نقش دستگاههاي اطلاعساني يهودي و وهابي در مقابله با مسئله مهدويت
قسمت اول
خداوند بلند مرتبه و بزرگ در کتاب گرانقدر خويش ميفرمايد: «و قضينا إلي بني اسرائيل في الکتاب لتفسدّن في الأرض مرّتين و لتعلنّ علوّاً کبيراً فاذا جاء وعد اولاهما بعثنا عليکم عباداً لنا اُولي بأسٍ شديدٍ فجاسوا خلال الدّيار و کان وعداً مفعولاً؛ و در کتاب [آسمانيشان] به فرزندان اسرائيل خبر داديم که قطعاً دو بار در زمين فساد خواهيد کرد و قطعاً به سرکشي بسيار بزرگي برخواهيد خاست ? پس آنگاه که وعده نخستين آن دو فرارسد، بندگاني از خود را که سخت نيرومندند بر شما ميگمارم تا ميان خانهها[يتان براي قتل و غارت شما] به جستجو درآيند و اين [تهديد] تحقق يافتني است».
کتابها و متون مختلف تأکيد ميکنند که جبهه يهود از جمله جبهههاي اثرگذار و فعّال در دنياي سياست به ويژه در منطقه خاورميانه خواهد بود. با اينکه يهوديان متحمّل سختترين شکستها در زمان پيامبر اسلام(ص) شدهاند و پس از آن ديگر تا مدتها هيچ گونه نقش فعّال و اثرگذاري نداشتهاند و به صورت اقليتهايي در آمدهاند، با اين حال، پيامبر(ص) در سخنان خود، در مورد آخرالزّمان دقيقاً تأکيد نمودهاند که يهوديان در آينده داراي قدرت و نفوذ و توان زيادي خواهند شد، به همين دليل متون شريفه رسيده از اهل بيت(ع) در مورد دجّال و شورش او، حاکي از آن است که جنبش و شورش او، با گرايشهاي جنبشي لا اباليگري است که هدف آن، از بين بردن تمام ارزشهاي موجود در جوامع و کشاندن اين جوامع به پرتگاه سقوط است و در رأس جبهه دجّال نيز يهوديان حضور دارند. تأکيد پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) در مورد نقش يهوديان در آخرالزّمان، يکي از اخبار غيبي است و خود، گواهي بر عظمت پيامبر و راست و درست بودن سخن ايشان است؛ زيرا ايشان از روي هوا و هوس سخن نميگفت و آن سخنان، چيزي جز وحي الهي نبود.
در اين بخش سعي مي کنيم بر مسئله نقش دستگاههاي اطلاع رساني يهودي ضدّ مسئله مهدويت، پرتوافکني نماييم و آن را روشن سازيم. اميدواريم که به نظر درست در اين مورد و حقيقت اين مسئله، هر چند به مقدار اندک رسيده باشيم.
1. يهوديان و پيشبيني آينده
ما پيوسته شاهد حوادث و رويدادهايي در کشورهاي مختلف هستيم و اخبار گوناگوني از آن را ميشنويم و اطلاع داريم که چه چيزي بر کشورهاي جهان حاکم است و کشورهاي مختلف به چه سمت و سويي پيش ميروند. ما اکنون به خوبي معضل مفصّل کورکورانه گام برداشتن و لجام گسيختگي را در جوامع مختلف مشاهده ميکنيم.بيگمان، اين خط، خط مخالف و نقطه مقابل دين پاک اسلام و اهل بيت(ع) است به همين دليل، پيشبيني ميکنيم که اسرائيل، با تلاش زياد، در پي آن است که حرکت و جنبش امام مهدي را در نطفه خفه کند و خود را براي مقابله با ايشان و جنبش مبارکشان پس از ظهور آماده ميکند و سعي ميکند آتش جنگ با ايشان را بيفروزد، البته يهوديان وسيله و روشي کارآمدتر و اثرگذارتر از جنگ نظامي و کلاسيک و استفاده از ارتش براي اين کار يافتهاند و آن، سلاحِ سخنپراکني و تبليغات است. بيگمان، اسلحه سخنپراکني و تبليغات، بسيار قدرتمندتر از سلاحهاي کلاسيک و توپ و تفنگ و جنگ و خونريزي است.
آمارها و پژوهشها در دوران ما اشاره به اين دارد که هر کس بر دستگاههاي اطلاعرساني و تبليغاتي سيطره داشته باشد، ميتواند حاکم مطلق جامعه و جهان باشد و حتّي ممکن است قدرت او از قدرت دولتها و کشورهاي قدرتمند نيز بيشتر باشد و البته يهوديان به خوبي از اين مسئله آگاه هستند. اين درحالي است که مسلمانان در اين مورد، در خواب سنگين غفلت به سر ميبرند و سعي ميکنند از دسيسهچينيهاي اطراف خود چشم پوشي کنند؛ توطئهها و دسيسههايي که هدف آن نابود کردن دين اسلام و گسترش نژادپرستي و قومگرايي و مذهبگرايي در ميان طيفهاي مختلف مسلمانان است.
يهوديان در اين راستا، بذر افکار مادّي را در ذهن مسلمانان ميکارند و اينگونه، مردم با تمام همّ و غم و حواسشان، متوجّه عالم مادّي و سرمايهداري ميشوند و پيوسته پريشان فکراند و اينگونه کم کم زنگار ماديات، روح پاک آنها را ميپوشاند و وجدان بيدار آنها را به خوابي عميق ميبرد. اين روش آنها بسيار موفقيتآميز بوده است. ما در جهان منحرفي زندگي ميکنيم و در اين جهان هويت وجودي انسان چيزي جز گرايشهاي مادي برنامهريزي شده نيست و عموماً همه رفتارهاي انسان با غريزه توجيه ميشود
به همين دليل، يهوديان اين شعارشان را مطرح کردند: «ما يهوديان، تنها سروران جهان و تنها مفسدان آن و محرّکان فتنهها در آن و جلادان آن هستيم؛ دکتر يهودي، اسکار ليوي».
در پروتکل سيزدهم از پروتکلهاي دانشمندان صهيونيست آمده است: «ما بايد مردم را با وسايل و راههاي گوناگون به لهو و لعب بکشانيم. پس از آن، مردم به تدريج نعمت انديشه آزاد و مستقل را از دست ميدهند و همگي با ما همصدا ميشنوند، زيرا پس از آن، ما تنها اعضاي جامعهاي هستيم که شايستگي ارائه برنامههاي فکري جديد را داريم و آنها پيرو ما ميشوند»
امروزه، ما در نقشه سياسي، قدرت اثرگذار يهوديان را که بسيار سؤال برانگيز است، به خوبي مشاهده ميکنيم، چه کسي با يهوديان همکاري ميکند، يهودياني که امروزه ششمين قدرت بلامنازع هستهاي جهان به شمار ميآيند.
آنها با پشتکار فراوان سعي ميکنند تمام ارزشها و باورهاي ديني اسلامي را نابود کنند. در پروتکل سيزدهم از پروتکلهاي دانشمندان صهيونيست آمده است: «ما بايد مردم را با وسايل و راههاي گوناگون به لهو و لعب بکشانيم. پس از آن، مردم به تدريج نعمت انديشه آزاد و مستقل را از دست ميدهند و همگي با ما همصدا ميشنوند، زيرا پس از آن، ما تنها اعضاي جامعهاي هستيم که شايستگي ارائه برنامههاي فکري جديد را داريم و آنها پيرو ما ميشوند».
2. يهوديان و ساخت فيلمهاي توهينآميز نسبت به دين اسلام
افلاطون، فيلسوف شهير يوناني ميگويد: «کساني که داستانها را روايت ميکنند، بر جوامع حکومت نيز ميکنند». او بر سيطره داستانها و روايات خيالي در تکوين و جهتدهي فکر و انديشه جامعه و اعتقادات و باورهاي آن، تأکيد ميکند.
اين نکته، اصل و جوهري است که حاکمان و بزرگان اوّليه هاليوود در سينما آن را به خوبي دريافته بودند و از آن به عنوان يک ابزار موفقيتآميز و بسيار قدرتمند و اثرگذار براي روايت داستانها و طرح انديشههاي مادي و توهين به دين اسلام و نابودي آن، استفاده کردند.
در تأکيد اين مطلب بايد گفت: در پروتکل دوازدهم دانشمندان يهود آمده است: «ما از طريق مطبوعات و روزنامهها، نفوذ قابل توجهي به دست آورديم. با اين حال، خود همچنان پشت پرده مانديم».
به همين دليل، يهوديان نقش مهم و غيرقابل انکاري در تسلّط بر همه وسايل اطلاعرساني، از سيما گرفته تا صدا و مطبوعات، بازي کردند. به عنوان نمونه، تاريخ، هيچ گاه رسوايي بيل کلينتون، رئيس جمهور آمريکا را فراموش نميکند و در حقيقت، دستان يهوديان در بر افروخته شدن آتش اين مسئله در کار بود و آنها بودند که اين مطلب را در سطحي بسيار گسترده منتشر کردند.
مهمترين چيزي که توجه و نگاه ما مسلمانان را به عنوان پيروان اهل بيت(ع) به خود جلب ميکند، تأکيد بر يک نقطه بينهايت مهم و بسيار حسّاس در اين دوران است. آن نقطه، حمايت از مسلمانان در مقابل وسايل اطلاعرساني و شبکههاي ماهوارهاي است، به ويژه پس از آنکه ما از تسلط يهوديان بر بيشتر وسايل اطلاعرساني و تلاشهاي پي در پي و خستگيناپذير و جدي آنها براي ترسيم تصويري نادرست و زشت از اسلام و مسلمانان، آگاه هستيم. اسکات. جي. سيمون يکي از پژوهشگران مشهور در مورد اين تصوير در کتابش تحت عنوان «عربها در هاليوود، تصويري که آنها سزاوار آن نيستند» ميگويد: «صنعت فيلمسازي در هاليوود مسئول جا انداختن و القاي تصويري [زشت و نادرست] از عربها در ذهن ميليونها آمريکايي و ميليونها نفر در جهان غرب و در تمام جهان است».
عربها و مسلمانان در فن و تکنيک متنفر ساختن مردم از چيزي که خود هاليوود مبتکر آن است، هدف قرار گرفتهاند و پيوسته آنها مظهر شرّ و بدي و خشونت و عقب ماندگي و جهل و غوطه خوردن در لذتجويي و بديها معرفي شدهاند. بنابراين، تصوير عربهاي مسلمان از چارچوب اين روش هدفمند و اين تصاوير خارج نشده و نخواهد شد؛ تصوير يک عرب بيابانگرد که دائم در حال کوچ است و در کنارش شتر و چادر و در اطرافش بيابان بيآب و علف است يا يک عرب مسلمان غرق در لهو و لعب و لذتجويي و فساد و شرابخوار و معتاد به مشروبات الکلي يا شخصي بدون تمدن و فرهنگ که حتّي آداب اخلاقي و رفتاري در راههاي عمومي و در رفتار با ديگران و حتّي آداب نظافت و غذا خوردن را نيز نميداند يا تصوير مسلماني تندرو و افراطي و خشک مغز که چندين همسر با لباسهاي سياه و پوشيده دارد يا تصوير يک عرب نادان و ابله غربزده که دائماً مات و مبهوت حيران تمدن غرب است. امّا بيشترين تصوير که در ميان غربيها از مسلمانان گسترش يافته و مسلمانان را با آن ميشناسند، تصوير يک تروريست جنايتکار و رباينده هواپيما و کاميونها و منفجر کننده ساختمانها و قاتل بيگناهان است.
همچنين، هاليوود همواره تلاش ميکند در فيلمهاي خود صحنههايي داشته باشد که در آن يک مسلمان با صداي بلند فرياد الله اکبر ميدهد يا يک مناره به نمايش در ميآيد يا صداي اذان به گوش ميرسد يا تصوير کعبه نشان داده ميشود.
انقلاب اسلامي و ايران و انقلابيون نيز در دهه هشتاد از نگاه هاليووديها دور نماندند. آنها تلاش کردند مسلمانان را به صورت اصولگراياني تروريست که شعار مرگ بر اسرائيل، مرگ بر آمريکا و مرگ بر تمام دشمنان اسلام سر ميدهند، معرفي کنند. آنها اين اشخاص را به صورت کساني که از دين براي توجيه اعمال خشونتآميز، هواپيماربايي، انفجار اماکن مختلف و تلاش حتّي براي به قتل رساندن رئيس جمهور آمريکا استفاده ميکنند، معرفي ميکنند.
اکنون، آنها مشغول به اجرا در آوردن طرحها و نقشههايي هستند که در زمان حکومت پيامبر اسلام(ص)، نتوانستند آن را عملي کنند. آنها امروزه تلاش ميکنند آن را به روشهاي مختلف به مرحله اجرا درآوردند. آن روش، سيطره بر حکومتها و مردم از طريق صنعت سينما و برخي دستگاههاي اطلاعرساني و تبليغاتي است و آنها با اين وسايل، اسلام را به صورت مستقيم يا غيرمستقيم، ديني تروريست پرور معرفي ميکنند.
اينجا بايد اشاره کرد که سينماي صهيونيستي که در طي سالهاي گذشته، خطر بزرگي براي مسائل اسلامي به وجود آورده، از بهرهبرداري از متغيرهاي بينالمللي اخير و آينده چشمپوشي نخواهد کرد و شايد به زودي شاهد فيلمهايي با گرايشهاي صهيونيستي باشيم که به دين اسلام به عنوان دين ترور ميپردازد و در اين راستا از تبليغات آمريکا ضدّ اسلام و مسلمانان بهرهبرداري ميکند و از درک و فهم نادرست آمريکاييها و غربيها نسبت به اسلام و مسلمانان سوء استفاده کند، به ويژه پس از انفجارات نيويورک و واشنگتن در تاريخ 11/9/2000 و پس از حملات ستمگرانه آنان بر ضدّ اسلام، که سازمانهاي يهودي و راستگراي آمريکا و اروپا از آن به دور نبودهاند.
در پروتکل دوازدهم دانشمندان يهود آمده است: «ما از طريق مطبوعات و روزنامهها، نفوذ قابل توجهي به دست آورديم. با اين حال، خود همچنان پشت پرده مانديم»
کار به آنجا رسيده که شايعاتي مبني بر اين وجود دارد که قرار است هاريسون بازيگر نقش قهرمان فيلمي شود که مربوط به زندگي پيامبر است و اين خبر در «روزنامه الاخبار المصري»، در تاريخ 28/1/2008 به چاپ رسيده و در مجله الاهرام العربي در تاريخ 4/3/2000 بار ديگر اين خبر منتشر شده است.
اين گونه به نظر ميرسد که هدف آنها از همه اين کارها، اهانت به پيامبر و زير سؤال بردن ايشان است و کاريکاتورهاي موهن نيز چيزي جز از اين قبيل کارها نيست که سعي ميکند پيامبر اسلام را زير سؤال ببرند و اين خود مصداق بسيار روشني از اينگونه کارها است که منشأ آن، يهوديان يا مسيحيان اصولگرا هستند که باورهاي ديني مسلمانان را به ريشخند ميگيرند؛ زيرا آنها حقانيت دين اسلام و اينکه آن آخرين دين است و همچنين، حقيقت داشتن ظهور رهايي دهنده و نجاتبخش بشريت را خوب ميدانند.
با در نظر گرفتن اين نکته، علّت تمايلات واقعي و پنهان اين حکومت کوچک براي تصاحب و در اختيار داشتن چنين زرّادخانه بزرگي از سلاحهاي اتمي، براي ما روشن ميشود.
آنها خود را براي جنگ بسيار بزرگ «آرمگدون»، آماده ميکنند. آنها پيش بيني ميکنند جنگ آرمگدون، جنگي همه جانبه و بزرگ و هستهاي خواهد بود که با آن کشورهاي شرور از بين ميروند.
ادامه دارد....
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید