جـهان آفرينش ، بى هدف و بيهوده نيست و خلقت آن بحق و براساس حكمت است . انسان كه جزئى از نـظـام عالم هستى است ، هم با هدف آفريده شده و هم بايد داراى هدف و مقصد باشد. زندگى بدون هدف ، مايه آشفتگى ، سرگردانى ، ناراحتى و عقب ماندگى است .
براين اساس ، هر يك از غرايز به وديعت گذاشته شده در انسان ، داراى حكمت و هدف است . وجود غـريـزه جـنـسـى در انـسـان بـراى تـاءمـيـن اهـداف و مـصـالحـى اسـت كـه اعـمـال آن بـه شـكـل صـحـيـح و مـشـروع ، تـضـمـيـن كـننده حيات مادى ، معنوى ، فردى و اجتماعى نسل بشر است .
ازدواج نيز كه تنها راه طبيعى ، فطرى و مشروع ارضاى غريزه جنسى است ، بايد داراى هدف يا اهـداف پـايـدار، سـنـجيده و اصيل باشد. اگر در زندگى زناشويى هدفهاى ناپايدار، سست و لرزان مـطـرح بـاشـد و زن و مـرد، راه آيـنـده را بـا آگـاهـى و هـدف حـسـاب شـده دنبال نكنند، به سعادت و خوشبختى و آثار ارزنده ازدواج دست نخواهند يافت .
در ايـن درس ، بـرخـى از اهـداف ازدواج را كـه در آيـات قـرآن و روايـات اهل بيت (ع ) آمده است ، بيان مى كنيم .
ارضاى غريزه جنسى
وقـتـى كـه آثـار رشـد و بـلوغ در پـسـران و دخـتـران ظـاهـر گـردد، صـدايى از درون آنان جهت بـرقرارى روابط زناشويى و ارتباط با جنس مخالف برخاسته ، آنان را به اطفاى شعله هاى غـريـزه جـنـسـى دعـوت مـى كـنـد. در ايـن مـيـان ، بـراى حـل مشكل جنسى سه راه وجود خواهد داشت :
الف ـ روابـط زن و مـرد بـدون هـيـچ قـيـد و شـرطـى در جامعه روا باشد و انسانها همچون ديگر حيوانات ، آزادانه از يكديگر كام گرفته ، به خواسته هاى جنسى پاسخ دهند.
ب ـ راه تفريط را پيموده ، همچون رهبانان مسيحى و برهمنان و... هرگونه روابط زناشويى را مـحـكـوم نـمـوده ، آن را بـرخـلاف شـؤ ون و اهـداف والاى انـسـانـى بـدانـنـد و بـا زحمت زياد به سركوبى خواسته هاى جنسى پرداخته ، همواره در مبارزه با اين خواسته درونى باشند.
ج ـ بـه مـنـظـور تـحـكـيـم بـنـيان اجتماعى اقوام و ملل ، بهره بردارى صحيح از غريزه جنسى و جـلوگـيـرى از مـفـاسـدِ زياد بى بند و بارى و زيانهاى ناشى از عزوبت ، به تحكيم و تنظيم مبانى ازدواج و تشكيل خانواده براساس قوانين هماهنگ با نظام خلقت پرداخته شود.
اسـلام ، راه سـوّم را در پـيـش گـرفته است ؛ بدين معنا كه از سويى بهره گيرى از تمايلات درونـى را بـطور معتدل و بدون افراط و تفريط از اهداف ازدواج دانسته ، به آن سفارش كرده اسـت و از سوى ديگر، آزادى مطلق در روابط جنسى زن و مرد و نيز رهبانيت را محكوم كرده ، آن را در جامعه اسلامى ناروا و نكوهيده مى شمارد. قرآن كريم مى فرمايد:
(... وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ)
رهبانيّتى را كه ابداع كرده بودند، ما بر آنان مقرّر نداشته بوديم .
پـيـامـبـر گـرامـى (ص ) بـا جـمله معروف (لا رَهْبانِيَّةَ فِى الاِْسْلامِ، تَزَوَّجُوا)امت اسـلامـى را مـتـوجـّه تـاءمـيـن هـدف والاى انـسـانـى در سـايـه ازدواج و تـشـكـيـل كـانـون گـرم خـانواده كرده و (عثمان بن مظعون ) را كه شبها به عبادت مى پرداخت و روزهـا را بـا روزه بـه پـايـان مـى رسـانـد و زن و فـرزنـد را تـرك كرده بود، بشدّت نكوهش نمود.
نـاگـفـته نماند كه ارضاى غريزه جنسى به تنهايى هدف ازدواج نيست ، چون اگر هدف نهايى ازدواج ، رسـيـدن بـه امـيـال جـنـسـى بـاشـد، بـعد از دستيابى به آن ، كانون زناشويى از هم گسسته ، به جدايى و طلاق منجر خواهد شد. در اسلام ، طلاق به خاطر نتايج تلخ و ناگوارى همچون سست شدن بنيان اخلاقى جامعه و متلاشى شدن محيط مناسب پرورش فرزندان ، در زمره منفورترين حلالها نزد خدا شمرده شده است . پيامبر اكرم (ص ) فرمود:
(ما اَحَلَّ اللّهُ شَيْئاً اَبْغَضُ اِلَيْهِ مِنَ الطَّلاقِ)
خداوند هيچ چيزى را حلال نكرد كه به اندازه طلاق مورد غضب او باشد.
آرامش روانى
آفـريـنـش انـسـان بـگـونـه اى اسـت كـه بـراى رسـيـدن بـه آرامـش روحـى ، نـيـاز بـه ازدواج وتـشـكـيـل خـانواده دارد. زندگى زناشويى به علت ايجاد محبّت ، تفاهم و همدردى ، بسيارى از نـيـازهـاى روحـى انـسـان را تـاءمين مى كند. انسان در سايه تاءمين اين نيازها كه نيازهاى اصلى اوست ، به آرامش روحى مى رسد.
قـرآن كـريم تصريح مى كند كه يكى از ثمرات ازدواج و اهداف بلند آن ، تسكين خاطر و آرامش روحـى اسـت كـه در پـرتـو دوسـتى و محبتى كه خداوند در قلب زن و شوهر قرار داده است ، به دست مى آيد:
(وَ مـِنْ آيـاتـِهِ اَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ اَزْواجاً لِتَسْكُنُوا اِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً اِنَّ فى ذلِكَ لاَ ياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ)
و از نـشـانـه هـاى اوسـت كـه هـمـسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يـابـيـد و مـيـان شـمـا دوسـتـى و مـهـربـانى قرار داد؛ همانا در اين كار، نشانه هايى است براى گروهى كه تفكّر مى كنند.
در جـاى ديـگر با بيان كنايه اى جالب ، همسران را براى يكديگر به عنوان لباس و پوشش معرفى مى كند:
(هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ اَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ)
زنان ، لباس همسران ، و شما (همسران ) لباس آنها هستيد.
اگر لباس موجب پوشش عيوب ظاهرى بدن و يا حفظ از سرما و گرما و احساس آرامش و امنيت و يا زيـبـايى و كمال است ، همسران نيز يكديگر را از فساد و تباهى و انحراف جنسى حفظ مى كنند و در كنار هم به آرامش و كمال دست مى يابند.
امام رضا(ع ) با تصريح به اين نكته كه زنان مايه آرامش شوهرانند، فرمود:
(مِنَ السُّنَّةِ التَّزْويجُ بِاللَّيْلِ؛ لاَِنَّ اللّهَ (جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً) وَالنِّساءُ اِنَّما هُنَّ سَكَنٌ)
از سـنـّتهاى اسلام ، برگزارى مراسم ازدواج در شب است ؛ زيرا خداوند شب را مايه آرامش قرار داده ، و زنها نيز مايه آرامش (شوهران ) هستند.
حفظ دين
ازدواج بـه خـودى خـود امـرى مـستحب است ، ولى گاهى به جهت نذر، عهد، قسم و يابراى رسيدن بـه واجـب ديـگـر، يـا جـلوگيرى از ضرر و معصيت و... واجب مى شود.پس ، از جمله اهـداف ازدواج ، رعـايت امور شرعى و انجام وظيفه دينى اعمّ از واجب و مستحب است تا بـديـن وسـيـله ، پـاكـى و طـهـارتِ نـفـس و آرامـش روحـى و روانـى بـطـور كـامـل حـاصـل گـردد و آدمـى از خـطـر انـحـراف ، آلودگى و گناه حفظ شود. پيامبر اسلام (ص ) فرمود:
(مَنْ اَحَبَّ اءَنْ يَلْقَى اللّهَ طاهِراً مُطَهَّراً فَلْيَلْقَهُ بِزَوْجَةٍ)
هر كس دوست دارد خدا را با طهارت و پاكيزگى ملاقات كند، با داشتن همسر او را ملاقات كند.
بـهـتـريـن راه بـراى حـفـظ عـفـت ، ازدواج كـردن در اوليـن فـرصـت مـمـكـن اسـت و هـرگـونـه سـهـل انـگـارى در ايـن مـورد بـه زيان انسان تمام مى شود. اين ضرورت در دوره جوانى بيشتر احـسـاس مـى شـود، چـون در دوره جـوانـى كـه هـنـگام هيجان غريزه جنسى است ، بهترين راه براى مـنـحـرف كردن يك جوان ، استفاده از اين غريزه و جاذبه هاى جنسى است . انسان با داشتن همسر و بـا تـسـكين غريزه جنسى ، جاذبه هاى منحرف كننده را كمرنگ مى بيند، و براحتى مى تواند عفت خود را حفظ كند. پيامبر اكرم (ص ) در اين باره فرمود:
(اَيُّما شابٍّ تَزَوَّجَ فِى حَداثَةِ سِنِّهِ عَجَّ شَيْطانُهُ: يا وَيْلَهُ! عَصِمَ مِنّى دينَهُ)
هـر جوانى كه در ابتداى جوانى ازدواج كند، شيطان او فرياد مى كشد: اى واى ! دينش را از دست من در امان داشت .
البـتـّه ، تـاءثـيـر ازدواج در حـفـظ ديـن بـه ايـن مـعـنـا نـيـست كه تمام زمينه هاى فساد در انسان متاءهل از بين مى رود، بلكه او نيز بايد در حفظ پاكدامنى خود بكوشد. پيامبر(ص ) در اين باره فرمود:
(اِذا تَزَوَّجَ الْعَبْدُ فَقَدْ اَحْرَزَ نِصْفَ دِينِهِ فَلْيَتَّقِ اللّهَ فِى النِّصْفِ الْباقى )
هـرگـاه بـنـده ازدواج كـنـد نيمى از دينش را حفظ كرده است ، پس در نيم ديگر بايد تقواى الهى پيشه كند.
حفظ نسل
بـقـاى نـوع بـشـر، وابـسـتـه بـه ازدواج و تـكـثـيـر نـسـل اسـت . انـسـانـهـا بـا مـيـل بـه جـاودانـگـى از طـريـق فـرزندان خود، به تشكيل خانواده مى پردازند. وجود فرزند در خـانـواده ، بـاعـث آرامـش ، دلگـرمـى و تحكيم نظام خانوادگى است ؛ اگر جز اين بود، انسان از تشكيل خانواده و قبول مسؤ وليت سنگين آن شانه خالى مى كرد.
قـرآن كـريـم بـا اشـاره بـه حـكـمـت تـشـريـع و ايـجـاد ايـن سـنـت در جـهـان خـلقـت و تـكـثـيـر نسل انسان در سايه (جفت آفرينى ) فرمود:
(يا اَيُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذى خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً)
اى مردم ! از (مخالفتِ) پروردگارتان بپرهيزيد! همان كسى كه همه شما را از يك انسان آفريد؛ و هـمـسر او را (نيز) از جنس او خلق كرد؛ و از آن دو، مردان و زنان فراوانى (در روى زمين ) منتشر ساخت .
و نـيـز در جـاى ديـگـر، هـدف از خـلقـت زوج گـونـه انـسـان را تـكـثـيـر نسل دانست :
(وَاللّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ اَزْواجاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ اَزْواجِكُمْ بَنينَ وَ حَفَدَةً...)
خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرار داد؛ و از همسرانتان براى شما فرزندان و نوه هايى به وجود آورد.
در ديدگاه قرآن ، زنان فقط وسيله ارضاى غريزه جنسى نيستند، بلكه آفريدگار جهان آنان را بـگـونـه اى آفـريـده كـه وسـيـله اى بـراى بـقـاى نـسـل و حـفـظ حـيـات نـوع بـشـر و مـركـز ثقل پرورش و تربيت فرزندان صالح و شايسته باشند:
(نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَاءْتُوا حَرْثَكُمْ اَنّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لاَِنْفُسِكُمْ)
زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند؛ پس هر زمان كه بخواهيد، مى توانيد نزد آنان برويد و (سـعـى نـماييد از اين فرصت بهره گرفته ، با پرورش فرزندان صالح ) اثر نيكى براى خود، از پيش بفرستيد!
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید