بسیاری از دلایل این افراد برای « نه » گفتن به فرصت هایشان، تنها از عادت ها یا ترس هایی ناشی می شود كه از وجود شان بیرون نمی رود. اگر شما هم به دلیل های مشابه به ازدواج فكر نمی كنید، بهتر است یك بار دیگر به زندگی تان و انتظاری كه از آینده تان دارید نگاه كنید و با دلایل منطقی تر در این مورد تصمیم بگیرید.
زیاد از حد عاشق كارید؟شاید شما آنقدر غرق مناسبات شغلی تان شده اید كه نمی توانید فكری اساسی برای زندگی عاطفی تان كنید. ممكن است فكر كنید هیچ چیز در دنیا شما را به اندازه پیشرفت كاری راضی نمی كند و البته احتمالا آنقدر غرق این تفكر شده اید، كه حتی فكر تغییر هم در سرتان چرخ نمی زند. نگاهی به محیط كارتان بیندازید. افرادی كه مثل شما عشق كارند كم نیستند.
كسانی كه حتی در چهارمین و پنجمین دهه زندگی شان، تنها با پرونده های روی میز شان زندگی می كنند. حالا كمی دقیق تر به آنها نگاه كنید. آیا واقعا این افراد خوشبخت و راضی هستند؟
راه حل
شمایی كه كارتان همه زندگی تان بوده، قرار نیست یك شبه خانه نشین شوید. پس باید مردی را انتخاب كنید كه توان پذیرش محدودیت های شما را داشته باشد. او باید با نوع كار شما و شرایطی كه دارید آشنایی داشته باشد تا بتواند تصویر دقیقی نسبت به مشكلات احتمالی كه در این مسیر پیش می آید را در ذهنش شكل دهد.اگر نمی خواهید كه در میانه راه هم خودتان و هم او را ناامید كنید پس سعی كنید تصویری دقیق از اهداف و شرایط تان را برای خواستگارتان شكل دهید و قبل از هر تصمیمی، ببینید كه چقدر اهداف تان در یك راستا هستند و تا چه حد می توانید با محدودیت های یكدیگر كنار بیایید. البته این تمام ماجرا نیست. شما نمی توانید بدون هیچ تغییری پیش بروید و تنها انتظار داشته باشید كه همسر آینده تان شما را درك كند. شما باید بپذیرید كه بعد از ازدواج، شرایط كاری تان هم شكل دیگری به خود می گیرد و شما دیگر نمی توانید تمام لحظه های زندگی تان را با پرونده های كاری تان بگذرانید.
استانداردهای غیر قابل عبوری دارید؟شاید معیار های سفت و سخت شما در مورد همسر آینده تان دلیل این تنهایی باشد؛ حق هم دارید. پای یك عمر زندگی در میان است و نمی خواهید كه بی گدار به آب بزنید. احتمالا شما با دیدن مردهای اطرافتان و همسر دوستان تان فورا ایرادهایشان را می بینید و در دلتان می گویید اگر من بودم، با مردی كه این ویژگی را داشته باشد ازدواج نمی كردم و از آنجا كه خواستگارهایتان هم یكی از مردهای همین كره خاكی هستند و از همین دسته عیب و نقص ها را در خود دارند، پس شما نمی توانید دلتان را راضی كنید و به مردی كه چنین عیب هایی داشته باشد « بله » بگویید. از آنجایی كه خودتان سال ها در مورد ازدواج های دیگران قضاوت كرده اید، احتمالا در دلتان می گویید، مردم در مورد انتخاب من چه می گویند... .
راه حل
وقتی پای یك عمر زندگی در میان است، قطعا نمی توانید به مردی كه هیچ كدام از معیارهایتان را ندارد « بله » بگویید. اما قبل از اینكه با این قضاوت تنهایی را به جان بخرید، نگاهی به خودتان و معیارهایتان بیندازید.در درجه اول بهتر است نقاط ضعف و ایراد های خودتان را ببینید. آیا شما یك فرد بی عیب و نقصید كه به دنبال یك مرد بی عیب و نقص هستید؟
در درجه دوم، باید فهرستی از این معیارها كه عمری شما را تنها نگه داشته است بنویسید. آنها را به ترتیب اهمیت فهرست كنید.
حالا دوباره مرورشان كنید، از كدام ویژگی هایی كه نوشته اید می توانید بگذرید و كدامشان غیرقابل چشم پوشی هستند. حالا كه این فهرست را پاكسازی كردید، نگاهی به گزینه هایی كه برای ازدواج دارید بیندازید. شاید یكی از این افراد، چند نمونه از این ویژگی های منفی را داشته باشد اما این ویژگی ها ممكن است جزء اصلی شخصیت او نباشد. اگر این خصوصیات در او كمرنگ هستند و در مقابل خصوصیات بسیار مطلوب دیگری دارد كه می توانید به آنها تكیه كنید، بهتر است كمی بیشتر در مورد این گزینه فكر كنید.
بودن با دوستان تان برای شما كافی است؟
ازدواج به چشم افرادی كه یك لحظه هم بدون دوستان شان زندگی نمی كنند، یعنی محدودیت. این افراد گروه های متفاوتی از دوستان را در كنار خود دارند و برایشان تنهایی معنایی ندارد. آنها نمی توانند بپذیرند كه بعد از ازدواج، باید دور خیلی از این لحظه ها را خط بكشند.دوستان نزدیك و صمیمی، نمی گذارند كه این افراد هیچ خلأ عاطفی ای را در زندگی شان احساس كنند و به همین دلیل خود را وارد زندگی ای بكنند كه باعث می شود در ظاهر تنها تر از قبل شوند.
راه حل
اگر شما در گروه این افراد هستید، ازدواج برایتان تصمیم سختی است.اما بهتر است به جای این سختگیری، چند قدم جلوتر را هم ببینید و به آینده نگاه كنید. این دوستان صمیمی تا كجا با شما پیش می آیند؟ تجربه دیگران می گوید، احتمالا آنها هم یكی یكی ازدواج می كنند و این گروه های سرشار از صمیمیت هم روز به روز كوچك تر می شوند. اگر مراقب نباشید، این ماجرا خیلی زود از شما یك فرد همیشه تنها می سازد.
فردی كه در گروه متاهل ها احساس خوشبختی نمی كند و البته دیگر دوستانی ندارد كه هر لحظه برای بودن در كنار او حاضر باشند. گذشته از این، ازدواج قرار نیست به معنای از دست دادن دوستان و تنها شدنتان باشد. شما می توانید با كسی ازدواج كنید كه از بودن در كنار گروه دوستان تان هم لذت ببرد و بعد از شكل دادن زندگی تان، با پذیرش محدودیت هایی كه یك زندگی متاهلی دارد، تلاش كنید تا از این دوستان هم فاصله نگیرید.
به دنبال موقعیت های بهترید؟فكر می كنید كه « بله » گفتن به یك گزینه، یعنی « نه » گفتن به باقی گزینه ها و به همین دلیل نمی توانید خودتان را برای تصمیم گرفتن راضی كنید؟ شاید گمان می كنید همیشه فرصت های بهتری در مقابل تان قرار خواهند داشت و لیاقت شما بیشتر از مواردی است كه تا امروز به شما پیشنهاد شده. اگر شما گرفتار چنین تفكراتی هستید، احتمالا نمی توانید به گزینه هایی كه تا چند وقت پیش به نظر تان ایده آل می آمدند هم « بله » بگویید و به همین دلیل فرصت هایی كه روزی برایتان آرزو بوده اند را هم رد می كنید.
راه حل
در مورد گزینه های بهتر، نمی توان حكم قطعی صادر كرد. شاید حق با شما باشد و كسانی شایسته تر از خواستگاران فعلی تان هم روزی به شما پیشنهاد ازدواج دهند. اما نگاهی به خودتان بیندازید؛ احتمالا در آن زمان هم شما برای رسیدن یك پیشنهاد بهتر به آنها « نه » می گویید.فكر بهترین بودن را از سرتان بیرون كنید. سری به همان فهرست اولویت ها بزنید و خواستگارتان را با آن اولویت های اساسی بسنجید. اگر فكر می كنید مهم ترین ویژگی هایی كه برایتان مطرح بوده را در خود دارد، مته به خشخاش نگذارید. بپذیرید كه بهترینی وجود ندارد و همه افراد ضعف های خاص خودشان را دارند. ضعف هایی كه در همه وجود دارد اما نوعشان از فردی به فرد دیگر فرق می كند. پس به جای این آرمان گرایی، تلاش كنید سراغ كسی كه ویژگی هایش با خط قرمز های شما هماهنگی ندارد، نروید.
از اینكه كسی واقعیت را بفهمد می ترسید؟ممكن است شما و خانواده تان، تفاوت های زیادی داشته باشید. از عقاید شخصی تان گرفته تا سبك زندگی اجتماعی شما كه می تواند متفاوت یا حتی متضاد با خانواده تان باشد. شمایی كه به سن ازدواج رسیده اید و نسبت به این اتفاق بی میل هم نیستید، به خاطر این تفاوت ها به خواستگارهایتان « نه » می گویید.
از طرفی كسانی كه خانواده به شما پیشنهاد می كنند، مرد رۆیاهای شما نیستند و از طرف دیگر نمی توانید مردی كه در مقابلش خود را به شكل دیگری معرفی كرده اید را، با خانواده تان آشنا كنید. شما گمان می كنید كه « بله » گفتن به انتخاب خانواده تان؛ یعنی یك عمر زندگی سرد و «بله» گفتن به خواستگاری كه هنوز خانواده تان را ندیده، یعنی یك زندگی شكست خورده یا جدایی از همه عزیزان تان.
راه حل
اشتباه نكنید. ازدواج یك جعبه كامل است كه نمی توانید هیچ كدام از محتویاتش را گل چین كنید. خانواده و دوستان شما، خانواده و دوستان او و تمام محدودیت ها و شرایط تان در این جعبه قرار می گیرند و اگر بخواهید زندگی موفقی داشته باشید باید با همه آن شرایط روبه رو شوید. برای شمایی كه در مورد ازدواج بی میل نیستید، چنین دلیلی نباید مانع بزرگی تلقی شود. كافی است خودتان باشید؛ همانطور كه هستید نه آنطور كه خانواده تان می خواهد. از طرف دیگر، باید پنهان كاری را كنار بگذارید.با خواستگارتان در مورد شرایط خانوادگی تان صحبت كنید و تفاوت ها را روشن كنید. به او بگویید كه حفظ خانواده و ارتباط تان برای شما یك اولویت اساسی است و اگر می خواهد كه در كنار شما خوشبخت باشد، باید این موضوع را بپذیرد و در كمال احترام با این تفاوت ها كنار بیاید.
فكر نكنید با این خط و نشان كشیدن ها خودتان را بی ارزش كرده اید. اهمیتی كه شما به عزیزان تان و شرایطی كه دارید می دهید، می تواند ارزش شما را در نظر او چند برابر كند.
شاید روبه رو كردن این 2 گروه با هم آسان نباشد اما اگر منطقی پیش بروید و از مسیری مناسب با خانواده تان وارد مذاكره شوید كه برایشان قابل پذیرش باشد، می توانید خیلی زود و با كمترین تنش، به نتیجه برسید.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید