سه نسل: این مقاله یادداشتی است برای بانوانی که مایلند همسران مدیر و مقتدری داشته باشند.یا آن دسته از بانوانی که در مرحله ی انتخاب یک الگوی شایسته برای نوع مدیریت زندگی هستند.
شاید خاله ی شما معتقد باشد ، زن موفق زنی است که شوهرش مثل موم در دست او نرم باشد ،لذا راهکارهای مختلفی هم برای رسیدن به این هدف به شما یاد بدهد.و شاید دوستتان معتقد است باید شوهر محور باشید . پس معرف راهکارهایی است که موجب جلب رضایت و آسایش بیشتر برای مرد خانه باشد.
همچنین ممکن است خواهرتان از روشی متفاوت در زندگی پیروی کند که او نیز عقیده ی خودش را به عنوان الگوی موفق به شما پیشنهاد کند.مثلا معتقد است که در زندگی امروزی تفاهم حرف اول را می زند لذا بعضی وقتها باید با خواست همسرتان کنار بیایید و برخی اوقات هم باید مخالف باشید و روی خواست خودتان پا فشاری کنید و اصطلاحا برای زندگی مبارزه کنید .شما کدام راه را برای زندگی بر گزیده اید و از کدام الگوی فکری تبعیت می کنید.تابع هر گزینه ای که هستید بد نیست بدانید در هر خانواده ای یکی از دو مدل زیر عملا اجرا می شود که ممکن است کمی شاخ و برگ اضافی هم پیدا کرده باشد اما نهایتا به همان اصل اولیه بازمی گردد.
1.شما مدیر خانواده باشید و همسرتان را مطیع خود کنید.
2.همسرتان مدیر خانواده باشد و شما مطیع او باشید.
حالت سومی وجود ندارد .اینکه می گویند با توافق و تفاهم زندگی خواهیم کرد،حرف درستی است اما ربطی به مسئله ی مدیریت و قبول یکی از دو نفر به عنوان انتخابگر و تصمیم گیرنده ی نهایی ندارد .یعنی تفاهم تقسیم مدیریت خانواده بین زن و مرد نیست .بلکه اگر هر دو در این مسئله کاملا مساوی هم باشند بیشتر مسئله مدیریت به فساد و تباهی می کشد تا به تفاهم .به هر حال در هر رابطه ی دو نفره ای که به شکل شراکت وجود دارد مخصوصا رابطه های طولانی،طبیعتا یکی از طرفین باید بر دیگری نفوذ و قدرت اعمال رای داشته باشد در غیر این صورت، رابطه ،رابطه ی پایداری نخواهد بود. چه بسا طلاقها که ریشه در همین تساوی مدیریت دارد !
توافق و تفاهم ،شکل پیشرفته ی دو مدل بالاست.یعنی در صورتیکه طرف ضعیفتر یا طرف سلطه پذیر، فردی تحصیلکرده و خوش فکر باشد،به مرور زمان در رای و نظر فرد قویتر و یا همان فرد مسلط ،نفوذ کرده و تاثیر گذار می گردد.وگرنه توافق و تفاهم چیزی نیست که با شعار ایجاد شود. یا اینکه چون ما از قبل می خواستیم این طوری زندگی کنیم پس اینطوری هم خواهد بود.بلکه اگر بر هر مدیری ثابت شود که فرد زیر دست او خوب می فهمد و نظرش کارساز و کارگشاست ،طبیعتا بدون مشورت و ملاحظه ی رای او اقدامی نخواهد کرد و این همان تفاهم در ریاست خانواده است.
اگر در جمع دوستانتان همیشه رای و نظر شما اعمال می شود ،اگر خودتان را صاحب بهترین فکر و نظر و جزء باهوشترین افراد می دانید ،اگر تحمل ندارید تا رای مخالف شما اجرا شود و....محال است بتوانید مدیریت همسرتان را بپذیرید و تحمل کنید.خواه ناخواه سعی شما بر این خواهد بود که او را مطیع خود کنید
شما می توانید نفر اول خانواده باشید و همسرتان را مطیع خود کنید به شرط آنکه ضعیف و سلطه پذیر باشد .در غیر این صورت باید صابون یک عمر بحث و جدل و قهر و دعوا را به تن بمالید، چنانچه ضعیف و سلطه پذیر باشد و شما موفق شوید زندگی را به صلاحدید خودتان پیش ببرید،از این زمین ،دو محصول را قطعا درو خواهید کرد: یکی اینکه هر روز بر قدرت شما و ضعف همسرتان اضافه می شود و این امری کاملا طبیعی است .دوم اینکه بین شما عشق و محبتی که بتواند شما را راضی کند،شکل نخواهد گرفت.مردی که از شما تبعیت می کند هیچ گاه جذابیت کافی در نگاه و قلب شما نخواهد داشت و آن حمایت مردانه که موجد عشق و هیجان است را شامل حالتان نخواهد کرد. زیرا فاقد پیش زمینه های لازم آن است .
می توانید نفر دوم خانواده باشید (البته نه در همه ی زمینه ها ،بلکه فقط در زمینه ی مدیریت و سرپرستی خانواده)،البته به شرطی که تواضع کافی و انعطاف پذیری لازم را داشته باشید .اما اگر علامت های استبداد رای در وجود شما باشد،نمی توانید این مدل را پیش گیرید.
رئیس خانواده
اگر در جمع دوستانتان همیشه رای و نظر شما اعمال می شود ،اگر خودتان را صاحب بهترین فکر و نظر و جزء باهوشترین افراد می دانید ،اگر تحمل ندارید تا رای مخالف شما اجرا شود و....محال است بتوانید مدیریت همسرتان را بپذیرید و تحمل کنید.خواه ناخواه سعی شما بر این خواهد بود که او را مطیع خود کنید.
از خیلی راههای دیگر هم می توان تشخیص داد که هر کسی چه روحیاتی دارد.
فرض آنکه به شما ثابت شد گرفتار خصلت استبداد رای هستید،اما دوست دارید زندگی نرمالی هماهنگ با طبیعت و طبق ارداده ی خداوند داشته باشید،لازم است پیش زمینه های تحمل ریاست همسرتان را ،با تمرین تواضع،اعتماد ،تحمل و شکیبایی در خودتان تقویت کنید .
وقتی می خواهید مسئولیت نهایی خانواده را به همسرتان بسپارید،لازم است تحمل اجرای رای او را داشته باشید .تفاوتهای سلیقه ای نشانه ی ضعف و قوت کسی نیست .پس باید تحمل و شکیبایی خودتان را افزایش دهید.اما از آنجا که لازمه ای این تحمل ، اعتماد است برای مردها نیز لازم است که قدرت ایجاد این اعتماد را داشته باشند.آقایان توجه داشته باشند که اگر به همسران خود ثابت کنند می توانند مدیریتی عادلانه و منطقی داشته باشند،کمتر با مخالفت در امر مدیریت خانواده مواجه خواهند شد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید