اهمّيت ازدواج و آثار و نتايج آن
ازدواج، هسته اوّل ايجاد خانواده و خانواده نيز سنگ بناي جامعه انساني است. لذا نوع پايه گذاري، و ميزان توجّه و تدبير در اين امر مهم، در پيشرفت و توسعه و نيز انحطاط و سقوط جامعه، تأثير مستقيم دارد.
ازدواج، عاملي براي رفاه، سکون و گسترش مدنيّت بشري است. صاحبان اديان، فلاسفه و دانشمندان که همّت خود را صرف برنامه ريزي جهت رفاه، آسايش و امنيّت بشر کرده اند، به اين نتيجه رسيده اند که امکان دستيابي به رفاه، بدون تشکيل خانوادهاي متعهّد و مسئول وجود ندارد. بر اين اساس، ازدواج، راهي مهم براي آسايش جامعه و رفاه بشريت است. بنا بر اين، ازدواج آثار و نتايج بسيار سازنده اي براي افراد و به تبع آن، براي جامعه دارد که در اين جا به برخي از آنها اشاره ميکنيم:
1 . ارضاي نيازها و گرايشهاي غريزي،
2 . بقاي نسل بشر،
3 . ايجاد آرامش و اطمينان روحي و رواني و نجات از تنهايي،
4 . ريشه کن شدن بسياري از انحرافات و فسادها،
5 . حفظ و تقويت ايمان و معنويت در افراد (تکميل شدن دين)،
6 . تکامل روحي، فکري و جسمي افراد،
7 . توسعه و رشد ارزشهاي اخلاقي (اعم از فردي و اجتماعي) و... .
اسلام و مسئله ازدواج
گمان نمي رود از بين مکاتب و مذاهب جهان، هيچ مکتبي به اندازه اسلام درباره ازدواج، بحث و تأکيد کرده باشد. با مطالعه اي سطحي در کتابهاي فقهي، اخلاقي و منابع حديث اسلامي و مقايسه آن با آثار ساير اديان يا مذاهب بشري، درستي اين ادّعا، به خوبي روشن ميگردد و معلوم ميشود که اسلام، جوانب اين مسئله را با چه وسعت نظري ديده و درباره هر جنبه اي از آن، چه ديد عالمانه و واقعبينانه اي داشته است.
آري! برخلاف بسياري از مذاهب و مکاتب که با برداشت افراطي يا تفريطي به اين مسئله نگاه ميکنند و گاهي حتي پذيرش آن را به گردن انداختن طوق بندگي و يا بدبختي و عقبماندگي ميدانند، اسلام با نظر مثبت به ازدواج مينگرد و آن را امري نيکو، مستحب و مورد تأکيد و از سنن انبيا و اولياي الهي معرفي ميکند و جواناني را که بدان تن در ميدهند، به حقيقت، همگام با آفرينش و طبيعت و بلکه در مسير سعادت خود ميداند.
ازدواج در دنياي امروز
آنچه مسلّم است، اين است که ازدواج در بسياري از جوامع جهان، از جمله جامعه ما، شکل و رنگ ديگري يافته و تا حدّ زيادي، از اصول و ضوابط عقلي و حتي مذهبي، خارج شده است. در دنياي امروز که با مظاهر فريبنده خود، الگوهاي بسيار نامناسبي را براي زندگي افراد معرفي ميکند، بسياري از جواناني که اطلاعات کمي از ازدواج و مسائل مربوط به تشکيل خانواده دارند، گرفتار انتخابهاي نسنجيده و در نتيجه، شکستهاي جبران ناپذيري در زندگي خويش ميشوند. بنا بر اين در شرايط کنوني، توجّه بيشتر به مسائل ازدواج (خصوصا انتخاب همسر براي جوانان)، يکي از ضروريات زندگي است و جوانان ما بايد هميشه اين نکته مهم را در نظر بگيرند که انتخاب همسر بدون بررسي، دقت و انديشه، همانند خريدن يک عينک بدون معاينه، آزمايش و سنجش، براي چشم است ؛ چرا که همانگونه که عينک خريداري شده، احتمال دارد که به چشمهاي ما نخورد و حتي زيان و ضررهايي نيز براي چشممان داشته باشد، همسري هم که بدون دقت و بررسي لازم انتخاب شده باشد، همين وضع را داراست.
سخت گيري و دقت تا چه اندازه؟!
سختگيري در انتخاب همسر تا آنجا که انسان را از سهولت و سهلانگاري در انتخاب، باز دارد و او را به دقت لازم و مفيد در اين امر وادارد، بسيار بهجا و سازنده است ؛ چرا که وقتي مجموعه دستورات اسلام را در زمينه ازدواج بررسي ميکنيم، به اين نتيجه ميرسيم که اسلام، درباره بسياري از مسائل پيرامون ازدواج مثل: مهريه، جهيزيه، ثروت، تشريفات، آداب و رسوم و... به آسانگيري و سادگي و عدم سختگيري توصيه مينمايد. همچنان که در روايات آمده است: «بهترين همسران، کسانياند که مهريه شان کمتر باشد»(1) و يا در حديثي نقل شده که: «بهترينْ ازدواج، آسانترينِ آن است»(2) و... اما هنگامي که سخن، در باب «انتخاب همسر» است، شخص را بر حذر ميدارد و از او ميخواهد که معيار و ملاکهايي را لحاظ کند و دقت و سختگيري لازم را براي رعايت شدن ملاکهاي واقعي در انتخاب همسر، داشته باشد، چنانچه توصيه شده است که: «بنگر چه گردنبندي برگردنت مياندازي!»(3) و نيز سفارش شده که: «از ازدواج با احمق بپرهيزيد»(4) و يا اين که: «از ازدواج با زن زيبايي که اصالت خانوادگي ندارد، دوري کنيد»(5) و دهها مورد ديگر که معيار و ملاکهاي اسلامي را براي يک انتخاب موفق در گزينش همسر براي انسان، مشخص ميکند.
بنا بر اين بايد گفت که سختگيري در انتخاب همسر، بسيار ضروري و لازم است و نبود آن، باعث ايجاد مشکلات و دردسرهايي بزرگ براي فرد ميشود که گاهي براي رهايي از آنها، چاره اي جز طلاق و جدايي باقي نميماند.
وليکن سختگيريهاي بيمورد که بعضي اوقات فرد را پس از مدتي از ازدواج، بيزار ميکند و يا موجب تأخير در ازدواج براي چند سال ميشود، و همچنين سختگيريهايي که ناشي از يک دسته تفکرات ايده آل (آرماني) و دور از واقعيت (خيالي) باشد، بسيار ناشايست است که انسان بايد از آن دوري گزيند.
درمان سختگيريهاي افراطي در انتخاب همسر
اگر انسان در مسئله انتخاب همسر، معيار و ملاک صحيح داشته باشد، هيچ وقت دچار سرگرداني و اشتباه نميشود ؛ اما اگر معيار و ميزان درستي در جهت انتخاب همسر ايده آل خودش نداشته باشد، حتما دچار سرگرداني و بلاتکليفي خواهد شد. لذا به اين نتيجه ميرسيم که نداشتن يک ملاک صحيح در انتخاب همسر، انسان را يا به افراط و دقت و وسواس بيش از حد خواهد کشاند و يا او را دچار تفريط و کوتاهي در اين امر مهم ميکند که سبب ميشود شخص به دردسرهاي بزرگي دچار گردد که هر دو مورد، خسارتبار و پشيماني آورند.
حدّ اعتدال و مورد پسند عقل و دين، آن است که انسان، ابتدا ملاکهاي واقعي را در انتخابش به دست آورد و آن گاه، همسري مطابق با آن معيارها برگزيند. و بايد بدانيم آن دقتي که در مورد انتخاب همسر، مطرح ميشود، غير از سختگيريهاي بيمورد و افراطي است ؛ چرا که هيچ وقت، همسرِ کاملِ بدون هيچ عيب و نقص و از هر جهت مطابق با ميل انسان، يافت نشده و نميشود.
هيچ انسان غير معصومي (چه زن و چه مرد) بدون نقص نيست و حتما نقطه ضعفهايي دارد. لذا بايد به آنان که در امر انتخاب همسر، بسيار سختگيري ميکنند، بگوييم: آيا خود شما از هر جهت، بي عيب و نقص هستيد که به دنبال همسري ميگرديد که از همه عيبها، به دور بوده و صاحب تمامي کمالات و سجاياي اخلاقي باشد؟! مسلّما هيچ کس نميتواند چنين ادّعايي بکند. بنا بر اين در انتخاب همسر نبايد خيلي آرمانگرايانه فکر کنيم ؛ چرا که شرايط زندگي افراد، نوع و شيوه زندگي آنها، طرز فکر و برخوردهايشان و... با هم متفاوت است. لذا هماهنگي و همفکري صد در صد با همسر آينده مان، امکانپذير نيست و هميشه تعدادي ناهماهنگي و فاصله باقي خواهند ماند که ما بايد اين فاصله ها و ناهماهنگيها را به حداقل برسانيم تا باقي آنها هم به وسيله تفاهم، گذشت، محبّت و بزرگواري، پس از ازدواج، برطرف شوند.
يکي از پيامدهاي مهم سختگيري افراطي
يکي از پيامدهاي مهمِ سختگيري افراطي در زمينه انتخاب همسر، تأخير افتادن در کار ازدواج و گاهي هم منصرف شدن شخص از ازدواج و تشکيل خانواده است.
اين پيامد، به خودي خود، آثار بسيار منفياي بر زندگي اشخاص دارد که از آنجمله است:
1 . ايجاد ناراحتيهاي عصبي و رواني در فرد، 2 . بروز انحرافات جنسي و فساد اخلاقي، 3 . عدم بهره وري از دوران شيرين و بانشاط جواني، 4 . تزلزل پايه هاي اعتقادي و ارزشهاي ديني در فرد، 5 . عدم آرامش روحي و رواني و از دست دادن قدرت تصميم گيري 6 . فاصله گرفتن از موفقيت و سعادت در زندگي و عدم بروز استعدادها.
بنا بر اين، يک جوان آگاه، هيچ وقت، خودش را در چنين تنگناها و مشکلاتي گرفتار نميکند؛ بلکه با تقويت روحيه تصميمگيري، پرهيز از تفکّرات آرمانگرايانه (ايدهآل) و آشنايي با معيارها و ملاکهاي واقعي انتخاب همسر، جلوي اينگونه سختگيريهاي بيمورد و افراطي را ميگيرد.
معيارهاي انتخاب همسر
يکي از عوامل مهمي که باعث ميشود افراد، سختگيريهاي بي مورد و غير لازم را در زمينه انتخاب همسر نداشته باشند، آگاهي دقيق آنها از معيارها و ملاکهاي واقعيِ انتخاب همسر است. اگر افراد بدانند که مشخصات لازم براي انتخاب شريک زندگي چيست، هرگز در انتخابشان دچار سرگرداني و سختگيريِ بيفايده نخواهند شد، همچون مسافري که بايد ابتدا مقصد خودش را مشخص کند و بدون آن، يقينا دچار سرگرداني شده، به بيراهه ميرود و نه تنها انرژي و توانايي خود را هدر ميدهد، بلکه به مقصد هم نميرسد.
پس در اين جا شايسته است که به ذکر برخي از معيارهاي انتخاب همسر بپردازيم و به دليل محدوديت اين نوشتار، از توضيح و تفسير آنها صرفنظر مينماييم:
1 . ايمان و پايبندي به دين، 2 . اخلاق پسنديده انساني، 3 . شرافت خانوادگي، 4 . سلامت جسمي و روحي، 5 . برخورداري از دانش لازم براي زندگي، 6 . زيبايي متناسب با همسر، 7 . کُفْوِ يکديگر بودن (همتايي) که البته اين مورد در برگيرنده بسياري از شرايط و ملاکهاي مهم است. همتايي را ميتوان در موارد زير بيان کرد: همتايي ديني و ايماني، همتايي فرهنگي و فکري، همتايي اخلاقي، همتايي سنّي، همتايي خانوادگي، همتايي اجتماعي و سياسي، همتايي روحي و رواني، همتايي علمي و عقلي، و... .
منابع:
1 . تشکيل خانواده در اسلام، علي قائمي، تهران: اميري، نهم، 1375.
2 . جوانان و انتخاب همسر، علياکبر مظاهري، قم: پارسايان، سيزدهم، 1380.
3 . بهشت خانواده، سيد جواد مصطفوي، تهران: مدرسه، 1379.
4 . نظام حقوق زن در اسلام، مرتضي مطهري، قم: صدرا، پنجم، 1375.
5 . حقوق و مسائل خانواده، علياکبر بابازاده، قم: بدر، 1368.
1 . الکافي، ج 5، ص 324.
2 . کنز العمال، ج 16، ص 296.
3 . معانيالأخبار، ص 144.
4 . بحارالأنوار، ج 103، ص 237.
5 . همان، ص 232.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید