ورزشهاي مخاطره آميز بي باك تـر و دليـرتر از زنـان ميباشند. مردان به ورزشهاي پرسرعت و پر تصادم علاقه مندند.
14- مـا مـعـمولا آنكه شـوهري بيشتر از هـمسرش پول در بـيـاورد را مـورد پـذيـرش قـرار ميدهيم اما برعكس اين قضيه سبب ميگردد تا آبرو و وجهه مرد از ميان رفتـه و ديگران به چشم حقارت به وي نگاه كنند.
15- زنان وابسته به شوهرانشان براي اداره زندگي كاملا قابل قبول مردم مي باشد اما شوهراني كه كار مي كنند ولي بـراي غذا و پـول وابـسته به زنانشان مي بـاشند سربار تلقي ميگردند.
16- بيشتر اوقات هنگامي كه زنان با مردان بحث مي كـنـند در كنار يكديگر مي ايستند اين گونه كسب پشتيباني و حمايت كمتر در ميان مردان مشاهده مي گردد شايد بدين علت كه مردان منطقي تر ميباشند.
17- هرگاه بحث و مشاجره اي ميان زن و مرد صورت ميگيرد كسي كه بايد تسليم گردد مـرد اسـت و كسي كه بيشتر مورد همدردي و جانبداري از سوي ديگران قرار ميگيرد زن ميباشد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید