ـ «همسر نمونه» عنواني مشترک بين زن و مرد نمونه در زندگي زناشويي است.
1ـ ايمان و تقوا. اولين عنصري که براي توفيق در يک زندگي مشترک براي زن و مرد لازم است ايمان و تقواست. زيرا مرد مؤمن به خدا و قيامت، هرگز در پي کارهاي خلاف قانون و شرع و هوسبازي که بنيان خانواده را ويران کرده و جز تباهي و سيه روزي حاصل ديگري ندارد، نخواهد بود.
مرد باايمان و باتقوا در بيرون خانه، به ناموس مردم چشم نميدوزد و به زني غير از همسر خود دل نميبندد، تا عشق و علاقهاش را در جاي ديگر خرج کند.
در روايات متعددي از ائمه معصوم، عليهمالسلام آمده است: «اذا جائکم من ترضون خلقه و دينه فتزّوجوه ...»؛ هرگاه شخص دينمدار و خوشخلقي براي خواستگاري نزد شما آمد با او موافقت کنيد.(1)
همين طور در برخي روايات از ازدواج با انسان بيبند و بار و شرابخوار نهي شده(2) و در برخي به اين نکته توجه داده شده است که زن با ازدواج، خود را در اختيار شوهر قرار ميدهد، و لذا بايد به دقت بنگريد که دختر خود را به چه کسي ميسپاريد.(3)
همين طور زن باايمان و پرهيزکار، چشم به غير شوهر خود ندارد و در دام هوس و شيطان گرفتار نميآيد و چون وظايف خانهداري و تربيت فرزند را براي رضاي الهي و به قصد قربت و خدمت انجام ميدهد، از مشکلات آن نهراسيده و شانه از زير بار آن خالي نميکند، بلکه با عشق و علاقه به آن مبادرت ميورزد.
2ـ خوش خلقي. نرم خويي و خوشرويي از بهترين و برجسته ترين صفاتي است که براي هر انسان طالب موفقيت بايسته و ضروري است. شخص تندخو، نه تنها در تأمين يک زندگي سالم و آرام براي خود و خانوادهاش ناکام است، بلکه در محيط اجتماع نيز رشد و توفيق شايستهاي نخواهد يافت.
خوشرويي نه تنها يک صفت نيک اخلاقي بلکه خود حاکي از روحيهاي سالم، و به دور از هر گونه عيوب و ناهنجاريهاي رواني است. زيرا تا شخص برکنار از صفت کبر و خودخواهي بخل و مالدوستي، بدگماني و بدخواهي و امثال آن نباشد، نميتواند به طور ثابت و دايم شخصي آرام و نرمخو باشد و فشارهاي عصبي ناشي از آن صفات بد، او را به واکنش و کجرفتاري و ترشرويي وادار ميکند. و شايد راز اينکه به اين صفت پسنديده «حُسنخلق» و يا خوشاخلاقي گفته ميشود ناشي از همين امر باشد زيرا تا يک شخص، حداقل شمهاي از همه اوصاف و اخلاق خوب را نداشته باشد، از داشتن اين هنجار روحي محروم است.
بسياري در محيط بيرون خانه آدمهاي خوشاخلاقند ولي در چارچوب زندگي خانوادگي آدمهاي بدخلق و بدرفتاراند. که توجه، جستجو و کسب اطلاعات در اين باره از مهمترين مسايلي است که در گزينش يک همسر خوب براي زن و مرد، بايد مدنظر باشد.
حسين بنبشّار واسطي ميگويد: «کتبت الي ابي الحسن الرّضا عليهالسلام: إنّ لي قرابة قد خطب إليّ و في خلقه سوء، قال: لا تزّوجه ان کان سيّيء الخلق». در نامهاي به حضرت رضا عليهالسلام نوشتم يکي از بستگانم به خواستگاري نزد من آمده ولي شخص بداخلاق و درشتخويي است. حضرت در پاسخ فرمود: اگر اين چنين است با او وصلت مکن.(4)
در حديث ديگري امام صادق عليهالسلام به يکي از اصحاب خود سفارش ميکنند که اگر قصد ازدواج دارد زني خوشخلق را به همسري برگزيند.(5)
3ـ امانتداري. برخي مردم طبيعتا اشخاص اميني هستند و از خيانت و ستم برکنارند. اينان افرادياند که باطن خود را به آلودگيها نيالوده اند و صفحه دل خويش را از دستبرد هوس و وسوسه هاي نفساني و شيطاني به دور داشته اند.
مرد، وقتي امين باشد همسر خود را امانت خدا و مردم دانسته و در مراقبت و رسيدگي به نيازها و خواسته هاي مشروع او کوتاهي نميکند و از آزاردهي و ستم به او خودداري ميورزد. به همين سان زني که امانتدار باشد اولاً فرزندان خود را وديعه الهي دانسته و در تربيت و حفاظت از آنان از هيچ کوششي دريغ نخواهد کرد. گذشته از اينکه خود را امين همسر در حفظ اموال او دانسته و در پاسداري و نگهداري از آن تلاش ميکند.
در حديثي رسول اکرم صلياللّه عليه و آله فرمودند: «إذا أتاکم من ترضون دينه و امانته فزوژجوه فان لم تفعلوا تکن فتنة فيالارض و فساد کبير»؛ هرگاه کسي که ديانت و امانت او مورد پسند شماست براي خواستگاري نزد شما بيايد او را بپذيريد و اگر چنين نکنيد در زمين فتنه و فساد بزرگ رخ خواهد داد.(6)
و نيز همان حضرت فرمودند: «ما افاد رجل بعد الايمان خيرا من امرأة ذات دين و جمال تسرّه اذا نظر إليها و تطيعه إذا أمرها و تحفظه في نفسها و ماله اذا اغاب عنها»؛ پس از نعمت ايمان هيچ خيري براي مرد بالاتر از اين ارزاني نشده است که داراي زني دينباور و زيباروي باشد که هرگاه به او بنگرد به سرور آيد و دستور او را اطاعت کرده و در غيبتش نسبت به خود و مال او از حريم او پاسداري کند.(7)
4ـ تلاش و کار. موجودات جهان در بقاي خود محتاج کارند. از دل هر ذرّه تا عمق کهکشانها را بنگريد، در جاي جاي آن نشان از تلاش و کار خواهيد يافت، انسان نيز به عنوان جزيي از اين نظام براي ادامه و تأمين حيات خود نيازمند آن بوده و دستيابي به هدفهاي بزرگ و زندگي ناب، در گرو آن است.
قرآن کريم وصول به نعمتهاي بزرگ الهي و حيات جاودان آخرت را منوط به عمل صالح و سعي شايسته دانسته است و در جايي فرموده است: «و ان ليس للانسان الاّ ما سعي و انّ سعيه سوف يري»؛ انسان جز سعي و تلاش بهرهاي ندارد و به زودي به نتيجه کار خود خواهد رسيد.(8)
حرکت و اقدام در جهت رفع نيازمنديهاي زندگي بسان رشتهاي است که مجموعهاي از مهرهها را به هم پيوند داده است که پاره شدن آن، از هم پاشيدن مجموعه را در پي خواهد داشت.
و لذا در روايات فراواني معصومان عليهمالسلام با تأکيد فراوان و با تعبيرهاي گوناگون بر روي کار به عنوان ضروريترين نياز زندگي بشر پافشاري و توصيه ميکردند و اقسام کار از کشاورزي، تجارت، دامداري، صنعت، هنر و حرفههاي مفيد و مورد نياز جامعه سفارش شده تا هم خلاءهاي جامعه پر شده و هم رفاه و آسايش شخص و افراد تحت کفالت او تأمين شود.(9)
از رسول اکرم صلي اللّه عليه و آله روايت شده که فرمودند: «من طلب الدنيا حلالاً استعفافا عن المسألة و سعيا علي عياله و تعطّفا علي جاره لقي اللّه و وجهه کالقمر ليلة البدر». هر کس از راه حلال براي کسب ثروت دنيا بکوشد تا دست نياز به سوي ديگران نگشايد و احتياجهاي خانوادهاش را رفع و به همسايهاش از روي مهرباني کمک کند، خداوند را ملاقات ميکند در حالي که چهرهاش بسان ماه شب چهارده ميدرخشد.(10)
و همچنين در سايه کار و تلاش است که زن در محيط خانه به وظايف خود قيام ميکند و با بهانهجويي شانه از زير بار آن خالي نميکند، گذشته از اينکه در صورت توان و وجود زمينه مساعد، براي کمک به اقتصاد خانواده و نيز جامعه، از پذيرفتن کاري که مناسب با شأن زن مسلمان متدين باشد هم دريغ نميورزد.
رسول اکرم صلي اللّه عليه و آله ميفرمايند: «المغزل في يد المرأة الصالحة کالرّمح في يد الغازي المريد وجه اللّه». دستگاه ريسندگي در دست زن صالح همچون نيزه در دست جنگجويي است که در راه خدا به مبارزه برخاسته است.(11)
برخي از زنان خانهدار که گرفتاري کمتري داخل منزل دارند، گاهي با وقت اضافي مواجهاند، اين گونه بانوان زحمتکش، شايسته نيست وقت گرانبهاي خود را به بطالت گذرانده و يا آن را با سرگرميها و نشستهاي گناهآلود بيالايند. قطعا هيچ سرمايهاي به ارزش فرصت عمر نيست، چون در سايه همين لحظههاست که بهشت الهي کسب ميشود و دين و دنياي انسان آباد گشته و رو به سامان ميرود، و با بهرهگيري از همين فرصتهاست که بزرگان دين و دانش قافله بشريت را به پيش بردهاند و عاليترين خدمات را به جامعه عرضه کردهاند. لذا رسول اکرم صلي اللّه عليه و آله در سفارش خود به «معاذ بنجبل» ميفرمايند: «و علي العاقل ان يکون ساعيا في ثلاث: تزوّد لمعاد و سعي لمعاش و لذة في غير محرّم». انسان فرزانه تلاش ميکند وقت خود را به سه صورت بگذراند: 1ـ اندوختن سرمايه معنوي و برداشت توشه براي زندگي آخرت 2ـ تلاش در راه تأمين زندگي و معيشت دنيا 3ـ تفريح سالم و به دور از فساد و گناه.(12)
5ـ آراستگي ظاهر. از مسايلي که براي هر مؤمني پسنديده است زيبايي و رعايت آرايش ظاهر است.
خداوند متعال مبدأ زيبايي است و جهان را نيز زيبا پديد آورده است. از اين ديدگاه و در اصل آفرينش همه چيز زيباست و زشتي در آن راه ندارد ولي آن گاه که انواع، اقسام، و افراد موجودات با يکديگر مقايسه و سنجيده ميشوند، برخي از برخي ديگر زيباتر و نيکوتر جلوه ميکنند.
زيبايي صورت و اندام خوش و ظاهر آراسته و مناسب، به تحکيم پيوندهاي اجتماعي کمک ميکند و الفت به وجود ميآورد.
لذا در روايات معصومان عليهمالسلام بر روي اين ويژگي و توجه بدان سفارش شده است(13) که براي نمونه به يک روايت از آن بسنده ميکنيم.
عن ابيبصير قال: قال اميرالمؤمنين عليهالسلام: «ان اللّه جميل يحب الجمال، و يحب أن يري اثر نعمه علي عبده». ابيبصير ميگويد: علي عليهالسلام فرمودند: خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد و ميخواهد اثر نعمتهاي خود را بر بندهاش ببيند.(14)
و بدين سان، تحکيم و تقويت پيوند خانوادگي و زناشويي که به شدت مورد تأکيد و سفارش اولياي دين است، توجه و منظور داشتن اين ويژگي را در زن و مرد و در انتخاب همسر، ميطلبد. البته در مقام اولويتبنديها، حق تقدم با خصلتهاي انساني و معنوي است و قطعا رويکرد به زيبايي تنها و غفلت از معنويت و اخلاق ديني، خسارتآميز و زيانبار است و در روايات از آن نکوهش شده است(15) ولي در جايگاه خود اهميت ويژهاي دارد.
حضرت صادق عليهالسلام در حديثي از رسول اکرم صلي اللّه عليه و آله نقل ميکنند که آن حضرت فرمودند: «افضل نساء امتي أصبحهنّ وجها و اقلّهنّ مهرا»، بهترين زنان امت من زيبارويترين و کم مهرترين آنهاست.(16)
البته با توجه به اينکه خوشچهره بودن از اموري است که نوعا با ديد مادي بدان نگريسته ميشود سبک بودن مهر چنين
زني، نشان از ايمان و صفاي دل و باطن سالم اوست که هم سيرتي نيک دارد و هم صورتي نيکو. و مطابق برخي روايات رابطهاي بين اين دو برقرار است که به تأييد علم و تجربه نيز رسيده و گرچه کليت ندارد، ولي به طور غالب اين گونه است.
حضرت رضا عليهالسلام از پدران بزرگوار خود نقل ميکنند که رسول گرامي صلي اللّه عليه و آله فرمودند: «اطلبوا الخير عند حسان الوجوه فانّ فعالهم أحري أن يکون حسنا». خوبيها را نزد خوشصورتان بجوييد زيرا رفتار و کارهايشان سزاوارتر و نزديکتر به خوبي است.(17)
زيبايي و آراستگي نه تنها از اوصاف خوب براي يک زن به عنوان همسر است بلکه از ويژگيهاي پسنديده مرد نيز هست.
امام صادق از پدر بزرگوارشان ـ عليهماالسلام ـ نقل ميکنند: روزي مردي بر در خانه رسول اکرم صلي اللّه عليه و آله اذن ورود خواست. آن حضرت در خانه به ظرف آبي برخورد، خود را در آن نگريست و ريش خود را موزون و آراسته کرد. عايشه به آن حضرت گفت: شما سرور فرزندان آدم و فرستاده پروردگار جهانيد. با اين حال در برابر ظرف آبي ايستاده و سر و صورت خود را رسيدگي ميکنيد؟ حضرت فرمود: «يا عايشة! انّ اللّه يُحِبُّ اذا خرج عبده المؤمن إلي أخيه ان يتهيأ له و أن يتجمل»؛ خداوند دوست دارد وقتي بنده مؤمنش به سوي برادر ديني خود ميرود خود را براي او زيبا و آراسته کند.(18)
و اين در حالي است که محمد بنفضل طبرسي در حالات آن بزرگوار مينويسد: «و لقد کان يتجمل لاصحابه فضلاً عن تجمله لأهله»؛ او گذشته از اينکه براي همسران خود و در خانه به آرايش خود ميرسيد با اصحاب خويش نيز اين گونه بود.(19)
در اين گزارش آمادگي و زيبايي در داخل خانه اصل و مبنا قرار گرفته و آراستگي براي بيرون از آن فرع و بسان آن شمرده شده است.
امام کاظم عليهالسلام فرمودند: «تهيئة الرّجل للمرأة مما تزيد في عفتها»؛ آمادهسازي مرد، خود را براي همسرش، موجب افزايش و تقويت عفت زن ميشود.(20)
آنچه گفتيم ميتواند مهمترين نقاط مشترک بين زن و مرد در همسر نمونه بودن و گزينش آن باشد و البته نبايد از نقش دانش، عقل، ادب اجتماعي نيز در شمار مهمترينها غفلت کرد که پرداختن به هر يک از آنها و نيز صفات ويژه هر يک از زن و مرد مجالي وسيعتر ميطلبد.
پي نوشتها :
1 ـ وسائل الشيعه، ج14، ابواب مقدمات نکاح، باب 28.
2 ـ همان، باب 29.
3 ـ همان، باب 28، حديث 8.
4 ـ وسائل الشيعه، ج14، ابواب مقدمات نکاح، ب30، ح1، ص54.
5 ـ همان، ب6، ح1، ص13.
6 ـ مستدرک الوسائل، چاپ قديم، ج2، ص537، ابواب مقدمات نکاح، باب24، ح1.
7 ـ همان، ص544، ب8، ح5.
8 ـ سوره نجم، آيه 39 ـ 40.
9 ـ نگاه کنيد به وسائل الشيعه، ج12، ابواب مقدمات تجارت، و نيز مستدرک الوسائل 2: ابواب مقدمات تجارت.
10 ـ مستدرک الوسائل، ج2، ابواب مقدمات تجارت، باب 5، ح11، ص416.
11 ـ مکارم الاخلاق، چاپ بيروت، مؤسسه اعلمي، ص238.
12 ـ ارشاد القلوب، چاپ بيروت، مؤسسه اعلمي، ج1، ص74.
13 ـ براي نمونه بنگريد: وسائل الشيعه، ج3، ابواب الاحکام الملابس، باب 1 تا 10.
14 ـ همان، باب 1، ح2.
15 ـ همان، ج14، ابواب مقدمات نکاح، باب 14 و باب 7، ح7.
16 ـ همان، باب6، ح8.
17 ـ همان، باب21، ح4.
18 ـ مکارم الاخلاق، ص96 ـ 97.
19 ـ همان، ص34.
20 ـ همان، ص97.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید