چنين نيست که برجسته ترين دانشمندان تاريخ همگي تا پايان تحصيلات دانشگاهي خود صبر کرده و پس از آن دست به کار ابداعات، اختراعات يا نظريه پردازي هاي خويش زده باشند. در واقع، تاريخ پر است از دانشمنداني که جهان را با فعاليت هاي علمي دوران نوجواني شان شکل بخشيدند.
اگر آنها صرفا به دليل سن و سال شان ناديده انگاشته مي شدند، شايد امروز ما از دستاوردهاي حيرت انگيزي که در خلال قرون و اعصار و از سوي اين سرمايه هاي تاريخ بشري به ما هديه شده، محروم مي بوديم. به لطف اراده شخصي و عطش سيري ناپذيري که اين دانشمندان از دوران کودکي و نوجواني نسبت به دانش از خود نشان مي دادند، اکنون جهان از شکل و شمايلي برخوردار است که احتمالا خود آنها هرگز به خواب هم نمي ديدند. نگاهي اجمالي به زندگي برخي از اين دانشمندان تا حدودي بر اين ادعا صحه خواهد گذاشت. اين مطلب بر گرفته از مقاله اي با نام «پنج دانشمند مشهور که فعاليت شان را از دوران نوجواني آغاز کردند» نوشته کن مييرز است.
● آيزاک نيوتن
در کودکي و نوجواني، ذهني بسيار کنجکاو و خلاق داشت. اطرافيانش را با سوال هاي خود کلافه مي کرد. در آن سال ها از مطالعه سير نمي شد و نمرات بالايي در درس هايش مي آورد. اينها براي همکلاسي هايش رشک برانگيز بود. در همان دوران، ايده هاي بسياري در ذهن کودکانه آيزاک نقش مي بست که بعد ها زمينه ساز نظريه ها و اختراعات علمي فراواني در مکانيک، نورشناسي و... شد. جالب است با همه استعدادي که نيوتن در خردسالي از خود نشان مي داد، مي کوشيدند با بيرون آوردن او از مدرسه از آيزاک يک کشاورز بسازند. درواقع، بشريت بايد خود را مديون مدير مدرسه و دايي نيوتن بداند که خانواده اش را از اين کار منصرف کردند.
● بلز پاسکال
حدود ۳۵۰ سال پيش دست به اختراع وسيله اي زد که امروزه يکي از ابزارهاي لاينفک زندگي و کسب و کار است. او در ۱۶ سالگي در سال ۱۶۴۲ شروع به کار روي ايده ساخت ماشيني کرد که بتواند چهار عمل اصلي رياضيات را روي اعداد انجام دهد: ماشين حساب! پاسکال سرانجام توانست ماشين حسابي مکانيکي بسازد که طي سه، چهار قرن و در بستر ذهن هاي خلاق ديگر سرانجام ديجيتالي شد. امروز اين وسيله چنان با زندگي ما گره خورده که تصور رايانه يا گوشي هوشمند فاقد ماشين حساب محال به نظر مي رسد!
● ارسطو
در قرن سوم پيش از ميلاد مي زيست. او هنوز در دوران نوجواني به سر مي برد که به پشتوانه هوش سرشار و کنجکاوي بي بديل وي به آکادمي افلاطون، به روايتي نخستين دانشگاه جهان غرب راه يافت و همان جا به مدت ۲۰ سال به مطالعه تمام علوم زمان خويش پرداخت. ارسطو که از کودکي مالامال از شور دانستن بود، به پشتوانه دانش بسيار گسترده اش در تمام زمينه هاي عصر خود، مجموعه گسترده و خارق العاده اي از اطلاعات عرضه کرد که درهاي دانش و پژوهش را به روي جمعيت مشتاق فراواني گشود. امروز ارسطو را يکي از نوادر تاريخ بشري مي خوانند و به فضل اشرافش بر تمام دانش هاي زمان خود لقب «معلم اول» را به او داده اند.
● آلبرت اينشتين
از همان ابتدا علاقه چنداني به سيستم آموزش رسمي از خود نشان نمي داد اما علاقه مفرطي به رياضيات و علوم داشت. در آن سال ها، به نقل از اطرافيانش آلبرت خيلي متوجه اطراف خود نبود، گيج مي زد و غرق در افکار و خيالات بود. احتمالا نخستين بارقه هاي نظريات اعجاب انگيزش بايد در همان دوران درخشيده باشد. خودش مي گويد راز بينش عميق اش در نظريه پردازي علمي آن است که از همان دوران کودکي، از کنار هيچ سوال پيش پاافتاده اي به همين سادگي نگذشته است. سوال هايي که احتمالا براي بسياري از مردم عادي يا حتي جمع کثيري از دانشمندان به پشيزي نيز نمي ارزيد.
اينشتين پس از فراز و نشيب هاي فراوان سرانجام قله هاي صعب العبور رياضيات و فيزيک را فتح کرد و نظرياتي ارائه داد که سنگ بناي فعاليت هاي علمي بسياري از دانشمندان پس از خود شد. مهم ترين نظريه او را مي توان «نظريه نسبيت» دانست.
● گاليلئو گاليله
هنگامي که در ۱۷ سالگي در دانشگاه پيزا مشغول به تحصيل رشته پزشکي بود، شيفته اين مساله شد که چگونه جريان هوا مي تواند سبب حرکت آهنگين چلچراغ شود. او وقتي ديد چلچراغي در اثرجريان هوا مانند يک آونگ حرکت مي کند به وجد آمد. به همين دليل با ساختن مجموعه اي از آونگ هاي گوناگون به بررسي دقيق اين پديده پرداخت و سرانجام به کشف قوانين جالبي در زمينه حرکت آونگ ها نائل آمد. اما اين تازه آغاز راه بود. مرد جوان پس از پذيرفته شدن مقاله اش در شاخه هندسه از پزشکي به رياضيات تغيير رشته داد.
او در ۲۲ سالگي کتابي در زمينه هيدروستاتيک (ايستايي مايعات) نوشت. او بعدها به اکتشافات بزرگي در زمينه نجوم، گرانش و... دست زد و نظريات بظاهر موجه و قدرتمندي را به لرزه درآورد و باطل ساخت.
● خوب شما يا بد کودک؟
دلسرد کردن کودکان در به کارگيري قوه خيال و تصور براي يافتن پاسخ هاي متفاوت به پرسش هاي موجود و رسيدن به نتايجي از جنس ديگر، مي تواند تبعاتي را دامنگير آينده بشر سازد.
ممکن است در مقابل اين حکم همان استدلال خوشمزه معروف را عرضه کنند که اگر اديسون برق را اختراع نمي کرد، خب حتما فرد ديگري آن را اختراع مي کرد! اما آيا ما مي توانيم مطمئن باشيم اين به اصطلاح «فرد ديگر» درست همان محصولي را خلق مي کرد که «اديسون» خلق کرده بود.
مساله چندان پيچيده نيست. هر کودک خلاقي ممکن است از منظر متفاوتي به مساله نگاه کند و جواب تازه اي براي آن بيابد که دريچه اي نو به افق هاي تازه به روي بشر باز کند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید