دبير انجمن روانپزشكان با تاكيد بر لزوم پيشگيري از بروز اختلالات رواني در جامعه، عدم برخورداري از ازدواج صحيح و علمي، فقر فرهنگي و اقتصادي و عوامل اجتماعي مانند اعتياد را از جمله عوامل موثر در بروز اختلالات رواني دانست و انگيزه، بلوغ اجتماعي و رواني و اطلاعات كامل از جنس مخالف را سه شرط اساسي براي ازدواج موفق عنوان كرد.
دكتر پرويز مظاهري، با اشاره به نقش زمينههاي زيستي، رواني و اجتماعي در ابتلا به اختلالات رواني، گفت: برخي بيماريها و اختلالات روانپزشكي از زمينههاي ژنتيك و خانوادگي برخوردارند. بر اين اساس در صورت سابقه خانوادگي ابتلا به يك بيماري رواني مانند اسكيزوفرنيا، شانس ابتلا ديگر افراد خانواده به اختلالات رواني، بيشتر از ديگر افراد جامعه است.
ازدواج نبايد بر فرض اين كه پسر يا دختر به سن ازدواج رسيدهاند، صورت گيرد. لازم است ازدواج، صحيح، اصولي و بر اساس معيارهاي شناخته شده و علمي باشد.
وي با تاكيد بر لزوم پيشگيري از بروز اختلالات رواني ميان افراد مختلف جامعه، درعين حال ازدواج صحيح و اصولي را از جمله اقدامات موثر در پيشگيري از بروز اختلالات رواني دانست و گفت: ازدواج نبايد بر فرض اين كه پسر يا دختر به سن ازدواج رسيدهاند، صورت گيرد. لازم است ازدواج، صحيح، اصولي و بر اساس معيارهاي شناخته شده و علمي باشد.
جوان و ازدواج
اين روانپزشك، انگيزه شخص، بلوغ كامل اجتماعي - رواني و داشتن اطلاعات كامل از جنس مخالف را سه شرط اساسي براي ازدواج عنوان كرد كه اغلب خانوادهها به آن توجهي ندارند و ادامه داد: براي يك ازدواج موفق، خود شخص بايد تمايل و آمادگي لازم براي ازدواج را داشته شباشد. همچنين بلوغ جسمي، براي ازدواج شرط كافي نيست. فرد بايد توانايي تشخيص خوب را از بد داشته باشد، مسووليت پذير بوده و از قدرت برنامهريزي برخوردار باشد. بنابراين بلوغ كامل اجتماعي و رواني براي ازدواج لازم است. از طرف ديگر دختران و پسران براي ازدواج بايد از خصوصيات روانشناختي جنس مخالف آگاهي كامل داشته باشند.
وي، كم انگيزگي جوانان در ازدواج را از مشكلات جامعه كنوني دانست و گفت: متاسفانه اين روند در حال گسترش است و اغلب جوانان صرفا به دليل تمكين از پدر و مادر و يا دلايلي از اين قبيل تن به ازدواج ميدهند. بنابراين اطلاعات كاملي از ويژگيهاي شخصيتي، انتظارات جنس مخالف و ... ندارند. بر اين اساس اغلب مجادلات پدر و مادرها كه در نهايت به اختلالات روانپزشكي فرزندان آنها منجر ميشود، به دليل ناديده گرفتن همين سه موضوع مذكور است. اگر ازدواجها به شكلي صحيح و علمي صورت گيرد، به دنبال آن مشكلات خانوادگي، اختلافات و مجادلات از بين ميرود و در نتيجه فرزندان آن خانواده به اختلالات رواني مبتلا نخواهند شد.
بلوغ جسمي، براي ازدواج شرط كافي نيست. فرد بايد توانايي تشخيص خوب را از بد داشته باشد، مسووليت پذير بوده و از قدرت برنامهريزي برخوردار باشد.
18 سال ابتدايي زندگي تعيين كننده شكلگيري شخصيت فرد
دكتر مظاهري 18 سال ابتدايي زندگي را بسيار مهم و تعيين كننده در شكلگيري شخصيت فرد دانست و ادامه داد: هر چند كه بيشتر شخصيت فرد در شش سال نخستين زندگي و در خانواده شكل ميگيرد، اما 12 سال پس از آن، در مدرسه است؛ بنابراين لازم است كه به سيستم فرهنگي و آموزشي جامعه اهميت داده شود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید