اگر شما هم يکي از قربانيان بي وفايي هستيد، اکنون در سراشيبي مسير زندگي تان قرار گرفته ايد. اغلب زوجهايي که چنين مشکلي دارند، معتقدند که تا به حال هيچ گاه چنين هيجانات شديدي را تجربه نکرده بودند. آنها احساس خشم، افسردگي، ترس، گناه، تنهايي و شرمساري مي کنند.

همسري که مورد بي وفايي قرار گرفته است، هميشه از خودش مي پرسد: چطور توانست چنين کاري با من بکند؟ چطور توانست به من خيانت کند و بارها و بارها به من دروغ بگويد؟ هرگز ديگر نمي توانم به او اعتماد کنم.

چنين فردي، دچار احساس خشم و انزجار شديدي مي شود و احساس مي کند به قدري آسيب ديده است که حتي قادر به بيان آن در قالب کلمات نيست.

اگر به شدت احساس خشم و عصبانيت کرديد، با همسرتان صحبت نکنيد اما به نقشهاي زناشويي خود مانند رسيدگي به امور خانه و فرزندان و.. عمل کنيد.

وقتي زوجين چنين هيجانات شديدي را تجربه مي کنند، پرسش اساسي اين است که آيا بهبود اوضاع و رفع اختلالات زناشويي امکانپذير است يا خير؟ چطور مي توان اين بحران را پشت سر گذاشت؟ حتي در صورت بهبود، آيا قادريم با خاطره اين خيانت و بي وفايي به زندگي مشترک ادامه دهيم؟

متخصصان و مشاوران ازدواج با اطمينان پاسخ مي دهند که بله و به شما اطمينان مي دهند که در صورت در نظر گرفتن اين پيشنهادات و البته دريافت کمکهاي تخصصي، آينده خوبي در انتظار زندگي مشترک تان خواهد بود.

فرآيند بي وفايي دردي غيرقابل تحمل را به افراد وارد مي کند. اگر خودتان را براي آنچه پيش خواهد آمد آماده کنيد، نه تنها عذاب کمتري مي کشيد، بلکه به ازدواجتان فرصت بيشتري براي بهبود و دوام مي دهيد

گام اول: آيا مي خواهيد زندگي زناشويي تان را نجات دهيد؟

ظهور بي وفايي نشان دهنده اين است که ازدواجتان براي مدت طولاني دچار مشکل جدي بوده است، خواه آن را تشخيص داده باشيد يا نه. يکي يا هر دوي شما نيازهاي اساسي يکديگر را بر طرف نکرده ايد به همين دليل بي وفايي فرصت رشد پيدا کرده است. شايد آزار دهنده باشد اما علت اصلي بي وفايي در زندگي زناشويي، کمرنگ شدن ردپاي عشق است. قرباني بي وفايي بايد از خودش بپرسد: چه بلايي بر سر عشق مان آمد؟ در برطرف کردن کدام نياز او شکست خوردم؟

گام دوم: به هيچ وجه اين وضعيت را تحمل نکنيد.

ازدواج ارتباطي اختصاصي است که در آن دو نفر يکي مي شوند و بايد با هم بمانند. سه نفر در اين ميان نمي گنجد. ظهور بي وفايي به معناي اين است که زندگي مشترک قبل از اين از هم پاشيده است. بنابراين بويژه به زنان توصيه مي شود که مسيري مستقل و سختگيرانه را در پيش بگيرند و درصدد باشند که براي همسر بي وفا روشن کنند که به هيچ عنوان اين وضعيت را تحمل نمي کنند.

اشتباه نکنيد، منظور ما اين نيست که با فهميدن اين مساله، داد و فرياد به راه اندازيد، همه دوستان و آشنايان را مطلع سازيد و يا حتي خانه را ترک کنيد بلکه منظور ما اين است که به سرعت ميدان را براي نفر سوم خالي نکنيد. در اکثر مواقع زنان با مشاهده اين وضعيت به شدت سرخورده شده و بعد از مدتي کشمکش و درگيري با همسر، زندگي زناشويي را ترک مي کنند و به راحتي اجازه مي دهند نفر سوم از اين فرصت استفاده کرده و در دل همسر شان جا باز کند. شما علي رغم شکست عاطفي که ديده ايد بايد بمانيد، مشکلات را شناسايي و حل کنيد و شخص ثالث را کم کم از زندگي خويش بيرون کنيد. اجازه ندهيد به همين راحتي زندگي چند ساله تان را از دست داده و همه چيز را رها کنيد. اگر لازم ديديد و يا به شدت احساس خشم و عصبانيت کرديد، با همسرتان صحبت نکنيد اما به نقشهاي زناشويي خود مانند رسيدگي به امور خانه و فرزندان، آشپزي و.. عمل کنيد.

گام سوم: بدانيد چه انتظاري داشته باشيد.

اغلب بي وفايي ها مي تواند به طلاق منجر نشود و در نهايت به رفع اختلاف بينجامد. فرآيند بي وفايي دردي غيرقابل تحمل را به افراد وارد مي کند. اگر خودتان را براي آنچه پيش خواهد آمد آماده کنيد، نه تنها عذاب کمتري مي کشيد، بلکه به ازدواجتان فرصت بيشتري براي بهبود و دوام مي دهيد. يکي از بهترين راهها براي افزايش آمادگي اين است که بدانيد چه انتظاري داشته باشيد؟

براي مثال بعد از چند روز از وقوع اين حادثه، وقتي به اندازه کافي توانستيد بر اعصاب خود مسلط شويد، مهر سکوت را بشکنيد و در فضاي مناسب و در غياب فرزندان(البته اگر صاحب فرزند هستيد) به طور مفصل با همسرتان صحبت کنيد و ببينيد چه انگيزه اي باعث بروز اين رفتار ناشايست شده است؟ چه کمبودي در زندگي داشته است؟ از شما چه توقعي داشته است که نتوانسته ايد آن را اجابت کنيد؟ فرد جديد چه خلايي از همسر شما را پر مي کند ؟و...

در برخي از موارد زندگي زناشويي داراي کاستيهايي است که اگر شناسايي و اصلاح شود، مشکلات تا حد زيادي بر طرف مي شود اما در برخي ديگر از موارد، زن و مرد مشکل خاصي با هم ندارند و تنها مرد در يک موقعيت وسوسه انگيز قرار گرفته و دچار لغزش شده است. اينجاست که نقش شما پر رنگ تر مي شود. شما بايد به عنوان يک زن ثابت کنيد که هنوز هم مرکز عاطفي خانواده تان هستيد و مي توانيد دوباره همسرتان را به خانواده بازگردانيد.
بازگشت به شرايط عادي نيازمند تلاش پايدار و خستگي ناپذير هر دو طرف است

گام چهارم: شروع به رفع نيازهاي يکديگر کنيد

در اين مرحله همسر خيانت ديده بايد سعي کند نيازهاي عاطفي را که فردي ديگر براي همسرش برطرف مي کند، به شکل بهتري برطرف کند. زن و مرد مي توانند ازدواجشان را بازسازي کنند و با برطرف کردن نيازهاي يکديگر، فصل تازه اي از عشق را در زندگي خود برنامه ريزي کنند.

وقتي در نهايت مي آموزيد مهم ترين نيازهاي عاطفي يکديگر را برطرف کنيد، عشق و ازدواجتان نيرومندتر از هميشه مي شود. بازگشت به شرايط عادي نيازمند تلاش پايدار و خستگي ناپذير هر دو همسر است. آنها با عبور از اين شرايط سخت به همراه يکديگر متوجه مي شوند که بيشتر از هميشه يکديگر را دوست دارند. بي وفايي را به عنوان محرکي اصلاح کننده ببينيد که در نهايت موجب مي شود زوج ها در مورد نيازهاي مهم شان کار کنند. وقتي شروع به کار کردن در مورد اين نيازها کنيد، زندگي مشترک تان همان مي شود که هميشه خواهانش بوده ايد از طريق ارتباط کلامي شما مي توانيد اولين گامهاي اصلاح رابطه تخريب شده تان را برداريد. توجه داشته باشيد که ارتباط کلامي ويژگي اختصاصي انسانهاست. زوجين در قالب کلام، نگرشهاي خود را درباره خويشتن، مخاطب خود، مسائل کلي و مسائل مشترک به يکديگر انتقال مي دهند. با توجه به اهميت اين مساله در يادداشتهاي آتي به شما آموزش داده خواهد شد که چگونه از اين طريق، رابطه زناشويي تان را بهبود بخشيد.

نکته آخر و بسيار مهم اين است که اگر شما جز آن دسته از زناني هستيد که مورد بي وفايي قرار گرفته ايد انجام اقدامات پيشنهاد شده را به شما توصيه مي کنيم از طرف ديگر مراجعه نزد مشاور خانواده به همراه همسرتان را اکيدا توصيه مي کنيم. گاهي اوقات برخي مطالب از ديد افراد ناديده گرفته مي شود و تنها چشمان تيز بين يک متخصص است که مي تواند مشکلات اصلي را شناخته و اصلاح نمايد.


منابع تکميلي

هارلي، ويلارد، چالمرز، جنيفر، رهايي از خيانت هاي زناشويي. حسيني و آرام نيا (ترجمان). انتشارات نسل نو انديش 1388.

هارلي، ويلارد، چالمرز، جنيفر، رهايي از خيانت هاي زناشويي. حسيني و آرام نيا (ترجمان). انتشارات نسل نو انديش 1387.

ميلر، شراد و همکاران، آموزش مهارتهاي ارتباط زناشويي، فرشاد بهاري (مترجم)، انتشارات رشد 1388.