كودكان در بازي هايشان از بزرگ ترها تقليد مي كنند و اداي آنها را در مي آورند. و از آنجا كه كودكان از اطرافيان خود تقليد مي كنند، رفتار پدر و مادر در يادگيري كودكان بسيار مهم است. كودك شما به محض تولد شروع به آموختن مي كند، نه تنها از حرف هايتان بلكه از رفتارهايتان نكات بسيار زيادي ياد مي گيرد. او نحوه رفتار والدين را با يكديگر و با ديگر افراد خانواده و فاميل مي بيند.
درس هايي كه او از رفتار و كردار شما مي آموزد بسيار حياتي تر از آموختن مهارت هايي مثل راه رفتن، حساب كردن و خواندن است. اين نكات پايه اصلي شناخت و آگاهي او براي رسيدن به خوشبختي است. شما نمونه و سرمشق خوبي براي كودكتان هستيد تا او بتواند در بزرگسالي به نحو شايسته رفتار كند.
اگر شما آدمي هستيد كه عادت كرده ايد با داد و فرياد منظورتان را برسانيد و در محيط خانه شما دائم جر و بحث وجود دارد، اين رفتارها در كودك تأثير بسيار بدي خواهد گذاشت و او را شخصي عصبي و پرخاشگر بار مي آورد. و اما اگر شما در زندگي رفتار خوبي با ديگران داشته باشيد، كودك شما از رفتارتان تقليد خواهد كرد. بنابراين اگر مي خواهيد فرزندتان بهترين اخلاق و كردار را داشته باشد، در زندگي همانطور رفتار كنيد.
والدين نبايد دو نوع اصول را دنبال كنند، اصولي كه به كودكشان مي آموزند و اصولي كه خود به آن عمل مي كنند. چطور مي توانيد به كودك بگوييد كه دروغ نگويد، حال آنكه خودتان دائم دروغ مي گوييد؟ اگر پدر و مادر به يكديگر احترام نگذارند، چطور انتظار دارند كه كودكانشان ادب و احترام را رعايت كنند؟ و يا وقتي كه پدر يا مادر نسبت به فرزندانشان احساس تعهد و مسئوليت نمي كنند، نبايد از فرزند خود بخواهند كه به قول و پيمان هاي خود عمل كند. وقتي پدر و مادر دائم تكرار مي كنند كه هميشه حق با آنهاست، كودكشان فكر مي كنند كه رفتار پدر و مادرش به بهترين نحو است و آنها اصلاً اشتباه نمي كنند.كودكان خيلي زود عشق و محبت ديگران را درك مي كنند. و با ديدن كوچكترين نشانه اي از محبت از طرف ديگران خيلي راحت به اين احساسات محبت آميز پاسخ مي گويند. والدين مي توانند كودكشان را غرق در اسباب بازي بكنند، اما هيچ وقت نمي توانند عشق و محبت را با پول بخرند. عشق و محبت از دل بر مي خيزد نه از كيف پول. كادو و هديه به تنهايي نمي تواند جاي عشق و محبت را بگيرد. پس به جاي خريدن هديه و اسباب بازي هاي رنگارنگ با كودكتان وقت بگذاريد و با او بازي كنيد.كودكان با دريافت محبت و توجه، عشق و محبت را به ديگران هديه مي دهند. آنها را تشويق كنيد كه به ديگران كمك كنند و شادي هايشان را با ديگران قسمت كنند. به آنها بياموزيد كه والدين، دوستان و ديگران را در خوشبختي هايشان شريك كنند.
بازی ، فرایندی است همراه با تحرک ، احساس آزادی در انتخاب و ادامه ، لذت بخش و بدون هدف مادی ، که در اکثر حیوانات و انسانها وجود دارد. از جمله مظاهر عمده و کاملا مشخص رشد اجتماعی و رشد ذهنی شناختی بازی است. به این معنی که کودک کیفیت و هر دو نوع رشد خود و سایر جنبهها ، مخصوصا جنبه حرکتی را در بازیهایش منعکس میکند.
شاید به همین سبب است که از قدیم گفتهاند کودکی که خوب میخورد، خوب میخوابد و خوب بازی میکند یقینا سالم است. بازی فرایندی است که تقریبا در اکثر حیوانات و در همه افراد تا پایان عمر ادامه دارد که چند و چون آن بر حسب مراحل رشد و تکامل و تحت تاثیر عوامل مختلف است بازیهای کودکان کلا به بازیهای فعال یا پویا و بازیهای منفعل یا ایستا تقسیم میکنند.
بازی فعال و بازی ایستا
در بازیهای فعال لذت از عملی که فرد انجام میدهد، ناشی میشود. مانند بازی دویدن یا ساختن چیزی. کودکان خردسال ، کمتر به این نوع از بازیها میپردازند، در حالی که بازیهای کودکان بزرگسال و نوجوان عمدتا فعال هستند. در بازیهای ایستا یا سرگرمیها و تفریحات ، لذت از فعالیتهایی که دیگران انجام میدهند، ناشی میشود. مانند تماشای بازی دیگران یا حیوانات در تلویزیون و سینما.
نظریههای بازی
گروس: ارزش انطباقی
گروس ، شاید نخستین نظریهپرداز درباره بازی باشد که در سال 1898 مشاهداتش را از بازیهای انسان و متاثر از نظریه تکاملی داروین منتشر ساخت. او معتقد بود، بازی انسان از بازی حیوانات دیگر پیچیدهتر است. بازی را دارای ارزش انطباقی میداند و میگوید، بازی به کودکان فرصت میدهد که فعالیتهای بزرگسالان را تمرین کنند و هدف خاصی از آن ندارند. کودکان ابتدا به بازیهایی میپردازند که به رشد و تکامل مهارتها حسی و حرکتی آنها میانجامد و بعدا به بازیهایی علاقمند میشوند و اقدام میکنند که روابط اجتماعی آنها را تسریع میکنند.
فروید : بازی وسیلهای است برای کامروایی
زیگموند فرید ، معتقد است که بازی به کودکان امکان میدهد، کامروا شوند و موثرترین وسیله برای این افراد است. هنگامی که شخص بزگسال بین نهاد (هدایت شده بوسیله اصل لذت) و خود ( هدایت شده بوسیله اصل واقعیت ) تعارض را تجربه میکند، ناکام میشود و برای حل این تعارض و رفع ناکامی (آگاهانه یا ناآگاهانه) به راهحلهایی متوسل میشود. وقتی یک کودک با چنین تعارضی مواجه میشود، میتواند با رسیدن به آرزوها یا امیالش در ضمن بازی ، تعارض پیش آمده را حل کند، مثلا با بازی کردن نقش افرادی که دوست میدارد (از قبیل والدین) ، تا بتواند میل و آرزوی خود (مثل آنها شدن) را ارضا کند.
اریکسن: بازی به عنوان درمان
اریکسن از تحقیقات متعددش درباره بازی کودکان (دختر و پسر) ، دریافت که پسران به ساختهایی علاقمندند که ایشان را فعال کنند. در حالی که دختران به مرتب کردن ساختهای ایستا تمایل دارند. هر چند که این تعبیر و تفسیر اریکسن مورد انتقاد قرار گرفته است، لکن هنوز هم جنبه درمانی بازی مورد توجه است. ولی در کودکان خردسال نمیتوان از این روش استفاده کرد و بهترین روش همان بازی درمانی است. به این صورت، که کودک ضمن بازی میتواند افکار و خواستههایش را منعکس و بیان کند و درمانگر میتواند با توجه به نوع و کیفیت بازیهای کودک ، مسائل او را دریابد و به کاهش تنش او کمک کند.
پیاژه: بازی چون درونسازی و تحکیم
در نظریه رشد و تکاملی پیاژه ، بازی ازجمله اصول پایه برجسته نظریه او از مراحل رشد شناختی است. به نظر پیاژه انطباق از تاثیر متقابل (فعل و انفعال) درونسازی و برونسازی ناشی میشود. کودک در فرایند درونسازی تجربهها را در طرحواره یا روان موجود ادغام و یکی میکند و روشی که برای این امر بکار میبرند به مرحله رشد شناختی ایشان بستگی دارد.
مثلا کودکان در مرحله حرکتی ، بازیهایی را تمرین میکنند که با فعالیت بدنی رضایت بخش همراهند. در سطح پیش عملیاتی به تدریج از بازیهای عملی به بازیهای نمادی (سمبولیک) منتقل میشود. به این ترتیب کودک میتواند محیط طبیعی را به شکل نماد درآورد و سرانجام به بازیهای وانمودی میرسد که به نظر بعضی از روانشناسان ، این مرحله با زمان ورود به مدرسه هماهنگ است.
چهرهای بازی
علاوه بر نظریه مذکور ، روانشناسان معاصر به تاثیر از آنها شش چهر زیر را در بازیهای کودک کشف کردند.
بازی ، برانگیخته درونی است نه سایتهای فیزیولوژیک یا خواستههای اجتماعی.
بازی با توجه به وسایل بیش از هدفها مشخص میشود.
بازی با پرسش من با این شی چه میتوانم بکنم؟، هدایت میشود. بنابراین بازی غیر از کاوش است. زیرا در کاوش این سوال مطرح است: این شی چیست و با آن چه میتوان کرد؟
بازی متضمن وانمودی است روی کاربرد اشیا.
بازی با آزادی از مقررات خارجی تحمیلی مشخص میشود.
بازی متضمن فعالیت است.
بازی بهترین وسیله است که کودکان:
به آنچه شخصا دوست دارند، بپردازند. مقررات لازم را شخصا وضع کنند. احساس هویت و استقلال کنند. مقدار وقت لازم و حتی زمان و مکان را شخصا انتخاب کنند. آنچه را که میخواهند تجربه کنند، کشف کنند، و بیاموزند. به تبادل عاطفی با همسالان خود بپردازند. به میزان نیازشان لذت ببرند و خوشحال شوند. مسائل زندگی را در خود تجربه کنند، به درونسازی و برونسازی بپردازند.امیال سر کوفته خود را ارضا کنند، تشنجهای خود را کاهش دهند و از بین ببرند. مهارتهای حسی حرکتی خود را رشد و گسترش دهند. در دنیای خیالی خود فرو روند. نقشهای جنسی خود را دریابند، به خلاقیت برانگیخته شوند. با انظباطهای لازم جهت زندگی جمعی آشنا شوند و خود را در خویشتن رشد و گسترش دهند.
خصایص بازی کودکان
بازی کودکان تحت تاثیر سنت است، به این معنا که در بازیهای خود از بزرگسالان تقلید میکنند. بازی از الگوی قابل پیشبینی رشد و تکامل ، پیروی میکند.
چهار دوره بازی
برای کودکان چهاردوره یا مرحله نام میبرند که به قرار زیر است:
*مرحله کاوشی: که تا حدود 3 ماهگی است و بازی کودکان عمدتا عبارت است از: نگاه کردن به اشخاص و اشیاء و احیانا کوشش برای گرفتن اشیایی که جلو چشمشان میگیرند. بعد از آن کودک سعی میکند همه چیز را بگیرد، زیرا میتواند حرکات اعضای بزرگ بدنش را تا حدی کنترل کند.
*مرحله اسباببازی : از یک سالگی آغاز و بین 5 و 6 سالگی به اوج خود میرسد. در این دوره ، کودک با اسباببازیها ، بازی و آنها را جاندار میپندارد و با آنها صحبت میکند و آنها را تنبیه یا تشویق میکند.
*مرحله بازی حرکتی و نمایشی: معمولا پس از ورود به مدرسه ، بازیهای کودک ، عمدتا حرکتی و نمایشی است، جز هنگام تنهایی که ممکن است به اسباببازیهای خود پناه ببرند. در این مرحله کودک به بازیهای ورزشی و جمعی میپردازد.
*مرحله بازی رویایی: که حدود بلوغ شروع میشود و کودک دیگر به فعالیتهای بازی علاقه نشان نمیدهد و بیشتر اوقاتش را در بازیهای رویایی صرف میکند.
بازی در جریان افزایش سن کودک
تعداد فعالیتهای بازی با افزایش سن بیشتر میشود. البته وجود امکانات و همبازیها در این اصل مؤثر است. با افزایش سن ، بازی شکل اجتماعی پیدا میکند و کودک از محوری بیرون میآید. تعداد همبازیها با افزایش سن کمتر میشود. بازی روز به روز خاصیت جنسی پیدا میکند و کودکان خردسالی که بازیها و اسباببازیهای دخترانه و پسرانه برایشان فرقی نمیکرد، با افزایش سن ، به بازیها و اسباببازیهای گروه جنسی خود متمایل میشوند که طبعا عامل فرهنگ جامعه در این تمایل بسیار مؤثر است. با بزرگ شدن بازی کودک کمتر فعالیت بدنی دارد. تقریبا نزدیکیهای بلوغ علاقه به بازیهای فعال به حداقل میرسد و او بیشتر به بازیهای سرگرمی و تفریحی علاقمند میشود، از قبیل گردآوری مجموعههای مختلف.
بازی و سازگاری اجتماعی کودک
بازی سازگاری کودک را پیشبینی میکند. نوع بازی ، تنوع فعالیتهای بازی و مقدار زمانی که کودک در بازی صرف میکند، همگی وضع سازگاری شخصی و اجتماعی او را نشان میدهد. مثلا کودکی که عمدتا به بازیهای انفرادی و انزوایی میپردازد، در حالی که همسالانش با همدیگر بازی میکنند، معمولا سازگاری ضعیفی دارد. در بازی کودکان تنوع محسوسی وجود دارد. اگر چه همه کودکان همانند و قابل پیشبینی بازی را طی میکنند، اما همه آنها به شیوه همانند و در همان سن بازی نمیکنند.
بازی یکی از نیازهای اساسی کودکان به شمار میرود. مهمترین و اساسیترین فعالیت کودک به شمار میرود که در عین سرگرم کردن کودک کارکردهای مهم دیگری را داراست که هر یک از این کارکردها به جنبهای از زندگی کودک مربوط میشوند که او را برای ورود به زندگی بزرگسالی آماده میسازند. از این لحاظ شرایط بازی ، آزادی کودک در بازی ، اسباب بازیهای مورد استفاده کودک و مدت زمانی که به بازی با کودک اختصاص داده میشود اهمیت شایان توجهی دارد.خیلی از آموزشهای تربیتی را میتوان در خلال بازیها به کودک نشان داد و به راحتی کودک را در مسیر درست تربیت نمود. همانطور که از خلال بازیهای کودک نیز میتوان به شرایط عاطفی کودک ، احساسات و افکار کودک میتوان پی برد. بنابراین بسیار لازم است که مربیان به اهمیت بازی در زندگی کودک توجه داشته و شرایط مناسب را برای بازیهای مناسب فراهم سازند.
اهمیت بازی
با آنکه میل به بازی در سنین بالا کمکم کاهش پیدا میکند و کارهای مهمی جای آن را میگیرد ولی به اعتقاد روانشناسان تا سالهای پایانی عمر نیز تمایل به بازی در انسان وجود دارد هر چند شکل و ظاهر و هدف بازی عوض شده باشد. شاید کودک دلیل بازی کردن خود را نداند و یا آنکه نتواند برای آن علتی بیان کند ولی با این همه نتواند از بازی کردن دست بکشد. امروزه ثابت شده است که کودکانی که به اندازه کافی و به درستی بازی نمیکنند از رشد ذهنی مناسب ، رشد اجتماعی درست بیبهره هستند. ویلیام استون مینویسد: بازی غریزهای برای رشد و نمو استعدادها و یا تمرین مقدماتی برای اعمال آتی است.خداوند نخستین دوره رشد انسان را با بازی همراه کرده است. در اسلام توصیه اکید به این موضوع شده است که کودکان را تا هفت سالگی آزاد بگذارید تا بازی کنند. امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: بگذار فرزندت تا هفت سال به بازی بپردازد، در هفت سال دوم به اوادب بیاموز و در هفت سال سوم مراقب او باش. در روایتی آمده است که حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم با جمعی از یاران از محلی عبور میکردند کودکان را در حال خاک بازی دیدند برخی از یاران خواستند آنها را از بازی کردن باز دارند. پیامبر فرمودند: بگذارید بازی کنند که خاک محل پرورش کودکان است.اسلام علاوه بر آنکه از واپس زدن این تمایل در کودکان جلوگیری میکند توصیه مینماید که پدران و مادران امکانات لازم برای بازی کودک را فراهم کنند و در هر موقعیت و مقام اجتماعی نیز که هستند وقتی را برای بازی با فرزندان خویش اختصاص دهند و خیال نکنند که درصورت بازی کردن با فرزندانشان اقتدار یا متانت آنان خدشهدار میشود. از دیدگاه ویجیناساکس روانشناس بازی و بازی درمانگر معروف ، بازی یکی از فعالیتها و اهداف مهم کودک در زندگی است. او نمیتواند از راه دیگری غیر از بازی به کشف محیط پیرامون خود بپردازد. استعدادهای خود و تواناییهایش را شناسایی کند و آنها را بکار بگیرید. کودک در حین بازی به تمرین زندگی بزرگسالی میپردازد.
شرکت در بازیهای کودکان
پیاژه روانشناس بزرگ کودک معتقد است که در فعالیتهای خود جوش کودک باید او را آزاد گذاشت دخالت نامناسب و بیموقع در فعالیتهای او استقلال و خودمختاری و فعالیت را از او سلب میکند. با اینهمه تاثیر بزرگترها در بازی کودک را بیاهمیت نمیشمارد و به حضور مناسب بزرگترها در بازیهای کودکان اشاره میکند. شرکت مناسب والدین در بازیهای کودکان موجب مستحکمتر شدن رابطه والد و فرزندی میشود و در عین حال یک موقعیت مناسبی پیش میآید که والدین به تربیت کودک بپردازند و نکات تربیتی را در خلال بازی به او آموزش دهند.والدین تعیین کننده نوع و شیوه بازی کودک نیستند. بهتر است شرایط سالم برای بازی فراهم سازند و خود به عنوان همبازی شرکت داشته باشند و اجازه بدهند کودک با قدرت خلاقیت خودبازی را اراده کند. در این بازیها والدین نباید خواست و اراده خود را به کودک تحمیل کنند. همپای او و همردیف او قرار بگیرند و بازی شادی را فراهم کنند. پیامبر اکرم میفرمایند: هر کس که کودکی نزد اوست باید برای کودک شود.
انواع بازی در کودکان
اگر به نوع بازیهای کودکان نگاه کنیم تنوع و گوناگونی را در آنها مشاهده میکنیم. با تغییر سن کودکان نوع بازیهای آنها نیز تغییر مییابد. برخی از بازیها ، بازیهایی هستند که در آنها کودک به تمرین روابط و نقشهای اجتماعی میپردازد مثل مهمان بازی. به این ترتیب آنچه را که به عنوان الگو پیرامون خود میبیند در بازیهای خود انجام میدهد. الگوهای کودک در این نوع بازیها اغلب والدین و یا نزدیکان و یا افرادی هستند که برای کودک مهم هستند. در برخی دیگر از بازیها کودک به تمرین حرفه و مشاغل مختلف میپردازد.بازی نقش دکتر و مریض ، پلیس ، راننده و... از جمله این بازیها هستند. برخی دیگر از بازیها خیالی هستند که تحت تاثیر قدرت تخیل کودک شکل میگیرند. این نوع بازیها ممکن است تحت تاثیر تماشای برخی فیلمها و کارتونها ، رنگ و بوی خاصی پیدا کند. بازیهای دیگر از نوع بازیهای فکری هستند و در آنها کودک به رشد فکری و ذهنی خود میپردازد. این نوع بازیها با رشد شناختی و فکری کودک مرتبط هستند. بازیهای دیگر جنبه تمرینات جسمانی و ورزشی دارند. کودک به دلیل انرژی سرشار خود با جست و خیز ساده یا بازیهای جسمانی پیچیدهتر سرگرم میشود.
چه نوع بازیهای مناسب کودک است؟
والدین به عنوان تسهیل کننده مسیر بازی کودک هستند. کودکان خود با توجه به شرایط سنی خود نوع بازی خود را انتخاب میکنند. لازم است والدین دقت کنند موقعیت بازی یک موقعیت سالم ، امن و مناسب باشد تا مشکلی کودک را تهدید نکند. مثلا با توجه به علاقه کودکان ، بازیهای اجتماعی در حدود 5 سالگی لازم است والدین با ایجاد چنین بازیهایی در انتخاب همبازی کودک خود دقت نمایند و به صورت غیر مستقیم بر بازی آنها نظارت داشته باشند. همچنین در انتخاب اسباب بازی نهایت دقت و تناسب را مدنظر داشته و اسباب بازیهای مناسب که برای رشد فکری و شناختی کودک مفید هستند را انتخاب نمایند.
سخن آخر
با توجه به اهمیت و نقش سازندهای که بازی در رشد کودکان دارد و به این اهمیت و ضرورت از طرف متخصصان ، صاحبنظران و بزرگان تاکید فراوان شده است توجه به آن لازم و ضروری مینماید. بطوری که والدین در مسیر تربیت کودک خود در بیشتر موارد میتوانند از بعد بازی وارد شده و تربیت مناسبی را روی کودک خود اعمال نمایند
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید