خداوند در سوره روم آیه 21 میفرماید: « و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون »
« و از نشانه های خداوند این است که برای شما مردان، همسرانی آفرید تا به آنها آرامش یابید و بین شما محبت و رحمت قرار داد، البته در این مطلب نشانههایی است برای افرادی که فکر خود را به کار اندازند. »
از این آیه صریحا روشن میشود که زن باید مایه آرامش و سکونت روحی باشد و از راه مودت و لطف آتش اضطراب شوهر را که در خارج از منزل و محیط کسب و کار به او دست داده خاموش سازد و از امواج جانکاه درگیریهای روانی او بکاهد تا در نتیجه اجتماع از تب و تاب برخوردهای خصمانه و نزاعهای حیوانی بیفتد و چون نهری آرام در بستری گسترده به جریان صحیح اسلامی خود ادامه دهد.
اذیت زن نسبت به مرد آنقدر سنگین است که خداوند در این مورد طلاق را که از نامطلوبترین امور نزد اوست جایز میشمرد. امام صادق علیه السلام از پدرانش از رسول خدا نقل میکند که آن حضرت فرمود: « مردی که همسرش او را اذیت میکند و هر چه از دستش برمیآید در آزار شوهرش انجام میدهد، دعای این مرد که بگوید خدایا مرا راحت کن مستجاب نمیگردد، زیرا خداوند به او میگوید مگر من امر آن زن را بدست تو ندادهام. اگر دوست داری او را رها کن و اگر میخواهی او را نگهدار.»
ملاحظه میکنید که خداوندی که از طلاق بدش میآید میفرماید: اگر اذیت زن به این حد رسید که میگویی خدایا مرا از دست این زن راحت کن یعنی دیگر راحتی تو را سلب کرده، پس جایز است او را طلاق دهی.
جلب رضایت شوهر از وظایف حتمی یک زن مسلمان است و امام باقر علیه السلام میفرماید شفیعی به خوبی و کارآیی رضایت شوهر برای زن نیست و این مطلب بهقدری اهمیت دارد که امیرالمؤمنین علیه السلام مانند مدالی زرین بر سینه مبارک فاطمه علیهاسلام میزند و میفرماید: « خدایا من از دختر پیامبرت راضی هستم.»
و همچنین است بر اموری که خشم شوهر را برنیفروزد که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود زن نباید شب را به صبح کند در حالیکه شوهرش بر او غضبناک باشد گرچه شوهر ظلم کرده باشد، یعنی این مساله از موارد گذشت زن است که باید با صمیمیت و مهربانی خشم شوهر را فرو بنشاند نه اینکه با بیاعتنائی غضب او را بیشتر نماید.
لذا حضرت رضا علیه السلام از پدرانش از امیرالمومنین علیه السلام نقل میکنند که آن حضرت فرمود: « بهترین زنان شما زنانی هستند که پنج خصلت داشته باشند:
اول: آسان پذیر باشند نه سختگیر
دوم: نرم خو باشند نه درشتخو و خشن
سوم: مطیع باشند نه سرکش
چهارم: اگر شوهر از دست او عصبانی شد چشمش به خواب نرود تا شوهر را راضی کند
پنجم: در غیاب شوهر پاکدامنی خود را حفظ نماید که چنین زنی از کارگران خداوند است و هیچگاه ضرر نمیکند.
امیرالمومنین علیه السلام هم میفرماید به خدا قسم. . . فاطمه علیهاسلام مرا به غضب در نیاورده و از دستورات من سرپیچی نکرد. . .
زن باید مایه دلخوشی مرد باشد و هم و غم زندگی را از او دفع نماید یعنی زن باید یار و معین مرد باشد نه اینکه مرد فکر کند اگر زن نداشتم راحتتر بودم و این زن خودش مایه حزن او شود.
امیرالمؤمنین میفرماید هر گاه من به فاطمه علیهاسلام نگاه میکردم هم و حزن از من رخت برمیبست و شادمان میشدم. بنابراین زن باید غمگسار شوهر باشد نه غمی روی غمهای دیگر و اندوهی افزون بر اندوههای دیگر.
یکی از جنایتهای بزرگ و خیانتهای کمرشکن برای یک شوهر غیرتمند، هرزگی و تبهکاری زن است، شوهری که از خانه بیرون میرود ولی همیشه در این دلهره است که آیا زنش به او خیانت میکند یا نه، زندگی در نظرش تیره و تار و به کامش تلخ و ناگوار است.
رسول خدا میفرمایند سه چیز است که پشت انسان را میشکند. . . سوم همسری که وقتی با او هستی چشمت به او روشن نشود - بلکه همیشه با او درگیری داشته باشی - و راستی چنین خانهای بیشباهت به جهنم نیست که زن و شوهر میسوزند و قدرت دم زدن ندارند.
همه می دانیم در صحنه کارزار و جنگ چیزی جز رحمت و تلاش و شمشیر زدن و شمشیر خوردن و چه بسا زخمهای جانکاه برداشتن و بالاخره کشته شدن چیز دیگری نیست. اسلام جهاد را از زنان برداشته ولی نوع دیگری از تلاش و تحملی را برعهده او گذاشته.
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: « جهادالمراه حسن التبعل » یعنی جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است، از دقت در کلمه جهاد معلوم میشود که خوب شوهرداری کردن آنهم به تمام معنا بسیار مشکل است و مانند یک جهادگر چه بسا با پارهشدن بدن و زخمهای کاری همراه باشد.
یعنی زن در میدان شوهرداری ممکن است تیرهای خشم و شمشرهای زخم زبان بر او ببارد و تازیانه فقر و تنگدستی شوهر او را رنج دهد ولی فرار از میدان جنگ هرگز جایز نیست بلکه زن باید با سپر قناعت و پایداری، میدان را خالی نکند و با تحمل مصائب و خوشرویی شوهر را دلداری دهد.
صبح که میشود مرد به دنبال کسب و کار میرود و زن هم به خانهداری مشغول میشود و همچنان که رفتن در پی روزی حلال اجر دارد خدمت زن هم به شوهر پاداش فراوان دارد. امام صادق علیه السلام میفرمایند: « یک زن صالح و نیکوکار از هزار مرد غیر صالح بهتر است و هر گاه زنی یک هفته به شوهر خود خدمت کند - وسائل راحتی او را فراهم آورد - خداوند هفت در جهنم را بر او میبندد و هشت در را برایش باز مینماید که از هر کدام بخواهد وارد گردد.»
امام صادق علیه السلام فرمود یکی از انصار برای حاجتی از منزل خارج شد - و به سفر رفت - و در موقع بیرون رفتن از زوجهاش عهد گرفت که در غیاب او از خانه خارج نشود. آن مرد رفت و اتفاقا پدر آن زن مریض شد، زن خدمت رسول خدا پیغام فرستاد که اجازه میفرمایید من به عیادت پدرم بروم؟
حضرت فرمود نه در خانهات بنشین و از شوهرت اطاعت کن. مرض آن پدر سنگین شد و زن دوباره پیغام داد، رسول خدا دوباره همان جواب را دادند، چیزی نگذشت که پدر از دنیا رفت، زن از رسول خدا اجازه خواست تا برای تجهیز پدرش از خانه خارج شود. باز رسول خدا فرمود نه در خانهات بنشین و از شوهرت اطاعت کن - آن زن در خانه نشست و امر خدایتعالی را گردن نهاد - پدر را دفن کردند.
سپس رسول خدا به آن زن پیغامی دادند که همه گرفتگیهای آن زن از بین رفت و فرمودند: «ان الله قد غفرلک و لابیک بطاعتک لزوجک » خداوند تو و پدرت را آمرزید و از گناهانتان درگذشت به علت اطاعت تو از شوهرت.
جابر بن عبدالله میگوید نزد رسول خدا نشسته بودیم. صحبت از زنها پیش آمد، رسول خدا فرمود: آیا خبر بدهم به شما؟ گفتیم: بله یا رسول الله. حضرت فرمود: بهترین زنان شما زنانی هستند که زیاد بچه بیاورند، با محبت باشند، کاملا خود را از نامحرم بپوشند، در نزد اهل خود مانند پدر و مادر عزیز و محترم ولی در مقابل شوهر رام باشند، با شوهر خود لودگی و بیپروایی داشته باشند ولی با غیرشوهر کاملا در حصار و دژ محکم عفاف باشند، سخن شوهر را بشنوند و از او اطاعت کنند، در خلوت آنچه شوهر میخواهد ممانعت نکنند.
سپس حضرت فرمود: آیا خبر بدهم به شما از بدترین زنان؟ گفتیم: بله حضرت فرمود: بدترین زنان شما زنانی هستند که در نزد اهل خود خوار باشند ولی در نزد شوهر خود را عزیز بدانند، نازا و عقیم باشند، کینه توز باشند، از کارهای زشت پروا نداشته باشند، وقتی شوهر غائب است برهنه و بیحفاظ باشند ولی وقتی با شوهر خلوت می کند مانند اسب سرکش جلوگیری از بهرهوری باشند، عذر شوهر را نپذیرند، لغزش شوهر را چشم پوشی ننمایند.
منابع:
بحار الانوار، ج 103، باب 59 تا 63.
وسائل الشیعه، ج 14، از صفحه 111 تا 126.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید