تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که جزو کدام طیف از اقشار تعریف شده جامعه هستید. از چه قوانینی تبعیت می کنید. چه افرادی روی شما تأثیر می گذارند. بهتر است چه رفتاری را برای ادامه زندگی برگزینید یا سبک و فرهنگ شما برای حضور در جامعه چیست؟ این روزها در تهران با ... بافت های کاملاً متفاوتش، سؤال بسیاری از شهروندان این است که واقعاً چه کسی با فرهنگ و آداب صحیح زندگی می کند یا چگونه می توان به راحتی در کنار انسان ها، با فرهنگ های رنگارنگ زندگی کرد و خوش بود.
سراغ دکتر مسعود غفاری، متخصص روانشناسی و استادیار بازنشسته گروه روان شناسی بالینی دانشگاه طباطبایی رفتیم تا برایمان بگوید که جزو کدام گروه از افراد جامعه محسوب می شویم و برای داشتن یک زندگی ایده آل باید با چه سبک و سیاقی زندگی کنیم.
● جامعه برتر؛ جامعه لوزی
خیلی ها می گویند این روزها پول تعیین می کند که هر کس در چه طبقه ای از جامعه زندگی کند. اما دکتر غفاری به لحاظ تحصیلات، طبقات جامعه را برایمان تشریح می کند و می گوید: «اگر به لحاظ عقیدتی طبقات جامعه را تقسیم بندی کنیم، ابتدایی می شود پایین پایین، راهنمایی می شود پایین وسط، دبیرستان پایین بالا، کاردانی وسط پایین، کارشناسی وسط وسط، کارشناسی ارشد وسط بالا، دکتری بالای پایین، تخصص، بالای وسط و فوق هم بالای بالا.
اگر بخواهیم درباره منبع درآمد و سطح درآمد صحبت کنیم، باید بگویم سطح درآمد مبلغی است که فرد طی ماه یا سال دریافت می کند که برابر با واژه income است. منبع درآمد هم منظور خود فرد است که عامل تولید کننده درآمد است یا سرمایه اش.
وقتی از دکتر غفاری پرسیدم براساس همه این طبقه بندی ها و قرار گرفتن آدم ها با شرایط گوناگون در کنار هم چطور می توان جامعه ای سالم داشت، می گوید: «جامعه سالم جامعه ای است که شکل هندسی لوزی داشته باشد، یعنی یک رأس کوچک طبقه بالا و یک قاعده کوچک طبقه پایین. از دید من جامعه ای سالم است که بیشتر این افراد آن را طبقه متوسط شکل بدهد، چون مطمئناً دارایی زیادی ندارد. به همین دلیل، در جوامع نسبتاً ایده آل مانند سوئد کوشیده می شود تا دارایی و ثروت کنترل شود تا نه نداری از حد بگذرد، نه دارایی.
● از طبقه طلا هستید یا نقره و مس
اگر از بالای برج به خیابان های شهرمان نگاه کنید متوجه رفت و آمد خیل بی شمار همشهریانمان می شوید که هر کدام با لباس های مشابه از کنار هم عبور می کنند، گاهی سوار مترو یا اتوبوس می شوند یا از یک فروشگاه مایحتاج خود را تأمین می کنند. اما به تعداد همه این آدم ها، فرهنگ وجود دارد. شاید برایتان جالب باشد بدانید که هر کدام از یک طبقه اجتماعی اند. دکتر غفاری در این باره می گوید: «درمورد طبقه بندی اجتماعی دو دیدگاه وجود دارد. نخستین بار در تاریخ، فیلسوف نامدار یونانی، به نام افلاطون در کتاب. «مهجور» به طبقه بندی اجتماعی اشاره کرد و آن را شکل گرفته از طلا و نقره و مس یا آهن معرفی کرد. ولی یک طبقه بندی برپایه نگرش «کارل مارکس» است که بر مبنای آن دو طبقه اصلی در جامعه وجود دارد. اول طبقه کوچک و صاحب ابزار تولید که به آنها سرمایه دار یا بورژوا می گویند و دوم طبقه گسترده ای از صاحب نیروی کارند یا همان کارگر یا پرولتاریا.
بین این دو طبقه آنهایی اند که به آنها پتی بورژوا، خرده بورژوا یا خرده سرمایه دار می گویند، یعنی افرادی که نه کارگرند، نه سرمایه دار؛ مثل پزشکان، وکیلان، حسابداران و کارمندان ارشد.
یک متخصص روان شناسی درباره عناصر طبقات اجتماعی می گوید: «طبقات اجتماعی بر پایه پنج عنصر سطح درآمد، منبع درآمد، کار و پیشه، تحصیلات و نشانی منزل شخص می شوند. براساس این پایه سه طبقه در جامعه شکل می گیرند. طبقه بالا، متوسط و پایین. در فرهنگ اجتماعی این دیدگاه جایگاه طولانی دارد، طوری که بسیار می شنویم که فلان شخص از طبقه بالا. متوسط یا پایین است تا آنکه بشنویم که پرولتاریا یا بورژواست.»
● انتخاب های طبقاتی
شاید برایتان جالب باشد بدانید نوع بیماری، انتخاب موسیقی، رشته تحصیلی و حتی ورزشی که افراد جامعه انتخاب می کنند ارتباطی مستقیم با طبقه ای که در آن زندگی می کنیم دارد.
دکتر غفاری می گوید: «در جامعه همه چیز وابسته به طبقه بندی شدن است. برای مثال بیماریهایی مانند تراخم چشم و جذام مربوط به طبقه پایین است و بیماری هایی مثل نقرس و سکته قلبی به دلیل بالا بودن کلسترول و تری گلیسیرید مربوط به طبقه بالا. انتخاب رشته تحصیلی در کشورهای استاندارد به اینگونه است که بیشتر دکترها، مهندس ها مربوط به طبقه متوسط هستند، پسرهای طبقات بالا، مدیریت، اقتصاد و حقوق می خوانند و دختران مجسمه سازی، نقاشی، باستان شناسی و ادبیات. بوکس و فوتبال ورزش های طبقه کم درآمد جامعه است اما شنا، والیبال، بسکتبال، غواصی و اسکی، تنیس و چوگان ورزش طبقات پر در آمد.
- حتی گرایش به ساز و موسیقی هم طبقاتی می شود، طوری که طبقه های بالا؛ پیانو، چنگ و ویونسل را دوست دارند. طبقات متوسط؛ آکاردئون، ویولن، تار و سه تار و طبقه پایین ارگ الکترونیکی و تنبک را انتخاب می کنند. همسر خوب، پایبندی های اخلاقی و تعریف زندگی هم وجهی طبقاتی به خودش می گیرد، این موضوع از گذشته وجود داشته است.
● رابطه وضعیت مالی و طبقه اجتماعی
ظاهرا پیشینیان ما نیز طبقاتی بودن جامعه را درک کرده بودند و حتی گاهی بر آن اعتراض داشته اند، به نحوی که باباطاهر در یک دو بیتی می گوید: «اگر دستم رسد بر چرخ گردون. یکی را نون جو آغشته در خون.»
- اما از این حرف ها که بگذریم، می رسیم به برخی محله ها و بافت های متعدد آن. دکتر غفاری نشانی منزل را نیز از مشخصه های طبقاتی اجتماعی معرفی می کند.
دکتر غفاری می افزاید: «بسیار متأسفم که بگویم در طبقات پایین و کم درآمد مشکل مردم مسائل معیشتی و شخصی است. چنین کسانی نمی توانند مسائلی را که در هرم نیازهای اجتماعی و انسانی وجود دارد حل کنند. همه توجه آنها متوجه نیازهای زیستی و شخصی است و نمی توان از آنها چندان انتظار حضور در صحنه اجتماعی داشت. این گروه نقش موثری در جامعه نخواهند داشت به هر حال به تناسب آنکه وضعیت مالی و فرهنگی افراد متوجه یا نزدیک به کدام یک از طبقه های بالاتر یا پایین تر باشد از همان طبقه هم تأثیر می گیرند. تا آنجا که می دانم، انسان ها می کوشند الگوهای خود را از طبقات برتر جامعه خود برگزینند و پا جای آنها بگذارند، اما یک قانون منطقی وجود دارد، اینکه به هر چه دست پیدا می کنیم در برابرش چیزهای مهمی را از دست می دهیم. انسان پیوسته باید متوجه این باشد که در زندگی اش درازای از دست دادن، چه چیزی به دست می آورد و ارزش از دست دادن آن را دارد و قابل توجیه است یا نه؟ نمونه اش هزینه های هنگفتی است که صرف تحصیل فرزندان می شود، اما در ازای آن کاری برای کسب درآمد نیست.»
البته همیشه درس خواندن برای به دست آوردن شغل نیست بلکه فرد تنها برای بالا بردن شأن خود تحصیل می کند.
شاید برای شما جالب باشد بدانید در شهر شما افراد با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند و از چه مسائلی دلخورند. دکتر غفاری- روانشناس، بیشتر مراجعان به مطب خود را افرادی می خواند که در بخش خانوادگی مشکل ناسازگاری دارند و رابطه ناخوشایندی بین زن و شوهر حاکم است. افراد افسرده و دانش آموزانی که دچار افت تحصیلی شده اند هم جزو مراجعان او هستند.
● دست های تحقیر شده!
مشکل دیگری که از نگاه دکتر غفاری آزاردهنده است و آن را غم انگیزترین صحنه می خواند، حضور جوان ها و نوجوان های بیکار بر سر چهارراه هاست.
وی می افزاید: «آنها در هر ساعت شبانه روز و در هر فصلی سر چهارراه ها با ارائه سرویس، اسفند دود کردن، فروختن فال حافظ یا پاک کردن شیشه خودروها امرار معاش می کنند. نکته دلخراش دراز کردن دست نیاز به سوی دیگران و نگاه نامهربان و سرد سرنشینان به آنهاست که می تواند باعث افزایش احساس حقارت در آنها شود. من اطمینان نسبی دارم که افراد تحقیر شده و ناکام می توانند بسیار خطرآفرین تر و آسیب زا باشند.»
غفاری ادامه می دهد: «برنامه ریزان کلان اجتماعی طوری برنامه ریزی کنند که هر فرد به منزله موجودی زیستی، روانی و اجتماعی و معنوی بتواند از راهی قانونی، شرعی، اخلاقی و انسانی نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی و معنوی اش را تأمین کند، چون در غیر این صورت ناکام می ماند. ناکامی به مرد آسیب های جسمی و روانی وارد می کند و می تواند آنها را افرادی ضداجتماعی کند که گاهی از بمب هم خطرناک ترند.»
با برنامه ریزی های علمی باید از گسستگی ها پیشگیری و با هدف گسترش ارتباطات شایسته انسانی و حل مسائل اجتماعی موجود میان افراد، پیوستگی را جایگزینش کرد. همه ما می دانیم و پذیرفته ایم که هر وقت توانایی ها، استعدادها و انرژی هایمان را روی هم بگذاریم بسیاری از دشواری ها را می توانیم حل کنیم.
ناهید جعفرپور کامی
روزنامه کیهان
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید