برخي افراد درد آن را همچون باندي توصيف ميکنند که گويي به تدريج و لحظه به لحظه بر شدت فشارش در اطراف سرافزوده ميشود. بعضي ديگر ميگويند با روشن شدن چراغها، دردشان رو به وخامت ميگذارد.اينها هر دو توصيفاتي از سردرد هستند حال آنکه به لحاظ نوع و علائم، فوقالعاده متفاوتند.در حالي که تقريبا براي تمامي افراد ممکن است سردردهاي مقطعي امري متداول باشد اما زندگي براي مبتلايان به سردردهاي مزمن فوقالعاده سخت است و آنان همواره با اين هراس روز را به شب ميرسانند که چه موقع حمله بعدي سردرد بروز خواهد کرد چرا که حقيقتا تحمل پالسهاي هولناک درد آن دشوار و رنجآور است.متخصصان سردرد معتقدند کليد درمان موفق سردردها، کشف نوع سردردي است که فرد به آن مبتلا شده و نکته جالب توجه آن است که براي پيبردن به اين مهم و دستهبندي سردردها نيازي نيست که يک متخصص اعصاب باشيد.
ميزان رواج سردردها چقدر است؟- سردرد را ميتوان يکي از تجربيات جهاني بشر دانست. بالغ بر 90 درصد افراد هر سال دستکم يکبار دچار سردردهايي ميشوند که دلايلي همچون سرماخوردگي، آنفلوآنزا، افراط در مصرف مشروبات الکلي و يا جراحت ناحيه سر هيچ نقشي در بروز آن نداشته است. البته برخي اشخاص هم مستعد سردرد هستند که دچار حملات مکرر ميشوند و براي اين عده، سردرد نوعي عارضه پزشکي محسوب ميشود.آيا سردردها را ميتوان در قالب چند نوع اصلي تقسيمبندي کرد؟- بله، دو گروه کلي ميتوان براي آنها قائل شد. سردردهاي اساسي و اوليه که مشکل سردرد در آنها به خودي خود يک اختلال محسوب ميشود و سردردهاي ثانويه که در حقيقت نشانه يک بيماري نهفته همچون سکته، تومور مغزي و يا نوعي عفونت است گروه سردردهاي اوليه را ميتوان به 4 نوع اصلي تقسيم کرد: ميگرن، سردردهاي ناشي از تنش، سردردهاي خوشهاي و گروه چهارم که از همه متنوعتر است و کل انواع غيرمعمول سردردها را در برميگيرد.چگونه نوع درد ميتواند به پزشک در تشخيص علت کمک کند؟- نکته تعيينکننده در اين خصوص براي پزشک، کيفيت درد است. اينکه آيا بطور تناوبي است يا دربرگيرنده نوعي درد مستمر و ثابت .ويژگي مهم ديگر محل درد است، در چشم احساس ميشود يا در طرفين سفر. ديگر مشخصهاي که معمولا مورد توجه قرار ميگيرد، تعدد و کثرت درد و طول مدت دوام آن است، آيا حملات 10 دقيقه بطول ميانجامد، هر روز رخ ميدهد و يا هرازگاهي بروز ميکند.سردردهاي خوشهاي به چه شکل هستند؟- نامي که براي اين سردردها انتخاب شده، به علت نوع بروز حملات آن است که در قالب خوشهاي صورت ميگيرد. مبتلايان براي مدتي مديد هيچگونه سردردي به سراغشان نميآيد اما وقتي وارد فاز خوشهاي ميشوند، حملات با يک پايه روزانه هفتهها و بلکه ماهها بطول ميانجامد. طول مدت هريک از اين حملات کوتاه بوده و معمولا بين 90-15 دقيقه ادامه مييابد.اين سردردها همواره به صورت يک طرفه بروز ميکنند يعني درد معمولا در داخل و اطراف يک چشم احساس ميشود و با قرمزي و آبريزش چشم، افتادگي پلک، گرفتگي بيني و نشانههاي مشابه همراه ميباشد.
شدت رواج اين سردردها چقدر است؟- نوع خوشهاي نمونه نسبتا کميابي است که از هر 100 هزار نفر شايد دو نفر را تحت تاثير قرار دهد و البته تنها نوع غالب در آقايان محسوب ميشود، انواع ديگر سردردها بيشتر در خانمها مرسوم ميباشندمشخصه سردردهاي ميگرني و تنشي چيست؟- اين دو نوع درحقيقت معمولترين اشکال سردردهاي اوليه هستند. سردردهايي از نوع تنشي عمدتا در دو طرف سر و انواع ميگرني در يک طرف سر احساس ميشوند. تنشيها بيشتر در باند متوسط يا خفيف بروز ميکنند اما ميگرنيها با شدت متوسط تا شديد احتمال ظهور دارند. نوع اول در قالب درد يا فشاري مستمر بروز ميکند و گونه دوم عموما دردي متناوب و پالسدار توصيف ميشود. سردردهاي تنشي تحت تاثير فعاليتهاي فيزيکي روزمره دچارشدت و ضعف نميشوند اما درد مبتلايان به ميگرن در صورت سرفهکردن، تحرک و يا خم شدن بدتر ميشود. ميگرن با نشانههايي همچون حساسيت به نور، صدا، مشاهده تصاوير اطراف همراه با هاله و تهوع ميباشد درحالي که سردردهاي تنشي هيچ يک از اين علائم را با خود ندارند.سردردهاي تنشي معمولا چقدر طول ميکشند؟- اين نوع سردردها عموما" در پايان يک روز آکنده از استرس حدود ساعت 3،4 يا 5 بعدازظهر آغاز شده و بين يک تا 6 ساعت بطول ميانجامدطول مدت و دفعات سردردهاي ميگرني به چه شکل است؟- اين سردردها بين 4 الي 72 ساعت بطول ميانجامد و بطور متوسط اگر درمان نشوند، تا 24 ساعت ادامه مييابد اما در صورت درمان و بسته به نوع شيوه بکارگرفته شده، ممکن است تنها يک دقيقه طول بکشد. بطور معمول حملات ميگرني يک تا دوبار در ماه رخ ميدهد که البته احتمال بالا رفتن دفعات نيز وجود دارد.چه عواملي ميتوانند موجب شروع حملات ميگرن گردند؟-ميگرن آغازگرهاي متعددي دارد. درحقيقت يکي از سادهترين و سودمندترين راهکارها براي مبتلايان آن است که اين فاکتورها را شناسايي کرده و از آنها اجتناب نموده يا کنترلشان کنند. البته اين ماشههاي آغازگر از فردي به فرد ديگر متفاوتند و فهرست مطولي از اين فاکتورها ميتوان تنظيم کرد که محرکهاي غذايي همچون شکلات و پنير از جمله مهمترينهاي آن محسوب ميشوند.فاکتورهاي هورموني نيز در اين سردردها تاثيرگذار هستند به عنوان مثال در زنان معمولا يک روز پيش از آغاز دوره قاعدگي و يا در روز نخست آن، سردردها بروز ميکند البته به همين دليل يائسگي براي بسياري از زنان دوران سختي است زيرا سطح استروژن دچار بينظمي ميشود و زماني که با کاهش همراه ميگردد، ميتواند باعث آغاز سردرد شود.از جمله معمولترين اين محرکها ميتوان به مسافرت، تغيير برنامههاي زمانبندي شده و خواب زياد يا کم اشاره نمود. البته افراد معمولا خيلي از مواردي را که در رابطه با بيماريشان متوجه ميشوند، با پزشک درميان نميگذارند زيرا ميترسند وي تصور کند که درحال برقرار کردن ارتباط احمقانه هستند اما واقعيت اين است که شناسايي محرکهاي احتمالي هرچقدر هم مضحک، امکان مداخله به موقع براي پيشگيري از آغاز حمله را فراهم ميآورد.چه نشانههايي را ميتوان بيانگر نشات گرفتن سردرد از يک عارضه نهفته پزشکي دانست؟-گرچه اکثريت افراد مبتلا به سردردهاي عودکننده از انواع سردردهاي اوليه رنج ميبرند اما گاهي اوقات سردرد نشانهاي است دال بر وجود يک اختلال جدي و نهفته. اولين پرچم قرمز و هشداردهنده ظهور سردرد پس از سن 55 سالگي است که ميتواند علامت بروز نوعي التهاب در عروق سر و يا در موارد نادر تومور مغزي باشد. سردردهاي همراه با تب يا سختشدگي گردن ممکن است منعکسکننده وجود يک عفونت همچون مننژيت باشند.سردردهايي که با علائم عصبي همراه ميگردند، خطرناک و هشداردهندهاند. حالات سوزش، جزجز يا کرخي و بي حسي که هر 5 يا 10 دقيقه قبل از شروع سردرد رخ ميدهد، نگرانکننده نيست اما احساس ضعف، دشواري درحرکت دادن يک طرف بدن و حالت دوبيني از جمله مواردي است که نيازمند مراجعه به پزشک هستند.همچنين سردردي که بطور ناگهاني آغاز شده، خود ميتواند علامتي خطرناک و نخستين نشانه ظهور سکته مغزي باشد.مهمترين توصيه براي مبتلايان به سردرد چيست؟- واقعيت اين است که اگر فرد در لحظه لحظه زندگي با درد دست و پنجه نرم ميکند، دچار دلهره و اضطراب و در تصميمگيريها دچار محدوديت ميشود و آن گونه که ميخواهد قادر به مانوردادن نيست و بايد از پزشک متخصص کمک بخواهد.هيچگاه تصور نکنيد سردرد مشکل خاصي قلمداد نميشود و بايد بالاجبار خود را با آن وفق داده و ياد بگيريد که در کنارش به زندگي ادامه بدهيد، اين مشکلي است که بايد نحوه فائق آمدن برآن را فرا بگيريد زيرا محکوم به زندگي رنجآور در کنار آن نيستيد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید