صداي گرومب همسايه ها را لب پنجره مي كشد. اين سيني چاي است كه وسط حياط پرت شده و پشت بند آن صداي داد و بيدادي است كه از پنجره دست راستي آپارتمان همكف به حياط مي آيد.
مردهشور چاي دم كردنت را ببرد. اين چاي كه يخ است!
چاي صبحانه را بعدازظهر براي من مي آوري؟
و بعد از اين صداي فرياد كه با طنين و بم ادا مي شود، صدايي نازك و زنانه همراه با جيغ جواب مي دهد: مرده شور خودت را ببرد با اين اخلاق افتضاح. وقتي جلوي همه مي گويي زنم بي سليقه است اين هم از سرت زياد است.
بله حالا همسايه ها هم ديگر مي دانند كه دليل اين صداي گرومب تلافي بدگويي هاي آقا، جلوي فك و فاميل بوده است نه بمب و خمپاره. پس نفسي از سر آسايش مي كشند و دوباره سر جاهايشان برمي گردند.
***
هر كسي به محركها به گونه اي پاسخ مي دهد، اما در زندگي زناشويي پاسخ به مسائل خيلي مهم است و مهم تر از آن نحوه درست پاسخ گويي است.
مخالفت و تضاد در هر زندگي زناشويي وجود دارد ، اما اين مخالفت ها درجات مختلفي دارد و به نحو متفاوتي بروز مي كند.
وقتي همسرتان در مقابل جمع مسائلي را مطرح مي كند كه شما دوست نداريد، ممكن است چندجور واكنش از خود بروز دهيد. خود خوري يا نگاه عتاب آميز، دو مورد از اين واكنش هاست كه مخالفت آرامي را نشان مي دهد.
شيوه ديگر مخالفت اين است كه با صداي بلند وي را از گفتن موضوع منع كنيد و آخرين راهي كه پيش رو داريد اين است كه اصلا به روي خود نياوريد.
شايد خيلي از ما به خاطر كسب وجهه در مقابل ديگران و خوب تر جلوه كردن هيچ مخالفتي از خود بروز نمي دهيم در حالي كه حرف هايي براي گفتن داريم. گاهي نيز اين مسائل را پشت پرده به نحوي ديگر مطرح مي كنيم.
مشاوران خانواده معتقدند، اگر مخالفت هاي كوچك خود را بيان نكنيد و با توجه به تعداد موارد پيش آمده از خير مطرح كردن آنها بگذريد، اين مخالفت هاي كوچك جمع شده و كمكم به علامت هشداردهنده بعدي يعني رنجش و عصبانيت تبديل مي شود.
اگر نتوانيد با اين مشكلات و اختلافات به نحوه صحيح مواجه شويد، كم كم بي سر و صدا كوهي از يخ ميان روابط عاطفي شما و همسرتان سبز مي شود و بزودي مي بينيد كه از سر راه برداشتن آن كار دشواري شده است.
مي توانيد اختلافات هفته گذشته خود را بررسي و فكر كنيد كه طرز برخورد شما با اين اختلافات چگونه بوده است؟ چگونگي برخورد شما با اين مخالفت ها در وهله اول شاخص خوبي براي سلامت ازدواج شماست.
اگر نتوانيد با اين مشكلات و اختلافات به نحوه صحيح مواجه شويد، كم كم بي سر و صدا كوهي از يخ ميان روابط عاطفي شما و همسرتان سبز مي شود و بزودي مي بينيد كه از سر راه برداشتن آن كار دشواري شده است.
يك كوه آتشفشان
اين كوه يخ از موارد استثنايي است كه گاهي فوران هم خواهد كرد و تبديل به يك كوه آتشفشان مي شود. مثل همان صداي گرومبي كه اول مطلب خوانديد و بر اثر انباشته شدن مخالفتها به وجود آمده بود.
عصبانيت و رنجش، نوع شديدتر مخالفت هايي است كه روي هم جمع شده اند و به صورت احساس تنفري موقتي ابراز مي شود. در اين مرحله شما فرد مقابل را سرزنش و ملامت مي كنيد و فرد مقابل هم عكس العمل نشان مي دهد و شما را مورد حمله قرار مي دهد. خيلي مواقع كه سر موضوع كوچك و بي ربطي دعواي بزرگي راه مي افتد، علت آن را بايد در جاي ديگر و موضوع ديگري جستجو كنيد.
روان شناسان معتقدند رنجش و عصبانيت مي تواند به جدايي عاطفي موقت منجر شود. عصبانيت با فشار روحي زيادي همراه است و انرژي زيادي از شما مي گيرد.
اگر رنجش و عصبانيت، مدام تكرار شود شما در مقام باز دارنده آن، با به درون ريختن اين عصبانيت و رنجش و انباشت انرژي منفي بسيار در درونتان به ورطه ديگري مي افتيد.
زندگي روي كوه يخ
اين يك مرحله قبل از آن است كه ياس عاطفي سراسر وجود و زندگي تان را فرا بگيرد. بعد از يك دعواي مفصل خانه را ترك مي كنيد. اگر خانم باشيد به منزل مادرتان مي رويد و اگر آقا باشيد در را به هم مي كوبيد و اغلب مي كوشيد با پرسه زدن در خيابان مشكلات خود را فراموش كنيد. از دعواهاي پياپي خسته ايد و به دنبال آرامش مي گرديد. برخي افراد در اين مرحله تصميم مهمي مي گيرند؛ رفتن نزد مشاور يا پا درمياني بزرگ ترها و فكر كردن به طلاق. اما برخي افراد درست در اين مرحله مي لغزند و آرامش را در جاي ديگري جستجو مي كنند. زنان ديگر، غرق شدن در كار، اعتياد و مستي و پناه آوردن به عشقي ديگر از آن جمله است. شما مي خواهيد از واقعيت زندگي و همسر خود فرار كنيد.
اين مرحله ممكن است به صورت ديگر و در درون منزل اتفاق بيفتد. شما در منزل و زير يك سقف هستيد ولي به يكديگر بي اعتنايي مي كنيد و يكديگر را مورد بي توجهي قرار مي دهيد. به اعتقاد روان شناسان بيشتر جدايي ها و طلاق ها در اين مرحله اتفاق مي افتد. اين دوره بحراني ترين دوره اختلافات و در حقيقت زمان به زانو در آمدن آخرين تلاش هاي عاطفي طرفين براي بقاي زندگي مشتركشان است.
در اين مرحله آنقدر فشار روحي و تنش زياد مي شود كه فرد براي خود فضايي تازه و آرام طلب مي كند و اين گونه از زندگي زناشويي خود عقب نشيني كرده و ميدان مبارزه را ترك مي كند در حالي كه پيوندهاي عاطفي اش آخرين نفس ها را مي كشد.
اما طرد و عدم پذيرش هم مي تواند لاينحل باقي بماند و با تكرار و انباشت در طول يك دوره زماني، شما را به مرحله نهايي گسست عاطفي تان سوق دهد.
همه چي آرومه
وقتي همه چيز از دست مي رود، انكار يكي از مراحلي است كه آن را پشت سر مي گذاريم. شكست و مرگ عاطفي نيز همين مرحله را در پي دارد. شما ناباورانه همه چيز را انكار مي كنيد.
وقتي دوستان و آشنايان را مي بينيد كه دارند زندگي خوشي را ادامه مي دهند، تمام لحظات شيرين زندگي زناشويي خود و نظرات خانواده و فاميل درباره زندگي تان را از خاطر عبور مي دهيد و به حرف هاي آنها بعد از جدايي خود فكر مي كنيد. به يكباره همه چيز مرتب مي شود و كدورت ها از وجودتان رخت مي بندند.
اينجاست كه شما در دام سركوب افتاده ايد شما ديگر احساسات منفي خود را حس نمي كنيد. اما در مقابل بهاي بزرگي مي پردازيد و ديگر احساسات مثبت خود را نيز لمس و درك نخواهيد كرد. شما از نظر عاطفي فلج شده ايد و تا پايان عمر، يكنواخت و بي احساس به نمايش كسالت آور زندگي خود ادامه مي دهيد. در اين مرحله خود فرد هم احساس مي كند كه خوشبخت است و زندگي خوبي دارد، غافل از اين كه بسياري از قسمت هاي وجودش در حالت نيمه خاموش به سر مي برد و بسياري از استعدادهاي خود را فراموش كرده است.
صادق باشيد
شما بايد ياد بگيريد كه صادق و منطقي مخالفت هاي خود را بيان كنيد. براي اين كار هر روز يا هر دو روز يك بار يك جلسه نيم ساعته گفتگو بگذاريد و هريك از شما 15 دقيقه در مورد احساسات مثبت يا منفي كه بر اثر رفتارهاي ديگري در شما بروز كرده حرف بزنيد. به حرف هاي هم احترام بگذاريد و سعي نكنيد دليل تراشي كنيد.
تمرين مهارت هاي حل مساله و گفتگوي معطوف به نتيجه عيني و موثر نيز بايد در دستور كار قرار گيرد. قدم به قدم از مرگ عاطفي خود فاصله بگيريد. مهم ترين قدم، پذيرش واقعيت وجود اشكال در زندگي تان است.
تصميم بگيريد تا زندگي تان و عشق تان را حفظ کنيد. مطالعه کمک گرفتن از مشاور،توجه به نيازهاي همسر مي تواند به شما کمک کند.بي حسي عاطفي را حس کنيد و براي آن چاره اي بيانديشيد. قبل از آنکه دير شود...
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید