ازدواج ومعيارهاي انتخاب همسر
مردم به دلايل گوناگون ازدواج مي كنند : عاطفي ( كه اغلب در سنين پايين انجام مي شود) ، مذهبي ( كه براساس اشتراك عقيده و ايدئولوژي انجام مي شود) ، اقتصادي ( كه صرفاً براساس ثروت يكي از طرفين انجام مي شود) و اجتماعي ( كه شايعترين فرم بوده و براساس سنت ها و عمدتاً به صورت خواستگاري انجام مي شود).
تجربه نشان داده است كه ازدواج هاي عاطفي ( كه بر اساس علاقه ي فرد نسبت به هم است ) و اجتماعي موفق تر از انواع ديگر مي باشند.
شروط اصلي ازدواج
1- بلوغ جسمي، رواني و اجتماعي : بلوغ جسمي براساس شرايط جغرافيايي، تغذيه اي و نژادي تفاوت مي كند ولي به طور متوسط براي پسران 13 – 15 سالگي و در مورد دختران 11-13 سالگي است.
بلوغ رواني 2-4 سال پس از بلوغ جسمي و بلوغ اجتماعي حدوداً 2 سال پس از بلوغ رواني صورت مي پذيرد متاسفانه هنوز در بعضي خانواده ها به محض ايجاد علائم بلوغ جسمي ، اقدام و يا تشويق به ازدواج نوجوان مي نمايند و يا براي فرزندان عقب مانده ي ذهني خود عليرغم بلوغ بدني و عدم رشد و بلوغ رواني و اجتماعي، همسر تعيين مي نمايند.
2- داشتن انگيزه : بايستي دختر و پسر جوان انگيزه اي واقعي براي ايجاد پيوند زناشويي با فرد مورد نظر داشته باشند و خواست و علاقه والدين و يا آشنايي و تاييد آنها دليل درست بودن اين پيوند نمي باشد . چه بسا جواناني كه بدون انگيزه ، ازدواج و مدت كمي پس از مراسم ازدواج اقدام به جدايي و طلاق مي كنند.
3- داشتن اطلاعات : فرد متقاضي ازدواج بايستي اطلاعات كامل در مورد ازدواج و نيازهاي رواني و اجتماعي طرف مقابل خود و هم چنين خصوصيات روانشناختي زن و مرد داشته باشد و ياد بگيرد كه ازدواج يك پيوند مقدس الهي است و صرفاً به عنوان روشي براي ارضاء غرايز نيست.
معيارهاي انتخاب همسر
1- تشابهات شخصيتي
2- تشابه فرهنگي و اجتماعي ( زوجين در يك طبقه باشند.)
3- از نظر ديدگاه هاي فكري وعاطفي قرابت ( نزديكي ) داشته باشند.
4- اختلاف سن ، ترجيحاً 2-7 سال و مرد بزرگتر باشد.
5- ترجيحاً ميزان تحصيلات و درآمد مرد بيشتر از زن باشد.
6- بهتر است دختر و پسر مورد نظر مدتي قبل از ازدواج با يكديگر آشنا بوده و در حضور خانواده ها با ديدگاه هاي فكري و اجتماعي و دلايل و برنامه ريزي هاي يكديگر در زندگي مشترك آشنا بشوند.
پس از حصول اطمينان از توافق اخلاقي ، مراسم خواستگاري با كمترين تشريفات انجام شود و بهتر است خانواده ها در مورد مهريه و جهيزيه دخالتي ننموده و آن را به عهده ي زوج جوان بگذارند.
متأسفانه در شرايط فعلي ، ازدواج ها بيشتر به صورت چشم وهم چشمي و رقابتي انجام مي شود و اغلب ، انگيزه هاي مادي وجود دارد و روز به روز مراسم عروسي پرهزينه تر و تشريفاتي تر مي شود و تأمين جهيزيه كابوسي براي خانواده ها شده است . به همين دليل انگيزه براي ازدواج و انجام اين سنت الهي كاهش يافته و در بسياري از خانواده ها دختر و يا پسر در سنين 30 – 40 سالگي و مجرد زندگي مي كنند.كمال مطلوب اين است كه در مورد فاصله ي سني بين فرزندان نيز بين زن و شوهر توافق قبلي صورت گيرد.
گاه فرزنداني كه متولد مي شوند ناخواسته اند كه يا به علت عدم آمادگي و توافق زن و مرد براي بچه دار شدن بوده است و يا اين كه نسبت به جنسيت فرزند متولد شده علاقه و توافق ندارد . به هر دليل فرزندي كه ناخواسته به دنيا بيايد هيچگاه مهر و محبت واقعي را از والدين نخواهد ديد و در بزرگسالي كانديد ابتلا به اختلال افسردگي و اضطراب است. رفتار كودكان با شيوه هاي رفتاري والدينشان همبستگي زيادي دارد و كودكان ناموفق معمولاً محصول روابط ناسالم و نامطلوب والدين بوده و از توجه و محبت آنها محروم هستند.
تجربه نشان داده است والديني كه خود از محبت پدر و مادر محروم بوده اند، اغلب نسبت به فرزندان خود بي مهر هستند و نمي توانند والدين موفقي باشند.
والدين با به كارگيري تشويق و تنبيه و نمونه قرار دادن خود و روش هاي تربيتي و سنتي خود در گذشته به رفتار فرزندان خود شكل مي دهند. بهتر است اجازه دهيم فرزندان نيز همانند ما پيراهن هايي را پاره و از اين راه تجربه كسب كنند.
همه والدين خواهان سلامتي و نيكبختي ، رفاه وامنيت فرزندانشان هستند ولي روشهاي غلط آنها در تربيت اطفال موجب رشد رفتارهاي سازش ناپذيري در كودكان مي شود. پدران و مادران كودكان خود را به دليل خطاها و اختلالات رفتاري و ناسازگاري هايشان محكوم و تنبيه مي كنند، درصورتي كه ندانم كاري ها و اشتباهات خودشان موجب بروز مشكلات آنها مي باشد.
مشاجرات بين والدين و تبعيض قائل شدن بين فرزندان از علل اختلال رفتار كودكان است. اختلافات خانوادگي ، تشنجات و توهين ها، محيطي نا امن براي طفل به وجود آورده واو را وادار به نافرماني مي كند.
خانه براي كودك مكاني است كه او تجربه اجتماعي روزانه ي خود را با شتاب به درونش مي آورد تا آن را مورد ارزيابي قرار دهد و به خاطر آن ستايش و تحسين شود.
در صورتي كه انتظارات والدين از كودك زيادتر از حد توانايي و امكانات كودك باشد، موجب شكست و ايجاد نگرش منفي نسبت به خود مي شود. كودكي كه بيش از اندازه مورد توجه والدين باشد، نازپرورده بار آمده و نمي تواند اعتماد به نفس كافي داشته باشد و توانايي مقابله با مشكلات زندگي، تضادها و محروميت ها را نخواهد داشت و قادر به پذيرش مسئوليت هاي اجتماعي نيز نخواهد بود. حمايت و محبت بيش از اندازه، كودك را خودخواه ، ترسو، خجالتي و بي تفاوت و پرخاشگر بار مي آورد. كودك ناز پرورده در طول زندگي خود نياز به روابط عاطفي شديد و بيش از حدي دارد كه بتواند آنها را جايگزين روابط عاطفي دوران كودكي خود كند. وي دمدمي مزاج ، تحريك پذير، پر توقع تراز معمول و تا حدود زيادي بي نظم است.
طرد كودك موجب احساس ناامني ، ترس ، بي اعتمادي، حسادت ، كينه جويي و ناتواني در ابراز محبت و قبول آن مي شود.
معيارهاي انتخاب همسر
پس از مطرح كردن معيارهاي انتخاب همسر، سؤالي كه در ذهن همه افراد مطرح مي شود اين است كه چگونه مي توان قبل از ازدواج به خصوصيات روحي و رواني همسر پي برد؟ و آيا مي شود با رعايت موازين شرعي و عرفي، شخصي را قبل از ازدواج شناخت؟
خواستگاري در درجه اول احترام و اكرام به جنس مؤنث است.
جواب اين سؤال تا حدودي مثبت است به شرطي كه عاقلانه با موضوع برخورد شود. به پسران جوان توصيه مي كنيم، دقت كنيد شخصي را كه براي ازدواج انتخاب مي كنيد، آيا شخصيت اجتماعي، يعني مجموعه حركات، رفتارها، آدابِ معاشرت و برخورد اجتماعي اش با عقايد شما همخوان هست يا خير؟ اگر همخواني وجود داشت تحقيقات جزيي در مورد خانواده اش به عمل آوريد و خانواده او را با خانواده خود از لحاظ اقتصادي، اجتماعي مقايسه كنيد، اگر در يك رديف بوديد به خواستگاري برويد.
دختر خانم هاي جوان بايد ابتدا تحقيقات جزيي در مورد خواستگارشان به عمل آورند اگر در كليات مانند وضعيت اقتصادي و اجتماعي، موقعيت شغلي و تحصيلي، فرد مورد نظرشان با آنها همخوان است، اجازه دهند خواستگار به خانه آنها بيايد.
تاريخچه خواستگاري به قبل از ميلاد مسيح برمي گردد. خواستگاري از طرف مردان انجام مي شده. به عبارت ديگر مرد به خواستگاري زن مي رود، و اين امر به خاطر تفاوت هاي روان شناختي زن و مرد است، خواستگاري در درجه اول احترام و اكرام به جنس مؤنث است.
زماني كه به خواستگاري مي رويد و يا از شما خواستگاري مي شود، زيباترين لباسهايتان را به تن كنيد و پوششي شيك و مناسب داشته باشيد. اولين ديدارها هميشه در اذهان باقي مي مانند. عده اي با لباس هاي نامناسب و نه چندان تميز به خواستگاري مي روند و تصورشان اين است كه اين شخص بايد وضعيت زندگي مرا بداند در صورتي كه اين وضعيت خاطره خوشي به جا نمي گذارد. در تمام طول مراسم خواستگاري متانت و وقار بايد از ناحيه هر دو خانواده مراعات شود و رفتارهاي نامناسب و جلف ، ذهنيت هاي بدي را رقم مي زنند.
هنگام صحبت كردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشيد، و دقت لازم را به عمل آوريد تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانيد به خاطر بسپاريد و هنگامي كه خودتان صحبت مي كنيد نيز سعي كنيد، سنجيده حرف بزنيد. پس از اين كه از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شديد مي توانيد ديدگاهش را راجع به مذهب سؤال كنيد.
در هنگام صحبت كردن با فرد مورد نظر در اولين جلسه بنا را بر صداقت و يكرنگي بگذاريد و متعهد شويد كه آنچه مي گوئيد كاملاً از سر صدق و صفا باشد و به اين تعهد خود نيز پاي بند شويد. بهتر است به عنوان اولين سؤال از فرد مقابل بخواهيد خودش را كامل معرفي كند؛ به عبارت ديگر از او بخواهيد خلاصه اي از گذشته زندگيش براي شما بگويد خودتان نيز متقابلاً خلاصه اي از سرگذشت خود را مطرح نماييد. سرگذشت و بيوگرافي شامل اين موارد مي شود: معرفي كامل نام و نام خانوادگي، شغل، سن، شغل پدر و مادر، ميزان تحصيلات هر يك از آنها، وضعيت شغلي و تحصيلي و سني ديگر افراد خانواده، و اين كه شما در چه خانواده اي و با چه شرايطي بزرگ شديد و مسائل خاص زندگي شما در گذشته چگونه بوده است. در هنگام صحبت كردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشيد، و دقت لازم را به عمل آوريد تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانيد به خاطر بسپاريد و هنگامي كه خودتان صحبت مي كنيد نيز سعي كنيد، سنجيده حرف بزنيد. پس از اين كه از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شديد مي توانيد ديدگاهش را راجع به مذهب سؤال كنيد. بپرسيد نگرش شما راجع به مذهب چيست؟ مذهب چقدر در زندگي شما نقش دارد و تا چه اندازه به آن اهميت مي دهيد؟ و بعد متقابلاً ديدگاه خودتان را راجع به مذهب مطرح نماييد و دقيقاً نگرش خود را در اين مورد تشريح نماييد؛ اگر براي مثال در مورد احكام مقيد هستيد و علاوه بر واجبات، مستحبات را نيز رعايت مي كنيد، اين مورد را حتماً تذكر دهيد و با نگرش ها و احساسات فرد مقابل مقايسه نماييد.
مطلب ديگري كه مي توانيد سؤال كنيد نگرش مخاطب شما راجع به مسائل اقتصادي و نحوه درآمد است، در اينجا شغل خود و ميزان درآمد ماهيانه خود را مطرح كنيد؛ بلوف نزنيد، آنچه واقعاً هست را بگوييد.
خانم ها نيز بايد از خواستگارشان سؤال كنند به نظر شما يك زن و همسر ايده آل چگونه فردي مي تواند باشد و بعد صفات مطرح شده را با خصوصيات و ساختمان رواني خود مقايسه كنند، اگر ناهمخواني يافتند بايد بگويند اين ويژگي ها را ما نداريم و يا اصلاً با ساختمان رواني ما بيگانه است، خانم ها حتماً سؤال كنند انتظار مرد مورد نظرشان از آنها چيست، به نظر آنها زن بايد با چه نوع پوششي در اجتماع ظاهر شود، چگونه بايد با مردم نشست و برخاست نمايد. نظرش راجع به شاغل بودن زن چيست.
امكانات مالي خود را توضيح دهيد، اگر توان مالي شما در شرايط فعلي بيشتر از امكانات موجود نيست اين مورد را نيز تذكر دهيد و سپس نظر دختر خانم را در اين مورد بخواهيد، ببينيد ايشان چه مقدار پول را براي داشتن يك رفاه نسبي لازم مي دانند، و اگر خواسته هاي ايشان با درآمد شما همخوان نيست موضوع را مطرح و روي آن تأكيد نماييد، وعده ها و قول هايي كه با امكانات شما نمي خواند و امكان برآورده شدنش نيست ندهيد.
هميشه براي بهتر شدن زندگي تلاش كنيد ولي قول هاي نابه جا ندهيد. علاوه بر نگرش خود و فرد مورد نظر، در مورد مسائل مادي و اقتصادي بايد موقعيت اقتصادي هر دو خانواده را با يكديگر مقايسه كنيد. فراموش نكنيد بسيار مهم است كه دختر و پسر از يك رديف اقتصادي با يكديگر ازدواج كنند و ازدواج طبقات متضاد اجتماعي اصلاً صلاح نيست.
يكي ديگر از مطالبي كه حتماً بايد در جلسه خواستگاري پرسيده شود، ارزش هاي خانوادگي است. بايد بفهميد در خانواده فرد مقابل چه چيزهايي ارزش است. اگر در خانواده شما تحصيل جايگاه مهمي دارد و خانواده براي تحصيلات و فرد تحصيل كرده ارزش زيادي قائل هستند، ولي در خانواده شخص مورد نظر شما هيچ بهايي به تحصيل و تحصيل كرده داده نمي شود، جاي تأمل دارد؛ بايد اندكي دست نگه داريد. يا چنانچه در خانواده شما حجاب و رعايت كردن آن بسيار مهم است و يكي از ارزش هاي حساس در خانواده به شمار مي رود ولي در خانواده طرف مقابل حجاب كم رنگ است و يا اصلاً جايگاهي ندارد و در عوض پول مهمترين ارزش است، در اينجا شما با يكديگر همخواني نداريد.
بعد از بررسي نگرش هاي فرد مقابل راجع به مذهب و مسائل اقتصادي و ارزش هاي خانوادگي، نوبت به بررسي ارزش هاي درون فردي مي رسد. در اينجا افكار، عقايد، ايده آل ها و علائق را به طور كاملاً جزيي مطرح كنيد. آقايان حتماً از خانم ها بپرسند، به نظر آنها يك مرد ايده آل چگونه فردي است، و چه شرايطي بايد داشته باشد؟ اگر خصوصياتي را كه خانم مطرح مي كند در وجود شما نيست سريعاً اعلام نماييد اين خصوصيات فردي مورد نظر شما، در ما نيست و يا اصلاً نمي توانيم اينگونه باشيم. خانم ها نيز بايد از خواستگارشان سؤال كنند به نظر شما يك زن و همسر ايده آل چگونه فردي مي تواند باشد و بعد صفات مطرح شده را با خصوصيات و ساختمان رواني خود مقايسه كنند، اگر ناهمخواني يافتند بايد بگويند اين ويژگي ها را ما نداريم و يا اصلاً با ساختمان رواني ما بيگانه است، خانم ها حتماً سؤال كنند انتظار مرد مورد نظرشان از آنها چيست، به نظر آنها زن بايد با چه نوع پوششي در اجتماع ظاهر شود، چگونه بايد با مردم نشست و برخاست نمايد. نظرش راجع به شاغل بودن زن چيست. اگر خانم ها در شرايط فعلي شاغلند و به شغلشان نيز علاقه مند هستند و كار كردن برايشان اهميت دارد، ولي احساس مي كنند خواستگارشان نظر چندان مساعدي نسبت به شاغل بودن زن ندارد بايد به اين نكته تأكيد شديد كنند، حتي در صورت لزوم آن را شرط ضمن عقد قرار دهند.
فرد مورد نظر را مورد مطالعه قرار دهيد نكات مثبت را در شخصيت و موقعيت وي جستجو كنيد و آن را در يك ستون زير هم قرار دهيد در مقابل ستوني را نيز به صفات و خصوصيات منفي اختصاص دهيد. آن مورد يا مواردي از خصوصيات منفي را كه اطمينان صد در صد داريد تغيير مي نمايد مثبت حساب كنيد. و سپس آنها را مورد سنجش قرار دهيد و تحليل كنيد.
مسئله ديگري كه بايد در خواستگاري مطرح شود برنامه هاي فعلي و برنامه هاي آينده است. وضعيت فعلي تان را كاملاً مشخص نماييد، برنامه هاي آينده را نيز حتماً مطرح كنيد. اگر قصد ادامه تحصيل داريد اين نكته را تذكر دهيد. اگر قصد جا به جايي و مسافرت خارج از كشور داريد، بايد قبل از ازدواج مطرح نماييد. اگر بيماري هاي جسماني خاص داريد، و يا قبلاً در زندگي شما اتفاقي افتاده است (احتمالاً نامزدي يا عقد داشته ايد و ناموفق بوده است و يا مسائل مشابهي داشته ايد) آنها را پنهان نكنيد قبل از اين كه همسرتان از ديگران بشنود و نسبت به شما بي اعتماد گردد خودتان مطرح نماييد؛ در اين صورت وجدان راحتي نيز خواهيد داشت.
شايد همه اين مطالب را در جلسه خواستگاري نتوان مطرح كرد، هيچ اشكالي ندارد تعداد جلسات خواستگاري را اضافه نماييد، مشروط به اين كه حسن نيت داشته باشيد. بعد از اين كه طي جلسات خواستگاري اطلاعات لازم را دريافت كرديد و نكته اي بر شما مبهم نماند، زمان ارزشيابي و تجزيه و تحليل فرا مي رسد. در اينجا فرد مورد نظر را مورد مطالعه قرار دهيد نكات مثبت را در شخصيت و موقعيت وي جستجو كنيد و آن را در يك ستون زير هم قرار دهيد در مقابل ستوني را نيز به صفات و خصوصيات منفي اختصاص دهيد. آن مورد يا مواردي از خصوصيات منفي را كه اطمينان صد در صد داريد تغيير مي نمايد مثبت حساب كنيد. و سپس آنها را مورد سنجش قرار دهيد و تحليل كنيد. گاهي اوقات يك مورد منفي به تمام موارد مثبت مي چربد مثلاً فرد مورد نظر تحصيلات و شغل خوب دارد از خانواده خوب و نجيب و موقعيت اقتصادي اش نيز مناسب است، اخلاق خوبي هم دارد ولي معتاد است. در اين شرايط بايد دست نگه داشت و براي ازدواج عجله نكرد و يا اين كه شرايط زندگي خوب است ولي شغل غيرقانوني دارد. مسلماً زندگي با چنين شخصي سراسر اضطراب خواهد بود.
پس از آنكه ارزشيابي انجام شد و وجوه اشتراك و تفاهم زياد بود بايد تحقيقات كامل، در محل زندگي و محيط كار در مورد چگونگي رفت و آمد با دوستانش و ديگر موارد به عمل آيد عده اي معتقد به انجام تحقيق قبل از ازدواج نيستند و مي پندارند افرادي كه از آنها تحقيق مي شود اگر گرايش و نظر خوب به فرد داشته باشند همه چيز را مثبت جلوه مي دهند و اگر با فرد مورد نظر مشكل داشته باشند وي را آدمي منفي ارزيابي مي نمايند و واقعيات را مطرح نمي كنند. در صورتي كه در واقع چنين نيست. اگر از تعداد زيادي تحقيق به عمل آيد حداقل نتيجه اش اين خواهد بود كه به شما مي گويند آيا اين فرد قبلاً ازدواج كرده است يا خير؟ و آيا اينها خانواده جار و جنجالي هستند يا خير؟ آيا برخورد اجتماعي خوبي با مردم دارند يا نه؟ بنابراين تحقيق بدون منفعت هم نيست؛ شناخت شما را نسبت به همسر آينده و فرد مورد نظر افزايش مي دهد.
پشتوانه تمامي مسائل گفته شده، توكل به خداي متعال و قادر مطلق است. در صورتي كه تشابهات زياد و تحقيقات انجام شده، مثبت بود با توكل بر خدا ازدواج كنيد. ان شاءا... زندگي خوب و سرنوشت خوبي در انتظار شما خواهد بود.
در اينجا نكته اي قابل ذكر است و آن اين كه، هر ازدواجي عليرغم تمامي دقت هايي كه براي آن به عمل آيد و با رعايت كليه ملاك ها و معيارهاي گفته شده، باز هم حدود بيست درصد ريسك دارد. و اين ريسك به خاطر جنبه هاي ناشناخته آن است يا پيش بيني هايي كه به وقوع پيوسته است يا خلاف تصور بوده است و به خاطر مسائلي بوده كه قبل از ازدواج سؤال و مطرح نشده اند و يا اگر پرسيده شده اند جواب صحيحي براي آنها دريافت نكرده اند. بنابراين رعايت كردن معيارهاي ازدواج، تضمين صد در صد براي ازدواج موفق را همراه ندارد ولي در بسياري از مواقع از به وجود آمدن مشكلات پس از ازدواج جلوگيري مي كند و از تنش ها و ناراحتي هاي درون خانوادگي پس از ازدواج مي كاهد.
سخني با خانواده ها
بعضي از خانواده ها مقيدند بلافاصله پس از يك جلسه خواستگاري، تكليف دختر و پسر مورد نظرشان مشخص شود و موافق نيستند خواستگاري به چندين جلسه موكول شود. به اين دسته خانواده ها متذكر مي شويم انتخاب همسر و ازدواج نياز به مطالعه و شناخت دارد و اين شناخت در يك جلسه خواستگاري مثلاً يك ساعته مقدور نيست. بنابراين اگر دختر و پسر به قصد ازدواج مي خواهند با يكديگر صحبت بيشتري داشته باشند، خانواده ها بايد در اين مورد قدري انعطاف به خرج دهند: شناخت لازمه زندگي است. نگراني اين نوع خانواده ها به خاطر قضاوت مردم و آشنايان است در صورتي كه مردم، آشنايان و همسايگان هم نظر منفي راجع به خواستگاري كردن از دختران ندارند. پسري هم كه به قصد خواستگاري وارد خانه شما مي شود حريم خانه برايش اخلاق ايجاد مي كند و اين امر بسيار بهتر از آن است كه دختر و پسر در خارج از محيط خانه و دور از اطلاع خانواده ها رفت و آمد داشته باشند و تصميمات نسنجيده بگيرند و يا معضلات اخلاقي به وجود آورند.
منابع
- مقدمه اي بر روان شناسي ازدواج – تأليف : زهره رئيسي
- خانواده در اسلام – تأليف حسين مظاهري
- مشاوره ازدواج – تأليف علي اسلامي بجنوردي نسب
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید