راه هاي سالمي هم براي بحث و جدل کردن وجود دارد. درست است که اين راه ها هم تقريباً همان طبيعت ناخوشايند همه ي جنگ و دعواها را در خود دارد، اما بحث هاي سازنده اين مزيت را دارد که مطمئنتان مي سازد، موضوع مورد اختلاف را حل کرده ايد و ديگر در آينده چنين بحث هايي بينتان اتفاق نمي افتد. اما جنگ و دعوا به شيوه نامطلوب، به جاي حل مشکل، اوضاع را وخيم تر هم مي کند. از اينرو، در اين مقاله قصد داريم شما را با شيوه هاي نامطلوب، و متاسفانه متداول بحث و جدل کردن آشنا کنيم، تا با درک بيهوده بودن و حتي مضر بودن آنها، ديگر در جنگ و دعواهايتان از اين روش ها استفاده نکنيد.
1. به ميان کشيدن مسائل نامربوط
در اين شيوه دعوا، شما مسائلي را به ميان مي کشيد که هيچ ارتباطي با موضوع اصلي بحثتان ندارد. مثلاً از نوع برخورد دوست دخترتان با يکي از همکارانش دچار حسادت شده ايد و سر اين موضوع با او دعوا راه انداخته ايد، اما وسط دعوا، طرز برخورد او با مادر يا خواهرتان را پيش مي کشيد يا از اين شکوه مي کنيد که چرا مثلاً فلان روز فلان لباس را در مهماني پوشيده بوده است. اين کار نه تنها موضوعات مختلف ديگر را هم به ميان مي آورد که باعث وخيم تر شدن اوضاع مي شود، بلکه باعث ميشود از موضوع اصلي هم دور شويد. با اين روش هيچ مشکلي هيچوقت حل نخواهد شد و دعواها همينطور بين شما بيشتر و بيشتر خواهد شد.
روش جديد: دفعه بعد، به جاي پيش کشيدن موضوعات نامربوط وسط دعوا، سعي کنيد فقط روي همان موضوع اصلي بحث کنيد. بقيه مسائل و مشکلات را به وقت ديگري موکول کنيد. با اين روش بحث هايتان کوتاه تر و مشخص تر خواهند بود و احتمال اين که پس از خاتمه دعوا به سازش برسيد و مشکلتان حل شود بيشتر است.
2. اشاره به عيب هاي طرف مقابل
اين به آن معناست که خشونت شما در دعوا و مرافعه به حدي مي رسد که با حرف هاي تند و گزنده خود قصد آزار طرف مقابل را پيدا ميکنيد. البته اکثر اوقات اين کار عمداً صورت نمي گيرد. هر حرفي که با کلماتي مثل "حداقل من فلان کار را نمي کنم، يا فلان اخلاق را ندارم" شروع شود نشان دهنده اين نوع دعوا کردن است. اين شيوه بحث کردن هم کاملاً مخرب است چون احساسات فرد مقابل را به حدي جريحه دار ميکنيد که بعدها خودتان از حرفهايتان پشيمان مي شويد. اين شيوه ي بحث و جدل براي هر دو طرف زيان آور است.
روش جديد: به جاي اينکه درمورد خود آدم ها دعوا راه بيندازيد، درمورد رفتارشان بحث کنيد. در دعواهاي خودتان عيب هاي طرف مقابل را به رخ او نکشيد، به جاي اين به او بفهمانيد که رفتار فلان روز او چقدر زشت بوده يا ناراحتتان کرده است. با اين روش، طرفتان خواهد فهميد که اگر آن رفتار خود را متوقف کند، دعوا و جدل هم خاتمه خواهد يافت، و شما هم دشمنان کمتري براي خودتان درست خواهيد کرد.
3. انداختن تقصير به گردن ديگري
اگر مقصر اصلي باشيد، آنقدر بهانه تراشي و سفسطه مي کنيد تا تقصير را به گردن فرد مقابل بيندازيد و اشتباهتان را گردن نمي گيريد. اين يک مکانيسم دفاعي است. احتمالاً فکر مي کنيد که با قبول کردن تقصيرتان، دعوا به نفع طرف مقابل تمام ميشود و شما بازنده خواهيد بود و فکر مي کنيد که اين دعوا به خاطر اشتباهات فرد مقابل به وجود آمده است. متاسفانه، تا زماني که شما از قبول مسئوليت شانه خالي ميکنيد، قادر به حل اختلافتان نخواهيد بود و هيچوقت با فرد مقابل به سازش نخواهيد رسيد. ممکن است چند بار طرف مقابلتان کوتاه بيايد و تقصير را گردن بگيرد، اما کم کم باعث کمرنگ شدن رابطه تان مي شود و مشکلاتتان بارها و بارها تکرار مي شود و هيچوقت از بين نمي رود.
روش جديد: مي توانيد هم تقصيرتان را قبول کنيد و هم حرف خودتان را به کرسي بنشانيد. بابت اشتباهتان از طرف مقابل عذر خواهي کنيد، اما به او هم گوشزد کنيد که دوست نداريد کسي مدام اشتباهاتتان را به رختان بکشد. هرچه شما بيشتر گذشت کنيد، ديگران هم راحت تر از خطاهاي شما خواهند گذشت.
4. مظلوم نمايي
چنين فردي هم از قبول مسئوليت شانه خالي ميکند، اما به جاي اينکه بخواهد خود را پيروز ميدان کند، مي خواهد طرف مقابل به او رحم کند. وقتي چنين فردي به گستاخي يا تکبر محکوم مي شود، با گريه و زاري مي خواهد به طرف مقابل بفهماند که چنين کارهايي را نکرده است. اينها افرادي هستند که هيچوقت در دعوا و بحث مقصر شناخته نمي شوند و هيچوقت گناهکار نيستند. اما به مرور زمان اين روش اعصاب نزديکان و دوستان او را خرد مي کند و ديگر گول حرفها و مظلوم نمايي هاي او را نخواهند خورد.
روش جديد: جرات داشته باشيد و اشتباهتان را قبول کنيد. تقصيراتتان را گردن بگيريد و خود را براي تغيير آماده کنيد. اگر در موقعيت هايي خودخواهانه رفتار کرده ايد، به اطرافيانتان اطمينان دهيد که خودتان متوجه مسئله شده ايد و قصد جبران داريد.
5. فحش دادن و ناسزا گفتن
ناسزا گفتن حين دعوا، نشانه ناپختگي، از دست دادن کنترل و غير حرفه اي بودن شماست. فحش دادن و ناسزا گفتن هيچوقت فشار و تنش دعوا را کم نمي کند، بلکه با اينکار شان و شخصيت فرد مقابل را هم خرد مي کنيد. اين کار يک اختلاف عقيده جزئي را به دعواي شخصي بدل مي کند و حتي اگر دعوا هم حل شود، فرد مقابل هيچوقت فراموش نخواهد کرد که شما چه ناسزاهايي به او حين دعوا گفته ايد.
روش جديد: بحث و جدل هايتان را هميشه در کمال ادب و نزاکت انجام دهيد. روي رفتار ناشايست طرفتان تمرکز کنيد نه خودِ او. اگر حرف هايتان را معقولانه و مؤدبانه بزنيد، طرف مقابل بيشتر روي حرفهايتان حساب خواهد کرد.
6. متوسل شدن به رفتارهاي خشونت آميز
اين شيوه مخصوص آندسته از افرادي است که حين دعوا در را به هم مي کوبند، ظرف و ظروف اطرافشان را پرت مي کنند، مشت روي ميز مي کوبند و....همه ي اين رفتارها ما را ياد جنگ و دعواهاي بچگانه بين خواهر و برادرها مي اندازد. اين رفتارها نه تنها به هيچ جايي نمي رسد، بلکه طرف مقابل را عصباني تر هم مي کند. بايد بتوانيد عصبانيتتان را کنترل کنيد، به ويژه در محل کار. همه حق دارند عصباني شوند، اما بايد بتوانند اين عصبانيت را کنترل کنند. اگر موقع دعوا اشياء را پرت کنيد، يعني براي اهل آن خانه يا اتاق احترامي قائل نيستيد. فکر نمي کنم دوست داشته باشيد اطرافيانتان تصور کنند هنوز بچه هستيد و رفتارهايتان کودکانه است.
روش جديد: اگر مي بينيد که حين دعوا انگيزه زيادي براي پرت کردن اشياء داريد، راه ديگري براي بيرون ريختن عصبانيتتان پيدا کنيد. مثلاً سعي کنيد روي يک تکه کاغذ دليل عصبانيتتان را بنويسيد، يا به باشگاه يا پياده روي برويد. تنها چاره کار اين است که خود را از آن موقعيت دور کنيد.
7. فرار از موقعيت
هر وقت بحثي پيش مي آيد، فکر مي کنيد قبل از اينکه بيشتر عصباني شويد، بهتر است سريع شال و کلاه کرده و از معرکه فرار کنيد. البته اگر اين کار را براي اين مي کنيد که بعد از کمي آرام تر شدن، مشکل را بررسي کنيد، روش بسيار خوبي است چون مي توانيد عاقلانه تر فکر کنيد و تصميم بگيريد و چيزي از دهانتان بيرون نمي آيد که بعدها به خاطر آن پشيمان شويد. اما اگر اين کار را از ترس رودررو شدن با فرد مقابل و قبول مسئوليت دربرابر اشتباهاتتان انجام مي دهيد، روش خوبي به شما نمي رود. اما ماندن در موقعيت و خالي کردن عصبانيت هم گهگاه بد نيست، بااينکه معايبي هم دارد. از قديم گفته اند، هيچوقت عصباني به بستر نرويد.
اگر حتي يکي از طرفين حين دعوا روش خود را عوض کنند، ممکن است دعوا به کلي خاتمه يابد. يادتان باشد که طرف مقابلتان هم به اندازه خود شما عصباني و ناراحت است، حتي اگر حق با شما باشد.
روش جديد: به جاي اينکه عصبانيتتان را بر سر طرف مقابل خالي کنيد، يک قدم به عقب برداريد، نفسي عميق بکشيد و از طرفتان بخواهيد که کمي آرامتر پيش رود. اين کارها به هر دو شما فرصت مي دهد کنترل خودتان را دوباره به دست آوريد، بيشتر فکر کنيد و به کمک هم مشکل را حل کنيد. اگر لازم مي بينيد که موقعيت را ترک کنيد، به طرف مقابلتان بگوييد که اين کار را به خاطر اين انجام مي دهيد که عصبانيتتان فروکش کند و بعداً درمورد مشکل صحبت خواهيد کرد.
بانزاکت دعوا کنيد!
وقتي دعوا و بحثي برايتان پيش مي آيد، بايد باملاحظه رفتار کنيد و کنترلتان را حفظ کنيد. بايد سعي کنيد نقطه نظرات طرف مقابل را خوب درک کنيد و ببينيد آيا حرف هايتان اوضاع را بدتر مي کند يا بهتر. مهمتر اينکه، يادتان باشد بعضي وقت ها لازم است غرورتان را زير پا بگذاريد مي دانم کار مشکلي است. بعضي وقت ها هم خوب است بگذاريد گذر زمان خودش مشکلات و مسائل را برطرف کند. با استفاده از روشهايي که در اين مقاله گفته شد، مي توانيد معقولانه تر و خوشايندتر جدل کنيد!
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید