چگونه با بيکاري همسرمان کنار بياييم؟
مادر بزرگي تعريف مي کرد:
وقتي من و همسرم خيلي جوان بوديم و تازه صاحب فرزند شده بوديم، همسرم ناگهان کارش را از دست داده و بيکار شد. اين داستان متعلق به سالها پيش است و مربوط به زماني است که شوهر من در يک شرکت هواپيمايي کار مي کرد، يک روز در کمال ناباوري يک تکه کاغذ صورتي رنگ به دستش رسيد که خبر از تسويه حساب وي با آن شرکت هواپيمايي مي داد. او با ديدن آن تکه کاغذ مبهوت و شوک زده به خانه آمد و نمي دانست که از اين به بعد چگونه بايد هزينه هاي زندگي و از همه مهمتر مخارج فرزند تازه متولد شده مان را بپردازد؟
ماهها تلاش براي يافتن کار مناسب بي نتيجه بود و همسرم روز به روز نا اميد تر و پريشان تر مي گشت اما خوشبختانه با وجود فرزند کوچکي که داشتيم من هنوز کار مي کردم و مي توانستم بخش کوچکي از هزينه هاي زندگي را تامين کنم. صبحها منزل را به قصد محل کار ترک مي کردم و فرزند کوچکمان را نزد همسرم مي گذاشتم. بعد از مراجعت من از محل کار، همسرم کودکمان را به من مي سپرد و خودش تا دير وقت براي يافتن کار مناسب تلاش مي کرد.
من در آن زمان هميشه به همسرم دلداري مي دادم تا از شدت ناراحتي هاي او بکاهم و اين اميدواري را به او مي دادم که پول به اندازه کافي در خانه است و بالطبع هيچگاه از او تقاضاي پول نمي کردم.
از اين طريق سعي داشتم به او کمک کنم تا احساس بهتري داشته باشد و به اين ترتيب شان و شخصيت او را به عنوان يک مرد حفظ مي کردم.
به نظر مي رسد که از دست دادن کار در نزد مردان از اثرات سو بسيار بيشتري برخوردار است
بيکاري همسر من با تمام سختي ها، بي پولي ها، نگراني ها و تشويش ها، ده ماه به طول انجاميد و عاقبت او توانست يک کار مناسب با در آمد مکفي پيدا کند.
هر چند که آن روزها يکي از سخت ترين دوران زندگي زناشويي ما به شما مي رود اما بعد از گذشت سالها، با مرور خاطرات آن دوران احساس خشنودي و رضايت مي کنم که به عنوان يک زن، در ايام بيکاري همسرم هيچگاه شرايط تحقير و غمگيني او را به وجود نياوردم. بعد از گذشت اين همه سال احساس مي کنم اساس خوشبختي ما دو نفر، در همان ايام پيريزي شد.
از دست دادن کار، چه براي زنان و چه براي مردان يک رويداد بسيار استرس زا و وحشتناک به شمار مي رود. اما به نظر مي رسد که اين رخداد به نوعي براي مردان ثقيل تر و غير قابل هضم تر بوده و بر خودپنداره و عزت نفس آنها اثرات منفي بيشتري مي گذارد. حتي در حال حاضر که عده زيادي از زنان پا به پاي مردان براي تامين هزينه هاي زندگي تلاش مي کنند اما باز هم به نظر مي رسد که از دست دادن کار در نزد مردان از اثرات سو بسيار بيشتري برخوردار است. به نظر مي
رسد که بخش عمده تشکيل دهنده ساختار عزت نفس در مردان، به وسيله شغل و حرفه آنها و وجهه اجتماعي شان تامين مي گردد و آنها به واسطه منزلت اجتماعي که دارند، براي خودشان ارزش و اهميت قايل مي شوند و به طور کلي عزت نفس مردان به طور ناخودآگاه با شغل شان در ارتباط است. لذا هنگامي که مدت زمان طولاني کارشان را از دست مي دهند احساس بي کفايتي و بي لياقتي در زندگي به آنها دست مي دهد اما در مقابل اينها احساسات و عواطفي است که به ندرت در مردان شاغل مشاهده مي گردد.
در ادامه اين يادداشت پيشنهاداتي به شما ارايه مي شود تا بهتر بتوانيد با بيکاري همسرتان کنار بياييد:
- اگر همسرتان ناگهان کارش را از دست داد ولي شما هنوز مي توانيد هزينه هاي زندگي را تامين کنيد(حال چه از طريق در آمد خودتان و يا از طريق پس اندازي که تا به حال داشته ايد) سعي کنيد براي مدتي به شوهرتان فشار نياورده و به او براي يافتن يک کار مناسب، فرصت دهيد.
ميان ادعاي حامي بودن با حمايت هاي صادقانه و واقعي، تفاوت زيادي وجود دارد
- در مورد بيکاري شوهرتان حتي المقدور با نزديکان تان صحبت نکنيد. شان و منزلت همسرتان را حفظ کنيد و بلافاصله با مواجه شدن هر فشار اقتصادي، به اطرافيان روي نياورده و طلب کمک نکنيد. در اين مواقع لازم است که شما و همسرتان فکرها و تصميمات خود را يک کاسه کرده و خودتان دو نفر به دنبال راه حل باشيد. تنها در مواقع ضروري براي يافتن کار و يا قرض گرفتن و ... مساله را با اطرافيان خود در ميان بگذاريد. اين پيشنهاد براي جلوگيري از آسيب ديدن عزت نفس همسرتان است.
- با تغيير و تحولات زيادي که در دنياي امروز رخ مي دهد، فقدان برخي از مهارتها مانند کار با کامپيوتر و ... مانع از يافتن کار مناسب مي شود. لذا اگر مي بينيد همسرتان در زمينه يک سري از مهارتها توانايي کافي ندارد، او را به کسب اين توانايي ها تشويق کنيد.
- از همسرتان حمايت کنيد و او را تحت فشار مالي قرار ندهيد. ميان ادعاي حامي بودن با حمايت هاي صادقانه و واقعي،
تفاوت زيادي وجود دارد. تغيير خلق در ارتباط باهمسر، استفاده از کلمات نا اميد کننده و يا عصبانيت، نشان از حمايت گر بودن شما نيست.
- احساس رضايت خود از زندگي زناشويي تان را نشان دهيد. درست است که همسرتان شغل خود را از دست داده و از لحاظ مالي تحت فشار هستيد ولي با کلام و حتي با رفتار خود به او نشان دهيد هنوز عاشق زندگي مشترک و همسرتان هستيد و براي حفظ حيات زناشويي تان حاضريد هر کاري را انجام دهيد.
- اگر تغييرات خلقي مانند افسردگي، غمگيني، اختلال در خواب و خوراک و ... را در وضعيت عمومي همسرتان مشاهده مي کنيد، ترديد به خود راه نداده و در صدد تلاش براي کسب کمکهاي تخصصي باشيد. اين اقدام مي تواند به سلامت روان همسرتان کمک کرده و از همه مهمتر حيات زناشويي تان را پايدار تر کند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید