زندگي از ديد خردمند امري است جاري و در حال گذراندن از جاده ي هموار و ناهموار و پرپيچ و خم كه عبور از آن نياز به چشماني باز ، انتخاب ميسر و رعايت ضوابط در كيفيت گذران و عبور دارد بدون داشتن راهنما و روش ، خطر سردرگمي در كمين است .
آنچه در اين پژوهش و تحقيق ملاحظه مي كنيد نه نگرش روان شناسانه به مسئله تعليم و تربيت است و نه ديدگاهاي يك عالم به مسائل پرورشي ـ تربيتي . بلكه تعليم و تربيت از ديد يك معلم است ، آموزگاري كه سالها در كنار نونهالان اين باغ هستي دانسته هاي خود را همچو گنجي به نسل بعد منتقل نموده است و در اين راستا خود نيز صاحب تجارب ارزشمندي
شده است آنچه مرا واداشت تا نظر خود را در مورد تعليم و تربيت بيان نمايم ، نه آگاهي هاي فراوان در اين زمينه است كه خود واقفم در اين بحر قطره اي بيش نيستم كه نياز ما معلمين به حيطه هاي متعدد تعليم وتربيت است كه لازمه آموزش و پرورش است اميد كه توانسته باشم حق مطلب را ادا نموده و تا حدودي رسالت خود را به انجام رسانم .
تعليم و تربيت چيست ؟
تربيت چيست ؟ از چه زماني آغاز مي شود ؟ فرق آن با تعليم چيست ؟ تربيت صحيح كدام است و چرا در عين توجه و تلاش فراوان نمي توانيم كودكاني مطلوب جامعه داشته باشيم .
ابتدا بايد ريشه اين كلمات را بدانيم تا بعد به مفاهيم والاي آنها دست پيدا كنيم .
تعليم از ريشه علم به معني آموختن است و در برگيرنده انواع يادگيري است خواه مثبت ، خواه منفي ، خواه ديني ، خواه اجتماعي به معني ديگر هر چه كه كودك از ابتداي تولد در ذهنش نقش مي بندد نوعي تعليم است .
اما تربيت از ريشه رب است به نظر من تربيت به معناي نزديك شدن به اخلاق خدائيست يعني بشر به نوعي سعي و تلاش داشته و مي خواهد منصف به اخلاق الهي شود در اين راستا مهم ترين مسئله آغاز تعليم و تربيت است و اين سئوال كه از چه زماني ما بايد تربيت كودك را آغاز كنيم ، به نظر دانشمندان – علماي ديني و رهبران مذهبي تعليم و تربيت 20 سال قبل از تولد فرد شروع مي شود . شايد تصور شود كه اين يك شوخي و بازي با كلمات است اما در واقع اين يك حقيقت محض است چرا كه پدر و مادر خود بايد تربيت يافته باشند و تمامي اصول اخلاقي را داشته و از آنها آگاهي كامل كسب كرده باشند تا بتوانند فرزندي مطلوب تحويل جامعه دهند . پدري لاابالي ، بي مسئوليت ـ بي اهميت نسبت به هنجارهاي ديني ، اجتماعي ، سنتي چگونه مي تواند مربي فرزندي باشد و ادعا كند فرزند سالم و مؤدب دارد و يا مادري كه از ابتدايي ترين اصول تربيت كودك بي خبر است و خود نيز هيچ اصولي را رعايت نمي كند چه سان به فرزندش آموزش خواهد داد .
اولين جايي كه كودك رشد و نمو مي نمايد و در آنجا چشم مي گشايد و حواس پنجگانه اش به كار مي افتد خانه است كه تشكيل شده است از پدر و مادر ، پس ابتدا كار تربيتي بايد بر روي پدرو مادر انجام شود . آن هم قبل از تولد فرزند .
شايد بگويم اهميت ندارد و مهم نيست چه گفته مي شود و چه كارهاي انجام
مي شود اما درواقع حواس كودك از همان ابتدا به كار مي افتد دوربين چشمان او علاوه بر ديدن ، تصاوير را نيز ضبط و ثبت مي كند گوشهاي او علاوه بر شنيدن صداهاي مختلف آنها را در حافظه نگاه مي دارد . و در آينده همان ها را به كار خواهد بست .
كودكي كه در ابتدايي ترين روزهاي زندگي خشونت را تجربه مي كند فريادهاي بلند پدر يا صداهاي گوشخراشي را مادر مطمئنا” در جواني و نوجواني پرخاشجو خواهد كرد و كودكي كه آرامش خانواده لذت زندگي را به او مي چشاند خود نيز نرم خو وآرام رشد مي نمايد .
به گزارش زير در اين رابطه توجه كنيد :
« براساس يك بررسي مشاهده هايي از رابطة والدين با پسران پانزده تا بيست و يك ماهه ريشه بد رفتاري و گزارش هاي مشخصي از ميزان خوشخويي ، عصبي بودن و برون گرايي يافت گرديد كه :
1ـ رفتارهاي پرورشي مادران به طرز استواري پيش از پدران به وسيله شخصيت و حالات خشونت آميز آنها پيش بيني مي شود .
2ـ وضعيت عصبي استوارترين عامل پيش بيني كننده از نقش پرورشي مردان و زنان است .
پس از اين بحث نتيجه مي گيريم كه تربيت و تعليم بايد قبل از تولد شروع و تا نوجواني و جواني ادامه داشته باشد .
البته به نظر من تعليم پايان ناپذير است اما تربيت تا زماني است كه كودك چونان نهالي است كه به هر طرف مي توان آن را تكان داد اما چنانچه درختي تنومند شود ديگر تكان دادن آن نه تنها مشكل كه غير ممكن است پس والدين و مربيان بايد توجه داشته باشند كه تعليم و تربيت اطفال معصوم را شناخته و بهترين گزينه را انتخاب و آن را بكارببندند .
1 ) تربيت سنتي
2 ) تربيتي ديني
3 ) تربيت اجتماعي
4 ) تربيت جهاني
1 ) تربيت سنتي :
در اين نوع تربيت به علت بكر و دست نخورده بودن محيط خانوادگي اغلب فرزندان ساده و بي آلايش و كم توقع رشد مي كنند آنها همان چيزي را مي آموزند كه والدين به آنها آموخته اند . محيط هاي روستايي و شهرهاي كوچك مبين اين گونه تربيت هستند زندگي بي پيرايه و زحمت فوق العاده والدين روحيه صبر و انعطاف پذيري و قدرت را در آنها تقويت مي كند سنت بر سراسر زندگي آنها حاكم است .
مراسم ها و مناسبت ها را به دقت برگزار مي كنند و در برخورد با ديگران كمال ادب و احترام و فروتني را رعايت مي كنند . اين نوع خانواده ها بدون اين كه تلاش براي تربيت فرزندان خود بروز دهند با رفتار و منش خود آنها را تربيت مي كنند هرچند اين نوع تعليم و تربيت خالي از عيب و نقص نيست اما محاسن آن بيشتر از معايب آن است.
از جمله محاسن اين نوع تعليم و تربيت اين است كه :
اولا” : سنت ها و آداب و رسوم خانواده همان طور كه بوده به نسل بعدي منتقل مي شود .
ثانيا” : كودكان از تربيت سالم و خوبي برخوردار مي شوند ميزان جرم و جنايت نيز در جامعه هاي سنتي كمتر است .
ثالثا” : موفقيت در فعاليت آبا و اجدادي آنها را افرادي ماهر در حرفه و شغل خود بار مي آورد .
اما از معايب اين نوع تعليم و تربيت مي توان به موارد زير اشاره كرد :
اولا” : در اين نوع جوامع تربيت محصور به محيط كوچكي است و از دايره اي تعيين شده توسط والدين فراتر نمي رود .
دوما” : كودكان به علت جو عاطفي از دايره محدود و معين فراتر نمي روند گاه استعدادهاي خلاق شكفته نمي شود .
در چند سال اخير كه ارتباطات روستايي و شهري بيشتر شده است ما شاهد پيشرفت علمي دانش آموزان روستايي در حد وسيع و غير قابل باور هستيم .
سوما” : آنچه تهديد بزرگي محسوب مي شود روحيه ساده لوحانه آنهاست كه وقتي وارد محيط هاي بزرگ مي شوند اغلب طعمة افراد شياد جوامع بزرگ شده و جز سرنوشت دهشتناك نصيبي نمي برند .
سخن ديگر در مورد اين نوع تعليم و تربيت كه نبايد دامنة آن را فقط در روستاها جستجو كرد كه گاه در شهرهاي بزرگ و خانواده هاي معتبر و اصيل آنچنان سنتها حكمفرما مي شود كه عدم اجراي تعليم و تربيت خانواده حتي در يك زمينه خاص باعث كدورتي عميق مي شود و تمامي حرمت ها و روابط را تحت الشعاع قرار مي دهد كم نيستند شهرنشيناني كه تفكر كوته نظرانة آنها باعث شده است نسل بعدي آنها فقط كوركورانه به راهي رفته اند كه با كمي كنكاش اصل آن را در صدها سال قبل مي يابيم . جوامع آسيايي – آفريقايي مبين اين گونه تعليم و تربيت و فرهنگ مي باشند .
2) تربیت ديني
انسان از لحظه اي كه برروي زمين خاكي پا نهاد مورد تعليم و پرورش باريتعالي قرار گرفت حتي آن دمي كه قابيل مستأصل و درمانده به دنبال راه حلي براي پنهان نمودن اولين جنايت نسل بشر بود مورد تعليم قرار گرفت و توسط دو كلاغ آموخت كه چگونه جسد برادر مقتول خويش را دفن نمايد .
لذا بايد بپذيريم كه تعليم و تربيت ديني نشأت گرفته از روح الهي است و چون مبناي خداوندي دارد موفق ترين نوع تعليم و تربيت است يكي از راه هاي جلب و جذب نوجوانان و جوانان به دينداري ـ رعايت اصول اخلاقي توسط اولياو مربيان است چه بسا ، ما كودكان خود را به دينداري تشويق نموده و بر اين اصرار ورزيم كه بچه هاي متدين داشته باشيم اگر اين موضوع در رفتار ما تجلي پيدا نكند مانند كفي است بر روي آب كه هيچ ثمري ندارد و گاه نتيجه اي منفي نيز دارد چرا كه وقتي قول وعمل يكسان نباشد ناخواسته آنها را به پنهان گري واميداريم دختري كه پدر و مادر و يا معلمين او اصرار دارند كه حجاب اسلامي را رعايت كنند اگر كوچكترين ضعفي در اين مورد از معلم خود يا مادرش ببيند اين گمان در ذهنش متبلور مي شود كه ظاهر را حفظ كند حال در باطن هر طور كه باشد مهم نيست .
تعليم و تربيت ديني با قلب و روح نونهالان و نوجوانان سروكار دارد و در پي تغييرات روحي و قلبي در وجود آنهاست محبت و صميميت اولين قدم براي جذب نوجوانان به دين و مذهب است و هرگز خشونت نمي تواند كارگشا بوده و آنها را وادار نمايد افرادي مذهبي بار بيايند .
فرزندان چون آينه صادقي رفتار والدين خود را منعكس مي كنند و هرگاه كسي آنان را به نقصشان واقف كند ممكن است با غرور خاصي آن را ناشي از خصايص نژادي و از خصوصيات خانوادگي خود بدانند .
توجه به احساسات و گرايشات مذهبي به عنوان واقعيتي كه در درون آدمي ريشه دارد و از روان او نشأت مي گيرد امري است كه دست اندركاران تعليم و تربيت مكرر آن را بيان كرده اند .
افلاطون در اين باره مي گويد : كفايت نمي كرد كه ما كودكان خود را در مقابل هر چيز كه دامن پاك آنها را آلوده مي سازد رها سازيم و كافي نيست كه عقول آنها را با نور علم روشن و با اندرزها براي فضيلت آماده سازيم بلكه بالاتر از اين ها بايد در دلهاي آنان اصول دين را كه طبيعت در نهاد آنان به وديعت نهاده است بپردازيم .
دكتر شريعتي در اين زمينه مي گويد : مذهب رابطه بسيار نزديكي با نيازهاي دروني انسان داشته و زاييده شرايط خاص اجتماعي و فرهنگي نبوده است .
آلبرت انيشتن در اين زمينه مي گويد : مهمترين وظيفه هنرمندان و علماء است كه حس ديني را برانگيزند و آن را در وجود آنها كه صلاحيت دارند زنده نگه دارند .
حضرت علي (ع) مي فرمايد : كودكان خود را با آداب و سنن زمان خود تربيت نكنيد چرا كه آنها براي زمان شما ساخته نشده اند بلكه متعلق به زمان ديگري هستند ما در تعليم و تربيت نسل پيش رو دچار نقايص فراواني هستيم زيرا محتوي آموزشي به خصوص در حيطه تربيت اجتماعي و ديني با رعايت نيازها و خصوصيات دانش آموزان چندان مطابقت ندارد و فقط تغييرات لفظي و نه عملي ، آن هم فقط در صورت كلامي دانش آموزان تربيت ديني مي شود و هرگز درصدد تسخير روح بلند پرواز نسل جوان و نوجوان برنمي آيد و گاهي اوقات به نوعي ابراز سلب آسايش دانش آموزان مبدل مي گردد و در اين فلسفه تربيتي به تدريج نگرش دانش آموزان را نسبت به نظام آموزشي به ويژه تربيت ديني متأثر ـ گريزان ـ سرگردان و سرانجام آنها را براي روي آوري فرهنگ بيگانه و آسيب پذيري فرهنگي مهيا مي كند .
از ديگر اركان تربيت ديني خانواده است و آيات قرآني مؤيد اين مطلب است كه خانواده مؤثرترين گروه اوليه است كه در تكوين شخصيت نوجوان نقش بسيار مؤثري ايفا مي كند .
خداوند بخشنده است و خانواده نيز بايد به رحمت و بخشش و گذشت اداره شود خداوند عليم است و خانواده نيز بايد با معرفت و آگاهي ادامه پيدا كند هريك از صفات الهي بايد به نوعي درنهاد مقدس خانواده جلوه گر شود اگر چنين چيزي تحقق پيدا كند خانواده فرزنداني الهي با ويژگي هاي رحماني و انساني تربيت خواهد كرد و در غير اين صورت ، افراد مطلوب پرورش نخواهد يافت و دليل اصلي اين تأثير پذيري ، الگو بودن پدر و مادر براي فرزندان است .
3) تعليم و تربيت اجتماعي
اينك بحث را به جامعه بازتر مي كشانيم ، جوامع بشري آنقدر گسترده شده اند كه مي طلبد كاري نو بر روي كودكان و نوجوانان را بحث سنت و دين اگر با هم ادغام شوند مي توانند كاري تربيتي بس شگرف بر روي جوانان انجام دهند چرا كه دين كامل ترين نوع تربيت را دربردارد و هرگاه اصالت نيز همراه آن باشد نسلي موفق و آينده ساز را رهبري نمايد .
با مثال ساده مطلب را بيان مي كنيم . جامعه ايراني از قديم الايام جواناني شجاع و بي باك داشته كه به پهلواني و دليري معروف و بنام بوده اند حال اين جوانان كه در رخوت و سستي و ابتذال فرو رفته بودند با شروع انقلاب اسلامي و دميدن روح مذهب در كالبد آنها نيروهاي بالقوه شان به قواي بالفعل مبدل شد و هنر هشت سال دفاع مقدس را رقم زد در حاليكه اگر همين جنگ در زمان طاغوت اتفاق مي افتاد شايد به دليل عدم شور و روحيه مذهبي نشأت گرفته از مكتب حسين (ع) هرگز نمي توانستند اين گونه سرافراز از بوته آزمايش بيرون آيند .
در حالي كه اگر هر خانواده به تنهايي مي خواست جواني را تربيت كند ساليان متمادي طول مي كشيد در حالي كه ثمري نيز نداشت اما اجتماع توانست در كوتاهترين زمان ممكن بيشترين تعليم و تربيت را به آنها ارزاني نمايد .
نقش بزرگان جامعه را نمي توان در زمينه تعليم و تربيت ناديده گرفت به همين خاطر است كه در حديثي مي فرمايند : كسي كه بنيانگذار خوبي باشد تا قيامت ثواب انجام آن توسط انسانهاي ديگر براي اوست و همچنين كسي كه سنتي غلط و نادرست را رواج دهد تا قيامت لعن و نفرين آن عمل براي اوست .
در جوامع غربي نوع تعليم و تربيت وابسته به منافع مادي و استثماري سران آن كشورهاست ، چرا اكنون كه فرهنگ هاي غلط و نامناسب به اسم آزادي نه تنها رواج يافته است بلكه به گونه اي مطلوب اين جوامع شده ا ست . هر روز شاهد اخباري مبني بر هزاران جرم و جنايت در جوامع كوچك و بزرگ هستيم كه اغلب كودكان ما در حاشيه اين جنايات يا تماشاگر هستند يا خود فداي جنايات و اينها تأثيرات كوتاه مدت و دراز مدت خود را بر روح و جسم آنها خواهد نهاد . زيرا با قدرت طلبي سران اين جوامع ارتباط تنگاتنگ دارد .
اكنون كار علماي تعليم و تربيت بسيار دشوارتر و سنگين تر از قبل است چرا كه آنها مانند بنايي هستند كه ديواري را به زحمت بالا مي برند و از سوي ديگر افرادي آن را خراب مي كنند . تلاش آنها براي دوباره ساختن و باز هم ساختن تا چه حد نتيجه
خواهد داد ؟اين اصل را كه قرآن مي فرمايد :
الانسان حريص علي ما منع ،
انسان نسبت به آنچه از او منع مي شود حريص تر است
را نبايد فراموش كنيم هرچقدر مربيان و والدين كودكان را از نزديكي به فرهنگ و تعليمات بيگانه دور كنند بنابر اصل بالا و كنجكاوي ذاتي آنها كه گرايش بيشتري پيدا مي كنند پس بر ماست كه با جذب كردن برنامه هاي تربيتي ، فرهنگي خود نه تنها گامهايمان را به بيگانگان برسانيم كه سعي كنيم هميشه چند قدم از آنها جلوتر باشيم و اين نياز به وقت و صرف هزينه و تربيت مربياني كارآزموده با فن بيان بالا و تعهد كاري دارد .
اينك كه وسايل ارتباط جمعي گسترش همگاني يافته و تعليم و تربيت اجتماعي دستخوش تحولاتي شگرف گشته است ، نبايد انكار كرد كه نوجوان ما ديگر به صدا و سيما بسنده نمي كند روح سيري ناپذير آنها تشنه كشف و دانستن است و اين ميستر نيست مگر با تقويت وسايل ارتباط جمعي و غني سازي منابع موجود هرچند بايد نظارت لازم را نيز دربر داشته باشد .
متأسفانه درصدي بالا از نوجوانان و جوانان در جامعه كنوني ما بعلت رفاه زدگي يا بالعكس فقرزدگي احساس پوچي مي كنند و همانها هستند كه يا به اعتياد روي مي آورند يا عاملاني براي اشاعه فساد مي شوند حال كه زنگ هاي خطر براي نسل آينده بصدا درآمده است بر متوليان امور تعليم و تربيت است كه با جديت سعي در بالا بردن روحيه نظم ـ خداپرستي و وظيفه شناسي در قبال مسائلي موجود در جامعه و جوانان نمايند هرگاه خود دريابيم كه در امور تعليم و تربيت مسئوليتي عظيم ـ دشوار پيچيده و ظريف بعهده داريم مي توانيم در امور فوق موفق و سربلند باشيم .
4) تعليم و تربيت جهاني
در اين نوع تعليم و تربيت هم جنبه مثبت وجود دارد و هم جنبه هاي منفي .
اگر بر علماي تعليم و تربيت براي كليه كودكان جهان برنامه خاصي را تدوين نمايند كه بر اساس آن بتوانيم كودكاني در حد استاندارد جهاني داشته باشيم يك موفقيت بزرگ جهاني محسوب مي شود .
اما بايد در نظر داشت چه كساني با چه نوع ديدگاه ها و فرهنگ ها و مذهبي اين برنامه را آماده مي كنند ، از آن جايي كه قدرتهاي بزرگ سياسي و اقتصادي جهان در واقع خود را صاحب اختيار كل جهان مي دانند مسلما تمامي منافع خود را در اين زمينه در نظر قرار مي دهند چنانكه اكنون شاهد اين هستيم كه به هر ترتيب شده آنها طالب نفوذ در فرهنگ ملت ها مي باشند .
هدف آنها از صادرات منابع ارتباط جمعي مانند تلويزيون ـ ماهواره ـ رايانه و انواع وسايل مدرن بصورت ارزان قيمت به كشورهاي جهان سوم چه مفهومي جزء اختلال در سيستم تربيتي اين كشورها دارد .
بعنوان مثال اولين عملكرد كشورهاي متجاوز در عراق و افغانستان رسوخ در تربيت و تعليم اين كشورها بر نسل جوانشان بوده است . شنيده ها حاكي از آن است كيف هاي حاوي سي دي هاي مبتذل و البته دلارهاي آمريكايي بطور اهدايي به درب منازل مردم عراق و افغانستان برده مي شد . همچنين كشورهاي افريقايي كه از كوچكترين امكانات رفاهي بي بهره هستند از جديدترين سيستم هاي اينترنت و ديگر وسايل ارتباطي بهره مند هستند اگر بيگانگان به فكر اين مردم هستند مي توانند ابتدا لباس و پوشاك آنها را تامين كنند اما اهداف دراز مدت و پنهان استعمارگران خواهان اشاعه فرهنگ بيگانه در ميان ملت هاست .
آنها معتقدند در صورتي كه نسل جوان جامعه اي مسخ شوند آن جامعه دربست در اختيار آنهاست و مي توانند به راحتي منافع اقتصادي خود را از اين كشورها بهره برداري نمايند . اكنون در كشور اسلامي ما كه پشت به همة قدرت هاي جهاني نموده است تفكرات غربي در حال رسوخ و نشو و نماست و اين نشانه اي از خطر بزرگي است كه نسل جوان ما را تهديد مي كند تربيت بزرگان ما اصيل و دست نخورده است و با ورود فرهنگ هاي بيگانه اين اصالت پايداري خود را از دست مي دهد .
البته ناگفته نماند منظور از فرهنگ غربي قسمتي است كه با فساد اخلاقي و
فرهنگ زدايي سروكار دارد و ما مي توانيم قسمت هاي مفيد را از پيشرفت هاي فرهنگي غربي پذيرفته و آن را در تعليم و تربيت بكار بنديم .
دانشمندان غربي از نظر علم و تكنولوژي قدم هاي بزرگي برداشته اند و اين بر كسي پوشيده نيست و كمبود امكانات در كشورهاي جهان سوم باعث جذب دانشمندان و جوانان مستعد در روح و جسم آنهاست اين است كه در تعليم و تربيت بايد به گونه اي عمل نمود كه پابرجا و استوار در وجود انسان باقي بماند و با تلقينات ناصواب متزلزل نگردد .
تعليم و تربيت اجتماعي وجوه اشتراك مردم جهان را بايد در نظر بگيرد و اصول كلي را بيان نمايد و اين ميسر نمي گردد مگر اين كه تربيت نوجوانان آن قدر عميق باشد كه تأثير زرق و برق بيگانه نتواند آن را مانند نهالي بلرزاند او در سنين نوجواني از بسياري از جهات از جمله از جهت عاطفي و اجتماعي دگرگوني هاي چشمگيري پيدا مي كند .
اطاعت پذيري و دنبال روي او از پدر و مادر به تدريج كاهش مي يابد و مي خواهد مستقل تر عمل كند ، از طرفي در اين سن و سال حواسي جمع و متمركز بر روي مسائل و رفتارهاي خود ندارد و همين امر سبب مي شود اعمالش بدون فكر انجام شود و سريع جذب افكار به ظاهر شيرين فرهنگ هاي بي هويت گردد .
در تعليم و تربيت جهاني كه اكنون توسط دانشمندان بزرگ ارائه مي شود از كودكي بايدها و نبايدها را متذكر مي شود و مراقبت در پرورش كودك آن قدر شديد است كه اگر ادامه يابد ما هيچ گونه كمبود تربيتي احساس نخواهيم كرد . اما متأسفانه وقتي كودك به سن هفت الي ده سالگي مي رسد او را رها مي كنند ديگر توجه نمي كنند كه رسانه هاي مبتذل تمامي سعي و تلاش آنها را بر باد مي دهد پس بايد چاره اي جهاني انديشيد براي تربيتي جهاني كه كودك معصوم ما معصومانه نيز رشد كند و جواني پرشور ومثمر ثمر گردد .
نظام تعليم و تربيت نوجوانان بايد براي مشاركت اجتماعي ، آنان برنامه هايي پربار، جاذب و سازنده تدارك ببينند . مربيان بايد با نظارت بر فعاليت هاي اجتماعي نوجوانان مشكلات آنان را در اين مسير شناسايي كنند و از طريق راهنمايي هايي جمعي و انفرادي به برطرف كردن آن مشكلات اهتمام ورزند . انجام چنين كارهايي علاوه بر داشتن ديدگاه تربيتي مناسب در اين زمينه مستلزم طراحي هاي تربيتي براي فعاليت هاي جهاني است .
موانع تعليم و تربيت صحيح :
1 ) وابسته سازي :
مي دانيم كه وابستگي مانع تربيت است و به مفهوم واقعي تربيت كردن يعني رها كردن آدمي از بسته ها و وابستگي ها و آشنا ساختن او با قدرتي است كه او دارد .
فرد تربيت شده كسي است كه بداند و بتواند با عقل خود نيروهاي شبه حيواني طبيعتش را با هدايت آنها به نقطه كمالش مورد استفاده قرار دهد اما انساني كه از خود آزاد نشده به ديگري وابسته مي شود انساني كه از درون باز نشده است دنياي برون را بر خود مي بندد و زماني كه آزادي او از بيرون مسدود مي شود وابسته مي گردد .
شاهد متعددي نشان داده است كه ممكن است افرادي از نظر تحصيلات دانشگاهي ، تخصص هاي علمي در حد بسيار بالايي باشند اما از نظر رشد عاطفي و رفتاري در حد وابستگي دهاني باقي مانده باشند .
از نظر هابر آن چه از آزادي فهميده مي شود نبود موانع خارجي است كه امكان دارد بخشي از توانايي فرد را براي انجام آن چه مي خواهد انجام دهد تحليل برد .
ژان ژاك روسو معتقد است كه آزادي از اراده عمومي نشأت مي گيرد .
هگل معتقد است كه آزادي تبعيت از قانون است .
جان استوارت بيل آزادي واقعي را برآورده شدن منافع خود از راه مورد نظر خود مي داند بدون آنكه ديگران از منافعشان محروم يامانع دست يابي آنان به منافعشان شود .
در پايان اين بحث بايد بگوييم در صورتي وابستگي مانع تربيت است كه يك وابستگي تحميلي ـ رشد نايافته ، كوركورانه و اجباري باشد و گرنه دلبستگي و پيوند جويي با ديگران يك نياز بهنجار و طبيعي در مراحل مختلف تحول رواني كودك مطرح است و قطعا” بدون اين وابستگي ها حيات كودك در خطر قرار مي گيرد و از همين وابستگي ها و پيوندجويي هاي مداوم با ديگران است كه آدمي خود را و جهان پيرامون را كشف مي كند .
آلن مربي بزرگ فرانسوي مي گويد : هدف تربيت رها ساختن از خود ، از بند هيجانات و رسم عادت است و به هيچ وجه هدف تغيير طبايع نيست .
2 ) عـــادت :
عادت عاملي بازدارنده در تربيت فعال و ترك عادت موجب سلامت است البته بايد متذكر شد كه منظور ما از مفهوم عادت آن دسته از رفتارها و اعمالي است كه فرد بر اثر تكرار ، آن رفتارها را بدون انديشه و تفكر و تأمل انجام مي دهد هرچند پدران و مادران از ايجاد عادت در فرزندان خود پرهيز مي كنند .
ملاك و معيارهايي كه كانت ارائه مي دهد از تعريف او از انسان تربيت شده ناشي مي گردد او معتقد است انسان تربيت شده انساني است كه از سر اراده و مبتني بر حس تكليف ، عمل خويش را انجام دهد .
جان ديويي فيلسوف بزرگ آمريكايي مسأله عادت و تربيت را رودرروي هم قرار مي دهد و معتقد است عادت با تربيت در تناقض است زيرا هر فعل تربيتي بايد مبتني بر عقل و استدلال منطقي باشد و احساسات و عواطف در كنترل عقل قرار گيرد .
در اين مورد مي توانيم حقيقت دين را نيز ملاك قرار دهيم كه حقيقت دين جزء ترك عادت پرستي نيست عادت و عادت پرستي از جمله موانع نهضت انبياء در طول تاريخ تكامل بشري بوده است در رسالت پيامبران و ماموريت الهي انبياء چيزي جزء مبارزه با عادت پرستي نبوده است .
اما دانشمندان غربي كه در اكثر موارد با دين در تضاد هستند در اين مورد نيز نظر دين را نقض مي كنند . براي مثال اتوكلان برگ روانشناس معروف « تربيت را با رويكرد كسب عادت تعريف مي كند و معتقد است : تربيت عبارت است از توانايي ها و عادت هايي است كه آدمي به عنوان عضو جامعه كسب كرده است .
واردن معتقد است : تربيت متضمن كسب رفتارهايي است كه از طريق نسل گذشته به نسل جديد انتقال مي يابد به نحوي كه براي گروهي از آنان عادت گردد و ميان آنان مشترك باشد در هر حال از موانع تربيت عادت است كه مانع پويايي ـ فعاليت ـ خلاقيت مي باشد .
راه حل هايي براي مقابله با موانع تعليم و تربيت
تكريم نوجوانان و جوانان
يكي از اصول تعليم و تربيت تقيد به ارزشها و اصول اخلاقي و معنوي است كه بايد درميان همه ي قشرهاي جامعه به خصوص اولياء ـ مربيان و كارگزاران جامعه در سطوح مختلف مورد توجه و عمل باشد .
در خانه مي بايست اوليا با كلام و رفتارشان در شرايط و موقعيت هاي گوناگون حريم مقدس ارزشها را براي فرزندان خود ترسيم كنند و اين كار جزء با تكريم مقابل و حساسيت و دقت دركاربرد الفاظ و كلام و جلوه هاي مطلوب و پسنديده ي رفتارهاي فردي و جمعي مقدور و ميسر نيست .
در فضاي مدرسه نيز همه ي مربيان بايد انتقال ارزش هاي متعالي اخلاقي و فرهنگي به كودكان و نوجوانان را مقدم بر دانش افزايي مهارت آموزشي بدانند ، بديهي است كه مي بايد دست اندركاران اداره ي مدرسه به مثابه ي الگوهاي مطلوب اجتماعي اصلي ترين رسالت خود را تربيت اخلاقي و رفتاري نوجوانان بدانند و همواره با اين نيت با بچه ها سخن گويند طوري رفتار كنند كه گويي در حال ارائه و عرضه بهترين الگوي سخن گفتن ، مطلوب ترين ارتباط كلامي و مؤثرترين تعامل بين فردي و روابط اجتماعي اند .
به يقين نتيجه حاصل از چنين انديشه و نيت خالصانه و رفتار صواب چيزي جز تكريم شخصيت كودكان و نوجوانان تقويت احساس خود و ارزشمندي در آنان و بالطبع پيشگيري از آسيب پذيري هاي اجتماعي نخواهد بود .
اين احساس تكريم ، علاوه بر افزايش ميزان اعتماد به نفس و شكل گيري خود پنداري مثبت در آنان ،مستعدترين شرايط را براي يادگيري و تقيد به ارزش ها و پرهيز از زشتي ها ، كجروي ها فراهم كند .
درجامعه هم انتظار اين است كه همه ي كساني كه با نوجوانان و جوانان سروكار دارند لحظه اي از تكريم شخصيت ايشان غافل نمانند .
رشد حس هويت شخصي :
خود عامل مهمي براي دستيابي به مفهوم وجود ديگران به عنوان افرادي مستقل به شمار مي آيد براي شكل گيري روابط موفق كه كودك مي بايست داراي حس روشني از مفهوم خود به عنوان فردي مستقل از ديگران باشد و اين نكته را درك كند كه افراد ديگر نيز از ويژگي هاي منحصر به فردي برخوردار هستند .
برخانواده و مربيان و سردمداران جامعه لازم است كه در رشد اين حس به نوجوانان كمك كنند و وسايل تسريع در شناخت هويت شخصي را فراهم سازند . تحقير و تنبيه بدني ضربه را به هويت كودكان و نوجوانان وارد مي سازد و آگاهي سازي فرهنگي در اين راستا مي طلبد همكاري همه ي آنهايي كه با نسل جوان سروكار دارند .
تربيت چه چيز نيست ؟
مباحثي را كه گذرانديم همه در باره ي اين موضوع بود كه تربيت چيست ؟ اما اگر بدانيم كه تربيت چه چيز نيست شايد از رويكرد سلبي و نفي كننده معني آن برجسته تر گردد در واقع تربيت انسان كه عام مردم مي پندارند رام كردن ـ كنترل كردن ، محدود ساختن ، همرنگ كردن وسازگار كردن نيست . تنبيه و تشويق نيست تادبي كردن و اهلي كردن نيز نيست ، انتقال مستقيم يك جانبه و اجباري ارزشها و مقررات نيست ، ياد دادن نيست ، اعمال نظر نيست ، پيروي كوركورانه از ارزشها ونظرات درست و صحيح نيست ، تربيت فريب دادن براي پذيرش پيام محقانه و تسليم سازي در برابر فرامين نيست و در آخر تغيير طبايع نيست .
شناخت هدف هاي اساسي تعليم و تربيت در حيطه حرفه ي معلمي
مهم اين است كه ما به عنوان معلم وظايف خود را بدانيم و هدف غايي تعليم و تربيت را بشناسيم در اين زمينه مطالبي چند را تيتر وار عنوان مي كنم :
1ـ تربيت انسان خلاق :
درهمه ي انسانها استعداد انديشيدن وجود دارد اما پرورش دادن آن به زمينه و شرايط مساعدي نياز دارد معلم براي فراهم كردن اين شرايط نقش بيشتري ايفا مي كند حفظ كردن مطالب و پركردن ذهن از اطلاعات و مطالب پراكنده تأثيري در شخصيت
انسان ندارد .
بلكه بايد به افراد روش ياد بدهيد اگر محتوا را به طور آماده در اختيار او قرار دهيد تلاش و فعاليت تربيتي را از او گرفته ايد .
معلم بايد سعي كند با ايجاد زمينه هاي يادگيري و فرصت هاي مناسب براي فعاليتهاي تربيتي اقدام نمايد .
2ـ تربيت انسان علمي
روش علمي به اين معناست كه فرد مسئله ياب باشد و به طور مداوم مسايل مناسب و مربوط به پيرامون خود را شناسايي كند و حدود آن را براي خود مشخص سازد زيرا شناخت مسئله مقدم بر حل آن است .
معلم مي تواند موضوعاتي مناسب با شرايط سني دانش آموزان تعيين كند و آنان را در گروه هاي مختلف سازمان دهي كند و هر گروهي را به بررسي موضوعي موظف سازند . كه البته شرط اساسي براي تربيت انسان علمي توانايي خود معلم است .
ديگر هماهنگي معلمين با يكديگر دراين سازماندهي است كه اگر معلمي تقويت روشهاي تحقيق را هدف اصلي خود قرار دهد ولي معلمان ديگر چنين نكنند هدف به طور مطلوب حاصل نمي شود .
3ـ پرورش انسان مهذب
انسان مهذب انسان خداجويست كه از زشتي ها و گناهان پرهيز كند .
تهذيب نفس مسئله اساسي زندگي است و غفلت از آن باعث سقوط و بدبختي مي شود .
در تعليم وتربيت بايد تلاش كرد كه فرد با روحيه اي حساس نسبت به انجام دادن دستورهاي الهي و پرهيز از گناهان تربيت شود .
از كارهاي معلم در اين زمينه آگاه كردن دانش آموز از رابطه ي فرد با خداست و همچنين رفتار خود معلم مبين تهذيب نفس خواهد بود وقتي كه وجود معلم جلوه اي از خداپرستي شد اين جلوه به طور طبيعي به كودك انتقال مي يابد و او را هم به خداپرستي وامي دارد .
4ـ پرورش انسان مسئول
معلم مي تواند در تعديل فرديت دانش آموزان و تقويت گرايش هاي اجتماعي و ايجاد حس مسئوليت در آنها تاثير زيادي داشته باشد . زيرا مؤثرترين عامل در مسئول بار آوردن كودك ، عمل مسئولانه خود معلم است وقتي معلم رفتار مسئولانه داشته باشد مسئوليت شناسي را به دانش آموز نيز منتقل كند .
منابع :
1) عبدالعظيم كريمي : كاركرد نظام آموزش و پرورش در تعليم و تربيت اجتماعي كودكان .
2 ) علي ميرزا بيگي : نقش نيازهاي رواني در بهداشت رواني و آموزش و پرورش
3 ) دكتر علي قائمي : تربيت در نهج البلاغه
4 ) حسن ملكي : شناخت هدفهاي اساسي تعليم و تربيت
5 ) دكتر شريعتي .
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید